eitaa logo
باهم
266 دنبال‌کننده
37.2هزار عکس
31.9هزار ویدیو
896 فایل
استقلال آزادي جمهوري اسلامي @Gh123 Admin @Arangeh @Malardiha
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍نویسنده: رحمان سلطانی   💢تجسم عالم برزخ تو لحظات کوتاهِ خواب و بی هوشیای گاه و بیگاه، تمامی صحنه های زندگی از زمانی که کودک بودم تا امروز که بیست سال از عمرم گذشته بود تا وقایع ریز و درشتِ عملیاتای گذشته و خاطرات تلخ و شیرین، همه و همه مانند یه سریال طولانی و مستند جلوی چشمام مجسم میشد. رفتارای خوب و بدم. تلخیا و خوشیای زندگیم. پدر و مادر ، همسر و یگانه طفلم تا دوستان باصفای حوزه علمیه و وقایع پرماجرای چند روز گذشته. اینجا بود که بیاد روایتی میفتادم که در لحضات آخر عمر و سکرات مرگ همه ی وقایع گذشته ی زندگی برای انسان مجسم میشه. دیگه داشت باورم میشد که لحظه رفتن فرا رسیده و باید خودمو برای شهادت آماده کنم. اما در عین حال برای زنده موندن تلاش می کردمو حاضر نبودم دست از تلاش بردارم و تسلیم بشم. 🔻التیام زخم ها با...  سینه خیزای متوالی روی نیزارا و سیم خاردارا ، دستامو تا آرنج شیار شیار و زخمی کرده بود و بشدت می سوخت. نمک شوره زار که وارد زخما شده بود ، سوزش رو چند برابر کرده بود. آبی هم در اختیار نداشتم کمی بریزم رو دستام و سوزشش کمتر بشه. از مرهم و پماد هم خبری نبود. با خودم گفتم شاید تو این اتاقا از این چیزا پیدا بشه نگاهی تو اتاقا کردم . چند کسیه پلاستیکی به میخ آویزون بود با خوشحالی رفتم سراغشون. یکی از نایلکسا رو پایین کشیدم و باز کردم دیدم همونیه که میخواستم. اینجا چه خبره؟ همه چی هست. داخل یکی از کیسه ها وسایل اصلاح صورت و بهداشتی بود.  یه قوطی ازین تیوپیا داخلش بود. شک نکردم که کِرِم هستش بی معطلی درشو باز کردمو و مقدار زیادیشو مالیدم به دستام. چشمتون روز بد نبینه انگار یه شیشه اسید ریختن رو دستم. چی بود این. چرا اینجوری شد؟ نه تنها دستام نرم و اروم نشد که درد و سوزشش صدبرابر شد. جلز ولز می کرد و می سوخت و من از کرده خودم نادم که چرا اولش خوب نگاه نکردم ببینم چیه! حالا خر بیارو باقلی بار کن. آبی هم که نبود بشورمش. کِرِم نبود ، خمیر ریش بود.! راستش تا اون زمان خمیر ریش ندیده بودم و بعدشم اینقد دستام میسوخت که اصلا نگاه نکردم روشو بخونم و با خیال اینکه کِرمه زدم به دستام و عجب کِرِمی!  گذشته از ماجرای خمیر ریش ، بقیه کارا خوب پیش می رفت. کم کم به فکر تهیه آب و غذا افتادم  و با سرک کشیدن به اتاقای مختلف و نگا کردن لابلای خرابه ها پی قمقمه و دبه آب میگشتم. ولی چیزی پیدا نکردم.   ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @ramzeamaliyat
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍نویسنده: رحمان سلطانی   💢تجسم عالم برزخ تو لحظات کوتاهِ خواب و بی هوشیای گاه و بیگاه، تمامی صحنه های زندگی از زمانی که کودک بودم تا امروز که بیست سال از عمرم گذشته بود تا وقایع ریز و درشتِ عملیاتای گذشته و خاطرات تلخ و شیرین، همه و همه مانند یه سریال طولانی و مستند جلوی چشمام مجسم میشد. رفتارای خوب و بدم. تلخیا و خوشیای زندگیم. پدر و مادر ، همسر و یگانه طفلم تا دوستان باصفای حوزه علمیه و وقایع پرماجرای چند روز گذشته. اینجا بود که بیاد روایتی میفتادم که در لحضات آخر عمر و سکرات مرگ همه ی وقایع گذشته ی زندگی برای انسان مجسم میشه. دیگه داشت باورم میشد که لحظه رفتن فرا رسیده و باید خودمو برای شهادت آماده کنم. اما در عین حال برای زنده موندن تلاش می کردمو حاضر نبودم دست از تلاش بردارم و تسلیم بشم. 