💕مادرم یک خانه دار تمام وقت است
یک عاشق چند شغله
صبح ها باغبان گل های باغچه است و برایشان مادری می کند .
ظهرها یک سرآشپز تمام عیار می شود با چاشنی که بهترین سرآشپزها آنرا کم دارند" چاشنی عشق ".
عصرها یک معلم باحوصله است و عشق کلمه به کلمه از چشمانش هجی میشوند و روی صفحه ی کتاب سر میخورند .
وقت بیماری یک پرستار دلسوز میشود و جرعه به جرعه درد را از تنم می تکاند .
به وقت خستگی های پدرم همدم و هم صحبتش میشود تا آرامش به خانه برگردد .
گاهی اما دلش هوای خودش را میکند همان روزهایی که عطر چای دارچینش کوچه را روی سرش می گذارد ...
✅ یک عده مسخره کننده
یک عده همیشه بودند و هستند و تا قیامت خواهند بود که در حال مسخره کردن دین هستند !
خیال نکنید اینها تازه پا به دنیا گذاشته اند یا در جغرافیای خاصی زندگی میکردند؟!
🔺 هیچ پیامبری نیامد مگر آنها مسخره اش کردند: ما یاتیهم من رسول الا کانوا بهم یستهزئون ...
🔺 نوح کشتی میساخت و آنها مسخره میکردند:
كُلَّمَا مَرَّ عَلَيْهِ مَلأٌ مِّن قَوْمِهِ سَخِرُواْ مِنْهُ
🔺کنار پیامبر اسلام هم رد میشدند و مسخره اش میکردند و میگفتند : این همونیه که خدا فرستاده !!؟ : «و اِذا رَاَوكَ اِن يَتَّخِذونَكَ اِلاّ هُزُوًا اَهذا الَّذى بَعَثَ اللّهُ رَسولا»
🔺پیامبر ص معجزه میآورد و آنها مسخره میکردند: «واِذا رَاَوا ءايَةً يَستَسخِرون»
🔺پیامبر آیه میخواند و آنها مسخره میکردند:
و قَد نَزَّلَ عَلَيكُم فِى الكِتبِ اَن اِذا سَمِعتُم ءايتِ اللّهِ يُكفَرُ بِها و يُستَهزَاُ بِها
🔺مسلمانان نماز میخواندند و آنها مسخره میکردند:
اذا نادَيتُم اِلَى الصَّلوةِ اتَّخَذوها هُزُوًا»
🔺تمام عمر مسخره میکنند اما به محض اینکه وارد قبر شوند ، حسرت عجیبی خواهند خورد که چرا مسخره کردم : ياحَسرَتى عَلى ما فَرَّطتُ فى جَنبِ اللّهِ و اِن كُنتُ لَمِنَ الساّخِرين😡
عضو تیم "کاوه مدنی" قاتل قوچهای کمیاب ایرانی
🔸دیروز فیلم دردناکی از زجرکُش نمودن دو قوچ در جلوی چشمان یکدیگر در اینستاگرام پرویز پرستویی منتشر شد. این فیلم ناراحت کنندخ که بسیاری از کاربران شبکه اجتماعی نتوانستند آن را تا انتها ببینید، مربوط یکی از متهمان بازداشتی پروژه نفوذ محیط زیستی کشور بوده است.
🔸مرتضی آریا نژاد(نفر جوان عکس) فرد بازداشت شده توسط دستگاه های امنیتی کشور در بهمن ماه ۹۶
🔻انقلابتانرا به شکل جذاب در فیلمهایتان معرفی کنید!
🔸محمدباقر مفیدی کیا در صفحه شخصی اینستاگرام خود نوشت:
یکی از میزبانان جوگندمی روی سن سالن اصلی سینما فلسطین خطاب به جمعیتی که بیش از نصف صندلی ها را پر کرده بود گفت آقای استون در ترافیک گیر کرده اند و به زودی می رسند و تا اضافه کرد که ایشان موزه عبرت بوده اند؛ اکثر جمعیت زدند زیر خنده. این جو سیاسی حاکم بر سالن بود!
