eitaa logo
کاری کن خدا عاشقت بشه
795 دنبال‌کننده
36.9هزار عکس
26.2هزار ویدیو
60 فایل
کانال مذهبی و مطالب مفید و متنوع ارسال هر شب ارتباط با ادمین @Basirat_ekh
مشاهده در ایتا
دانلود
بپذیریم که همه اشتباه میکنیم و کودکان بیشتر... امروز صبح وقتی به دختر سه ساله ام گفتم بیا لباست رو عوض کنم بریم بیرون، گفت خودم میخوام لباس بپوشم. گفتم باشه و لباس رو دادم دستش بار اول دستش رو در آستین مخالف گذاشت، بار دوم دستش رو تو‌ سوراخ وسط(محل قرار گرفتن سر و گردن) گذاشت و بار کامل لباسش رو پوشید ولی اشتباهی همون لباسی که قرار بود تعویض کنه رو پوشید... تو این مدت که شاید ده دقیقه طول کشید با عشق و مهربانی نگاهش میکردم و یه کوچیک سعی میکردم کمکش کنم( که همون هم پذیرا نبود). سر آخر اجازه داد کمکش کنم تا لباسش رو بپوشه ⛔️بهش نگفتم: دیدی آخرش هم نتونستی خودت بپوشی و...👇 چون هم اعتماد به نفسش پایین میومد و هم غیر مستقیم از منِ مادر یاد می‌گرفت هر وقت دیدی کسی اشتباه کرد، سرزنشش کن ✅وقتی کودک شما اشتباه میکند، نیاز به راهنمایی شما دارد نه طعنه و کنایه. با شفافیت و مهربانی به فرزند خود بگوید کجای کار را اشتباه انجام داده و چگونه میتواند جبرانش کند. با صبر و مهربانی فرزند خود را زیبا تربیت کنیم
7.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپ ؛ مستند 💠واکنش مردم به یک سوال خاص: 🔺 آخرین باری که به یاد امام زمان افتادید کِی بود؟! 😔 و جواب های شوک آور مردم...😔 🌸امام مهدی علیه‌السلام فرمود: شیعیانِ ما به اندازه (یک لیوان) آب خوردنی، ما را نمیخواهند، اگر بخواهند و دعا میکنند فرج ما میرسد... 🌺 اللهم عجل لولیک الفرج 🌺 تعجیل در امر فرج صلوات
YEKNET_IR_sorood_1_milad_imam_zaman_1400_01_08_amir_kermanshahi.mp3
8.24M
🌸 (عج) 💐ای یارمه یارمه یارم 💐دلدارمه یارمه یارم 🎤 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 🌱 💫
راننده تاکسی گفت چطور سر جان باختن مسافرای ‎ که حتی خودشون گفتن زدیم این ماجراها پیش نیومد، اما سر یه ‎ که معلوم نشد چطور فوت کرده، کل دنیا از کاخ سفید و کنگره تا مریم رجوی یهو دلشون سوخت ؟ ‎
♦️ جشن ۹ ربیع چه اشکالی دارد؟ ❓تاج گذاری حضرت ولیعصر عج؟ ❓ کشته شدن خلیفه دوم؟ ❓توسل به اهل بیت علیهم السلام؟ 🔰 جشن گرفتن به خودی خود اشکال ندارد، اما باید دید تناسب این جشن و علت آن چیست؟ اگر علتش نیکو بود و تناسب داشت، جشن گرفتن نیکوست، در غیر این صورت نکوهیده. با این پرونده همراه باشید
مداحی آنلاین - به انتظارت شهر چراغونی کردیم - میثم مطیعی.mp3
6.85M
🌸 (عج) 💐به انتظارت شهر چراغونی کردیم 💐عاشقونه تو جمکران پی تو میگردیم 🎤 (عج)🌺 💞 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 🌱 💫
👤نخبه بود که با رتبه چهار تجربی و پذیرش دانشگاه در فرانسه، درس و آینده و پول و شهرت و... رو رها کرد برای وطنش جنگید تا شهید شد... تویِ فحاش، ریگ چسبیده به کف پوتین این شهید هم نیستی!
بصیرت نباشد، حتی اگر عزم رفتن باشد، نمی‌دانیم کجا می‌رویم ...
🔴 💠 یکی از اساتید دانشگاه می‌گفت: یک بار داشتم برگه‌های امتحان را تصحیح می‌کردم. به برگه‌ای رسیدم که نام و نام خانوادگی نداشت. با خودم گفتم ایرادی ندارد. بعید است که بیش از یک برگه نام نداشته باشد. از تطابق برگه‌ها با لیست دانشجویان صاحبش را پیدا می‌کنم. تصحیح کردم و ۱۷/۵ گرفت. احساس کردم زیاد است. کمتر پیش می‌آید کسی از من این نمره را بگیرد. دوباره تصحیح کردم ۱۵ گرفت. 💠 برگه‌ها تمام شد. با لیست دانشجویان تطابق دادم اما هیچ دانشجویی نمانده بود. تازه فهمیدم کلید آزمون را که نوشته بودم تصحیح کردم. آری، گاهی ما نسبت به همسر و فرزندمان سخت‌گیرتر هستیم تا نسبت به خودمان و بعضى وقت‌ها اگر خودمان را تصحيح كنيم مي‌بينيم به آن خوبي كه فكر مي‌كنيم، نیستیم.
🔴سی ان ان هم با صاحب اکانت تماس گرفته ... 🔹اگر میخواهید بدانید چقدر از اخبار مربوط به ایران راست است همین یک توئیت را ببینید. در توئیت اول به دروغ گفته در حال سرکوب شدن هستیم. آن توئیت ۱۶ هزار لایک گرفته...
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 🍃 حاج آقا مجتهدی تهرانی 🍃 🐠 شخصی در خواب دید که روز قیامت شده و اموات با سرعت به طرف بهشت می روند، اما یک مرده می‌لنگد و عقب افتاده. پرسید: «تو چرا این‌طوری راه می‌روی؟» جواب داد: «این‌هایی که با سرعت می‌روند فرزندانشان برای آن‌ها کار خیر کرده اند ... ولی بچه‌ی من برای من کار خیری نکرده». پرسید: «فرزندت چه‌کاره است؟» او گفت: «بچه‌ی من گازُر (رخت‌شور) است و در کنار فلان رودخانه رخت می‌شوید». 🐠 آن شخص از خواب بیدار شد و از روی آدرسی که مرده داده بود فرزندش را پیدا کرد و به او گفت: «فلانی، دیشب خواب پدرت را دیدم. او ناراحت بود و از تو شکایت داشت و می‌گفت: اولاد من هیچ کار خیری برای من نمی‌کند». فرزند آن میت عصبانی شد، یک مشت آب برداشت، روی زمین ریخت و گفت: «این هم خیر بابام!» آن شخص فرداشب دوباره در عالم خواب پدر رخت‌شور را دید که تند تند راه می‌رفت، سؤال کرد: «فلانی چی شد؟» 🐠 او گفت: «تو که به پسرم گفتی چرا برای من خیرات نمی‌دهد، پسرم یک مشت آب ریخت و گفت این هم خیر بابام، اتفاقاً یک بچه ماهی از آب بیرون افتاده بود و داشت جان می‌داد تا آن مشت آب به آن بچه‌ماهی رسید، جان گرفت و پرید توی آب. به برکت آن ماهی ما این‌جا راحت شدیم». فرزندش آب را ریخت اما نه به این هوا که این بچه‌ماهی زنده شود، اما چون گفت این هم خیر بابام ... کار پدرش در آن دنیا خوب شد.