eitaa logo
مؤسسه مداحی کریمه
21.5هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
3.6هزار ویدیو
108 فایل
آموزش اصول وفنون مداحی،روضه خوانی و سینه زنی ومولودی خوانی و...باتمرکزبرمهارت افزایی 📌به صورت حضوری،مجازی وخصوصی 📌اعطای گواهینامه معتبر 📌اساتید مجرب حوزه و دانشگاه پشتیبانی:@karimeadmin 🏢قم،عطاران
مشاهده در ایتا
دانلود
༺❀᪥᪥❀༻ ▪️رقیه خاتون (علیها السلام) شفیع عمه سادات وقتی بازماندگان شهدای کربلا وارد کوفه شدند با سرهای مطهر شهدا مواجه شدند. در این هنگام عمه سادات حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) سر مقدس حضرت سیدالشهدا اباعبدالله الحسین (علیه السلام) را بر روی نیزه نظاره کردند، از شدت سوز و گداز شروع به صحبت با برادر کردند و ایشان را چنین خطاب کردند: يَا هِلَالًا لَمَّا اسْتَتَمَّ كَمَالًا، غَالَهُ خَسْفُهُ فَأَبْدَا غُرُوبَا؛ ای ماه نو! چون به کمال رسیدی، خسوف تو را فرا گرفت و پنهان شدی. اما وقتی دیدند که برادر پاسخ ایشان را نمی دهد، سوز قلبشان فزونی گرفت، پس نام مبارک «رقیه» خاتون را بر زبان مبارک جاری کردند و او را شفیع بین خود و برادر قرار دادند تا بلکه محبت حسین (علیه السلام) را به جوش آورده و پاسخی بشنوند: يَا أَخِي فَاطِمَ الصَّغِيرَةَ كَلِّمْهَا، فَقَدْ كَادَ قَلَبُهَا أَنْ يَذُوبَا؛ ای برادرم! با فاطمه کوچک سخن بگو که نزدیک است از شدت اندوه قلبش ذوب شود. 📓بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ۴۵، ص ۱۱۵ ༺❀᪥᪥❀༻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✋💞 🌸🕊 🌷 شیعه از هجرِ رُخت جامِ بلا می نوشد 🌾 خرّم آن سینه که در وصلِ شما می کوشد 🤲 بار الها ..همه یِ عمر سلامت دارش 💐 کوثری را که از آن آبِ بقا می جوشد. 🕊💞 الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج 💞🕊 🥀 ای داغدار اصلیِ این روضه ها بیا صاحب عزای ماتم كرب و بلا بیا 🥀 ◾▪◾▪ 🍃 اَللّهُــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَــرَج 🍃 صبحتون امام زمانی https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
. علیهاالسلام بی تو احساس غریبی‌ست پریشانی من شده‌ای با خبر از گریهٔ پنهانی من؟ رفتی و دور و برم پر شده از ابر سیاه مثل خورشید بیا در شب بارانی من آمدم کوچه به کوچه پی تو شهر به شهر تا که شد دربه‌دری خسته ز حیرانی من همه‌جا با تو شده سربه‌سر از عطر بهار تو بیا تا برود شام زمستانی من باغ ما پر شده از یاس، بنفشه، لاله می‌رسد با قدمت فصل گل‌افشانی من آمدی نیمهٔ شب، سر زده، گلگون‌چهره همه‌جا پر شده از قصهٔ مهمانی من ✍ .
. علیهاالسلام بی تو احساس غریبی‌ست پریشانی من شده‌ای با خبر از گریهٔ پنهانی من؟ رفتی و دور و برم پر شده از ابر سیاه مثل خورشید بیا در شب بارانی من آمدم کوچه به کوچه پی تو شهر به شهر تا که شد دربه‌دری خسته ز حیرانی من همه‌جا با تو شده سربه‌سر از عطر بهار تو بیا تا برود شام زمستانی من باغ ما پر شده از یاس، بنفشه، لاله می‌رسد با قدمت فصل گل‌افشانی من آمدی نیمهٔ شب، سر زده، گلگون‌چهره همه‌جا پر شده از قصهٔ مهمانی من ✍ .