استاد استون آمد. از خونگرمی، شادی و بشاشیت ایرانی ها تمجید کرد و گفت آدم های خوب بسیاری در کشور شما دیدم و همین مرا نگران می کند چون تهدیدهای زیادی از غرب و شرق علیه شما و کشورتان وجود دارد.
🔹از مشاهداتش در سیاه چال مخوف پهلوی ها اعلام انزجار نمود و از آنچه درباره حجم جنایت شیمایی صدام با حمایت غرب و بخصوص آمریکا و شخص ریگان بر ضد ایران در موزه صلح دیده و شنیده بود ابراز شگفتی کرد و از جمع خواست اگر کسی آمار دقیقی از کمیت و کیفیت این جنایت عظیم خبر دارد بعد از نشست در اختیار وی قرار دهد. حاضران در سکوت به او می نگریستند.
گفت خاطرات مهمند. نسل قبل در حال پیر شدنند. از آن ها فیلم بسازید و انقلابتان را به شکل جذاب در فیلم هایتان معرفی کنید. حاضران در سکوت به یکدیگر می نگریستند.
🔸استاد گفت یک فیلم مستند درباره شاه ایران دیدم که به قول مترجم افتضاح بود! با خودم فکر کردم حتماً می خواهد ایراد فنی یا هنری بگیرد اما دلیل چیز دیگری بود! استاد شاکی بود چرا #ارثیه_پدری اینقدر ناچیز و گذرا به نقش دولت آمریکا در سیاست های ضد ملی شاه و بخصوص کودتای سال سی و دو اشاره کرده و خیلی نرم با این موضوع مواجه شده است و تلویحاً اضافه کرد آمریکای جهان خوار شانس آورده که این فیلم را خودِ استاد با تکیه به آرشیو شبکه های تلویزیونی آمریکا نساخته! ظاهراً استاد نمی دانست فضای غرب زدۀ سینمای ایران همین مقدار از رُک گوییِ سیاسی را نیز برنمی تابد و آن را ایدئولوژی زدگی و سفارشی سازی می داند و تازه #مهدی_نقویان از منظر این جماعت یکی از تندروهای بی هنر است!
به فیلم دبلیو که خودش درباره جورج بوش پسر ساخته بود نیز اشاره کرد و گفت صحنه ای در آن طراحی کرده که بر اساس مستندات موجود، غرب به سرکردگی آمریکا نقشۀ جامعی برای سرنگونی و تعویض رژیم در هفت کشور داشته که با افغانستان و عراق و سوریه و لیبی و ... شروع شده و به قول خودشان جایزه بزرگش، کشور هفتم بوده یعنی ایران! حاضران دیگر سکوت را جایز ندانسته و یکی به زبان انگلیسی فصیح! از او خواست سیاست را وا نهد و از سینما حرف بزند
🔹یکی به زبان انگلیسی فصیح! از او خواست سیاست را وا نهد و از سینما حرف بزند و بحث را به فیلم "دوربرگردان" برگرداند و اطلاعاتش درباره روانشناسی فرویدی را با فیلم تطبیق داد. استاد به این تطبیق وقعی ننهاد و آن را بی-ربط اعلام نمود.
نظرش را درباره فیلم "سد معبر" که در جشنواره بوسان به آن جایزه داده بود پرسیدند. گفت فیلم خوبی بود و کمی از آن تعریف کرد. سالن شاد شد. بعد افزود این فیلم نشان می داد در ایران چقدر آزادی بیان برای نمایش و نقد فساد در سیستم دولتی وجود دارد. سکوت بر سالن مستولی شد.
