بر جلوه ی روی مهدی صلوات 🌸🍃
بر جذبه ی هر نگاه مهدی صلوات 🌸🍃
ما را نبود چو هدیه یی در خور او🌸🍃
بفرست به پیشگاه مهدی صلوات 🌸🍃
ﷺ🌸ﷺ🌸ﷺ🌸ﷺ
اللهم صل ؏ محمد وآل محمد
ﷺ🌸ﷺ🌸ﷺ🌸ﷺ
اللهم صل ؏ محمد وآل محمد
ﷺ🌸ﷺ🌸ﷺ🌸ﷺ
اللهم صل ؏ محمد وآل محمد
ﷺ🌸ﷺ🌸ﷺ🌸ﷺ
در بیکرانه ی زندگی دو چیز افسونم کرد :
رنگ آبی آسمان که میبینم و میدانم نیست
و خدایی که نمیبینم و میدانم هست
درشگفتم که سلام آغاز هر دیدار است... ولی در نماز پایان است!
شاید این بدان معناس که پایان نماز آغاز دیدار است!
خدایا بفهمانم که بی تو چه میشوم اما نشانم نده!!!
خدایا هم بفهمانم و هم نشانم بده که با تو چه خواهم شد
ﮐﻔـﺶِ ﮐﻮﺩﮐﻲ ﺭﺍ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﺮﺩ
ﮐﻮﺩﮎ ﺭﻭﯼ ﺳﺎﺣﻞ نوﺷﺖ:
ﺩﺭﯾﺎﯼ ﺩﺯﺩ...
آنطرﻑ ﺗﺮ ﻣﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺻﯿﺪ ﺧﻮﺑﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﺎﺳﻪ ﻫﺎ ﻧﻮﺷﺖ: ﺩﺭﯾﺎﯼ ﺳﺨﺎﻭﺗﻤﻨﺪ...
ﺟﻮﺍﻧﻲ ﻏﺮﻕ ﺷﺪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻧﻮﺷﺖ: ﺩﺭﻳﺎﻱ ﻗﺎﺗﻞ...
ﭘﻴﺮﻣﺮﺩﻱ ﻣﺮﻭﺍﺭﻳﺪﻱ ﺻﻴﺪ ﻛﺮﺩ ﻧﻮﺷﺖ: ﺩﺭﻳﺎﻱ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ...
ﻣﻮﺟﯽ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﺴﺖ.
ﺩﺭﯾﺎ ﺁﺭﺍﻡ ﮔﻔﺖ: "ﺑﻪ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻋﺘﻨﺎ ﻧﻜﻦ ﺍﮔﺮﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﺎﺷﯽ".
بر آنچه گذشت, آنچه شکست، آنچه نشد...
حسرت نخور؛ زندگی اگر آسان بود با گریه آغاز نمیشد...
🌺🍃@ahalibehsht
اولین گام موفقیت،
این است که بتوانی موفقیت دیگران را تحمل کنی!
دومین گام موفقیت،
این است که بتوانی موفقیت دیگران را تحسین کنی!
سومین گام موفقیت،
این است که بتوانی موفقیت دیگران را تقلید کنی!
و آخرین گام موفقیت
این است که بتوانی به شیوه خودت موفق شوی....
✍آدمها دو جور زندگی میکنن :
۱_ غرورشون رو زیر پاشون میذارن و با انسانها زندگی میکنن
۲_ انسانها رو زیر پاشون میذارن و با غرورشون زندگی میکنن
عوض شدن رفتار آدما رو پای مغرور
شدنشون نذاریم گاهی وقتا آدما به یه
جایی میرسن که واقعا حوصله خودشونم ندارن
"آدمهای خوب را پیدا کنیدو بدها را رها"
اما باید اینگونه باشد
"خوبی را در آدمها پیدا کنید و
بدی آنها را نایده بگیرید"
هیچکس "کامل" نیست...
@ahalibehsht
🌺🌺🌺🌺
1.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#قاچاق_روزانه ۳۰ میلیون لیتر #سوخت
روزانه ۳۰ میلیون لیتر #قاچاق_سوخت انجام میشود که طبق #آمار_سالانه ۹ میلیارد دلار #خسارت به همراه دارد.
#عمده_قاچاق_سوخت در #بخش_حمل_و_نقل اتفاق میافتد.
ا🇮🇷هیهات مناالذله ✌️ماتوانستیم و میتوانیم✋
eitaa.com/asrezohuur
جدیدترین اخبار ایران و جهان بدون سانسور
توسط لینک زیر به کانال خودتان در ایتا بپیوندید🌺
eitaa.com/asrezohuur
مطالب مفید
تفکر دلفینی چیست_آیا با این تفکر آشنایی دارید؟
دلفینها نوعی از حیوانات دریایی هستند.