🔻التیام زخم ها با...  سینه خیزای متوالی روی نیزارا و سیم خاردارا ، دستامو تا آرنج شیار شیار و زخمی کرده بود و بشدت می سوخت. نمک شوره زار که وارد زخما شده بود ، سوزش رو چند برابر کرده بود. آبی هم در اختیار نداشتم کمی بریزم رو دستام و سوزشش کمتر بشه. از مرهم و پماد هم خبری نبود. با خودم گفتم شاید تو این اتاقا از این چیزا پیدا بشه نگاهی تو اتاقا کردم . چند کسیه پلاستیکی به میخ آویزون بود با خوشحالی رفتم سراغشون. یکی از نایلکسا رو پایین کشیدم و باز کردم دیدم همونیه که میخواستم. اینجا چه خبره؟ همه چی هست. داخل یکی از کیسه ها وسایل اصلاح صورت و بهداشتی بود.  یه قوطی ازین تیوپیا داخلش بود. شک نکردم که کِرِم هستش بی معطلی درشو باز کردمو و مقدار زیادیشو مالیدم به دستام. چشمتون روز بد نبینه انگار یه شیشه اسید ریختن رو دستم. چی بود این. چرا اینجوری شد؟ نه تنها دستام نرم و اروم نشد که درد و سوزشش صدبرابر شد. جلز ولز می کرد و می سوخت و من از کرده خودم نادم که چرا اولش خوب نگاه نکردم ببینم چیه! حالا خر بیارو باقلی بار کن. آبی هم که نبود بشورمش. کِرِم نبود ، خمیر ریش بود.! راستش تا اون زمان خمیر ریش ندیده بودم و بعدشم اینقد دستام میسوخت که اصلا نگاه نکردم روشو بخونم و با خیال اینکه کِرمه زدم به دستام و عجب کِرِمی!  گذشته از ماجرای خمیر ریش ، بقیه کارا خوب پیش می رفت. کم کم به فکر تهیه آب و غذا افتادم  و با سرک کشیدن به اتاقای مختلف و نگا کردن لابلای خرابه ها پی قمقمه و دبه آب میگشتم. ولی چیزی پیدا نکردم.   ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @ramzeamaliyat
هدایت شده از آقا تنها نیست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 نظر امام خامنه ای درباره خانم‌های بدحجاب و دلبسته به انقلاب اسلامی ➕ بیان حدیثی از امام رضا علیه‌السلام 📆 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در اولین روز سفر به خراسان شمالی در مهرماه سال ۹۱، با روحانیون این استان دیدار کردند. یکی از توصیه‌های رهبر انقلاب در این دیدار، ارتباط گیری روحانیون با قشر جوان بود. ⁉️ ایشان سپس حدیثی را در این باره از حضرت امام رضا علیه‌السلام بیان کردند و فرمودند: «بعضی از همین‌هائی که در استقبالِ امروز بودند، خانم‌هائی بودند که در عُرف معمولی به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟» ✅ پاسخ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به این پرسش را می‌توانید در فیلم بالا مشاهده کنید. مطالعه متن کامل حدیث امام رضا علیه‌السلام 🔽 http://farsi.khamenei.ir/newspart-index?mid=10&npt=8#26991 🆔👇👇👇 @agha_tanha_nist
هدایت شده از آقا تنها نیست
9.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 واکنش امام خامنه ای به حوادث عراق و لبنان 🔻 به دلسوزان و توصیه میکنم اولویتشان را علاج ناامنی قرار دهند. 🆔👇👇👇 @agha_tanha_nist
هدایت شده از DELETED
