📚کاملترین و زیباترین دعای والدین
در حق فرزندان برگرفته از قرآن
بار الها تو فرزندانم را بدون اینکه من قدرت و توانایی داشته باشم به من داده ای! پس آنها را در پناه خودت بدون قدرت و توان من حفظ بفرما که من قدرت محافظت از آنان را در تمامی لحظات ندارم
بار الها آنها را از هر بدی و شر و چشم زخم و ضرری حفظ بفرما
خداوندا آنها را از مریضیها محافظت بفرما و اگر بیمارند شفا بده
خداوندا آزمایش و امتحان من را در آنها قرار مده که شانه هایم تحمل چنین باری را ندارد
بار الها آنها را در آزمایشات پنهانی و آشکار مأجور بفرما
خداوندا آنها را از بندگان صالح خودت و حافظان کتابت قرار بده و آنها را از نظر دین و عبادت و اخلاق و دانش سرآمد و بهترین مردم و از نظر زندگی خوشبخترین مردم و بهترین زندگی قرار بده
بار خدایا فرزندانم را با حلالت از حرامت بی نیاز بگردان و با فضل و بخشش خود از احتیاج به غیر تو بی نیازشان بگردان
خداوندا همانطور که کتابت را تا قیامت حفاظت می کنی، فرزندان من را هم از بدی و پلیدی محفوظ بدار
بار الها دوستی با بهترین افراد و خصلتهای پاک و توکل بر خودت را نصیبشان بفرما یا قادر و یا جبار
بار الها تمامی مرضهای قلبی و بدنی از آنها دور بفرما و با قدرت و توان خودت مرا به نهایت آرزویم درباره آنها نائل بگردان یا کریم یا منان
بار الها مرا از احسان و نیکی آنها در حیاتم برخوردار بفرما و با دعایشان بعد از مرگم مرا خوشحال بگردان
بار الها فرزندانم را، که همانا تکه ای از قلبم هستند، به تو سپرده ام. در مکانی که از دیدگان من پنهان هستند اما از دیدگان تو پنهان نیستند، پس آنها را با حفاظتی که لایق عظمتت می باشد حفظشان بفرما
پروردگارا، همّ و غم آن کسی که این پیام را برای من فرستاده است را برطرف بفرما؛ فرزند و فرزندانش را از هر بدی محافظت کن و هر آنچه را که آرزو دارد نصیبش کن
الهی آمین🙏
@karbalaei021
ﺷﺨﺼﯽ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺩﻭ ﭼﯿﺰ ﺧﻮﺍﺳﺖ:
ﯾﮏ ﮔﻞ ﻭ ﯾﮏ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ
ﺍﻣﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩ ،
ﯾﮏ ﮐﺎﮐﺘﻮﺱ ﻭ ﯾﮏ ﮐﺮﻡ ﺑﻮﺩ!
ﻏﻤﮕﯿﻦ ﺷﺪ
ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﺪ ﺷﺎﯾﺪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺗﻮﺟﻬﯽ نمیکند...
ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﮔﺬﺷﺖ ...
ﺍﺯ ﺁﻥ ﮐﺎﮐﺘﻮﺱ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺧﺎﺭ ، ﮔﻠﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﻭﯾﯿﺪﻩ ﺷﺪ
ﻭ ﺁﻥ ﮐﺮﻡ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪﺍﯼ زیبا شده بود
ﺍﮔﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﯿﺪ ﻭ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﮐﺮﺩﯾﺪ،
ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻨﯿد ...
ﺧﺎﺭﻫﺎﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯ گلهای ﻓﺮﺩﺍﯾﻨﺪ.
@karbalaei021
📝داستان علامه امینی و عذاب شمر:
علامه امینی ارادت خالصانه ای به اهل بیت عصمت و طهارت داشت. آقازاده محترم ایشان آقای شیخ رضا امینی نقل می کرد:
پدرم در آخرین بیماری روی تخت در تهران خوابیده بود؛ به من فرمود: رضا، من این داغ و عقده دلم را از کربلا نگشوده ام؛ من برای سید الشهداء علیه السلام در عمرم، گریه سیری نکرده ام؛ با خداوند برای سید الشهداء (ع) در عمرم، گریه سیری نکرده ام؛ با خداوند عهد کرده ام که اگر خوب شدم؛ پنج سال در کربلا ساکن شوم؛ شاید گریه سیری بکنم و این عقده دلم را به پایان برم.
