eitaa logo
کشکول آیه و حدیث
224 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
3.5هزار ویدیو
41 فایل
#بیاد_پدرم_مرحوم #کربلایی_حاج_هوشنگ_فرج_زاده. ( فرزند مرحوم فرج وفاطمه ) #پدرشهید_بسیجی_علیرضا_فرج_زاده وبیاد خواهرو برادرهای مرحومش، ودیگر دوستان و همسنگران شهید و اموات فامیل واساتید...در محیط ایتا راه اندازی شد #صلوات_وفاتحه_نثار_همشون ١۴ دی ماه ١۴٠١
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عمه جان روشنی چشم ترم آمده است پدرم آمده است شانه کن موی مرا تاج سرم آمده است پدرم آمده است بابا بنگر روی بهم ریخته ام را منم وارث زهرا این اشک به خون لبت آمیخته ام را منم وارث زهرا می رسد بر گوش من گویی صدای هلهله سویم آمد حرمله عمه بر دادم برس از تو نگیرم فاصله سویم آمد حرمله عمه بابا آمده آبی بزن روی مرا شانه کن موی مرا پیش چشمش بازکن چشمان بی سوی مرا شانه کن موی مرا موقع رفتن شده ای با خبر از حال من عمه زینب الوداع با گلوی پاره بابا آمده دنبال من عمه زینب الوداع مثل سقا من علمدار قیام زینبم ماه شام زینبم دختر سلطانم و قائم مقام زینبم ماه شام زینبم شمعم و پروانه از من عاشقی آموخته وای از آتش پدر مثل گیسوی تو گیسوی رقیه سوخته وای از آتش پدر دست نامردی زده بشکسته دندان مرا ای عمو جانم بیا موی من را می کشد این زجر پستِ بی حیا ای عمو جانم بیا عمه از دست زمین خوردن من پیر شده به کجایی بابا؟ این سه ساله دگر از بودن خود سیر شده به کجایی بابا؟ پا برهنه پایِ سَر شد با رقیه هم سفر این امامِ خون جگر پیشِ چشمش بر لبِ خشکیده خورده چوبِ تَر این امامِ خون جگر شد حسینیه برایت گوشه یِ ویران حسین جان سَنه گوربان حسین پایِ سَر در روضه اَت جان می دهم ای جان حسین جان سَنه گوربان حسین کنجِ این ویران شدم من هم علمدارِ قیام رو به سر دادم سلام روضه یِ الشام یعنی طعنه صبح و ظهر و شام رو به سر دادم سلام دودمه کنج ویرانه شده منزل من ای بابا بی کفن ای بابا گشته از هجر رخت خون دل من ای بابا بی کفن ای بابا رخ زهرایی تو مثل گل لاله شده بی قرار عمه شده مات این لاله ی پرپر شده غساله شده بی قرار عمه شده تا دوباره یاد روی نیلی مادر کنی مهربان بابا بیا باید امشب را به روی دامن من سر کنی مهربان بابا بیا طاقتم را برده بابا پای پر از آبله الامان از حرمله گردنم زخمی شده از بس کشیده سلسله الامان از حرمله در کنار این طبق می میرد امشب دخترت من به قربان سرت بس که سیلی خورده ام هستم شبیه مادرت من به قربان سرت از سفر برگشته و مهمان دامان من است او پریشان من است با لبان خیزرانی مرثیه خوان من است او پریشان من است گر چه از هجران تو کوهی پر از دردم پدر کم نیاوردم پدر شام را با گریه ام ویرانه ای کردم پدر کم نیاوردم پدر می رسد امشب به پایان قصه ی غمهای من آمده بابای من بر نمی خیزم اگر، تاول زده پاهای من آمده بابای من از آهِ رقیه به دلِ حق شرر افتاد حسین ای شه مظلوم با آل علی هرکه در افتاد ور افتاد حسین ای شه مظلوم من اگر گریه کنم عرش خدا می لرزد نوه ی زهرایم پای این سر به خدا جان بدهم می ارزد نوه ی زهرایم امشب آغوشم شبیه سینه ی خیر النساست جای شاه کربلاست دامن خاکی من هم رتبه ی عرش خداست جای شاه کربلاست شد سفید از غم هجران تو موی سیهم ابتا یا حسین حاضرم پای سر تو سر خود را بدهم ابتا یا حسین باید این دشمن بداند کیستم من