علیکم به مجالس کوچک باورساز!
تعریف میکنن که آیتالله حقشناس روزی ۷-۸ تا جلسه روضهٔ کوچک میرفتن و مدام میفرمودند علیکِ بمجالس ورشکسته. یعنی همین مجالس کوچک که ۲-۳ نفری نشستن و گریه میکنن و یک کسی هم روضه میخونه بعد هم میفرمودند در مجالس بزرگ احساس آدم خوب تحریک میشود اما در این مجالس باور
❣ @kashkool
به بهانه کربلایی حسین گریه کردیم!
🔸حجت الاسلام آقای حاج شیخ عبدالله موسیانی نقل کرد از آیت الله العظمی نجفی مرعشی(ره) که فرمود: در زمان رضا شاه روضه خوانی ممنوع بود، ماه محرم بود، من و آقای خمینی و بعضی از رفقا دور هم جمع بودیم و در این فکر بودیم که چه کنیم و به کجا برویم که یک مجلس روضه و عزاداری پیدا کنیم و در آن شرکت کنیم و برای سید مظلومان گریه کنیم.
🔸بلند شدیم و از در مدرسه فیضیه بیرون آمدیم، مقداری قدم زدیم تا رسیدیم به در مسافرخانه ای، شنیدیم از آنجا صدای گریه می آید، ما هم وارد شدیم، سوال کردیم چرا گریه می کنید؟
🔸گفتند: ما یک عده مسافریم از اهل اصفهان، آمدیم اینجا برای زیارت و یکی از رفقای ما بنام کربلائی حسین فوت کرده، شما هم بفرمائید در این سوگواری با ما شرکت کنید.
. 🔸دیدیم یک جنازه در وسط اطاق است ولی به ما اشاره کردند که صحنه ساختگی است، ما هم نشستیم مشغول گریه و عزاداری شدیم ماموری خبردار شد و آمد که مانع شود.
🔸چون من او را می شناختم پولی به او دادم و گفتم این بیچاره غریب است در اینجا مرده است مانعشان نباش او هم رفت ما تا آخر شب به بهانه کربلائی حسین مرحوم ساختگی سوگواری و گریه زیادی برای حسین مظلوم کربلا که در ایران نیز به وسیله رضا شاه مظلوم شده بود کردیم.
❣ @kashkool
سالها بعد
وقتی تو پسرکی ده دوازده سالهای و من مادری عاشق...
یک روزِ تابستان، درست وقتی وسط حیاط گرمِ بازی و خندهای و من محوِ تماشای خندههای تو
سر و صدای پسربچههایی که با توپ و دوچرخه و تفنگهای آبپاش ریختهاند توی کوچه و پِی هم میدوند و میخندد، کوچه را پُر میکند...
و تو با شنیدنِ سر و صدای بچهها، میخواهی از خانه بیرون بزنی و قاطیِ بازیِ آنها شوی،
من نگران، دنبالت میدوم و دستت را میگیرم، خودت را از دستِ من میکَنی و میپری وسط کوچه،
صدا میزنم پسرم صبر کن...
و بعد یکباره، چیزی درونم فرومیپاشد زانوهایم سست میشود و همان پشت در روی زمین آوار میشوم...
این صحنه را من قبلا هم دیدهام...
اینکه زنی دنبالِ پسربچهای ده دوازده ساله بدود تا از رفتنش ممانعت کند... پسرک خودش را از دست آن زن برهانَد و آن زن از پشت فقط صدا بزند پسرم صبر کن...
این صحنه را من قبلا هم دیدهام
اما نه به این شکل...
تو الان غرقِ شادی بودی و برای بازی از دست من رهیدی...
اما در آن صحنه که من پیش از این دیدهام نه آن پسرک گرم شادی بود و نه آنجایی که سمتش دوید جای بازی...
و دلشورهی آن بانو که دنبال کودک دوید، اصلا شبیهِ دلشورهی من نبود...
بعد همانجا پشت در مینشینم به روضهخوانی:
من یک بانو و کودکی میشناسم که زیر آفتابی داغ با لبهای ترک خورده پیِ هم دویدند، کودک خود را از دست بانو رهید و سمت میدان دوید...
من کودکی میشناسم که دویدنش از شوق نبود...
من کودکی میشناسم که دوید تا خودش را بیندازد توی گودیِ قتلگاه و دستهای کوچکش را سپر عمو جانی کند که نیمهجان تَهِ گودال افتاده بود...
من کودکی میشناسم که دستش بالا نرفته از بدن جدا شد...
من کودکی میشناسم که تنش با نیزه به سینهی عمو دوخته شد
من کودکی میشناسم که عمهاش از پیِ سرش دوید و فقط صدا زد عبدالاهَم، یادگارِ حسنم، نرو...
سالها بعد
وقتی تو پسرکی ده دوازده سالهای و من مادری عاشق
تو در کوچه غرق بازی با رفیقانی و من پشت در به گریه نشستهام
و هیئتیها توی سرم دم گرفتهاند:
عبداللهَم عبداللهَم من
عاشق ثاراللهَم من...
ارباب
ما فرزندهای داشته و نداشتهمان را برای روضههای تو میخواهیم...
برای اینکه روزی در تماشای کودکمان از غصهی بچههای تو دق کنیم و بمیریم...
✍️ملیحه سادات مهدوی
❣ @kashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بال جبرائیل را فرش محرم میکند، دست سردار حسین...
ــــــــــــــــــــــــ
مداحی حاج محمود کریمی در سال ۹۸ در حضور رهبر انقلاب و در آخرین حضور شهید حاج قاسم سلیمانی
❣ @kashkool
26.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃ساعت فرش به وقت سردار
😊ایده ای جالب و منحصر بفرد از یک هنرمند متعهد
❣ @kashkool
13.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ #گزارش_مردمی
※ جواب به یک سؤال شاید بیربط،
جای ما رو در واقعهٔ کربلا مشخص میکنه!
در ویدئوی بالا، یه سؤال مطرح میشه که مثل یه ماشین زمان عمل میکنه و ما رو میبره به
سال ۶۱ هجری قمری.
✘ و معلوم میشه اگر اون موقع بودیم، کجا بودیم! کنار امام یا روبروی امام.
❣️ @kashkool