ولی رحلت ایشان، مجال نداد؛ گویا امام حسین علیه السلام به خاطر محبتی که به او داشت. راضی به این همه سوز و گذاز و سوختگی و گریه سوزان او نبود.
در اینجا یکی از رویاهای عجیب علامه امینی را که حاکی از رابطه مخصوص او با خاندان نقل می کنیم. او می گوید:
مدتها فکر می کنم که خداوند چگونه شمر را عذاب می کند و جزای آن تشنه لبی و جگر سوختگی حضرت الشهداء، امام حسین علیه السلام را چگونه به او می دهد؟
شب هنگام در عالم دیدم، آقا امیر المؤمنین علیه السلام در مکانی خوش آب و هوا، روی صندلی نشسته و من هم خدمت آن جناب ایستاده ام. دو کوزه نزد ایشان بود. فرمود: این کوزه ها را بردار و برو از آنجا بیاور. اشاره به محلی فرمود که بسیار با صفا و طراوت بود؛ استخری پر آب و درختانی بسیار شاداب در اطراف آن بود، و صفا و شادابی محیط و گیاهان، قابل بیان و وصف نیست. کوزه ها را بر داشته، رو به آن محل نهادم؛ آنها را پر آب نمودم و حرکت کردم تا به خدمت آقا امیر المؤمنین باز گردم. ناگهان دیدم هوا رو به گرمی نهاده است و هر الحظه گرمی هوا و سوزندگی صحرا بیشتر می شود. دیدم از دور کسی رو به من می آید. هر چه او به من نزدیکتر می شود هوا گرمتر می گردد؛ گویی همه این حرارت از آتش اوست. در خواب به من الهام شد. که او شمر، قاتل حضرت سیدالشهداء علیه السلام است. وقتی به من رسید. دیدم هوا به قدری گرم و سوزان شده است که دیگر قابل تحمل نیست. آن ملعون هم از شدت تشنگی، به هلاکت نزدیک شده بود رو به من نمود که از من آب را بگیرد. مانع شدم و گفتم، اگر هلاک هم شوم نمی گذارم از این آب قطره ای بنوشد. حمله شدیدی به من کرد و من ممانعت می نمودم .دیدم اکنون کوزه ها را از دست من می گیرد؛ آنهارا به هم کوبیدم. کوزه ها شکست و آب آنها به زمین ریخت. چنان آب کوزه ها بخار شد که گویی قطره آبی در آنها نبوده است. او که از من ناامید شد رو به استخر نهاد. من بی اندازه غمگین و مضطرب شدم که مبادا آن ملعون از آن استخر بیاشامد و سیراب گردد. به مجرد رسیدن او به استخر، چنان آب استخر ناپدید شد که گویی سالها است یک قطره آب در آن نبوده است؛ درختان هم خشکیده بودند.
او از استخر مأیوس شد و از همان راه که آمده بود بازگشت هر چه دورتر می شد، هوا رو به صافی و شادابی رفت و درختان و آب استخر به طراوت اول بازگشتند. به حضور حضرت علی علیه السلام شرفیاب شدم، فرمودند: خداوند متعال این چنین آن ملعون را جزا و عقاب می دهد. اگر یک قطره آب آن استخر را می نوشید از هر زهری تلختر، و از هر عذابی برای او درد ناک تر بود.
بعد از این فرمایش، از خواب بیدار شدم.