کیستم ثانی زینب منم اهل صلح و دوستی با شام و کوفه نیستم ثانی زینب منم دختر دردانه، ای بنت الحسین شهر شام یا رقیه السلام از ضریحت می وزد عطر حسینی بر مشام یا رقیه السلام گریه هایم شام را شام غریبان تو کرد ای پدرجان ای حسین کاش می شد چاره ی موی پریشان تو کرد ای پدر جان ای حسین با توسل به علمدار نفس می گیرم فاتح شام منم من خودم رأس تو را یک شبه پس می گیرم فاتح شام منم جلوه ای از هیبت زهرا علم کردم بیا پادشاه کربلا شامیان را یک به یک بابا ادب کردم بیا پادشاه کربلا دل سنگ آب شد از گریه ی تو گریه نکن ببین آمده مهمان عمه بی تاب شد از گریه ی تو گریه نکن ببین آمده مهمان بر روی مشک عمویم جای دندان دیده ام بر لبم جان دیده ام مادر شش ماهه را با چشم گریان دیده ام بر لبم جان دیده ام من که مرگم را همان شام غریبان دیده ام بر لبم جان دیده ام خیزران را بر لب قاری قرآن دیده ام بر لبم جان دیده ام گوشه ی ویرانه می میرم حرم برپا کنم دختر زهرا منم ذکر یا عباس می گیرم علم برپا کنم دختر زهرا منم. دودمه پنجه ی خصم پر از موی پریشان من است عمه گریان من است سر بابای من امروز به دامان من است عمه گریان من است عمه جان کنج خرابه بیت الاحزان من است دیده گریان من است مادرم زهرای اطهر مو پریشان من است دیده گریان من است من گل باغ حسینم پرپر از ظلم و جفا یا ابا صالح بیا همچو زهرا خورده ام سیلی ز دست اشقیا یا ابا صالح بیا مهمان رقیه شده خونین سر بابا امان از دل زینب در کنج خرابه بدهد جان بَرِ بابا امان از دل زینب عمه بابا آمده برخیز تا کاری کنیم آبرو داری کنیم با لباس پاره باید میهمان داری کنیم آبرو داری کنیم بلبل خوش نغمه ات افتاده امشب از سخن ای امام بی کفن بعد تو رویش کبود و جسم و جانش پر محن ای امام بی کفن گوشه ی ویرانه را کرب و بلایت می کنم جان فدایت می کنم بوسه ای می
گیرم و شکر لقایت می کنم جان فدایت می کنم همچو زهرا من هم از آتش نصیبی برده ام تازیانه خورده ام طعنه های کوفیان کرده پدر آزرده ام تازیانه خورده ام کنج این ویرانسرا خورشید زهرا آمده عمه بابا آمده بی عمو عباس و اکبر از چه تنها آمده عمه بابا آمده عمه امشب میهمانم آمده از راه دور شد خرابه غرق نور عمه ماه غرق خونم آمد از کنج تنور شد خرابه غرق نور بیم آن دارم بسوزد میهمان از آه من آمد امشب ماه من زائرم من این طبق باشد زیارتگاه من آمد امشب ماه من ای سر بی تن که در ویرانه مهمان منی بهتر از جان منی یوسف زهرایی و مهمان کنعان منی بهتر از جان منی تا سحر بنشین به روی دامنم آرام جان بهر من قرآن بخوان جان عمه من ندارم بر کف خود خیزران بهر من قرآن بخوان ای سر خونین بیا یک شب تو در ویرانسرا بهر دیدارم بیا خانه ی دردانه ات را امشبی روشن نما بهر دیدارم بیا کنج ویرانه شود باغ بهشتم در سحر خیر مقدم ای پدر از چه خاکستر نشسته بر سرت، خاکم به سر خیر مقدم ای پدر در خرابه دختر تو می رود در زیر خاک ای پدر روحی فداک جان به قربان تو و لبهای خشک و چاک چاک ای پدر روحی فداک عمه جان خیز و ببین آمده بابا ز سفر جان به قربان پدر دوره ی هجر من ای عمه دگر گشته سحر جان به قربان پدر خواب می بیند ولیکن خواب شیرین پدر طفل غمگین پدر تلخ می خندد به رویش چشم خونین پدر طفل غمگین پدر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(حضرت رقیه س) آرام جان رقیه،روح و روان رقیه تنها نه جان شیعه،جان