سلام یه صبح دیگه ازفصل زیبای بهار آغاز گشت آرزو می‌کنم قلبتون پرباشه از مهـر و محبت روحتون آروم و خیر و برڪت بشه مهمون تون🌸 صبحتون دل انگیز و زیبا 🌺

یا رب چه شود زان گل نرگس خبر آید🌼🍃 آن یار سفر کردهٔ ما از سفر آید🌼🍃 شام سیه غیبت کبری به سر آید🌼🍃 امید همه منتظران منتظر آید🌼🍃 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🙏 #صحبت بخیر آقای خوبیها

شعبان که همه سُرور ومهر است و صفا❣ باغی است ز گلهای الهی وَلله🌺 هم عطر حسین دارد و عباس و علیِ هم عطر علی اکبر و موعود خدا اعیاد شعبانیه بر شما عزیزان مبارک🌺❣ @lahzaei_ba_sh

🌷#طنز_جبهه 5⃣4⃣ 💎 اردوگاه پر شده بود از خبرنگاران خارجی. بچه‌ها مجبور بودند در حضور افسران عراقی مصاحبه کنند ... 🔹 میکروفون را گرفتند جلوی یکی از رزمنده‌ها. افسر عراقی پرسید: 🔻پسر جان اسمت چیه؟ 👈 عباس 🔻 اسم پدرت چیه: 👈 مش عباس 🔻 اهل کجایی: 👈 بندر عباس 🔻 کجا اسیر شدی: 👈 دشت عباس 🔹افسر عراقی که فهمید پسر او را دست انداخته، با لگد به ساق پایش کوبید و داد زد: 🚫 دروغ می‌گی! 🔹 اسیرِ جوان در حالی که خنده‌اش گرفته بود گفت : ❌ نه به حضرت عباس! 😂

لازم نیست وقتی کار خوبی میکنی داد بزنی ! کار خوب مثل بوی گل است خودش منتشر میشود

🔰آخوند واقعی 🌾خبر رسید که #ضدانقلاب با حمله💥 به روستایی نزدیک سنندج، دکتر جهاد سازندگی را به #اسارت برده است. صبح اول وقت راه افتادیم. 🌾مصطفی، #عمامه به سر، اما با بند حمایل و یک نوار فشنگ تیر بار💥 دور کمر #قوت_قلب همه بود. پیش مرگ های کرد که در کنار ما با دشمن می جنگیدند، چپ چپ به #مصطفی نگاه می کردند👀 🌾باور نمی کردند او اهل #رزم و درگیری باشد همان صبح زود، ضد انقلاب دکتر را به #شهادت رسانده بود🌷 امادرگیری تاعصر ادامه داشت، وقت برگشتن، پیش مرگ ها تحت تاثیر #شجاعت مصطفی، ول کن او نبودند. 🌾یکی از آنها بلند، طوری که همه بشنوند گفت : - اینو می گن #آخوند، اینو می گن آخوند! مصطفی می خندید. دستی کشید به سبیل های تا بناگوش آن کاک مسلح و گفت : اینو میگن #سبیل. اینو می گن سبیل😄 #شهید_مصطفی_ردانی_پور

هر روز در بانک زمان شما 86400 ثانیه واریز و تا شب به پایان می‌رسد، هیچ برگشتی در کار نیست و هیچ مقدار از آن‌ هم به فردا اضافه نمی شود، پس از آن بهره ببرید @lahzaei_ba_sh