@karbalaei021
امام على عليه السلام: غفلت، زيانبارترين دشمن است( الغَفلَةُ أضَرُّ الأعداءِ ) غررالحكم حدیث472
امام على عليه السلام: مستى غفلت و فريب، ديرتر از مستى شرابها زايل مى شود. غررالحكم حدیث5651
امام على عليه السلام: ميان شما و موعظه، پرده اى از غفلت است. حکمت282 نهج البلاغه
امام على عليه السلام : ادامه يافتن غفلت، ديده بصيرت را كور مى كند. غررالحكم حدیث5146
امام على عليه السلام: آن كه مغلوب غفلت شود، دلش مى ميرد. غررالحكم حدیث8430
امام على عليه السلام: هر سكوتى كه در آن انديشيدنى نباشد، آن غفلت است. ميزان الحكمه ج10ص202
امام على عليه السلام: با مداومت بر ياد خداست كه غفلت، زدوده مى شود. غررالحكم حدیث4269
@karbalaei021
✨🌼✨
مي گويند ؛
خداوند داستان ابليس را تعريف کرد ،
تا بداني که نمي شود به عبادتت ،
به تقربت و به جايگاهت اطمينان کني!
خدا هيچ تعهدي براي آنکه
تو هماني که هستي بماني ، نداده است
شايد به همين دليل است که
سفارش شده وقتي حال خوبي داري
و مي خواهي دعا کني ،
يادت نرود عافيت و عاقبت بخيري بطلبی
پس به خوب بودنت مغرور نشو
که شيطان روزي مقرّب درگاه الهي بود.
@karbalaei021
💐🍃🌿🌸🍃🌾
🍃🌺🍂•┈••✾◆🍃🌸🍃◆✾••┈•
🌿🍂 @karbalaei021
🌸 •┈••✾◆🍃🌸🍃◆✾••┈•
❣
💛 #حکايتي آموزنده از امام سجاد (ع)
🌹توجه در #نماز 🌹
💠امام سجاد عليه السلام در حال نماز بود كه فرزندش در چاه افتاد. مردم متوجه شدند و سر و صدا بلند كردند و باسعى و تلاش بچه را از چاه بيرون آوردند و همچنان امام عليه السلام در حال نماز بود.
✳️وقتى نماز به پايان رسيد به او گفته شد چرا با افتادن بچه در چاه نماز را تمام نكردى و به نجات فرزندت نشتافتى ؟
🔆حضرت فرمود: من متوجه نشدم زيرا با پروردگار بزرگم مشغول مناجات بودم.
🌟اي قبله اهل سجود و رکن ايمان:
خدا را سپاس که تو را آفريد تا ستايش و حمد خالق را از تو بياموزيم. خدا را سپاس که تو را به دنيا هديه داد تا زبان عاشقانه ترين شکرها را در کام تو بگذارد و بي بديل ترين نيايش ها را از زبان تو به گوش عالميان برساند.
#نماز_اول_وقت
چه تعبیر زیبایی ...
🍁
🌿
🌾🍂
🍃🌺🍂
💐🌾🍀🌼🌷🍃
🌼حقِّ رفیق مؤمنت بر تو این است که ..
✍مرحوم حاج اسماعیل دولابی: مؤمنین وقتی توبه میکنند، از گناه دوستشان توبه میکنند. گناه دوست که آمرزیده شد، دل خود آدم پاک میشود. توبه که میکنیم، اوّل توبه برای گناه دوست است. اگر دوستانمان گیر داشته باشند، در دستگاه خدا ما را مؤاخذه میکنند. مثل اینکه وقتی شاگردها درس بلد نباشند، از معلّمشان مؤاخذه میکنند.
مسئولیت کوچکترها را از بزرگشان میخواهند. پس روزی هفتاد بار برای گناهان دوستان و زیردستانتان استغفار کنید. همانگونه که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم برای گناه امّت استغفار مینمود. برای گناهان دوستانتان روزی هفتاد بار استغفار کنید و الاّ راهتان مسدود خواهد بود. وقتی استغفار کنی، دورت خلوت میشود، آنگاه علی علیه السّلام در کنارت مینشیند. استغفار یکی از دو امان الهی است.