جهان رقیه رقیه جان رقیه۴ ای اسوه ی شهامت،نور دل امامت هستی تو همچو زهرا،سر تا به پا کرامت رقیه جان رقیه۴ ای لطف بی نهایت،امشب نما عنایت کن یک نظر ز رحمت،رقیه بر گدایت رقیه جان رقیه۴ سر تا به پا گناهم،تو داده ای پناهم گرچه بدم ولیکن،محتاج یک نگاهم رقیه جان رقیه۴ من گرچه بی بهایم،بر درگهت گدایم شکر خدا رقیه،از تو بود ولایم رقیه جان رقیه۴ گر بی بها و پستم،بر درگهت نشستم ای منشاء سخاوت،امشب بگیر تو دستم رقیه جان رقیه۴ در رنج و ابتلایم،امشب ببین نوایم رقیه جان به یاد،دمشق و کربلایم رقیه جان رقیه۴ در محفل عزایت،امشب در التهابم حق علی اصغر،بی بی بده جوابم رقیه جان رقیه۴ از کودکی در عالم،رنج و ستم کشیدی در کربلا و کوفه،جز درد و غم ندیدی رقیه جان رقیه۴ امشب فتاده ام من،یاد تو و خرابه گریه ی عمه زینب،آن غربت شبانه رقیه جان رقیه۴ تا در طبق بدیدی،شهید کربلا را گرفتی تو در آغوش،سر ز تن جدا را رقیه جان رقیه۴ با آن سر بریده،گفتی به اشک و ناله شادم شدی تو بابا،مهمان این سه ساله رقیه جان رقیه۴ دلم گرفته امشب،جانم رسیده بر لب اما کشم خجالت،بابا ز عمه زینب رقیه جان رقیه۴ جای کمک پدرجان،خوردم کتک پدرجان دشمن به روی من زد،مهر فدک پدرجان رقیه جان رقیه۴ ببین چو مادرت شد،روی رقیه نیلی گشته رخم نوازش،با ضربه های سیلی رقیه جان رقیه۴ وقتی مرا به سیلی،می زد عدو ز کینه بابا فتاده بودم،یاد تو و مدینه رقیه جان رقیه۴ ای مونس و حبیبم،شد ظلم و کین نصیبم ببر مرا به همره،ای پدر غریبم رقیه جان رقیه۴ ناگه همه بدیدند،بلبل ز ناله افتاد کنار رأس بابا،طفل سه ساله افتاد رقیه جان رقیه۴ آن بانوی حزینه،زینب زند به سینه گرید کنار سجاد،بر نوگل مدینه رقیه جان رقیه۴ غساله آمد از ره،از بهر غسل شبانه دید آن بدن کبود است،از کعب و تازیانه رقیه جان رقیه۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(حضرت رقیه س) گل ولا رقیه،شمس هدی رقیه هستی تو روز محشر،امید ما رقیه رقیه جان رقیه۲ مایه ی افتخاری،بر شیعه اعتباری باشد به قلب عالم،ولایت تو جاری رقیه جان رقیه۲ صحن و سرات بهشتم،مهر تو در سرشتم نام تو یا رقیه،بر قلب خود نوشتم رقیه جان رقیه۲ مهر امام خود را،با نقد جان خریدی فردا به نزد زهرا،رقیه روسپیدی رقیه جان رقیه۲ بی بی چه ها کشیدی،زخم زبان شنیدی در گوشه ی خرابه،رقیه آرمیدی رقیه جان رقیه۲ امشب تمام دل ها،رفته سوی خرابه از داغ تو رقیه،دل ها همه کبابه رقیه جان رقیه۲ ای نور قلب و دیده،کس مثل تو ندیده پیکر غرقه در خون،بر نی سر بریده رقیه جان رقیه۲ تو گل بوستان،محمدی پدرجان امشب تو در خرابه،خوش آمدی پدرجان یا ابتا حسین جان۲ عدو پس از تو بابا،آتش به خیمه ها زد رأس مقدس تو،بر روی نیزه ها زد یا ابتا حسین جان۲ بابا به زخم عمه،دشمن تو نمک زد کنار جسم پاکت،سکینه را کتک زد یا ابتا حسین جان۲ ندیدی چه کشیدم،از داغ تو خمیدم پس از تو از عدویت،زخم زبان شنیدم یا ابتا حسین جان۲ بنگر به روی زردم،زین همه رنج و دردم از ناقه تا فتادم،یاد مدینه کردم یا ابتا حسین جان۲ از بس که زجر مرا زد،درد می کند سر من کبوده ای پدرجان،تمام پیکر من یا ابتا حسین جان۲ مظلوم مهربان ارث،از مادر تو بردم بابا به کوفه و شام،من تازیانه خوردم یا ابتا حسین جان۲ چون مرغ پر شکسته،بابا دلم شکسته از زندگی پس از تو،رقیه گشته خسته یا ابتا حسین جان۲ از داغ جانگدازت،بابا کشم ز دل آه