فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانم های خانه داری که تو خونه کار میکنن ودرد مفاصل دارن حتما این ویدیو آموزنده رو ببینند 😊
8.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سید عطاءالله مهاجرانی: راه حل فلسطین تنها از راه تفنگ میگذرد؛ اسرائیل قبل از انقلاب هم سر شاه کلاه میگذاشت.
🔺این فکر اشتباهی است که اگر جمهوری اسلامی با اسرائیل کاری نداشته باشد، اسرائیل هم به فکر دشمنی با ایران نخواهد بود؛ او اگر میتوانست ضربه خود را زده بود، چنانچه بارها کلاه گشادی سر شاه گذاشته بود!
🔰پدرم نهصد تومان به بانک تعاون روستایی بدهکار بود . تصمیم گرفتم من به شهر بروم و به هر قیمتی قرض پدر را ادا کنم، اما پدر و مادرم مخالفت کردند.
✍️ خلاصه اینکه با احمد و تاجعلی برای کار به کرمان رفتم. اولین بار بود که شهر و ماشین را می دیدم. احساس غریبی می کردم.
درِ هر مغازه و کافه و رستوران و کارگاهی را می زدم و می گفتم:« کارگر نمی خواهید؟» و همه یک نگاهی به قد کوچک و جثه نحیفم می کردند و جواب رد می دادند.
به یک خانه در حال ساخت وارد شدم. استادکار به من نگاهی کرد و گفت:« اسمت چیه؟» گفتم:« قاسم» گفت:«چند سالته؟» گفتم:« سیزده سال» گفت:« مگه درس نمی خونی!؟» گفتم:« ول کردم.» گفت:« چرا؟!» گفتم:« پدرم قرض دارد.» وقتی این را گفتم اشک در چشمانم جمع شد. منظره دستبند زدن به دست پدرم جلوی چشمم آمد و اشک بر گونه هایم روان شد و دلم برای مادرم هم تنگ شده بود. گفتم:« آقا، تو رو خدا به من کار بدید.» اوستا که دلش به رحم آمده بود، گفت:« می تونی آجر بیاری؟» گفتم:« بله.» گفت:« روزی دو تومان بهت میدم، به شرطی که کار کنی.» خوشحال شدم که کار پیدا کرده ام. به مدت شش روز بعد از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در ساختمان نیمه ساز خیابان خواجو مشغول کار بودم. جثه نحیف و سن کم من طاقت چنین کاری را نداشت. از دستهای کوچکم خون می آمد. اوستا بیست تومان اضافه مزد بهم داد و گفت:« این هم مزد این هفته ات.»
حالا حدود سی تومان پول داشتم. با دو ریال بیسکویت خریدم و پنج ریال دادم و چهار عدد موز خریدم. خیلی کیف کردم، همه خستگی از تنم بیرون رفت. اولین بار بود که موز می خوردم.
شب در خانه عبدالله تخم مرغ گوجه درست کردیم و خوردیم. عبدالله معتقد بود من نمی توانم این کار را ادامه بدهم، باید دنبال کار دیگری باشم.
پولهایم را شمردم.، تا نهصد تومان هنوز خیلی فاصله داشت. یاد مادر و خواهر و برادرانم افتادم. سرم را زیر لحاف کردم و گریه کردم و با حالت گریه به خواب رفتم. صبح با صدای اذان از خواب بیدار شدم. از دوران کودکی نماز می خواندم. نمازم را که خواندم به یاد امامزاده سیدِ خوشنام، پیر خوشنام در روستا افتادم. ازش طلب کردم و نذر کردم اگر کار خوبی پیدا کردم یک کله قند داخل امامزاده بگذارم.
صبح به اتفاق تاجعلی و عبدالله راه افتادیم. به هر مغازه، کافه، کبابی و هر درِ بازی که می رسیدیم سرک می کشیدیم و می گفتیم: «آقا، کارگر نمی خوای؟» همه یک نگاهی به جثه ضعیف ما می کردند و می گفتند:« نه.» تا اینکه یک کبابی گفت که یک نفرتان را می خواهم با روزی چهار تومان. تاجعلی رفت و من ماندم. جدا شدنم از او در این شهر سخت بود. هر دو مثل طفلان مسلم به هم نگاه می کردیم، گریه ام گرفته بود. عبدالله دستم را کشید و من هم راه افتادم، تا آخر خیابان به پشت سرم نگاه می کردم.