خانم باکلاسی که کارت جشنواره به گردن داشت و ظاهرن از میزبانان بود، برخواست و با انگلیسی فصیح و ظریف شروع به صحبت کرد. استاد جای خانم عرق ملی اش! به جوش آمد و به مترجم گفت بگو فارسی حرف بزند. مترجم گفت. خانم ابتدا کمی مغزش را خاراند بعد به فارسی مخلوط پرسید بوش و ترامپ بد بودند قبول؛ شما چرا درباره اوباما که باکلاس بود فیلم نساختید؟! مترجم ترجمه کرد. استاد نگاه خاص اندر ناخاصی به خانم انداخت و گفت این ها سر و ته یک کرباسند! و دوباره به نقشه نومحافظه کاران آمریکا با همکاری اسرائیل و عربستان برای تغییر رژیم در هفت کشور که جایزه بزرگش ایران بوده اشاره کرد و اوباما را یکی از مُهره مارهای خوش خط و خال همین دسیسه دانست که البته بیشتر از آن دو به "تخریب خلاقه" اعتقاد داشت.
🔸گفتند شما این همه ضد آمریکا فیلم ساختید! چرا سانسور نشدید؟! گفت من ضد آمریکا فیلم نساختم. من سرباز کشورم بودم و دوستش دارم اما از این هیولای نظامی که دارد کشورم را به قهقرا می برد و برای نابودی کل بنی بشر بمب هسته ای انبار کرده و به شرکای عبری عربیش هم آتش می فروشد می ترسم. هیولایی که مدت هاست وادارم کرده برای تامین هزینه فیلم هایم سراغ اغیار بروم. به زبان خودمان یعنی یک سانسور تمام عیار حساب شده.
سالن کمی مغزشان را خاراندند و یکهو گفتند اصلاً کلاهت کو ؟! گفت چی ؟! گفتند چرا در فیلم اسکندر به ایران باستان جسارت شده؟ گفت داریوش خودتان با وجود لشکر شجاع و دلیری که داشت تا اسی را دید جیم فنگ زد و به کوه و دره گریخت! تقصیر من چیست؟! ختم جلسه را اعلام کردند.
#نکته
وقتی که راه نمی روی و نمی دوی، زمین هم نمی خوری و این"زمین نخوردن" محصول سکون است نه مهارت. وقتی که تصمیمی نمی گیری و کاری نمی کنی، اشتباه هم نمی کنی و این "اشتباه نکردن" محصول انفعال است نه انتخاب. خوب بودن به این معنی نیست که درهای تجربه را بر خود ببندی و فقط پرهیز کنی، خوب بودن در انتخابهای ماست که معنا پیدا میکند و شکل می گیرد
مادران و پدران جوان،اجازه دهید گاهی کودکتان خودش مسائل را تجربه کند، گاهی با سختی ها و شکست دست و پنجه نرم کند تا لذت ها و پیروزی ها برایش معنا پیدا کند
این به معنای رها کردن فرزندان نیست، قرار نیست چشمتان را روی او ببندید بلکه قرار است نامحسوس کنترلش کنید و به او فرصت تجربه کردن بدهید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهوت_مقام
#حب_ریاست
💢امام علی(ع):
آخرین چیزی که از #محبت دنیا از قلب مؤمنان راستین خارج می شود، جاه طلبی(کسب قدرت)است.
#حدیث_روز
#حکایت
چند روز پیش بچه دار شده بود. دم سنگر که دیدمش، لبه ی پاکت نامه از جیب کنار شلوارش زده بود بیرون.
گفتم:"هان، آقا مهدی خبری رسیده؟"
چشم هایش برق زد.
گفت:" خبر که... راستش عکسش رو فرستادن".
خیلی دوست داشتم عکس بچه اش را ببینم. با عجله گفتم: "خب بده، ببینم".
گفت: "خودم هنوز ندیدمش".
خورد توی ذوقم.
قیافه ام را که دید، گفت: "راستش می ترسم؛ می ترسم توی این بحبوحه ی عملیات، اگه عکسش رو ببینم، محبت پدر و فرزندی کار دستم بده و حواسم بره پیشش".
نگاهش کردم. چه می توانستم بگویم؟
گفتم: "خیلی خب، پس باشه هر وقت خودت دیدی، من هم می بینم".
و البته هیچ وقت ندیدش...
خاطره ای از شهید محمدرضا عسگری
📚پرواز در قلاویزان،ص132
12.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 مهمترین مهارت معنوی
🔻حلقهٔ مفقودهٔ حیات انسان