حقِّ رفیق مؤمنت بر تو این است که تو برای او استغفار نمایی و او هم برای تو. ما باید بار گناه رفقایمان و دوستانمان را تحمّل کنیم و در درگاه حقتعالی برای آنها شفاعت و عذرخواهی کنیم.
📚 مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب
@karbalaei021
✅اطاعت از شوهر
✍مردی از انصار قصد مسافرت داشت؛ به همسرش گفت: تا من ازمسافرت بر نگشتهام تو نباید از خانه بیرون بروی.
پس از مسافرت شوهر، زن شنید پدرش بیمار است. کسی را نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرستاد و پیغام داد که شوهرم مسافرت رفته و به من گفته است تا برنگشته، از منزل خارج نشوم. اکنون شنیدهام پدرم سخت بیمار است، اجازه فرمایید من به عیادتش بروم.
پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمودند:
"در خانه ات بنشین و از شوهرت اطاعت کن!"چند روزی گذشت. زن شنید که مرض پدرش شدت یافته. بار دوم خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله پیغامی فرستاد که یا رسول الله! اجازه میفرمایید به عیادت پدر بروم؟
حضرت علیه السلام فرمودند:
- "نه! در خانه ات بنشین و از شوهرت اطاعت نما!" پس از مدتی شنید پدرش فوت کرد. بار سوم کسی را فرستاد و پیغام داد که پدرم از دنیا رفته، اجازه فرمایید بروم در مراسم عزاداریش شرکت کنم، برایش نماز بخوانم؟ حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله این دفعه هم اجازه ندادند و فرمودند: - "در خانه ات بنشین و از همسرت اطاعت کن!"
پدرش را دفن کردند. پس از آن پیغمبر صلی الله علیه و آله کسی را به سوی آن زن فرستادند و فرمودند: "به او بگویید به خاطر اطاعت تو از همسرت، خداوند متعال گناهان تو و پدرت را بخشید."
📚 بحار: ج ۲۲، ص ۱۴۵.
@karbalaei021
🌹
"برکت مهمان"
زنی بود که مهمان دوست نداشت...!!
روزی همسر او به نزد "حضرت محمد (صل الله علیه و آله وسلم)" میرود و بازگو میکند که همسر من مهمان دوست ندارد...!!!
حضرت محمد به مرد میگوید:
برو و به همسرت بگو من فردا مهمان شما هستم...
فردای آنرور حضرت محمد مهمان آن زن و مرد میشود...
هنگام رفتن از آن خانه زن میبیند که پشت عبای حضرت محمد (ص) پر از مار و عقرب است...
زن فریاد میزند یا محمد(ص)
عبای خود را بیرون بیاورید...
حضرت محمد (ص)* می فرمایند؛
اینها "قضا و بلای" خانه شما است که من می برم...
"پس مهمان حبیب خداست و از روزی اهل خانه کم نمیشود و قضا و بلای اهل خانه را با خود می برد..."
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
@karbalaei021
💐
آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
شخصی مدت 15 سال غیبت مرا می کرد و بعد از 15سال فهمید حرف هایی که پشت سر من می زده مربوط به شخص دیگری است که فامیلی او ، مثل من《مجتهدی》است. و او در تهران محضر داشت و چند سال قبل از دنیا رفت
⭕️غرض اینکه هر چه را شنیدی ، نگو که حتما صحیح است، چه بسا دروغ باشد.
👇...حدیث...👇
💟حضرت علی علیه السلام فرمودند:
👌بدانید که بین حق و باطل، بیش از چهار انگشت، فاصله نیست.