حالا سه روز بود که از صبح تا شب به هر درِ بازی سر می زدم. رسیدیم داخل یک خیابان که تعدادی هتل و مسافرخانه در آن بود. به آخر خیابان رسیدیم و از پله های ساختمانی بالا رفتم. مردی پشت میز نشسته بود و پول می شمرد. محو تماشای پولها شده بودم و شامه ام مست از بوی غذا. آن مرد با قدری تندی گفت:« چکار داری؟!» با صدای زار گفتم:« آقا، کارگر نمی خوای؟» آن قدر زار بودم که خودم هم گریه ام گرفت. چهره مرد عوض شد و گفت:« بیا بالا.» بعد یکی را صدا زد و گفت:« یک پرس غذا بیار.» چند دقیقه بعد یک دیس برنج با خورشت آوردند. اولین بار بود که آن خورشت را می دیدم. بعداً فهمیدم به آن چلوخورشت سبزی می گویند. به خاطر مناعت طبعی که پدرم یادم داده بود با وجود گرسنگی زیاد و خستگی زیاد گفتم:« نه، ببخشید، من سیرم.» آن شخص که بعداً فهمیدم نامش حاج محمد است، با محبت خاصی گفت:« پسرم، بخور.» غذا را تا ته خوردم. حاج محمد گفت:« از امروز تو می تونی این جا کار کنی و همین جا هم بخوابی و غذا هم بخوری. روزی پنج تومان هم بهت می دهم.» برق از چشمانم پرید و از امامزاده سید خوشنام، پیر خوشنام تشکر کردم که مشکلم را حل کرد.
پس از پنج ماه کار کردن شبی آهسته پولهایم را شمردم. سرجمع هزار و دویست و پنجاه تومان شد. از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم، هزار تومان برای پدرم پول فرستادم تا قرضش را ادا کند.
📚برگرفته از کتاب «از چیزی نمی ترسیدم»
خاطرات خود نوشت شهید حاج قاسم سلیمانی
#از_چیزی_نمی_ترسیدم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇵🇸 اون بمبهایی که رزمندگان فلسطینی به تانکهای صهیونیستها میچسبونن اینه
اسمش هم شواظ است
#ما_ملت_امام_حسینیم
h. بمب که هیچ مزیتی ندارد ، مزیت مال آن فرد از جان گذشته است . الله اکبر
12.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینجا ایرااااانه
اینجا آخونداااا نمیزاااااارن⁉️🥲
… 😅😂
9.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 شلیک موشک از شمال غزه؛ نقطه قوت مقاومت که دروغهای ارتش اسرائیل درباره تسلط بر غزه را برملا میکند!
🔹«الیاس حنا» تحلیلگر مسائل استراتژیک شبکه الجزیره:
🔹"نیروهای مقاومت قادر به جابجایی مهمات سنگین و شلیک این موشکها و سپس مخفی شدن هستند که نیروهای اسرائیل در برخورد با این موضوع ناکامند!"
🇵🇸 #طوفان_الاقصی
🔅 مطالب را منتشر کنید، و در افزایش سواد رسانهای جامعه سهیم باشید.
5.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻اونایی که فکر میکنن برن آلمان، دولت روزی سه بار در میزنه ببینه شما چیزی کم ندارید، در توهم هستن!
🔹توی تعطیلات کریسمس، انگار شهر مُرده هاست، به خاطر هزینه های بالای برق و سوخت، نه از ماشین استفاده میکنن نه چراغای خونه ها رو روشن میکنن
🔹حالا یه عده غربلیس میگن، نه اونجا فرهنگ عدم تجملگرایی و درست استفاده کردن از سوخت و انرژی، به شدت بالاست
🔅 مطالب را منتشر کنید، و در افزایش سواد رسانهای جامعه سهیم باشید.
🔻حقیقتا این تصویر و هشتگ "مسیح فرزند مریم" یکی از جذابترین تولیداتی، که تو براندازها مشغول دست به دست شدنه! 😏👏
🔹مسیح ( #مصیعلینژاد)
فرزند مریم ( #مریمرجوی)
🔅 مطالب را منتشر کنید، و در افزایش سواد رسانهای جامعه سهیم باشید.
