🌹🌹🌹
ظرافت های اخلاقی شهدا
🌷شهید عباس بابایی❣
شهید عباس بابایی
یکی از هم رزمان شهید میگوید: «حدود سال های۶۰ -۶۱ بود. پایگاه شکاری هشتم، نامه ای از ستاد فرماندهی تهران آمد که خلبانان نمونه را برای دریافت اتومبیل معرفی کنید.
شهید بابایی آن روزها فرمانده پایگاه بود. ایشان نامه را دید و دستور پیگیری داد. اسامی تهیه شد. طبق بررسیهای انجام شده، نام بابایی هم در لیست قرار گرفت.
اسامی را بردیم پیش شهید بابایی تا نامه و لیست افراد را امضا کند. به محض اینکه نام خودش را دید، خط زد و گفت: «برادر! این حق بقیه است، نه من! »
گفتم: «طبق بررسیهای ما، شما خودت بیشترین پرواز را داشتی و امتیازت از همه بالاتر است. »
اما او به جای اسم خودش، اسم فرد دیگری را نوشت و لیست را امضا کرد». [۱]
«یک شب هم از اصفهان تا یزد رفتیم برای دیدار شهید آیت الله صدوقی. ایشان خیلی به عباس علاقه داشت. به کسی اطلاع ندادیم، اما وقتی رسیدیم منزل شهید صدوقی، دیدیم ایشان در منزل ایستاده و منتظر ماست. تا ما را دید، جلو آمد و سر عباس را روی سینه اش گذاشت و گفت: «آقای بابایی! منتظرتان بودم. » [۲] چند ساعتی در محضر ایشان بودیم. زمان خداحافظی که رسید، شهید صدوقی سوییچ یک سواری پیکان را جلوی عباس گذاشت و گفت: «شنیدم به همه خلبانان پایگاه ماشین دادند و شما نگرفتید؛ این متعلق به شماست. » عباس گفت: «حاج آقا! من احتیاجی ندارم.
اگر این را به پایگاه هدیه کنید، آن وقت من بیشتر خوشحال میشوم و میتوانم استفاده کنم. » شهید صدوقی دوباره فرمود: «آقای بابایی! پایگاه سهمیه دارد؛ این مال شماست. » این بار عباس با حالت تواضع سرش را پایین انداخت و گفت: «حاج آقا! اگر به پایگاه هدیه بدهید، من خوشحال تر میشوم».
آیت الله صدوقی فرمود: «حالا که اصرار میکنی، چشم. این ماشین را به پایگاه هدیه میکنم».
شهید صدوقی علاقه زیادی به عباس بابایی داشت. به گوش خودم شنیدم که فرمود: «بابایی، جوان دوست داشتنی و اهل معنایی است. ای کاش ما هم در کارهایمان این چنین خلوصی داشته باشیم». [۱]
«روزها بود که در منطقه بودیم. اوایل جنگ بود. یک روز عباس آمد پیش من و گفت: «باید رانندگی تانکر یادم بدهی».
گفتم: «چرا؟ » گفت: «نیرو کم است، مشکل آب داریم. بچهها خیلی اذیت میشوند. باید یک کاری کنیم».
منابع آب خراب شده بودند و باید با تانکر از شهر، آب میآوردیم. آن قدر اصرار کرد که بالاخره یاد گرفت.
دیگه شده بودکار هر روزش که بعد از پایان کار اداری و حتی بعد از پرواز، از کابین که بیرون میآمد، میرفت سراغ تانکر آب. آن موقع اگر به کسی میگفتی این راننده تانکر، فرمانده پایگاه هشتم هوایی است، امکان نداشت باور کند».
[۱]: محمد علی صمدی، علمدار آسمان، مشهد، پیام فاطمیون، ۱۳۸۴، چ ۱، ص ۴۰.