#شهید_مطهری جریمه‌ی روح بزرگ!! @ghalam_dad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️سی‌ان‌ان: "یک میلیون نفر در خاموشی به سر می‌برند، ۴۰ مدرسه در منطقه سونوما تعطیل شده و ۲۰۰ هزار نفر در نزدیکی منطقه خلیج سانفرانسیسکو آواره شده‌اند." 🔻یادتونه زمانی که پلاسکو سوخت و علیرغم تلاش‌ها کاری از دست کسی بر نیومد، یه مشت غربزده و خود تحقیرکن داخلی می‌گفتن کشورهای پیشرفته هواپیماها و هلی‌کوپترهایی دارن که به راحتی آتش رو خاموش می‌کنه؟! این جماعت همیشه مثل نمک روی زخم هستن😏
🥀🌟🥀🌟🥀🌟🥀🌟🥀🌟🥀🌟 🥀🌟 #هیات_الوارثین(رزمندگان تخریبچی لشگر10) به مناسبت سی و دومین سالگرد شهادت 🌹✨ #سردار_شهید_حاج_قاسم_اصغری جانشین گردان تخریب لشگر10 برگزار میگردد. زمان : پنجشنبه :16 آبانماه ساعت 19.30 مکان :جاده قدیم کرج-شهرقدس-خیابان آزادی-روبروی بسیج-انتهای کوچه فروردین @alvaresinchannel
🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹 🌿🌹 جانشین گردان تخریب لشگر10سیدالشهداء(ع) ✍️✍️✍️ راوی: شب عملیات عاشورای 3 کاری کرد کارستون.. حاج قاسم شب عملیات با یک تیم از مامور شدند برای بازگشایی گردان علی اصغر علیه السلام. فرمانده گردان حضرت علی اصغر علیه السلام بود. شب عملیات پیشاپیش گردان حرکت کردند و وارد معبر شدند. معبر توی شیب تپه بود و با عنایت خدا وتوسل به اهل بیت علیهم السلام و تجربه معبر بدون مشکل تا انتهای میدون مین باز شد و به رسیدند . در این موقع اتفاقی افتاد و گردانهای همجوار عملیات رو شروع کردند اما هنوز چند توپ سیم خاردار توی بود که باید قطع میشد و بچه ها به دشمن حمله میکردند. با روشن شدن منورها توی آسمون دشمن متوجه حضور معبر زیر سنگرهاش شد. اینجا بود که شهید حاج قاسم تدبیر کرد و به یکی از بچه ها گفت که سریع خودت رو به سر میدون مین برسون و به فرمانده بگو معبر باز شده و نیروها رو توی معبر هدایت کن.. وقتی رزمنده ها به آخر میدون رسیدند درکمال تعجب دیدند که حاج قاسم روی سیم خاردارها خوابیده و فریاد میزند برادر ها سریع رد شوید وبه دشمن امان ندهید. بچه ها که شوکه شده بودند برای چند ثانیه درنگ کردند اما با قسم دادن اونها به بی بی از اونها میخواست که از رویش رد شوند. گردان علی اصغر علیه السلام از معبری که با بدن حاج قاسم باز شد عبور کرد و با دشمن درگیر شدند .. همه فکرکرده بودند که حاج قاسم شهید شده .ولی وقتی امدادگرها پیکرغرق به خون حاج قاسم را پیدا می کنند که انگار هزارن تیر به اواصابت کرده..فشار سیم خاردار تمامی سطح جلوی بدن این عزیز را پاره پاره کرده بود این حماسه زود دهان به دهان دربین رزمندگان ء(ع) پخش شد حتی درصبحگاه رزمندگان لشگراین ایثار شهیدحاج قاسم راستود . شهید اصغری در اثرفشار روی سیم خاردار سیستم های عصبی شان فشرده شده بود ، دست و پاهایش سوراخ شده بود مویرگ های بدنش پاره شده بود و تشنج داشتند از مردادماه 64 تا دی ماه 64 دربیمارستان مشغول مداوا بود.زخم های بدن شهید حاج قاسم هنوزالتیام پیدا نکرده بود که خود را به جبهه رساند و لباس غواصی به تن کرد و از اروند گذشت و موانع دشمن را شناسایی کرد و چند روز بعد دوباره معبری باز نمود برای حمله رزمندگان به دشمن در جزیره ام الرصاص و باز مجرو حیت و... در پاکسازی سردشت به همراه شهید حاج رسول فیروزبخت در اثر انفجار مین والمرا در آبانماه 66 به شهادت رسید 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
هدایت شده از فارس پلاس
▪️با قدرتمندی پیش بروید 💢با قدرتمندی پیش بروید و از هیچ کس از این قدرتها نترسید. اینها هیاهویشان بیشتر از خودشان است. من امیدوارم موفق و موید باشید. 📅 امام خمینی(ره) | ۹ بهمن ۶۴ @Fars_Plus