روضه خانگی - طفلان حضرت زینب(س) - 678.mp3
10.45M
🔸من عَلَم حجب و حیا زینبم...
من حرم آل عبا زینبم...
🔹 شاهکار حاج محمود کریمی
🏴 شب چهارم محرم ۱۴۰۳
https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
2592873.mp3
5.47M
🌷 چشم برهم بزنی.... در دل صحرا مانده...
حاج محمود کریمی
🏴 شب چهارم محرم ۱۴۰۳
https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
#مناجات_مهدوی_اولاد_حضرت_زینب_علیهم_السلام1
#شب_چهارم_محرم
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
یابن الحسن، فدای تو و شال ماتمت
قسمت نشد که من بشوم یار و همدمت
ماه عزا رسیده ولی ای غریب شهر
یک شیعه نیست مستمع خیمه ی غمت
ای روضه خوان ِصبح و مسای تمام سال
با گریه سر شده شب و روز مُحرّمت
آقا دوباره روضه ی اولاد زینب است
خرج دو یاس او شده اشک دمادمت
زینب رسید نزد برادر به ناله گفت :
این دو کبوترم به فدای قد ِ خَمت
بگذار تا شهادت این لاله های من
باشد نشان عزّت من زیر پرچمت
در خیمه می روم که نبینم در این زمین
وقت شهادت دو گلم ، ناله ی دمت
شکر خدا شهید شدند و ندیده اند
درد اسارت من و آل مکرّمت
در داغ اکبرت شده موی سرت سپید
من هم شدم شریک، در این داغ اعظمت
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#مناجات_مهدوی_اولاد_حضرت_زینب_علیهم_السلام2
#شب_چهارم_محرم
ای بودن تو، دلخوشی روزگار من
شد حبّ تو تمامی دار و ندار من
یک لطف توست ضامن خیر دو عالمم
الطاف دیگران که نیاید به کار من
کردم دعا برای ظهورت چه کم، ولی
هر شب شده دعای قنوتت، نثار من
من منتظر نبودم و تو بین خیمه ات
خیلی کشیده ای همه دم انتظار من
در ظلمتم اسیر، بیا ماه فاطمه
یک سر بزن به بی کسی ِشام تار من
وقت عزا برای دو سردار زینب است
روضه بخوان برای دل غمگسار من
گفت ای برادرم بده اذنی که لاله هام
باشند با شهادت خود افتخار من
در خیمه می روم که نبینم خجالتت
وقتی که می رود به خزان، لاله زار من
وقتی که روی دامن تو دست و پا زنند
هستی فقط به فکر دل بی قرار من
اما حسین، شکر خدا این دو نیستند
وقت هجوم لشکریان و فرار من
شکر خدا که این دو نبینند مقتل و
بوسه به روی حنجر تو، اضطرار من
رفتند و نیستند غیوران من دگر
در مجلس شراب عدو در کنار من
بعد از تو داغ، بر روی داغ است قسمتم
یک سال و نیم، تیره شود روزگار من
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
اللهم عجل لولیک الفرج (244).mp3
1.05M
#دو_بند_موضوع_شبهای_دهه_اول
#سنتی_سه_ضرب
#قابلیت_روضه_واحد_شور..
#شب_چهارم_محرم
#شهادت_گلهای_حضرت_زینب_علیهم_السلام
دوباره وقت ماتم شد
بیا صاحب عزای ما
کجای مجلسی آقا
بخوان روضه برای ما
فدای اشک خونینت
وَ آن قلب صبور تو
میان روضه ها داریم
دعا بهر ظهور تو
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب....
🌸🌸🌸🌸🌸
بیا آقا بخوان روضه
برای دو گل جعفر
شدند اولاد عمّه جان
مقابل حسین پرپر
بیا که عمّه جان خوانده
تو را با دیده ی دریا
ببین که او عزادار است
درون خیمه اش تنها
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب...
🌸🌸🌸🌸🌸
حسین جان ،بچه های من
فدای بچه های تو
خدا را شکر عزیزانم
شدند قربان برای تو
شبیه اکبرت حالا
شدند کشته در این صحرا
اگر داغ جوان دیدم
شدم چون حضرت لیلا
نهادن سر به دامانت
همه هستم به قربانت..
حسین جانم حسین جانم....
