از امام(سلام الله عليه) سؤال ميكنند چطور مؤمن، مشرك ميشود؟ فرمود: اينكه ميگويند: «لولا فلان لهلكتُ» اگر فلان كس نبود مشكل ما حل نميشد، عرض كردند پس چه چيزی بگوييم؟ فرمود بگوييد: خدا را شكر ميكنم كه به وسيله فلان كس، مشكل ما را حل كرد، نه اينكه اول خدا دوم فلان شخص يا «لولا فلان لهلكتُ»
درس اخلاق آیت الله العظمی جوادی آملی ۹۳/٢/۴
🆔 @daftar_ayatollah_javadi_amoli
امام خامنه ای در ۳۱ خرداد ۱۳۷۲ در دیدار اعضای «ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر»:
در شرع مقدّس اسلام، امر به معروف همانطور که میدانید سه مرحله دارد.
یک مرحله، مرحلهی قلبی است. این را بد نیست اینجا بگوییم که، بعضی میگویند «امر قلبی که امر و نهی نیست.» این، اشکالِ رایج و واضحی است و به نظر ما، اشکال ناواردی است. وقتی که شما گناه را میبینید، در مرحلهی امر قلبی و نهی قلبی، از شما میخواهند که در قلبتان دائماً حدیث نفس کنید که «لاتفعل! لاتفعل!» منتها شرایط اجازه نمیدهد که این «لاتفعل» از قلب شما به زبانتان برسد. این را میخواهند. یعنی میخواهند همان حالت علوّ و استعلایی که در آمر و ناهی وجود دارد، در قلب انسان هم باشد. وقتی که شما میبینید کسی معروفی را انجام نمیدهد، باید به او بگویید «اِفعَل! اِفعَل! اِفعَل!» در قلب هم، باید دائم این باشد و بجوشد. منتها وقتی این در انسان میجوشد؛ امّا شرایط نیست و نمیتواند بگوید، نمیگوید. اما این جوشش و تحوّل درونی و این امر و نهیِ درونی، باید باشد. بنابر این، صدقِ امر و نهی بر همان امر و نهی قلبی هم، صدق واقعی و حقیقی است؛ صدق مجازی نیست. منتها، امری است که به تحقّق خارجی نمیپیوندد. چون امر زبانی هم، اوّل از قلب شروع میشود. وقتی شما میگویید «اِفعَل»، اوّل قلبتان میگوید. منتها زبان، آلتِ بیانِ اراده است. آن اراده، منهای زبان، در قلب وجود دارد. این مرحلهی اوّل که از محل کلام خارج است و شما باید کاری کنید که همهی مردم، لااقل این امر و نهیِ قلبی را داشته باشند.
بعد میرسیم به مرحلهی زبانی. مسؤولیت شما، مسألهی زبانی است. یعنی شما باید کاری کنید که امر و نهی زبانی که اگر تحقّق پیدا کند مهمترین عامل است و تأثیرش حتّی از جهادی که توپ و تفنگ و بمب اتم دارد، بیشتر است انجام گیرد. منتها مردم امتحان نمیکنند. باید یک بار امتحان کنند، تا ببینند. من عرض میکنم: دیگراز امریکا بالاتر، قدرتمندتر، مستکبرتر، طاغیتر؟! اگر همهی مسلمانان عالم تصمیم بگیرند که ماهی یک بار به امریکا بگویند «نکن!»، همین، امریکا را میشکند. یعنی کاری که با بمب اتم نمیشود، با این اقدام میشود. کار زبانی، کار یدی هم نمیخواهد.
همهی مردم مسلمان، در تمام دنیای اسلام، مکلّفند. شما حالا این را بیاورید توی گناهانِ داخل جامعه: یک آقا حرکت خلافی انجام میدهد. کسی از پهلویش رد شود و همین قدر بگوید «آقا؛ این کار شما خلاف است. نکنید.» و رد شود برود. (عصبانیت هم لازم نیست. تهدید به عمل هم لازم نیست. جوانان ما دلشان میخواهد وقتی که ما گفتیم «امر به معروف کنید»، یک خنجر هم بدهیم دستشان؛ یک پارابلوم هم بدهیم. بگوییم: «آقا؛ اگر نشد، بزن!» در حالی که این زدن، یک کارِ دیگر است.) اگر همین کار انجام گیرد (یعنی شما بتوانید به مردم تفهیم کنید که اگر کار خلافی دیدند، بگویند «آقا نکن» و بروند)، کار بزرگی است. اگر ده نفر بگویند «نکن» و بروند، مگر کسی جرأت پیدا میکند که باز آن کارِ خلاف را بکند؟! اینکه میبینید وقتی شما دو بار، سه بار گفتید «نکن»، او عصبانی میشود، میآید یقهی شما را میگیرد، پیداست که این ضربه، شکننده است. والّا اگر شکننده نبود، عصبانیت نداشت! میگفتی «نکن»؛ او هم نگاهی میکرد و محل نمیگذاشت.