یکی از حاضران پرسید: چگونه بین حق و باطل، بیش از چهار انگشت فاصله نیست؟
▫️امام ـ علیه السلام ـ انگشتان را کنار هم گذارد و بین گوش و چشم خود قرار داد،
سپس فرمود: «الباطل ان تقول سمعت، والحق ان تقول رایت؛ ؛باطل آن است که بگوئی شنیدم، و حق آنست که بگوئی دیدم»
👂🗣 یعنی شنیدنیها را مثل دیدنیها که با چشم👀 دیده ای، باور مکن و تا یقین نکردی، سخن این و آن را، درباره افراد نپذیر❗️
@karbalaei021
🌹بهشت اول:
آغوش مادریست که با تمام وجود ، بغلت کرد و شیرت داد
🌹بهشت دوم:
دستان پدریست که برای راه رفتنت ، با تو کودکی کرد
#قدردان_زحماتشان_باشیم
@karbalaei021
💠آیت الله بهجت(ره) :
❤️✨کسی که می خواهد تمام امورش اصلاح شود باید نمازش را اصلاح کند و اصلاح شدن نماز به دوری از حرفهای لغو و کارهای حرام محقق می شود .
@karbalaei021
گویند روزی موسی (ع) در آن حال که شبانیِ شعیب پیغامبر میکرد و هنوز به وی وحی نیامده بود، گوسفندان میچرانید؛
قضا را میشی از رمه جدا افتاد.
موسی خواست که او را به رمه باز برد.
میشک برمید و در صحرا افتاد و گوسفندان نمیدید و از بددلی همیرمید، و موسی از پس او همیدوید تا مقدار دو سه فرسنگ؛
چنان که میشک را نیز طاقت نماند و از ماندگی بیفتاد، چنان که بر نمیتوانست خاست.
موسی در وی رسید و بر او رحمتش آمد؛
گفت: ای بیچاره، چرا میگریزی و از که میترسی؟
چون دید که طاقت رفتن ندارد، برداشتش و بر گردن و دوش گرفت تا بَرِ رمه.
چون چشم میش بر رمه افتاد، دلش به جای باز آمد، تپیدن گرفت.
موسی زود او را از گردن فرو گرفت و به میان رمه اندر شد.
ایزد تعالی ندا کرد به فرشتگان آسمانها، گفت:
دیدید بندهی من با آن میش دهن بسته چه خُلق کرد، و بدان رنج که از او بکشید او را نیازرد و بر او ببخشود! به عزّت من که او را برکشَم و کلیم خویش گردانم و پیغامبریش دهم و بدو کتاب فرستم، چنان که تا جهان باشد از او گویند.
پس این همه کرامات او را به ارزانی داشت.
📚سیاستنامه، خواجه نظام الملک
@karbalaei021
داستانی بسیار زیبا
مردی داشت گوسفندی را از کامیون پایین می آورد تا آن را برای روز عید قربانی کند . گوسفند ازدست مرد جدا شد و فرار کرد.مردشروع کردبه دنبال کردن گوسفند تا اینکه گوسفند وارد خانه یتیمان فقیری شد .
عادت مادرشان این بود که هر روز کنار در می ایستاد و منتظر می ماند تا کسی غذا و صدقه ای را برایشان بگذارد و او هم بردارد. همسایه ها هم به آن عادت کرده بودند.
هنگامی که گوسفند وارد حیاط شد مادر یتیمان بیرون آمد و نگاه کرد .ناگهان همسای شان ابو محمد را دید که خسته و کوفته کنار در ایستاده .
زن گفت ای ابو محمد خداوند صدقه ات را قبول کند .او خیال کرد که مرد گوسفند را به عنوان صدقه برای یتیمان آورده .مرد هم نتوانست چیزی بگوید جز اینکه گفت :خدا قبول می کند .
ای خواهرم مرا به خاطر کمکاری و کوتاهی در حق یتیمانت ببخش.
بعدا مرد رو به قبله کرد و گفت خدایا ازم قبول کن.
روز بعد مرد بیرون رفت تا گوسفند دیگری را بخرد و قربانی کند. کامیونی پر از گوسفند دید که ایستاده . گوسفندی چاق و چنبه تر از گوسفند قبلی انتخاب کرد. فروشنده گفت بگیر و قبول کن و دیگه با هم منازعه نکنیم. مرد گوسفند را برد وسوار ماشین کرد. برگشت تا قیمتش را حساب کند .فروشنده گفت این گوسفند مجانی است و دلیلش هم این است که امسال خداوند بچه گوسفندان زیادی به من ارزانی نمود و نذر کردم که اگر گوسفندان زیادی داشتم به اولین مشتری که به او گوسفند بفروشم هدیه باشد .