🌸🌸🌸🌸🌸
خدا را شکر، غیورانم
نمی بینند اسارت را
نمی بینند چهل منزل
با کعب نی؛ جسارت را
نمی بینند عزیزانم
مرا در بین مشتی مست
مرا در کوچه و بازار
میان شامیان پست
به روی نیزه ی دشمن
کنند گریه به حال من
حسین جانم حسین جانم....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
سلام علیکم خدمت همه عزیزان مادحین محترم عزاداریهاتون قبول
بنا به درخواست بسیاری از عزیزان که درخواست مداحی سه ساله ارباب را داشتند
مواردی را تقدیم شما سروران گرامی میکنیم
#شب_دوم_محرم
#محرم
#روضه_ورود_به_کربلا
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
السلام علیک یا اباعبدالله
از امروز دیگه باید اینجوری سلام بدیم
السلام علی ساکن کربلاء
▪️با احتیاط لاله ی ما را پیاده کن
▪️عباس جان سه ساله ی ما را پیاده کن
خیمهها که برپا شد اولاد عقیل، اولاد جعفر، اولاد امام حسن، بنی هاشم هر کدوم رفتند تو خیمههاشون مستقر شدند
ابی عبدالله خیمه شو توی قلب خیمهگاه زد
خیمه ی خواهر رو هم کنار خودش زد
اما یه جوری خیمهها رو بنا کرد ،که معرکه از خیمهگاه دیده نشه
لذا شنیدی روز عاشورا زینب آمدبالابلندی، برا همین بود،
اون بلندی حد فاصل خیمهگاه و میدان بود،
ابی عبدالله حمله که میکرد،
میآمد رو اون بلندی میگفت
لا حول ولا قوة الا بالله
اهل خیمه صداشو میشنیدندآرام میشدند
مرحبا به تو، کجا رفت،
وَ اَسرَعَ فَرَسُک َ شارِداً اِلیٰ خِیامِه
از امروز دیگه از خیمهها بیرون نیومدند
تا اون لحظه ای که مرکب داره میاد،
مُهَمْهِماً باِكياً،
این زن و بچه از خیمه بیرون اومدند،
ناشِراتِ الشُّعور، لٰاطِماتِ الوُجوه، وَ الی مَصرَعِک َمُبادِرات،
وقتی رسیدند که دیدند نانجیب رو سینه نشسته...
حسیـــــن
====================
حجتالاسلام میرزامحمدی
257K
دردل سوزناک حضرت رقیه سلام الله با اقا امام حسین.ع😭😭😭😭
ارسالی از کاربران کانال
.
#شب_سوم_محرم
امشب که محفلم زحضورت منّوراست
روی منّور تو مرا مهر انور است
ای باغبان که سر زده ای باسرت به من
از عطر تو خرابه بهشتی معطّر است
من تشنه ی وصال توبودم ، خدا گواست
دیدار چهرۀ تو مرا آب کوثر است
در آیه های مصحف روی توخوانده ام
زخم سرت زداغ دل من فزون تراست
برچهره ومحاسن غرقه به خون تو
هم خون اکبر تو و هم خون اصغر است
ای داده بوسه برلب تومصطفی، چرا
روی لبت نشانه زچوب ستمگر است
روی کبود مادر خود راکه دیده ای
روی کبود دختر تو مثل مادر است
اشکم وضو وقبله تو و مُهرمن لبت
وقت نماز آخر والله واکبر است
کردم سجودونیست قیامی پس از سجود
هنگام رفتن است ونفس های آخراست
با اشک خودسرود«وفایی» که ای حسین
ازماتم رقیّه دلم درد پرور است
#سیدهاشم_وفایی✍
.
204K
یا رقیه خاتون(سبک مشکم صدپاره شده.. محمود کریمی)
طفلی دردانه منم کنج ویرانه منم
شمعی شده رأس پدر پروانه منم
بابا بابایم حسین، بابا بابایم حسین۲
بابا بابایم حسین، بابایم حسین۲
__________________
من سبط فاطمه ام، زهرای قافله ام
از جور زمانه ی خود باشد گله ام
بابا بابایم....
_____________________
زروی ناقه ای، زمین فتاده ام
عدوی تو ای بابا سیلی، بروی من زده
در آن زمان به یاری دخترت، عمه ام آمده
رویم نیلی شده از، سیلیِ عدو۲
بابا بابایم...
_____________________
بابا ای تاج سرم،گیرم رأست به برم۲
از بعد تو ای گل من، من دربدرم۲
بابا بابایم...
_____________________
به اشک خود دهم، سر تو شستشو
کبوتری شکسته بالم بابا،مرا با خود ببر
دل رقیه ات شده خونین از، فراقت ای پدر
آمد برِ من سرتو، کو پیکرتو
بابا بابایم...