سیرم ز زندگانی،من را ببر به همراه یا ابتا حسین جان۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(حضرت رقیه س) آمدی بابا،کنج ویرانه تو چنان شمعی،من چو پروانه ای پدرجانم۴ سوزم از بهرت،با دو چشم تر تازه مهمانم،آمدی با سر ای پدرجانم۴ شد دل من خون،گریه ام افزون تا تو را دیدم،با رخ گلگون ای پدرجانم۴ بنگر بابا،قامتم خم شد در فراق تو،صبر من کم شد ای پدرجانم۴ آمدی بابا،بهر دیدارم دشمن بی دین،داده آزارم ای پدرجانم۴ هر کجا بابا،نام تو بردم از عدوی تو،من کتک خوردم ای پدرجانم۴ شکر لله تو،کرده ای یادم تو نبودی از،ناقه افتادم ای پدرجانم۴ در دل صحرا،دشمنت آمد از ستم بابا،زجر مرا می زد ای پدرجانم۴ زجر مرا بابا،تازیانه زد گه به کعب نی،وحشیانه زد ای پدرجانم۴ زد به من دشمن،ضربه ی سیلی همچو زهرا شد،صورتم نیلی ای پدرجانم۴ این مصیبت ها،زد شرر بر من عمه ام زینب،شد سپر بر من ای پدرجانم۴ بنگر تو بر،آه شبگیرم دگر از دنیا،ای پدر سیرم ای پدرجانم۴ دیگر از دنیا،خسته ام بابا دل خود بر تو،بسته ام بابا ای پدرجانم۴ باشد ای بابا،عمر من کوتاه دختر خود را،ببرم همراه ای پدرجانم۴
(حضرت رقیه س) خوش آمدی در کنج این خرابه پدرجان پدرجان دلم ز رؤیت سرت کبابه پدرجان پدرجان خوش آمدی تنگه دلم برایت پدرجان پدرجان به پای تو جانم کنم فدایت پدرجان پدرجان جانم فدای چهره ی غمینت پدرجان پدرجان از چه شکسته، ای پدر جبینت پدرجان پدرجان ای قاری خوش عطر و بوی قرآن پدرجان پدرجان کی زد به لب های تو چوب خزران پدرجان پدرجان قامت من از غم شده خمیده پدرجان پدرجان کی از ستم رگ های تو بریده پدرجان پدرجان ندیده ای بابا چه ها کشیدم پدرجان پدرجان از دشمنت زخم زبان شنیدم پدرجان پدرجان از ناقه تا روی زمین فتادم پدرجان پدرجان گفتم که یا زهرا برس به دادم پدرجان پدرجان آن لحظه ها با سوز و گریه هر دم پدرجان پدرجان یا ابتا یاد مدینه کردم پدرجان پدرجان زجر آمد و ظلم و ستم فزون کرد پدرجان پدرجان با زدن من دل عمه خون کرد پدرجان پدرجان بر صورتم چون فاطمه نشانه است پدرجان پدرجان بر پیکرم نشان تازیانه است پدرجان پدرجان من خسته ام دیگر ز زندگانی پدرجان پدرجان بهار من بی تو شده خزانی پدرجان پدرجان داغ تو ای پدر نموده پیرم پدرجان پدرجان دعا نما دیگر پدر بمیرم پدرجان پدرجان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نبودی من جفا بسیار دیدم ز کوفه تا به شام آزار دیدم چنان زد قاتلت سیلی به رویم که بر نیزه سرت را تار دیدم. https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
سلام کرد و نشان داد جای سلسله را چه بی مقدمه آغاز می کند گله را   نه از سنان و نه از شمر گفت نه خولی بهانه کرد فقط طعنه های حرمله را   نگاش چونکه به رگ های نامرتب خورد نکرد شکوه و پوشاند زخم آبله را   ز استلام لب و خیزران شکایت داشت از اینکه چوب، رعایت نکرد فاصله را   کشید زجر، هم از دست زجر هم پایش شبی که گم شد و گم کرده بود قافله را   سبب چه بود که هنگامه ورود به شام نمی شنید صدای بلند هلهله را   و در ازای دو تا بوسه داد جانش را ندیده چشم کسی اینچنین معامله را.  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آرام جان خسته‌دلان پیکرت کجاست؟ جانم به لب رسیده پدر جان سرت کجاست؟ جسمت اسیر فتنه‌ی یغماگران شده پیراهن امانتی مادرت کجاست؟ از چه جواب دختر خود را نمی‌دهی بابای با محبّتم! انگشترت کجاست در خیمه هر چه بود به تاراج فتنه رفت خاکم به سر عمامه‌ی پیغمبرت کجاست؟ سوز عطش ز خون تنت موج می‌زند ای تشنه‌لب، برادر آب‌آورت کجاست؟ از دود خیمه تربت شش‌ماهه گم شده بابا بگو مزار علی‌اصغرت کجاست؟ ما را میان این همه دشمن نظاره کن دیگر مپرس دخترکم، معجرت کجاست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علیه‌السلام پشیمانم که راه چاره بر روی شما بستم سراپا حیرتم! از خویش می‌پرسم چرا بستم؟ عزیز فاطمه! دیر آمدم اما قبولم کن خدا داند که از این پس به عهد عشق پابستم.. خدا می‌خواست از ظلمت به سوی نور پر گیرم سر شب تا سحر دل را به بال التجا بستم جدال عقل بود و عشق، پشت خیمۀ تقدیر که دست نفس را از پشت با لطف خدا بستم فرات اشک می‌جوشد ز چشم سر به زیر من که بر کام عطشناک تو راه آب را بستم اگر فرمان دهی، حُرّ پیش‌مرگ اصغرت گردد کمر بهر دفاع از عترت آل عبا بستم دعا کن تا شهادت وا کند آغوش جان بر من که چشم آرزو بر هرچه جز این مدعا بستم.
به دست خویش گرفته‌ست هر دو ماهش را چنان امیر که می‌آورد سپاهش را پر است هر قدمش از هزار بیم و امید چو عاشقی که بگیرند از او نگاهش را عصای پیری مادر جوانی پسر است برای سوختن آورده تکیه‌گاهش را به غیر این دو پسر هیچ در بساطش نیست و در برابر خورشید برده آهش را قسم به چادر زهرا قسم به اشک علی برای جلب رضا می‌شناخت راهش را برای دفع بلا بردشان به قربانگاه مگر که حفظ کند این چنین پناهش را به خیمه رفت و نیامد پس از شهادتشان نخواست تا که ببیند شکسته شاهش را دو ماه پاره به دست حسین بود و شنید بگو به خواهر من تن کند سیاهش را.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حاجی: محبی: کانال اشعارسوزدل دلسوخته: نوحه حر سبک آتش گرفته خانه ام حر پشیمان آمدم ای جسینجانم با بارعصیان آمدم ای حسینجانم یاسیدی مولاحسین ای حسینجانم ۴بار راه تورا سد کرده ام ای حسینجانم عفوم نما بد کرده ام ای حسینجانم یاسیدی مولاحسین گرسر بزیر افکنده ام ای حسینجانم ازخواهرت شرمنده ام ای حسینجانم یاسیدی مولا حسین ازغربتت جان برلبم ای حسینجانم مرهون عفو زینبم ای حسینجانم یاسیدی مولاحسین من آستان بوس درت ای حسینجانم من خاک پای مادرت ای حسینجانم یاسیدی مولاحسین جانم فدای جان تو ای حسینجانم جان میکنم قربان تو ای حسینجانم یاسیدی مولا حسین (عبدالحسین محبی) نوحه دوطفلان زینب س سبک آتش گرفته خانه ام ازخیمه آوردم حسین من دوطفلانم دوپاره تن نوردوعین ای حسینجانم جانم حسین جانم حسین ای حسینجانم دوهدیه های زینب اند ای حسینجانم دوجان بکف جان برلب اندای حسینجانم جانم حسین دونوجوان دوکودک اند ای حسینجانم دو جانثار کوچک اند ای حسینجانم جانم حسین ازغربتت خونجگرم ای برادرجان فدای تو دو پسرم ای برادرجان جانم حسین (عبدالحسین محبی) t.me/Celasemadahi لینک گروه روبیکا {جَآمِعَةٌألذْاكِرْين} https://rubika.ir/joing/CJFDEEEF0JPLNNYOLSAOPXNERBQEOUJW لینک گروه ایتا {جَآمِعَةٌألذْاكِرْين} https://eitaa.com/joinchat/1286996218C868a3568a6 لینک گروه واتساپ {جَآمِعَةٌألذْاكِرْين} https://chat.whatsapp.com/Ew17XR5h7BPBqvfJWA5dsN کانال اشعارمحبی3 https://eitaa.com/joinchat/1981088210C6cf67ebb9e نوحه دوطفلان زینب س سبک همه جاکربلاست ای فدایت حسین این سروجان من هدیه های منست این دوطفلان من یاحسین ۴بار