⭕️فضیلت و خواص سوره عصــــر ⬅️العصر یکصدو سومین سوره قرآن کریم است که مکی و دارای 3 آیه است. از منابع اهل سنت نقل شده است که این سوره در فضیلت امیرالمومنین علی علیه السلام است.(1) این سوره در میان یاران رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم به قدری مهم و ارزشمند بود که هر گاه یکدیگر را دیدار می کردند تا سوره عصر را برای هم نمی خواندند از هم جدا نمی شدند.(2) امام صادق علیه السلام در تفسیر این سوره فرمودند: «الا الذین امنوا» یعنی کسانی که به ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام ایمان آورده اند.(3) هم چنین در فضیلت این سوره فرمودند: هر کس سوره عصر را در نمازهای مستحبی قرائت کند، خداوند در روز قیامت چهره اش را نورانی و خندان و چشمش را روشن کرده تااو را وارد بهشت نماید.(4) از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است: هر کس این سوره را قرائت نماید عاقبت کار او به صبر و شکیبایی ختم خواهد شد و در روز قیامت همراه با یاران حق محشور خواهد شد.(5) ✨آثار و برکات سوره: ·🔻 گوینداگر سوره عصر را بر کسی که تب داشته باشد بخوانند تب او زائل گردد و اگر این سوره را بر فرد افسرده بخوانند از افسردگی بیرون آید. (6) _________________ پی نوشت: (1) الدرالمنثور، ج6، ص392 (2) همان، ص391 (3) تفسیرالقمی، ج27، ص441 (4) ثواب الاعمال، ص125 (5) مجمع البیان، ج10، ص434 (6) درمان با قرآن، ص162 منابع: «قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی»؛ درمان با قرآن،محمدرضا کریمی

نارضایتی اجتماعی یا خود ناراضی پنداری فرهنگی⁉️ 🔻یکی از گزاره های تولید شده توسط ضد انقلاب و منافقین و گروه های مخالف با جمهوری اسلامی ایران ،این است که همه مردم از نظام و حکومت جمهوری اسلامی ناراضی هستند،فارغ از اینکه این گزاره را کدام مرکز آماری معتبر به آنها داده و تا چه میزان قابل استناد هست؛ می خواهیم به این برسیم که حقیقتاً جمهوری اسلامی دچار نارضایتی اجتماعی و حقیقی شده یا دچار خود ناراضی پنداری فرهنگی و کاذب ⁉️ حقیقت این است که نارضایتی اجتماعی اگر واقعی باشد،معلول علت های متنوعی می تواند باشد و در واقع نارضایتی اجتماعی ریشه در عوامل متعدد اقتصادی فرهنگی اجتماعی و فردی دارد❗️ آنچه مورد بحث ما است این است که در یک نگاه کلی اصلاً بهتر است نارضایتی را تقسیم به نارضایتی حقیقتی و کاذب کنیم؛تا مطلب ما کاملاً روشن شود.نارضایتی اگر حقیقی باشد،خطرناک و خطر ساز است و در صورت عدم پاسخ و حل مسأله به صورت صحیح ممکن است به شدت مخرب و ویرانگر هم باشد ،اما اگر نارضایتی کاذب باشد،جز بررسی چرایی آن و تغییر جو و حس حاکم بر جامعه و ورود فرهنگی و تصحیح گزاره ها ،وظیفه دیگری برای حاکمیت و دلسوزان وجود ندارد؛ حال با شناخت نارضایتی حقیقتی و کاذب و تمییز بین آن دو به این مسأله می رسیم؛ آیا مردم ما از حاکمیت حقیقتاً ناراضی هستند یا دچار خود ناراضی پنداری فرهنگی شده اند⁉️ جواب سؤال این است که نمی شود ادعا کرد هیچ کس پیدا نمی شود که حقیقتاً ناراضی نباشد اما با فرض پذیرفتن وجود نارضایتی در بین اقشار گوناگون از مردم این مفهوم قابل درک هست که طبیعی است که در یک اجتماع انسانی