#شهیدانه
🆔 @karbalayiha72
🆔 @karbalayiha72
🌹🌹🌹
ظرافت های اخلاقی شهدا
شهید محمد بروجردی
🌷«این شهید بزرگوار، همواره از مصاحبههای مطبوعاتی و دوربین تلویزیونی دوری میکرد و میخواست که از هیاهوها و جنجالها دور بماند و گمنام باشد. ❣
در حالی... که یکی از بالاترین سمتهای جنگ را بر عهده داشت، همیشه اصرار داشت که چرا از من فیلم برداری میکنید، بروید از آن بچههایی فیلم بگیرید که دلاورانه میجنگند.
یک روز هنگام پاک سازی محور بانه سردشت، دوربین فیلم برداری یک خبرنگار، به سوی او آمد و شروع کرد به تهیه گزارش. 🌺
شهید بروجردی نزد وی رفت و در نهایت ادب و احترام از او خواست تا فیلمِ گرفته شده را به او بدهد تا کسی نبیند و در جایی پخش نشود.
او همه اعمالش برای خدا بود.
برای همین برایش فرقی نمی کرد که به او فرمانده بگویند یا سرباز.
هدف او جلب رضایت خدا بود». [۳]
[۳]: تقی متقی، ما آن شقایقیم، تهران، مرکز چاپ سپاه، ۱۳۷۵، چ ۱، ص ۹۲.
🌷#شهیدانه ❣
🌷#شهیدانه ❣
🆔 @karbalayiha72
🆔 @karbalayiha72
🎨اینفوگرافیک | ۶ اسفند سالروز شهادت سردار رشید اسلام شهید حمید باکری🌹
#از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣
#روز_پدر بر پدران آسمانی مبارک🌸🌸
🌷#شهیدانه ❣
🆔 @karbalayiha72
🆔 @karbalayiha72
❣❣❣
💥وقتى به مهدی باکری خبر دادند که برادرت کشته شده است و می خواهیم پیکرش را برگردانیم؛ اجازه نداد و گفت: همه ى آنها برادرای من هستند اگر تونستید همه را برگردونید حمید را هم بیاورید!... برادران باکری که هر سه پیکر پاکشان به دست نیامده است. روح شان شاد و راهشان پر رهرو باد...
🌹🌹
#شهیدانه
#روز_پدر بر پدران آسمانی مبارک🌸🌸
🌷#شهیدانه ❣
🆔 @karbalayiha72
🆔 @karbalayiha72
🌸🌱
•|♥|• √میگفت :
الٰهے عاشِقِ ڪَسے بِشے
ڪه عِشقِش بچه هاےِ
حِیدَر و زَهراست...🌱
🌷#شهیدانه❣❣
🌷#شهیدانه ❣❣
🆔 @karbalayiha72
🆔 @karbalayiha72
13.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنان زیباۍ سردار شهید حاج قاسـم سلیمانے دربارهۍ عشقِ بہ شهادت...🌹💠
#روز_پدر بر پدران آسمانی مبارک باد🌸🌸🌸
#ماه_رجب
🌷#شهیدانه ❣
🆔 @karbalayiha72
🆔 @karbalayiha72
شهیدانه
🌹🌹🌹 #جمعه #حاج_حسین_خرازی 🌹#شهیدانه❣❣ 🌷#شهیدانه ❣ 🆔 @karbalayiha72 🆔 @karbalayiha72
🌹 "امروز "روز شهادت سردار بی بدیل و ابالفضل بی دست جبهه ها،فخر اسلام و ایران،"سرلشکر شهید حاج حسین خرازی" فرمانده شجاع و فکور لشکر مقدس14 امام حسین(ع)است.
🌹هم او که با شنیدن خبر تجاوز حرامیان بعثی به جبهه جنوب شتافت و با دیگر یارانش با تشکیل خط شیر محمدیه تهاجم مزدوران بعث را متوقف و ناشکیب عملیاتهای گوناگون را برای بازپسگیری خاک مقدس ایران شروع کرد."شهید صیاد شیرازی" فتح خرمشهر را حاصل ابتکار عمل خرازی قلمداد نمود.در گرماگرم نبرد شلمچه به حاج حسین خبر رسید که تویوتای غذای رزمندگان خط مورد اصابت قرار گرفته است.