📆 #امروز دوشنبه
☀️ ۱۱ دی ۱۴۰۲ هجرے شمسے
🌙 ۱۸ جمادیالثانی ۱۴۴۵ هجرے قمرے
🎄 ۱ ژانویه ۲۰۲۴ میلادے
📿 #ذکر امروز ۱۰۰ مرتبه:
🎗«یا قاضِیَ الْحاجات»🎗
🎗«ای برآورنده ی حاجت ها»🎗
☀️ رویدادهای امروز در تقویم خورشیدی:
🔹صمدخان شجاع الدوله وارد تبریز شد و زیر حمایت روس ها امور حکومتی را در دست گرفت (1290ش)
🔸تجاوز سپاه عثمانی به خاک ایران (1293ش)
🔹درگذشت ادیب و نویسنده برجسته "یوسف اعتصامی" پدر پروین اعتصامی (1316ش)
🔸نمایندگان مختار 26 کشور جهان پیمان اتحادی علیه دولت های محور امضاء کردند. این پیمان بعداً به نام (اعلامیه ملل متحد) معروف گردید.(1321ش)
🔹دکتر علی اکبر سیاسی مجدداً رئیس دانشگاه گردید.(1330ش)
🔸لایحه ایجاد سد لار و سد لتیان در مجلس شورای ملی تصویب شد.(1337ش)
🔹عراق حوزه علمیه نجف را تعطیل کرد و عده ای از علما از جمله آیت عظام حاج شیخ محمدشاهرودی، فیروزآبادی و محمد کلباسی را به ایران فرستادند.(1350ش)
🔸در پی سخنرانیهای افشاگرانه حجتالاسلام فاکر در استان خوزستان، ساواک آبادان در نامهای به اداره کل سوم از آنان خواست تا نسبت به ممنوعالمنبر کردن ایشان اقدام نمایند.(1356ش)
🔹جیمی کارتر پس از هفده ساعت اقامت در تهران و گفتگو با محمدرضا پهلوی، ایران را ترک کرد و راهی هند شد.(1356ش)
🔸رحلت عالم مجاهد و فقیه نستوه آیتاللَّه "عبدالرحمن حیدری ایلامی" (1365ش)
🔹شهادت شهید سیدمجتبی علمدار (1375ش)
🔸درگذشت "عبدالجواد فلاطوری" اندیشمند مسلمان و مؤسس دانشکده علوم اسلامی هامبورگ (1375ش)
🌙 رویدادهای امروز در #تقویم هجری قمری:
🔹شهادت مظلومانهی علامهی مجاهد "قاضی نوراللَّه شوشتری" عالم و مؤلف (1019ق)
🔸ارتحال استادُ المتأخرین شیخ "مرتضی انصاری" فقیه و مرجع اعلی در نجف (1281ق)
🔹واگذاری امتیاز "رویتر" توسط "ناصرالدین شاه قاجار" به انگلستان (1289ق)
🔸رحلت فقیه برجسته و عالم مجاهد آیتاللَّه "حاج آقا حسین خادمی" (۲۰ اسفند ۱۳۶۳ش) (1405ق)
🌲 رویدادهای مهم امروز در تقویم میلادی:
🎄آغاز سال نو میلادی 🎄
🔹اعلام منع بردهداری و دستور آزادی بردگان در امریکا (1863م)
🔸تشکیل کمیساریای عالی آوارگان سازمان ملل متحد (1951م)
🔹پیروزی مردم کوبا به رهبری "کاسترو" و فرار "باتیستا" دیکتاتور این کشور (1959م)
🔸تشکیل اتحادیه رادیو تلویزیونی آسیا ای. بی. یو (1964م)
🔹روز ملی فلسطین (1965م)
🔸تشکیل سازمان کشورهای مستقل مشترکالمنافع پس از فروپاشی شوروی (1992م)
🔹رسمیت یافتن "یورو" به عنوان پول واحد اروپا (2002م)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*عزیزانی که بی توجه هستن به کبد ببینید نابغه کبد ایران چی میگه و چقدر راحت میشه کبد چرب رو درمان کرد بدون اینکه اینقدر خودت رو درگیر هزینه های گزاف کنی*