پس این نصیب توست ...
صدقه را بنگر که چه چیزیست! !!
صدقه دهید چونکه کفن بدون جیب است .
@karbalaei021
مرحوم دولابی میفرمایند:
توقعّ، صفت خـوبی نیـست.
اصـلاً از هـیچ کس حتی خـدا و پیامبر و امام هم نباید توقّع داشت . چون متوقّع، منتظر است آن چیزي را که می خواهد، به او بدهند و قدر آن چیزهایی را که به او داده اند، نمی داند و شاکر نیست. متوقّع احسان صاحبخانه را نمی بیند، فقط به دنبال خواسته ي خودش است و حواسش آنجاست. اما امید خوب است ؛ یعنی به کرم و رحمت حق امیدوار است، چـه بـه او بدهند یا ندهند . اگـر هم ندادند، گله اي ندارد. رفقا هم نباید از همدیگر توقعّ داشته باشند.
@karbalaei021
امام على عليه السلام:
چه بسيار است عبرت ها و چه اندك است عبرت گرفتن!
حکمت 297 نهج البلاغه
@karbalaei021
✅استمرار بر خواندن زیارت عاشورا
✍دستگاه سیدالشهدا سفینه ی نجات است . زیارت عاشورا پلی است به سوی استجابت دعا و ارتباط معنوی با پروردگار متعال و برائت جستن از اعدای اهل بیت علیه السلام .بر خواندن این زیارت مداومت کنید که آثار عجیبی دارد . آنان که به خواندن زیارت عاشورا استمرار دارند اثر خواندن این دعا را را دیده و می بینند .
آیت الله میرزا جواد تبریزی(ره): اگر می توانی هر روز زیارت عاشورا بخوانی، بخوان*
🔹علقمه از حضرت باقر علیه السلام نقل می کند که فرمود: ای علقمه! اگر می توانی هر روز با زیارت عاشورا حسین بن علی علیه السلام را درخانه ات یا جایی که هستی، یا هر سرزمینی از زمین خدا که هستی، زیارت کنی، انجام بده که تمام ثواب های این زیارت برای تو منظور خواهد شد.
📚مستدرك الوسائل، ج10 ،ص309 به نقل از المزارالقدیم
@karbalaei021
🌼برکت تا چه زمانی ادامه دارد؟
✍پیامبر اکرم (ص): تا وقتى مردم امر به معروف و نهى از منکر مى کنند و یکدیگر را در نیکى و تقوا، یارى مى رسانند، در خیر و نیکى اند، آنگاه که چنین نکنند، برکتها از آنان گرفته مى شود و بعضى بر بعض دیگر مسلط مى گردند و در زمین و در آسمان، هیچ یاورى نخواهند داشت.
📚تهذیب الأحکام، ج 6، ص 181
@karbalaei021
✍آیت الله فاطـمی نيا:
عزیزان من اسلام میخواهد آبروی افراد حفظشود آنقدر راحت آبروی دیگران را نبریم!! این گناه #آبـرو بردن آنقدر نحس استکه صاحبان آن گاهی مـوفق به توبه نمیشوند!
@karbalaei021
یکی از مشایخ
حاتم را پرسید:
نماز چگونه کنی؟
گفت: چون وقت در آید وضوی ظاهر کنم و وضوی باطن کنم.
گفت: ظاهر را به آب پاک کنم و باطن را به توبه
و آنگاه به مسجد درآیم و مسجد حرام را مشاهده کنم
و مقام ابراهیم را درمیان دو ابروی خود بنهم،
و بهشت را بر راست خود و دوزخ را بر چپ خود،
و صراط زیر قدم خود دارم،
و ملک الموت را پس پشت خود انگارم، و دل را به خدای سپارم.
آنگاه تکبیرگویم با تعظیم
و قیامی به حرمت
و قرائتی با هیبت
و سجودی با تضرع
و رکوعی با تواضع
و جلوسی به حلم
و سلامی به شکر بگویم.