جمیعتی از افراد یک جامعه حقیقتاً دچار نارضایتی از حاکمیت جامعه باشند،اما اگر تناسب درصدی بین جمعیت آنان و کل جمعیت کشور بررسی شود حتماً آمار ها حاکی از مسائل دیگری خواهند بود؛چرا که اگر نارضایتی حقیقی و بسیار زیاد و متکثر بین آحاد جامعه بود و دلیل کافی نزد عقلا و افراد سالم جامعه برای اعتراض وجود داشت آنان در مقابل حاکمیت می ایستادند و در قبال نارضایتی حقیقی خود،حقوق از دست رفته خود را مطالبه می کردند! اما بررسی های میدانی نشان می دهد که اکثریت جامعه ایرانی به علت های متنوعی دچار خود ناراضی پنداری فرهنگی و کاذب شده است و دچار احساس بد و غیر مطلوب شده نه اینکه واقعاً دلیل کافی برای نارضایتی داشته باشد❗️ این یعنی حس نارضایتی درونی نه اینکه لزوماً این نارضایتی حق و درست باشد،برای تحلیل و بررسی بهتر موضوع مثالی می زنیم: دو خانواده با شرایط اقتصادی یکسان مثلاً با شاخص اقتصادی متوسط را در نظر بگیرید. علل متفاوتی منجر به احساس رضایت و عدم رضایت این دو خانواده از زندگی شان می شود یکی از عوامل مهم فرهنگ و روح حاکم بر این دو خانواده است: 1⃣یکی از خانواده ها تحت تأثیر گزاره های دینی و معنوی و متکامل انسانی نظیر قناعت،صبر،شکر گزاری ،همدلی و همکاری و توکل بر خدا و امیدواری به آینده است و از گوش دادن به سخن دشمنان پرهیز می کند و اجازه ورود گزاره های دشمنان را به دستگاه ذهن و تحلیل خود نمی دهد. 2⃣اما خانواده دیگر تحت تأثیر گزاره های برگرفته از آموزه های غربی و مکاتب فکری نوظهور نظیر لیبرالیسم و دموکراسی و سرمایه داری و مادی گرایی ،انسان گرایی ،کثرت طلبی و تأثیر پذیری از گزاره های دشمنان قرار دارد ⬅️خانواده اول که تحت تأثیر گزاره های دینی است،به ندرت حس نارضایتی خواهد داشت و مادامی که دلیل منطقی و عقلایی پیدا نکند ناراضی نمی شود و دست به اعتراض نمی زند و معمولاً در پاسخ به خواسته های خود و نیاز هایش مسیر صحیح را طی می کند و به نتیجه مقبول و معقول دست پیدا می کند. ⬅️اما بالعکس خانواده دوم بر اثر تحت تأثیر بودن از ناحیه گزاره های ناصحیح دائماً خود را ناراضی می یابد و هیچگاه احساس رضایت مطلوب از زندگی اش را نداشته و همیشه در حسرت یک زندگی خوب به سر می برد از کشوری به کشور دیگر مهاجرت می کند و باز هم خود را ناراضی و معترض می یابد❗️ ⭕️اینجاست که خانواده دوم مثال ما دچار خود ناراضی پنداری فرهنگی شده یعنی مشکل نارضایتی او فرهنگ حاکم و کاذبی است که بر زندگی او تأثیر گذاشته پس در نتیجه وی حس نارضایتی کاذب خود را به جامعه و حاکمیت تعمیم داده و تصور می کند همه جامعه مثل او هستند و در کوشش است که این نارضایتی کاذب را به دیگران تسری داده و دیگران را هم وارد در این حس کاذب و غیر واقعی گرداند. 🔶ما حصل سخن اینکه کسی به هیچ عنوان منکر کمبود ها و نواقص نیست اما باید توجه داشت که دلیل عدم رضایت عموماً در جامعه ما بیش از آنکه علل واقعی نظیر نارضایتی از مسائل معیشتی داشته باشد، معلول خود ناراضی پنداری فرهنگی و کاذب است❗️معلول تأثیر پذیری از گزاره های غلط است ،معلول عدم شناخت کافی از مسائل و نداشتن مهارت های کاربردی و لازم در زندگی روزمره می باشد. 🇮🇷به امید ایران آگاه و متعالی🇮🇷