هدیه هایم اگر نزدتواندک است هستی خواهرت این دوتا کودک است یاحسین بهرتوهمسفر این دو ره توشه ام گرچه ناقابلنند دو جگرگوشه ام یاحسین بفدای رهت این دو طفلان من گردهندجان چه غم پیش چشمان من یاحسین اذن جانبازی ده جانفدایت کنند جانفدای توو بچه هایت کنند یاحسین غرق خون جسمشان گربیاری حرم نایم ازخیمه تا خجلتت ننگرم یاحسین (عبدالحسین محبی) {سوز دل دلسوخته کانال اشعار محبی محبی حاجی: لینک گروه ها وکانالها {جَآمِعَةٌألذْاكِرْين} 👇 t.me/Celasemadahi گروه روبیکا: https://rubika.ir/joing/CJFDEEEF0JPLNNYOLSAOPXNERBQEOUJW گروه ایتا: https://eitaa.com/joinchat/1286996218C868a3568a6 گروه واتساپ: https://eitaa.com/joinchat/1981088210C6cf67ebb9e گروه تلگرام: https://t.me/+PU-mk4JX_PtnCT8U کانال سوزدل دلسوخته:
سلام، اللهم صل علی محمدوآل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم اجمعین. حضرت امام حسین🖤 علیه السلام فرموده اند : خداوند، مراقب انسان‏ «عَمِيَتْ عَيْنٌ لاَ تَرَاكَ عَلَيْهَا رَقِيباً». امام حسين (ع) فرمود: «چشمى كه تو را مراقب خويش نبيند، كور است». (بحار الانوار، ج 95 ص 226 ح3 Hello, Hazrat Imam Hussain (peace be upon him) said: "The eye that does not see you watching over it is blind". (Bihar al-Anwar, vol. 95, p. 226, h3
هدایت شده از داستان ونی پنج.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک ارتشی که غیرتش اجازه نداد پرچم ایران نیمه برافراشته بماند غلامرضا عارفی فر ارتشی بازنشسته از خرم آباد 🎯😊 (صلواتی ) 😂😊😊😂 https://eitaa.com/kashkoole_tanazy .کانال 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat
هدایت شده از کشکول داستاندونی.....( صلوات )
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فقط برای نجات یک حر حجت الاسلام حامد کاشانی .📚 ..... ( صلوات ) https://eitaa.com/joinchat/1155334434C46633e2342 🌸💚🌸💙🌸 کانال 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔔 اقامه عزای امام حسین علیه السلام از منظر قرآن! 🌴 سوره شوری 🌴 🕋 قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‌ وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيها حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ «23» ⚡️ترجمه: (اى پيامبر! به مردم) بگو: من از شما اجر رسالت جز این نخواهم که مودّت و محبّت مرا در حقّ خویشاوندان منظور دارید (و دوستدار آل محمّد باشید، که این اجر هم به نفع امت و برای هدایت یافتن آنهاست)، و هر که کاری نیکو انجام دهد ما نیز در آن مورد بر نیکوییش بیفزاییم که خدا بسیار آمرزنده گناهان و پذیرنده شکر بندگان است. 👈 خداوند مطابق نص صریح و روشن قرآن، محبت خاندان رسالت را بر ما واجب دانسته است. اجر رسالت، دوستی با خویشان پیامبر است و اقتضای این دوستی، گریستن در مصیبت آنان و شادمانی در سـرور آنـان است. بـه همین جهت اظهار مودت به حضرت سیدالشهداء که یکی از اقرباء پیامبر هستند، با عزاداری بر مصائب ایـشان آشکار می گردد. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/ghoransobghahi ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 مهم‌ترین گام برای نزدیک شدن به امام زمان روشنگری با کلیپهای مستند ومعتبر از افراد شاخص با ارسالات محدود بپیوندید👇 @Roshangaree1