وقتی چند بار تکرار شد «نکن» او ناگهان میخواهد منفجر شود. خدای متعال، در زبان و در امر و نهی، این اثر را قرار داده است. ما چرا این حکمت الهی را درک نمیکنیم و حاضر نیستیم از این ابزار عظیم خدایی استفاده کنیم؟! باید استفاده کنند تا ببینند که میشود، یا نمیشود. خدای متعال که آن آیات امر به معروف را خلاف نفرموده است! همین گونه است روایتی که از نهجالبلاغه خواندیم. واقعاً اگر عمل کنید، تمام قوام عدل و حق در عالم، برقرار میشود.
اما مرحلهی سوم، همان است که ایشان اشاره کردند، و من دیروز آییننامهاش را تصویب کردم و ابلاغ شد. آن آییننامه، آییننامهی خوبی است. منتها، این کارِ شما نیست. کار بسیج است؛ که اگر در آیهی «ولتکن منکم امّة» مِنْ را «مِنِ تبعیضیه» بگیریم، همان بعضند، که باید در همهی مراحلش امر به معروف کنند؛ حتی در مرحلهی سومش، که مرحلهی ید است. آنها مرحلهی یدند. منتها در آییننامه اضافه کردم: گروهی که مرحلهی سوم را انجام میدهند، موظّفند پشتیبانِ مرحلهی دومیها هم باشند. یعنی اگر کسی آمر و ناهی بود، سر و کارش به کلانتری نیفتد که به او اهانت کنند. یعنی این بسیجی برود با آن قوّهی ضبط قضایی یا ضابطیّت قضایی که قانون به او داده است، از آن شخص حمایت کند.
بنابراین، سه مرحلهای را که وجود دارد، شما باید احیا کنید و عمده هم مرحلهی دوم است. اساس قضیه، مرحلهی دوم است. از همه مؤثّرتر، مرحله دوم است که میتواند همهی اوضاع و احوال را به کل منقلب کند.
❣ @kashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا
دسته بنی عامر
19 صفر
❣️ @kashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دسته بنی عامر یکی از دستههای معروف در کشور عراق است که هر ساله در آستانه اربعین حسینی حرکت خودشان را از بصره آغاز میکنند و در روز 19 صفر در بینالحرمین، لبیکگویان به حرم امام حسین (ع) مشرف میشوند.
❣️ @kashkool
کوله پشتی محبت در راه کربلا
برای خداحافظی با دوستی به محل اعزام آخرین زائران راهپیمایی کربلا میروم. فضا عطرآگین از بوی اسپند و گلاب است و صدای صلوات و التماس دعا از هر گوشه شنیده میشود. زائران ابیعبدالله با خوشحالی از طلبیده شدن به درخواست راننده اتوبوس کولهها و ساکهای کوچک سفری را به شاگرد راننده میدهند تا در قسمت مخصوص جای دهد.
دو دختر جوان هم کولههایشان را به شاگرد راننده میدهند، او با گرفتن کولهها میگوید: چقدر سنگین است! چطور میخواهید اینها را در راهپیمایی اربعین با خودتان حمل کنید؟ درون این کولهها چه دارید؟ هر دو دختر در پاسخ به شاگرد راننده، چشمان کنجکاو من و دیگر مسافران میگویند سوغاتی، سوغاتی برای خانوادهای عراقی!
نزدیکشان می شوم و از روی کنجکاوی علت را جویا می شوم. یکی از دختران برایم میگوید ۳ سال قبل خیلی ناگهانی مادرم شروع به لاغر شدن کرد اوایل جدی نگرفتیم اما آنقدر کاهش وزن مادرم در مدت زمان کوتاه محسوس بود که به دکتر مراجعه کردیم و پس از انجام سونوگرافی و آزمایشهای متعدد متوجه شدیم که مادرم سرطان معده دارد و توده سرطانی بدخیم به تمام بدنش حتی غدد لنفاوی سرایت کرده است.
