eitaa logo
کشکول
34.9هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
15 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
یک فرد موفق کسی است که می تواند با آجرهایی که دیگران به سمت او پرتاب کرده اند ،پایه و اساس محکمی برای خود بنا کند. 🌐@kashkool_et
📌وقتى‌که گرسنه‌‌ هستی يک لقمه نان خوشبختيه 📌وقتى‌ که تشنه‌ هستی يک قطره آب خوشبختيه 📌وقتى خوابت‌مياد يک چرت كوچک خوشبختيه خوشبختى يک مشت‌از این لحظاته يک مشت از نقطه‌هاى ريز كه وقتى كنار هم قرار می‌ گيرند، يک خط رو می سازند به اسم زندگى قدر خوشبختى‌ هاتون رو بدونيد... 🌐@kashkool_et
مؤمنانه 🌹🌺🌺🍃🍃🌺🌺🌹 آقا امام کاظم علیه‌ السلام فرمودند بیماران خودرا با صدقه‌دادن درمان کنید من چیزی نمی‌شناسم که سریع‌تر از همه چیز اجابت شود ، جز صدقه و هیچ چیزی را نمی‌ شناسم ، که برای بیمار نافع باشد جز صدقه دادن دین برای کسانی که توان مالی برای دادن صدقه‌ ندارند، راه دیگری ارائه کرده پیامبر صلی الله‌ علیه‌و آله فرمودند هر مسلمانی‌ هر روز صدقه بدهد. سوال شد کسی که مال ندارد ، باید چه کار کند؟ فرمود: برداشتن چیزی که به دیگران آسیب‌ می‌رساند صدقه است نشان‌دادن راه‌ به کسی صدقه است. رفتن به عیادت بیمار صدقه است. جواب سلام هم صدقه است ... 🌐@kashkool_et
💬 | متن پیام: سلام راستش من دلم پر درد از قوم شوهر خیلی زیاد نسبت به تک پسرشون بیخیال اصلا انگار پسری وجود نداره ایقد کع همسرم به اینا خوبی میکنه از لحاظ مالی هیچ کمکی از اول زندگی نکردن هر چی بوده از طرف خانواده من بوده حتی پول به عنوان قرض‌الحسنه خواستم ندادن من میخوام که قطع ارتباط کنم باهشون بچه هامو هم نمیزارم برن همسرم خودش میدونه ✍️سلام مخاطب گرامی! پاسخ سوال شما در کانال مشاوره ارائه شد، به لینک ذیل مراجعه کنید 🗣@moshavereh_et
گویند محبت كن‌ راه دورى نمی‌رود. برعكس ، محبت همه‌ جا می‌رود، از زمين‌ تا آسمان، از دل‌ به‌دل، حتّى تا پيش خدا هم مى‌رود آدم‌ های مهربان مانند باران هستند، بدون چشم داشت بر همه می بارند. حساب و کتاب هم ندارند ، که بر یکی ببارند و بر دیگری نبارند آنها زندگی‌ را اینگونه درک کرده‌ اند که مهربان باشند و ببارند ... 🌐@kashkool_et
ﻣﻦ ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺑﭽﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﻪ ﻣﺮﯾﻀﯽ ﺯﺩﻡ ﮐﻪ ﻧﺮﻡ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻭﻟﯽ ﻫﻨﻮﺯ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﻓﮑﺮﻡ ﺍﻭﻥ ﺩﮐﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﻣﻨﻮ ﻣﻌﺎﯾﻨﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﻡ ﺩﺍﺭﻭ ﺗﺠﻮﯾﺰ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻣﺪﺭﮐﺸﻮ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ! 😂😂😂😁😁 🌐@kashkool_et