🌹رزمندگان لشکر همه میدانند که این سردار بزرگ چه اهتمامی نسبت به تدارکات و غذای گردانهای عمل کننده خطوط مقدم نبرد داشت. بنابراین طبیعی بود که حسین آقا مترصد جایگزین نمودن وسیله دیگر برای این مهم باشد. مسوول تدارکات محور و راننده ای چابک را مامور کرد تا با ماشین خودش غذای بچه های خط را تامین کنند. در اثنای توجیه این دو نفر گلوله ای در کنار شهید خرازی بر زمین و بدن خسته حاج حسین آماج ترکشهای زیاد.
🌹 پیکر را به دارخوین مقر اصلی لشکر آوردند بچه های اردوگاه شهید عرب و دارخوین با شنیدن خبر این واقعه و مصیبت بزرگ در مسجد 14معصوم اجتماع کردند. آقارحیم صفوی بنا داشت چند کلمه صحبت کند اما گریه های متوالی اجازه نمیداد."شهید محمدرضا تورجی زاده"«فرمانده گردان یازهرا(س)» شروع کرد زهرای من زهرای من... همان نوحه ای که حسین آقا در مواقع سختی و شدائد بارها خواسته بود تورجی زاده در پشت بی سیم بخواند. با صدای تورجی شیون رزمندگان و عاشقان حسین با شیون آسمانیان و افلاک در هم آمیخت. غوغای وصف ناشدنی در مسجد به پا شد.
🌹 تابوت حسین خرازی که با پرچم سه رنگ جمهوری اسلامی مزین شده بود به روی دست بسیجیانش و چند لحظه بعد تابوت شکسته شد و پیکر حسین بی تابوت و غرق در خون به روی دست بچه های بی سردار. همان بدنی که بخشی از آن در اسفند سال 62 در عملیات خیبر در طلایه جا مانده و دست چون قمر بنی هاشم قطع شده بود.
🌹« السلام علیک یا مظلوم یا ابا عبدالله »شادی روح بلند حسین خرازی و یاران شهیدش صلوات.
#شهیدانه
#جمعه
#صلوات
بصیرت انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
#مناسبتی
✨سالروز شهادت،شهیداحمد محمد مشلب✨
🧔🏻اسم جهادی:غریب طوس🧔🏻
🌃محل تولد:شهرستان نبطیه محله ی السرای🌃
🌹تاریخ تولد:۱۹۹۵/۸/۳۱میلادی🌹
🥀تاریخ شهادتش:۲۰۱۶/۲/۲۹🥀
🌇محل شهادت:تل حمام روستایی در جنوب حلب🌇
👨🏻🎓درجه علمی:فارغ التحصیل هنرستان امجاد است👨🏻🎓
💫نفرهفتم درلبنان ورشته اش تکنولوژی اطلاعات (انفورماتیک)است💫
🪦آرامگاه:محل شهدای شهر نبطیه🪦
کلام شهید⇩
زینب گونه زندگی کنیم:)
به قول داداش احمد:
حجاب های امروزی اون حجاب سیده زینب نیست!
بعضی ها باشال انداختن و پوشیدن شلوار تنگ و آرایش کردن فقط می خوان خودشونونمایان کنن.
باقی مردم راهم به این کار دعوت میکنن، امابه خدا این کاردرستی نیستا((💔
شاید راحت باشی امامیدونی که این دنیا فانی یه روزی تموم میشه تمام خوشگذرونی های تو تموم میشه دیگه نمی تونی خوشگذرونی کنی!! 💔
برای ساختن این دنیا قیامتمان را خراب نکنیم:)
امروز سالروز شهادت این شهید بزرگوار است🥺
برای شادی روحش فاتحه ای قرائت کنید
#شهیدانه
@karbalayiha72
@karbalayiha72
6.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عکس رفیق شهیدم...♥️
سالروزشهادت ۶۵/۱۲/۱۰❣❣❣
#امیر_حاج_امینی
#روایت_عشق
#شهیدانه
@karbalayiha72
@karbalayiha72