eitaa logo
کشکول صلوات بر محمدوآل محمدص
251 دنبال‌کننده
26.4هزار عکس
27.1هزار ویدیو
208 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم درشب #میلادحضرت_امام_حسن_عسگری_ع #پدرحضرت_صاحب_الزمان_عج #درسال_١۴٠١ این کانال درایتاراه اندازی می‌شود. #بیادشهیدبسیجی_علیرضا_فرج_زاده_وپدرمرحوممون_کربلایی_حاج_هوشنگ_فرج_زاده. که در ایام چهارمین سالگرد درگذشتش هستیم #صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
6.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 چه جوابی داریم ؟؟؟ 🔔 صحبت های شهید علیرضا موحد دانش، فرمانده گردان حبیب - تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) 📌 عقبه مقر تیپ — انرژی اتمی (دارخوین- جاده اهواز-آبادان) 🚨 به تاریخ: ٢۱ اردیبهشت ۱٣۶۱ 🌴 عملیات بیت المقدس - (آزادسازی ) ------------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk گروه واتساپ دفاع مقدس ۱
صوت_شهید_موجد_دانش_گفتگوی_فرماندهان (2).mp3
31.55M
📢 گفتگوی شهید موحد دانش، فرمانده گردان حبیب لشکر27- عملیات فتح المبین، بیت المقدس ... 💠صدای احمد متوسلیان، شهید همت، سردار و . . . نیز در این فایل شنیده می‌شود 🔹هماهنگی توسط فرماندهان از طریق بیسیم دوران جنگ تحمیلی ------------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk گروه واتساپ دفاع مقدس ۱
اسيرى كه اسير محبت شد! در همان شب بعد از عملیات، در اثر پاتکی که دشمن کرده بود، برخی سنگرهای رزمندگان اسلام به تصرف آنها درآمده بود، علیرضا این را نمی‌ دانست. علیرضا صبح که برای بیدار کردن بچه ‌ها به داخل سنگرها می‌ رود، ناگهان خود را داخل سنگری می‌ بیند که عراقی ‌ها شب قبل آن را تصرف کرده بودند. در اين لحظه عراقی ‌ها که متوجه علیرضا می‌ شوند، نارنجکی را به سوی ایشان پرتاب می‌ کنند که نارنجک به گیجگاه شهید می‌ خورد اما منفجر نمی‌ شود. علیرضا به خودش می‌ آید و می‌ خواهد نارنجک را به سوی دشمن بیاندازد که نارنجک در دستش منفجر می‌ شود و دست راستش قطع می‌ شود. بچه ‌ها که متوجه سر و صدا می‌ شوند، به کمک می‌ آیند اما در وهله‌ اول، متوجه دست زخمی علیرضا نمی‌ شوند. علیرضا هم برای حفظ روحیه بچه ‌ها در کمال آرامش دستش را داخل اورکت می‌ کند تا بچه ‌ها متوجه نشوند. اما بعد از مدتی بچه ‌ها متوجه می‌ شوند از داخل اورکت علیرضا خون می‌ چکد که در این جا قضیه را می‌ فهمند. قبل از انتقال به بیمارستان، عراقی‌ ها توسط رزمندگان اسلام اسیر شده و در جایی جمع می‌شوند همرزمان علیرضا تعریف می‌ کنند که دیدم در بین اسرا یکی دارد به شدت به خود می‌ پیچد و نگران است. علیرضا از بچه ‌ها می‌ خواهد که از وی دلیل نگرانیش را بپرسند. وقتی علت را می‌ پرسند آن عراقی اعتراف می‌ کند که نارنجک را او به سمت علیرضا پرت کرده و می‌ گوید: «آن گاه که برخورد خوب شما را با خود دیدم، از این کار پشیمان شدم.» وقتی علیرضا قضیه را می‌ شنود بسراغ اسیر می‌ رود. قمقمه‌ آبش را به او می‌ دهد، می‌گوید: بخور تا آرامش خود را را بیابی!!
