📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: پنجشنبه - ۲۲ دی ۱۴۰۱
میلادی: Thursday - 12 January 2023
قمری: الخميس، 19 جماد ثاني 1444
🌹 امروز متعلق است به:
🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹ازدواج حضرت عبدالله با حضرت آمنه سلام الله علیهما
📆 روزشمار:
▪️1 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
▪️11 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام
▪️12 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام
▪️14 روز تا شهادت امام هادی علیه السلام
▪️21 روز تا ولادت امام جواد و حضرت علی اصغر علیهما السلام
✅ با ما همراه شوید...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
⭕Join 👉 @kashkolhaji
12.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صلوات خاصه امام رضا علیه السلام
رو به حرم رضوی برحسب ادب
دست برسینه می گذاریم و
می خوانیم
اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
⭕Join 👉 @kashkolhaji
#داستان_آموزنده
🔶 پرسش درست
🌼پادشاهی می خواست نخست وزیرش را انتخاب كند. چهار اندیشمند بزرگ كشور فراخوانده شدند.
🌼آنان را در اتاقی قرار دادند و پادشاه به آنان گفت كه: «در اتاق به روی شما بسته خواهد شد و قفل اتاق، قفلی معمولی نیست و با یك جدول ریاضی باز خواهد شد، تا زمانی كه آن جدول را حل نكنید نخواهید توانست قفل را باز كنید. اگر بتوانید پرسش را درست حل كنید می توانید در را باز كنید و بیرون بیایید».
🌼پادشاه بیرون رفت و در را بست. سه تن از آن چهار مرد بلافاصله شروع به كار كردند. اعدادی روی قفل نوشته شده بود، آنان اعداد را نوشتند و با آن اعداد، شروع به كار كردند.
🌼نفر چهارم فقط در گوشه ای نشسته بود. آن سه نفر فكر كردند كه او دیوانه است. او با چشمان بسته در گوشه ای نشسته بود و كاری نمی كرد. پس از مدتی او برخاست، به طرف در رفت، در را هل داد،باز شد و بیرون رفت! و آن سه تن پیوسته مشغول كار بودند. آنان حتی ندیدند كه چه اتفاقی افتاد! كه نفر چهارم از اتاق بیرون رفته.
🌼وقتی پادشاه با این شخص به اتاق بازگشت، گفت: «كار را بس كنید. آزمون پایان یافته.
من نخست وزیرم را انتخاب كردم».
آنان نتوانستند باور كنند و پرسیدند: «چه اتفاقی افتاد؟ او كاری نمی كرد، او فقط در گوشه ای نشسته بود. او چگونه توانست مسئله را حل كند؟»
🌼مرد گفت: «مسئله ای در كار نبود. من فقط نشستم و نخستین سؤال و نكته ی اساسی این بود كه آیا قفل بسته شده بود یا نه؟ لحظه ای كه این احساس را كردم فقط در سكوت مراقبه كردم. كاملا ساكت شدم و به خودم گفتم كه از كجا شروع كنم؟
🌼نخستین چیزی كه هر انسان هوشمندی خواهد پرسید این است كه آیا واقعأ مسأله ای وجود دارد، چگونه می توان آن را حل كرد؟ اگر سعی كنی آن را حل كنی تا بی نهایت به قهقرا خواهی رفت و هرگز از آن بیرون نخواهی رفت. پس من فقط رفتم كه ببینم آیا در، واقعأ قفل است یا نه و دیدم قفل باز است».
🌼پادشاه گفت: «آری، كلك در همین بود. در قفل نبود. قفل باز بود. من منتظر بودم كه یكی از شما پرسش واقعی را بپرسد و شما شروع به حل آن كردید؛ در همین جا نكته را از دست دادید. اگر تمام عمرتان هم روی آن كار می كردید نمی توانستید آن را حل كنید.
👌این مرد، می داند كه چگونه در یك موقعیت هشیار باشد. پرسش درست را او مطرح كرد».
🔆🔆نکته!
👈این دقیقا مشابه وضعیت بشریت است، چون این در هرگز بسته نبوده است! خدا همیشه منتظر شماست. انسان مهم ترین سوال را از یاد برده است… و سوال این هست: “من که هستم…؟”
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
⭕Join 👉 @kashkolhaji
#شهیدانه
🍃من در عملیات والفجر مقدماتی مسئولیت داشتم و قرار بود سه تا یگان، یعنی تیپ سیدالشهداء(ع)، لشکر27 و لشکر نصر از یک جناح به دشمن حمله کنند و به علت تنگی مکان منطقه خیلی شلوغ شده بود. قراربود ما هم از جناح راست عملیات با تعداد زیادی دستگاه مهندسی خاکریزی رو بعداز رفتن گردانها شروع کنیم.
🍃وقت رفتن رزمندهها دیدم شهید آقا ابراهیم هادی هم همراهشون هست، با دیدن ایشان خوشحال شدم؛ گفتم: آقا ابراهیم بیا امشب با ما همراهشو و به ما کمک کن.
🍃گفت: حاج حسین من با تو بیام نمیگذاری من توی عملیات جلو برم. هرچه اصرار کردم، نپذیرفت. در آخرین دیدار ساعتش رو که شاید آخرین تعلق دنیاییاش بود، از دستش باز کرد و به من داد و گفت: «حاج حسین، خیلی دوست دارم شهید بشم و یا اگر شهادت قسمتم نشد لااقل اسیر بشم و در اسارت ذرهای از آن چه حضرت زینب سلام الله علیها کشید من هم احساس کنم.»
🍃ابراهیم این رو گفت رفت و دیگه برنگشت. ابراهیم هادی آسمانی بود و در روز زمین جایی نداشت. او بینام رفت و گمنام شهید شد، اما امروز نام شهید ابراهیم هادی شهره در همه جاست.
📚راوی: حاج حسین اللهکرم
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
⭕Join 👉 @kashkolhaji