👌نماز من این چنین بود.
@karbalaei021
📋شما هم یک دفتر داشته باشید!
✍ آیت الله مجتهدی: باید همانطور که یک بازاری شب به شب به حساب کاسبیش می رسد ، شما هم یک دفتر داشته باشید و تمامی کارهایی که صبح تا شب انجام داده اید را بنویسید . از کارهای بدتان استغفار کنید و به خاطر کارهای نیکتان خدا را شکر کنید .
شخصی می گفت : پدرم از من خواست که تمامی کارهایی که در طول روز انجام می دهم را شب ها برایش بگویم . من همان روز اول و دوم خسته شدم و به او گفتم : هر خواهشی داری به من بگو تا برایت انجام دهم ، اما این کار را از من مخواه که برایم مشکل است! پدرم گفت : " تو که از بازگو کردن کارهای یک روزت خسته شده ای چگونه طاقت می آوری در روز قیامت خداوند به حساب تمامی اعمالت برسد؟!
📚در محضر آیت الله مجتهدی ، ص 226
@karbalaei021
مي گويند ؛
خداوند داستان ابليس را تعريف کرد ،
تا بداني که نمي شود به عبادتت ،
به تقربت و به جايگاهت اطمينان کني!
خدا هيچ تعهدي براي آنکه
تو هماني که هستي بماني ، نداده است
شايد به همين دليل است که
سفارش شده وقتي حال خوبي داري
و مي خواهي دعا کني ،
يادت نرود عافيت و عاقبت بخيري بطلبی
پس به خوب بودنت مغرور نشو
که شيطان روزي مقرّب درگاه الهي بود.
@karbalaei021
امام #حسين عليه السلام:
ناتوان ترين مردم كسى است كه از دعا عاجز باشد و بخيل ترين مردم كسى است كه درسلام بُخل ورزد
بحارالانوار جلد93 صفحه294
@karbalaei021
✍از آیتالله جاودان پرسیدند؛
بنده مقید به نماز هستم و سعی کردم نمازم را سروقت بخوانم. اما چند وقت هست نماز صبحم قضا میشود. درحالی که من شب زود میخوابم گوشی را هم کوک میکنم که بیدار شوم توی روز به حلال و حرام توجه داشتم و حتی فکر میکنم روز قبل هم گاهی گناه هم نکردم. اما باز نمازم قضا میشود. نمیدانم برای چه توفیق نماز صبح از من گرفته شده است...!!!
ایشان پاسخ دادند؛ به امید زود خوابیدن، به امید کار هایی که کردهاید میخوابید اگر به امیدخدا بخوابید نه به امید آن چه که کرده اید، بیدار میشوید.
@karbalaei021
#چشم_پاک
🔰 مردی گفت:
وقتی همسرم را انتخاب کردم،
در نظرم طوری بود
که گویا خداوند مانندش را در دنیا نیافریده!
وقتی نامزدشدیم،
بسیاری را دیدم که مثل او بودند!
وقتی ازدواج کردیم،
خیلی ها را از او زیباتر یافتم!
چند سالی را که را با هم زندگی کردیم،
دریافتم که همه زنها از همسرم بهتراند.
🔆 شیخ گفت:
آیا دوست داری بدانی از همه اینها تلخ تر و ناگوارتر چیست؟
گفت:
آری
گفت:
اگر با تمام زنهای دنیا ازدواج کنی،
احساس خواهی کرد
که سگهای ولگرد محله ی شما،
از آنها زیبا تراند!
لبخندی زد و گفت:
چرا این حرف را زدی؟
گفت:
چون مشکل در همسر تو نیست!
💠 مشکل اینجا است که وقتی انسان قلبی طمع کار
و چشمانی هیز داشته باشد
و از شرم خداوند خالی باشد،
محال است که چشمانش را بجز خاک گور،
چیزی دیگر پر کند!
🌸 آیا دوست داری دوباره همسرت زیباترین زن دنیا باشد؟
مردگفت:بله!
گفت:
چشمانت را حفاظت کن ""
@karbalaei021