❣️ @kashkool
ادامه👇👇👇
https://eitaa.com/kashkool/2438
مادرم بعد از اینکه متوجه بیماریاش شد تن به شیمی درمانی نداد. تنها ناراحتی مادرم انتظار برای زیارت حرم امام حسین (ع) بود. مادرم ما را به یتیمی بزرگ کرده بود و در تمام این سالها چیزی از ما نخواسته بود و باید تنها آرزویش را برآورده میکردیم.
میدانستیم سفر زائران کربلا در راهپیمایی اربعین با مشکلاتی همراه است به خصوص مادر ما که بیماری سختی داشت. اما در برابر اصرار مادرم چاره ای جز قبول خواستهاش نداشتیم. با دکتر که مشورت کردیم، گفت مادرتان چند ماهی میهمان شماست. البته عمر دست خداست. اما روحیه تاثیر بسیار زیادی در روند پیشرفت بیماری مادرتان دارد.
با حرفهای دکتر تصمیم گرفتیم تنها خواسته مادرم را اجابت کنیم. چون بقیه برادرها و خواهرهایمان متاهل و درگیر بچه و خانواد بودند. من و خواهرم که مجرد هستیم پیشنهاد دادیم مادر را به سفر اربعین ببریم.
گویی حال مادرم بهتر شده بود در طول راهپیمایی اربعین روی ویلچر نشسته بود و مدام ذکر میگفت و با چشمان نمدار زل میزد به پرچم یا حسین و با لبخند میگفت باورم نمیشود چند روز دیگر حرم اباعبدالله(ع) هستیم.
بعضی روزها آنقدر حالش خوب میشد که به اصرار چند قدمی را همراه بقیه راهپیمایی میکرد. اما بیشتر روزها روی ویلچر بود و نیاز به مراقبت ویژه داشت. در طول مسیر راهپیمائی من و خواهرم به نوبت مراقب غذا و داروهایش بودیم.
زائران هم مسیر هم داوطلبانه کمک میکردند. ۵ روز مانده به روز اربعین حال مادر بد شد مدام عرق میکرد و بیحال بود. دکتر کاروان گفت که این از عوارض بیماری است، نگران نباشید فقط در لباسهایش کوتاهی نکنید که دچار سرماخوردگی نشود. ما دو خواهر در مسیر راهپیمایی هم اینکه به موکبی میرسیدم لباسهای مادر را تعویض و با دستمال بدنش را خشک میکردیم. بعد از کمی استراحت و دادن دارو و غذا به مادر صبر میکردیم تا خودش بگوید دخترها حالم خوب است. باید برویم. آن وقت دوباره به راهپیمایی ادامه میدادیم.
یک روز مانده به اربعین، مادر دیگر لباس تمیزی نداشت زیرا در این ۵ روز همه لباسها را استفاده کرده بودیم. بیتدبیری ما دو خواهر ۱۵ و ۱۶ساله کار دستمان داد. به خواهرم که از استرس و درماندگی چشمانش پر از اشک شده بود اطمینان دادم که شب، هنگام استراحت در منزل عراقیها حتما همه لباسهای خیس و کثیف را میشویم و صبح فردا مادر را با لباس خشک و تمیز به کربلا میبریم.
میدانستم شستن این حجم لباس آن هم برای من که در تمام این ۱۶ سال زندگی حتی یک جفت جوراب هم نشسته بودم کار بسیار سختی است ولی با خودم گفتم بالاخره هر طور شده لباسهای مادرم را میشویم. آن روز هنگام اذان مغرب مثل هر غروب خانوادهای عراقی ما را در خانه خود میهمان کردند.
پس از خواندن نماز و رسیدگی به مادر و صرف شام با اجازه صاحبخانه دو ساک پر از لباسهای کثیف را برای شستن به حمام بردم اما آن قدر خسته بودم که با خودم گفتم ساعتی استراحت میکنم بعد برای شستن لباسها به حمام میآیم. نمیدانم رختخواب تمیز، شام بسیار خوشمزه و یا خستگی ۹ روز راهپیمایی هر چه که بود باعث شد خوابم سنگین شود.