این پستانداران آبزی باهوش، دارای روحیه همکاری هستند ودر ارتباطات خود شیوه برنده–برنده را برگزیده اند.
دلفین هیچ کمبودی ندارد ومیخواهد که همه چیز را با همگان تقسیم کند.
اگر یک دلفین زخمی شود، ۴ دلفین دیگر او را همراهی می کنند، تا خود را به گروه برساند.
در همین راستا پژوهشگران تعداد ۹۵ کوسه و ۵ دلفین را به مدت یک هفته در حوضی بزرگ رها کرده و به مطالعه حالات رفتاری آنها پرداختند.
کوسهها به یکدیگر حمله کردند و در این تهاجم تعداد زیادی از آنها نابود شدند، سپس به دلفینها حملهور شدند.
دلفینها فقط میخواستند با آنها بازی کنند ولی کوسهها بیوقفه به آنها حمله میکردند.
سرانجام دلفینها به آرامی کوسهها را محاصره کرده و هنگامی که یکی از کوسهها حمله میکرد آنها به ستون فقرات پشت و یا به مهرههای وصل شده به آن میکوبیدند و آنها را میشکستند.
به این ترتیب کوسهها یکی پس از دیگری کشته میشدند.
پس از یک هفته ۹۵ کوسه مرده و ۵ دلفین زنده در حالی که با هم زندگی میکردند در حوض دیده شدند.
در دنیای کوسهای، برای برندهشدن؛ دیگران یا باید بمیرند و یا ببازند.
اما در دنیای دلفینی، انعطاف وجود دارد و سر شار از تشخیصهای پربار است.
نتیجه گیری: دنیای زیباتری داشتیم اگر که ما انسانها نیز دارای چنین تفکر زیبایی میبودیم؛
تفکر دلفینی یعنی اینکه:
۱- غیر از خود به دیگران هم بیاندیشیم.
۲- با دیگران در زمان بروز مشکلات همزاد پنداری کنیم.
۳- از خوشحالی دیگران شاد شویم.
۴- و از ناراحتی و درد دیگران ما هم احساس درد کنیم.
۵- با دیگران همدلی و همراهی کنیم.
۶- دست در دست هم و برای موفقیت هم تلاش کنیم.
🌹🌹🌹
هوالشاهد
*حق مردم*
✍️ رحیم قمیشی
احمد کاظمی و حسین خرازی دو فرمانده لشکرهای استان اصفهان در زمان جنگ بودند. احمد فرمانده لشکر نجف که از بچههای ناب نجف آباد بود و حسین فرمانده لشکر امام حسین...
همه میدانستند سختترین ماموریتها هم که به آنها داده میشد امکان نداشت، نه بگویند.
در عملیاتها هم هیچوقت تنها از پشت بیسیم فرمان نمیدادند، خودشان وسط معرکه بودند، وسط خاک و دود و ترکش و باروت. بچهها هم همه دوستشان داشتند.
حسین در عملیات سخت کربلای ۵ رفت، با اینکه قبل از خودش، یک دستش را فرستاده بود نزد خدا.
من آن موقعها نبودم، اما میدانم احمدآقا چه دلتنگیای میکشیده در نبود حسین.
منصور برایم تعریف میکرد چندی از شهادت حسین گذشته بود، دیدم احمد از سنگرها فاصله گرفته و وسط بیابانهای جنوب تنهایی دارد قدم میزند. میگفت اتفاقا آن روز باد بسیار تندی وزیدن گرفته و سر و صورت همه ما خاکآلود شده بود.
منصور شلالنژاد از بچههای اطلاعات و عملیات قرارگاه مرکزی بود و سر و کارش با فرماندهان لشکرها زیاد بود.
از پشت سر احمد را صدا میزند.
میگفت: احمد که برگشت، دیدم دستش را به چشمهایش کشید تا آنها را پاک کند؛ اما نمیدانست شیار اشکهایش روی گونههای پر از خاکش پاک نمیشوند!
دو شیار باریک اینطرف و دو شیار هم آنطرف به وضوح دیده میشد. خاکهای صورتش را شسته و پایین برده بودند.
خجالت کشیدم که صدایش کرده بودم؛ گر چه احمد مثل بقیه بچههای جنگ دلش نمیخواست کسی اشکش را ببیند ولی چشمهای قرمز و تنهاییاش وسط بیابان بیآب و علف جنوب، فریاد میزد خیلی دلش گرفته.
گفتم احمد دلت برای حسین تنگ شده؟
همین که اسم حسین خرازی را آوردم انگار دنیا را روی سرش خراب کرده باشم...