30.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 فیلم مصاحبه منتشر نشده از سردار شهید علیرضا موحددانش در فرودگاه - ظهر روز ۲۱ خرداد ۱۳۶۱ - (بعد از آزادسازی خرمشهر - عملیات بیت المقدس) در حال اعزام به لبنان، به منظور خارج کردن بیروت و جنوب لبنان از اشغال صهیونیست ها 💠 اعزام قوای محمّد رسول الله (ص) به سوریه برای مقابله با اسرائیل متجاوز ------------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk گروه واتساپ دفاع مقدس ۱
🌷شهید علیرضا موحد دانش 🌴 در پشت سر، شهید محسن وزوایی نیز دیده می شود
🌷شهید موحد دانش - جبهه جنوب او در عملیات آزادسازی خرمشهر مسئولیت گردان حبیب از تیپ 27 را بر عهده داشت 📷عکس بالا سمت راست: شهید حسین خالقی (که اخیرا به دیدار محبوب شتافت) - پس از شهادت محسن وزوایی، فرماندهی محور سلمان را عهده دار بود کنار او (فرد قد بلند)، احتمالا شهید حسین اسلامیت هست- معاون گردان حبیب در عملیات بیت المقدس /
ماجرای قطع دست شهید موحد دانش 🚩 روی ارتفاع ۱۱۰۰ بودیم که یک ستون بین ۱۱۰۰ و ۱۰۵۰ بسمت غرب درحرکت بودند، به حاج علی موحد گفتم اینا کجا میروند و چه نیروی هستند، حاج علی گفت من الان میروم و پیگیری میکنم. 🔹حاج علی رفت و ما هم مشغول به عراقیها شدیم ، بعد از مدتی حاج علی آمد ، بیسیم چی من که به گمانم شهید خاکبازان و جوان زرنگی بود گفت: رنگ حاج علی خیلی زرد شده و لباسش هم خیلی خونیه ▫️ حاج علی را صدا کردم آمد ، پرسیدم حاجی چرا رنگت اینقدر زرده و لباست خونیه ، گفت مثل اینکه الان سه روزه در عملیات هستیم و این همه مجروح و شهید جابجا کردم لباسم خونی شده ، رنگم هم برای خستگی هست ، بهش گفتم چرا دستت توی جیبته؟ گفت اشکال داره؟ ، گفتم بله ببینم دستت را ، با خواهش و اصرار دستش را ازجیب دراورد ، دیدم دستش قطع شده و با بند پوتین مچ قطع شده را بسته ، به حاج علی گفتم باید بروی عقب تا بخیه به دستت بزنند ، خیلی جدی گفت نمیروم ▪️دیدم گوشش بدهکار نیست و ممکنه بعلت خونریزی و ضعف حالش بهم بخورد و در جایی از ارتفاع پرت بشه . چون با شهید پیچک فرمانده عملیات غرب در ارتباط بودم شاسی بیسیم را فشار دادم تا پیچک بگوش شود و مذاکره مرا با حاج علی بشنود 🔸وقتی پیچک متوجه شد که دست حاج علی مجروح شده به او تکلیف کرد که باید برای درمان به پادگان ابوذر برود حاج ابراهیم شفیعی میگوید علی موحد با گریه به من میگفت من نیامدم که برگردم چرا به پیچک خبردادی!!! — (راوی: دکتر ابراهیم شفیعی معاون شهید پیچک در عملیات بازی دراز) 💐 @kashkoolesalavat
آمدمت که بنگرم ؛ گریه امان نمی‌ دهد ... بهشت آباد ، اهواز ۱۳٦۰ عکاس: جاویدالاثر کاظم اخوان ------------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk گروه واتساپ دفاع مقدس ۱ 💐 @kashkoolesalavat
18.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم | مدیحه‌سرایی رزمندۀ نوجوان ،سیدناصر حسینی - در جبهه 🌴 - ⏳ دوران پ.ن: سید ناصر حسینی پور وقتی ۱۴ سال داشت به جبهه رفت و وقتی ۱۶ سال داشت، در آخرین روزهای جنگ در «جزیرهٔ مجنون» به اسارت عراقی‌ها درآمد. ابن اتفاق در حالی افتاد که او در سمت دیده‌بان قرار داشت و در واحد اطلاعات فعالیت می‌کرد. وقتی که او اسیر می‌شود یک پایش تقریباً قطع شده و به رگ و پوستی بند بوده است!! این آزاده سرفراز، بعدها خاطرات خود را از جبهه و دوران اسارت به رشته تحریر درآورد، به نام کتاب: "کتاب پایی که جا ماند" ------------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk گروه واتساپ دفاع مقدس ۱ 💐 @kashkoolesalavat
📄 بخشی‌ از یادداشت‌ رهبر انقلاب بر کتاب: "پایی که جاماند" -‌خاطرات‌ سیدناصر حسینی‌پور در اسارت-.... ✍️ تا کنون‌ هیچ‌ کتابی‌ نخوانده‌ام که‌ صحنه‌های‌ اسارت‌ مردان ما را در چنگال‌ بعثی‌های‌ عراق، آنچنانکه‌ در این‌ کتاب‌ است به تصویر کشیده‌ باشد 💐 @kashkoolesalavat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | دیدار جانباز و آزاده سرفراز سیدناصر حسینی‌پور با رهبر انقلاب 🎞 او خاطرات روزانه خود را در دوران اسارت مخفیانه ثبت می‌نمود و حالا به صورت کتاب در آمده است: "پایی که جا ماند" که مورد تقدیر و ستایش‌ رهبر قرار گرفت . . . ------------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas 💐 @kashkoolesalavat