تاریک و روشن هوا از خواب بیدار شدم چیزی تا اذان صبح نمانده بود به سرعت از رختخواب بلند شدم و به طرف حمام رفتم. اثری از ساکها در گوشه حمام نبود. همه جا را گشتم به حیاط رفتم بند رختها هم خالی بود.
ناامید و نگران سیل اشک بود که بیاختیار از چشمانم روان شده بود. فقط چند ساعت دیگر مانده بود تا برآورده شدن آروزی مادرم حالا بدون حتی یک دست لباس تمیز و مادری که روزانه نیاز به چند دست لباس تمیز داشت.
چارهای نبود باید خواهرم را بیدار میکردم. راه افتادم به طرف اتاق خودمان، ناگهان متوجه چیزی پشت در اتاق شدم. لباسها شسته شده و اتو کرده آنجا بود. حقیقت این بود که عجله باعث بیتوجهیم به اطراف شده بود.
با خوشحالی لباسها را در هر ۲ ساک مرتب کردم و بعد از خداحافظی از آن خانواده راهی کربلا شدیم. مادرم ۹ ماه بعد از زیارت حرم امام حسین (ع) از دنیا رفت. حالا بعد از گذشت ۳ سال این سوغاتیها را برای آن خانواده عراقی میبریم. هر چند لطف و مهربانی آنها را هرگز نمیتوانم جبران کنم. آن سفر زیارتی را مدیون کمک خالصانه آن خانواده هستیم در آن خانه همه چیز بوی عشق میداد، عشق به زائر کربلا، عشق به منتظران حرم امام حسین(ع).
در حالیکه دیگر مسافران و راننده اتوبوس بابت معطلی با چشم غره به من نگاه میکنند و از دختر میخواهند که سوار اتوبوس شود، حین سوار شدن از او میپرسم اگر در مسیر سفر اربعین موفق به پیدا کردن آن خانواده نشوید، سوغاتیها را چه کار میکنید؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥به خونه برگردیم
نریمانی
❣️ @kashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اینجا ایرانه و دورم از کربلا خوش به حال عراقیا
سجاد محمدی
❣️ @kashkool
enc_16474427304500377645985.mp3
2.2M
من تشنه رو جرعه آبم بده
سلام دادم آقا جوابم بده
از اون سفره فیض کرب و بلا
بیا روزی بی حسابم بده
چه جوری بگم که این روزا خیلی کلافم حسین
من حس میکنم که دورُ بر تو اضافم حسین
میمیرم برات یادت باشه این اعترافم حسین
میدونی از بچگیم توی هیأتت بودم
میدونی گریهکن غم مادرت بودم
میدونی وابستتم بهت ارادت دارم
میدونی دلبستتم بهت ارادت دارم
یه ذره منو ببین مگه من چند تا امام حسین دارم
پای درد من بشین، مگه من چند تا امام حسین دارم
پای حرف من بشین مگه چنتا امام حسین دارم
سید رضا نریمانی
❣️ @kashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ببینید:| فلسفه حجاب اجباری
🔹سوال خیلی هاست!! لا اكراه فی الدین یعنی چه؟! خیلی عالی بیان می کند حتما ببینید و در صورت نياز استدلال كنيد
◀️ دکتر غلامی
❣️ @kashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاسخ حاج قاسم....دختر کم حجاب...دختر من و شماست....
❣️ @kashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ آیا جمهوری اسلامی طبق روایات، طاغوت است؟!
❣️ @kashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 این فیلم نبش قبر نیست... تجربه است! حتما ببینید و منتشر کنید
❣️ @kashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹این روزها از قول شما با خط درشت! می نویسند:
♻️حاج قاسم سلیمانی: همان دختر کم حجاب دختر من است.
اما شما، این ها را هم گفته بودید.....
❣ @kashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽استاد راجی :ملت شایعه پذیر وجاهل بازیچه دست دشمنش خواهد شد گرچه امام علی امامش و مالک اشتر فرمانده او باشد.
❣️ @kashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی برای حجاب کتک میخورند و کشته میشوند، صدای هیچ بنی بشری در نمی آید.
در هیچ جای جهان
❣ @kashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبر معظم انقلاب: محافظه کار نباشید..
🔴 ولی هر حرف حقی را نباید گفت.. باید هوشیار باشید!
❣ @kashkool