گفت نه، اما شُر شُرِ اشکهایش بود که دوباره از چشمانش سرازیر شد...
گفت دیشب خواب حسین را دیدم.
تنهایی افتاده بود توی گودال بزرگی، هر چه زور داشت میزد بالا بیاید، اما با یک دست نمیتوانست!
میآمد تا نصفه راه، دوباره سُر میخورد و میغلتید به ته گودال...
حسین خرازی هم جانباز بود، هم شهید بزرگی...
میگفت وحشت کردم، گفتم حسین! چرا توی گودال، چرا اینطور رها شدهای!
نگاهم کرد و گفت، احمد خیلی مواظب باش، میگویند شهدا بی سؤال و جواب میروند بهشت، اما تو باور نکن! من بهخاطر اشتباه کوچکی در قبال نبروها اینجا گیر کردهام...
احمد یادت باشد یک حقالناس کوچک هم رسیدگی میشود، مواظب باش مبادا به یک نیرو ظلمی بشود، که اینطوری گیر نیفتی...
آن روز احمد همه بدنش میلرزید
- منصور! من میترسم، از حقی که نیروها به گردن ما دارند، مبادا یک شام به آنها نرسد؛ مبادا خوب پشتیبانی نشوند؛ مبادا حواسمان نباشد یک زخم بردارند.
منصور! من میترسم، آن دنیا نگویند تو شهیدی، تو جنگیدی، تو یاد ما بودی!
تنها بپرسند برای این بچهها، برای این مردم چه کردی؟!
و من گیر بیفتم، و من دست و پا بزنم و باز سقوط کنم وسط گودال باتلاقی.
و نفسم بگیرد و هیچکس نباشد کمکم کند.
احمد کاظمی بعد از جنگ رفت به دیدار رفقایش. میدانم گودال او و حسین، شاید تنها خواب و خیالشان بوده؛ اما شک ندارم گودالها برای آنها که مردم را فقیر کردند، بیاعتنا به کمک خواستنهای مردم بودند، برای همۀ آنها که یادشان رفته روی دوش این مردم بینوایند، مهیاست.
و خدا که نمیپرسد چه لباسی داشتی، چه دینی داشتی، چه مقامی داشتی، چه سابقهای...
و میپرسد چه کردی برای مردم
چه گذاشتی برای نسلهای بعد
چه خندهها به لبان مردم
چه محبتها کردی
و اگر تو نبودی
چه میشد!؟
حسین جان
احمد جان
باور کن ما میدانیم حق مردم خیلی بزرگ است.
ولی آنها نمیدانند که از خزانه برمیدارند.
و نمیدانند
چه در انتظارشان است
لطفا به خواب همه ما بیایید
لطفا به ما هم بگویید چه در انتظارمان است.
به آنهایی بگویید
که آن روزها را فراموش کردهاند...
😭😭😭😭
نثار ارواح مطهر شهیدان مظلوم صلوات
پ.ن: آقای قمیشی، بیمبنا مینویسد؛ اما این نوشتهاش حال و هوای دیگری دارد!.
6.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️نایب رئیس کمیسیون تلفیق:
🔹بانک مرکزی به دنبال کاهش منابع وام ازدواج از مسیر مجمع تشخیص است.
🔹رئیس مرکز ارزیابی سیاستهای کلی نظام: بانک مرکزی نامهنگاری کرده اما هنوز مجمع تصمیمی در این خصوص نگرفته است.
✍گفت:
کالابرگ الکترونیکی و یارانه که بار اضافی بر دولت هست.
وام ازدواج و مسکن و... هم که باعث افزایش ناترازی میشه
دلار رو هم به بهانه جلوگیری از فساد و رانت افزایش دادن
آب و برق و گاز هم که تکلیفش معلومه اول افزایش قیمت و الان هم که دوساعت دوساعت قطع میکنن.
گفتم: خب که چی؟
گفت:آخه این چه وضعیه؟
گفتم: مشکل کجاست پزشکیان مگه غیر از رفع فیلترینگ وعده ای داده بود؟
بدون هیچ وعده ای مردم بهش رای دادن شد رییس جمهور!
نظام دموکراتیک ما هم نظر مردم رو گذاشته روی سرش!
گفت با این حساب مونده اکسیژن هوا
دست دولت بر میومد اونو هم قطع میکرد تا هیچکی دیگه نمونه، مشکل ناترازی و همه مشکلات دولت هم اساسی حل بشه.
(گفتگوی من با همسرم👆)
📌 #خبر_فوری_سراسری
بزرگترین کانال خبری تحلیلی در ایتا
@fori_sarasari