شعر:اسماعیل تقوایی
زمزمه شهادت رقیه بنت الحسین(ع)سبک دامن کشان رفتی
شدکنج ویرانه، دلم تنگ بابا، دلم تنگ بابا، دلم تنگ بابا
دیدیم به رؤیایم، که آمد به اینجا، که آمد به اینجا، که آمد به اینجا
زده آتش هجر بر تن زارم
به دست دشمن او گرفتارم، گرفتارم، گرفتارم
من سه ساله دخترم، ولی موسپید، ولی مو سفپید، ولی موسپید
تازیانه خورده ام، زقومی پلید، زقومی پلید، زقومی پلید
______________________
یکدم بیا بابا، به دیدار دختر، به دیدار دختر، به دیدار دختر
دل گشته بی طاقت، برای تو دلبر، برای تو دلبر، برای تو دلبر
بیا سر بر زانویت گذارم من،
اگر بینم تو را، غم ندارم من، ندارم من، ندارم من
بی تو شد به من جفا، بیا ای پدر، بیا ای پدر، بیا ای پدر
تو بیا وبا خودت، مرا هم بیر، مرا هم ببر، مرا هم ببر
_________________________
بابای من آمد، به دلداری من، به دلداری من، به دلداری من
تا با سری بی تن، کند یاری من، کند یاری من، کند یاری من
سرش را همچو یک گل ببویم من
به اشک دیدگانم بشویم من، بشویم من، بشویم من
جان من شود پدر، فدای سرت، فدای سرت، فدای سرت
مانده پس کجا پدر، تن وپیکرت، تن وپیکرت، تن وپیکرت
سعر:اسماعیل تقوایی
ببار ای آسمان که بی قرارم
من هم مثل تو خیلی گریه دارم
شب جمعه ست و دور از ضریحش
ببار ای آسمون من هم ببارم
ببار ای آسمون جای رقیه😭
به یاد داغ بابای رقیه😭
به یاد خشکی لبهای اصغر
به یاد اشک چشمهای رقیه
ببار ای ابر که دلها بیقراره
خرابه پا به پات میخواد بباره
ببار اما بدون ای ابر امشب
رقیه با تو خیلی حرف داره
کجا بودی علی اصغر فدا شد😭
کجا بودی قیامت کربلا شد
برای چند قطره آب ای ابر
عمو عباس دوتا دستاش جدا شد
*دل رقیه گرفته، تو هم چون بیقرار داری گریه میکنی منم بی مقدمه روضه میخونم*
زانو ها بقل کرده دل ناز دانه گرفته با بابا خلوت کرده
هنوز بابا نیومده داره بابا حرف میزنه*
بی تابم شعله ورم حتما خبر داری
از دوریت دربه درم حتما خبر داری
محبوب من تو شمعی و من دروصال تو
پروانه نه خاکسترم حتما خبرداری
از زخم های صورتت بابا خبر دارم😭
از دردهای پیکرم بابا خبر داری
من هم شبیه تو به زیر دست و پا ماندم
زخمی شده بال وپرم حتما خبر داری
بابا..دارم شبیه پیرزن ها میشوم بابا😭
از لرزه دست لاغرم حتما خبر داری
از این لباس و پاره موی پریشان
وضع خجالت باورم حتما خبر داری
بابا بگو از جانب من به عموعباس
از روسری و معجرم حتما خبر داری
بابا...افتاد جای آن گلوبندم که غارت شد
بابا..زنجیر دور گردنم بابا خبر داری😭
بابا مردم زنده شدم 😭
سنگی به چشمت خورد وپیش پای من افتاد
خون شد دوچشمان ترم حتما خبر داری
بابا..مرد پلیدی یک کنیز از ما طلب میکرد
اصلا نمیشد باورم حتما خبر داری😭
*انقدرصدازد بابا اومد خرابه*
چشم ویرونه روشن، که امشب اومدی شبزندهداری
سربه زار روی پاهام ،که بابا من بخونم توبباری
سایه ات نشه کم، از سر من سایه سر بابا
دیگه نکنه بدون من بری سفر بابا
با اینکه موهام خاکی و قلب من آشوبه
اما تو الان پیشمی و حال دلم خوبه
یهو بلند شد.. *
شهرو بیدار کنید که ببینند بابا دارم راست میگفتم
بابا
توی این چند قدم تا سرتو ،هی پامیشم هی میفتم
من خوب بلدم چیکارکنم واکنی اخماتو
انقدر به تو بوسه میزنم خوب کنه زخماتو
بابا چه کنم که وابشه ،پلک های پرخونت😭
افتاده توی تشت طلا.. دندونت
میزدن مارو خوب میزدن
به لبت چرا چوب میزدن
چیزی از راه بازار نگو که
حتی فکرش سخته واسم
خیلی اونروز خجالت کشیدم جلو مردم
ازلباسم
اینها که نمیشه سرشون محرم ونامحرم😭
جای دستای رو صورتم همه چیو میگه
من یه ماهه که گوش چپم نمیشنوه
واای😭😭
ترکی....
*سر انداخت پایین رقیه آروم گرفته
حالا جا داره بابا حرف بزنه*
حالا که پیش توام یکم بخند
حلقه کن دستاتو دورگردنم
بابایی دخترم...عزیزم.
نمیخواستم بیدارت کنم ببخش
بابت خداحافظی نکردنم
*تو خیمه خواب بودی گلم
اومدم صورتت بوسیدم ،نخواستم بیدارت کنم به عمه گفتم مراقبت باشه ،اما عزیزم وقتی بوسیدمت میدونی چی دیدم
چقدر شبیه مادرم بودی😭
چقدر بوسیدمت از راه دور
تو روشعله های تو خیمه سوزوند
منو شعله های گوشه تنور
حرکاتت، راه رفتنت ،نگاهت ،مادر منو به تصویر میکشید
هریه خاری که تو پای تو میرفت
بخدا من جگرم تیر میکشید
برای صورت هرسه ساله ای
ضربه های زجر خیلی سنگینه
چرا دست میکشی روی صورتم
دخترم مگه چشات نمیبینه؟