امام_حسین
دور از حسین زندگی ما چه فایده
اصلا نفس بدون تو مولا چه فایده
هرگز شعار نیست دلم داد میزند
دنیای بی حسین خدایا چه فایده
گیرم زمین بهشت شود نقطه نقطه اش
بی کربلا بهشت خدا را چه فایده
تا کربلای او ملکوت دل من است
گردش به قصد لذت دنیا چه فایده
از داغ عشق چهره ما مهر خورده است
مهر ریا روی جبین ها چه فایده
چشمی که خشک مانده وبال پریدن است
بی اشک روضه چشم تماشا چه فایده
دلتنگ کربلا 🕊
💚 یه روز میاد بقیع آباد میشه... #امام_حسن
دَرحَلقـِہهـایِزُلـفِتُـوعـالَـماَسیـرشُد . .
هَرڪَساَسیرِعِشقِحَسَـنشُداَمیـرشُد💚"
اَلسَّلامُعَلَیْکَیاحَسَنَبْنَعَلِیالْمُجْتَبی(ع)✋️
#امام_حسن
•
به کویت گر چنین آشفته میگردم مکُن مَنعم
دِلـی گم کردهام اینجا و مـیجویَم نشانـش را💔
#ارباب
دلتنگ کربلا 🕊
بسم الله الرحمن الرحیم #مهدویّت سلام خدمت همه ی دوستان با توجه به ظلم وفساد وتباهی که هر روز در
💢سلام علیکم و رحمه الله
جلسه قبل بطور مختصر از دو نشانه حتمی ظهور براتون گفتیم
یمانی و خراسانی (سید خراسانی)
امشب ان شاءالله سه نشانه دیگر را مختصر خدمتتان توضیح خواهیم داد
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم به حق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🌹
صیحه ی آسمانی:
این سومین نشانه ی حتمی ظهور است. صیحه به صدا وندا اطلاق می شود و در اینجا منظور ندایی است که در شب بیست و سوم ماه رمضان که همان شب قدر است از آسمان شنیده می شود. هر جمعیتی آن را به زبان خویش می شنود و از آن حیران و سرگردان می گردد خوابیده از شنیدن این ندا بیدار میشود، ایستاده می نشیند، نشسته بر سر جای خود میخکوب می شود
و این ندا از جبرئیل امین است که به زبانی رسا چنین اعلام میکند:
صبح نزدیک شد و بدانید که حق با مهدی عج الله تعالی فرجه و شیعیان اوست.
پس از آن در بعد از ظهر نزدیک مغرب شیطان لعین در میان زمین و آسمان ندا می دهد که:
آگاه باشید که حق با عثمان و پیروان اوست
(بحارالانوار ج 52 ص 274)
امام باقر می فرمایند:
یک منادی اول روز ندا می دهد که حق با آل علی و شیعیان اوست و در انتهای روز شیطان ندا می دهد که حق با عثمان وپیروان اوست و در این زمان یاوه گویان (باطل گرایان) دچار تردید می شوند
(الارشاد ج 2 ص 371/الغیبه شیخ طوسی ص 266)
دلیل این صیحه آسمانی:
الف: توجه مردم به نزدیکی ظهور
ب:به وجود آمدن آمادگی درونی در میان مومنان مخلص
شهادت نفس زکیه:
حضرت مهدی فرستاده ای از جانب خویش به مکه اعزام می کند، جوانمردی هاشمی ( محمد بن الحسن که همان نفس زکیه است) که در 25 ماه ذی الحجه وارد مسجدالحرام شده و بین رکن و مقام می ایستد و نامه ای شفاهی از حضرت برای مردم مکه قرائت می کند که در این نامه خبری از توهین وبی احترامی و تهدید نیست.
ابو بصیر از امام باقر روایت می کند:
حضرت مهدی به یاران خویش می فرمایند: ای همراهان من مردم مکه مرا نمی خواهند، ولی برای اینکه حجت بر آنها تمام شود و خود نیز به وظیفه ام عمل کرده باشم یکی از شما را به سوی او می فرستم.
سپس به یکی از یارانش می فرمایند: به سوی اهل مکه برو بگو ای اهالی مکه من فرستاده ی حضرت مهدی هستم و او برایتان چنین پیغام فرستاده " که ما خاندان رحمت و معدن رسالت و خلافتیم. ما نوادگان حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلاله ی پیامبران هستیم. به ما ظلم شده و آزار رسانده اند و ما را سرکوب کرده اند. پس از شما یاری و نصرت می خواهیم." وقتی این جوان پیام را میرساند به سوی او هجوم آورده و مابین رکن و مقام سرمی برند.(بحارالانوار ج 52 ص 307)