💬 | متن پیام: سلام وقت شما بخیر یه پسر 22ساله دارم زیاد حرف گوش نمیکنه بیشتر دنبال گشت و گذار با دوستهاش هست هرچه باهاش با نرمش و صحبت کردن در میام برای 5دقیقه‌ هست اگر هم یه خورده تندی کنم باز بهمون ترتیب باز برمیگرده به روش خودش واقعا خسته شدم سربراه نمیشه ترس از این جوانی و سنشون و رفیقهای که انتخاب میکنن دارم لطفا یه راهنمایی بکنید.چکار کنم حداقل به حرفهای که میزنم گوش بده ✍️سلام برای دریافت پاسخ سوال خود وارد کانال ذیل شوید 🗣@moshavereh_et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چای که اصل نباشد، باید چیزی به آن اضافه کرد چوب دارچینی، هِلی، نباتی، شده چند پَر بهار نارنج چیزی که آن مزه و بو را تبدیل به عطرِخوش و طعمِ خوب کند. زندگی هم گاهی می شود مثل همین چای، باید با دلخوشی های کوچک، طعم و رنگش رو عوض کرد، یک چیزی که امید بدهد به دلت، انگیزه شود برای حرکت زندگی اَت...🌱 🌐@kashkool_et
💬 | متن پیام: سلام یه پسر شش ساله دارم که به تنهایی بزرگش میکنم خیلی لجبازی میکنه میخوام پسر خداترس و خداشناسی بشه نمیخوام فردا تو زندگیش به من بگه واسه تربیتش کم گذاشتم خواهشا راهنماییم کنید ✍️سلام برای دریافت پاسخ سوال خود وارد کانال ذیل شوید 🗣@moshavereh_et
🌷🌷🌷 خانه قدیمی مادر بزرگ، پناه آخر هفته های ما است. از زمانی که زنگ خانه را بزنی، تا زمانی که گل بوسه خداحافظی بدرقه راهت شود، به یاد بی حوصلگی ها و گرفتاری هایت نیستی. سفره اش یک رنگ و دیوار هایش بوی نم برکت می‌دهد. حیاطش همیشه، گل ها و درختچه ها را باردار است. حوض کوچکی دارد که می شود قایق بی خیالی ات را روی آن بیاندازی و حرکت آرام آب را ببینی. خانه قدیمی مادربزرگ همان جایی است که ناز قهر هایت را می کشند. هرچه‌قدر آتش بسوزانی، حق را به تو می دهند‌. بشقابت خالی نشده، پر می‌شود. همان جایی است که برای چند ساعت، می‌شود خودت باشی و آسمان را آبی تر ببینی… 🌐@kashkool_et
🌺🌺 🔆دل سوزی دختر در اولین صبح عروسی، زن و شوهر توافق کردند که در را بر روی هیچکس باز نکنند. ابتدا پدر و مادر پسر آمدند. زن و شوهر نگاهی به همدیگر انداختند. اما چون از قبل توافق کرده بودند، هیچکدام در را باز نکرد. ساعتی بعد پدر و مادر دختر آمدند. زن و شوهر نگاهی به همدیگر انداختند...! اشک در چشمان زن جمع شده بود و در این حال گفت : نمی تونم ببینم که پدر و مادرم پشت در باشند و در را روشون باز نکنم. شوهرچیزی نگفت، و در را برویشان گشود. اما این موضوع را پیش خودش نگه داشت. سالها گذشت خداوند به آنها چهار پسر داد. پنجمین فرزندشان دختر بود. برای تولد این فرزند، پدر بسیار شادی کرد و چند گوسفند را سر برید و میهمانی مفصلی داد. مردم متعجبانه از او پرسیدند: علت اینهمه شادی و میهمانی دادن چیست؟🤔 مرد بسادگی جواب داد: چون این همان کسیست که در هر شرایطی در را برویم باز میکند...!🙂🙂 🌐@kashkool_et
ﮐﻼﻍ ﻭ ﻃﻮﻃﯽ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺯﺷﺖ ﺁﻓﺮﯾﺪﻩ ﺷﺪﻧﺪ. ﻃﻮﻃﯽ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺷﺪ ﺍﻣﺎ ﮐﻼﻍ ﺭﺍﺿﯽ ﺑﻮﺩ. ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻃﻮﻃﯽ ﺩﺭ ﻗﻔﺲ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮐﻼﻍ ﺁﺯﺍﺩ.. ﭘﺸﺖ ﻫﺮ ﺣﺎﺩﺛﻪ،ﺣﮑﻤﺘﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﺎﯾﺪ ﻫﺮﮔﺰ ما ندانیم به خدا اعتماد کن 🌐@kashkool_et