🔺عزیزانی که صوتهای استاد نظامی را گوش میدهند حتما به ادمین کانال پیام بدهند🔺
🔴ادمین کانال:
@ravimahdi
@kashkoolfn
📢 📢 📢 📢 📢
✅ مجموعه صوت کامل تدریس کتاب #الموجز آماده شد.
✅ مرکز تهیه:قم، خیابان ارم، پاساژ قدس، طبقه زیرین، پلاک ۵، گنجینه معرفت.
🔹استاد مصطفی سلیمانیان
@alafzal1400
#زندگینامه_استاد_علی_نظامی_همدانی1
🔸حجت الاسلام علی نظامیپور از شاگردان آخوند ملاعلی همدانی، آیت الله شهید مدنی و آیت الله تالهی بوده و از کودکی نیز نابینا بوده و از طریق حس شنوایی تمامی این علوم را بدست آورده و حفظ کرده است و از طریق کلام و ثبت توسط دیگران کتابهایی را تالیف کرده است.
🔸همچنین وی سالها به تفسیر قرآن در مسجد حوض آقا همدان مشغول بوده و این جلسات بصورت ضبط شده موجود است.
@kashkoolfn
#زندگینامه_استاد_علی_نظامی_همدانی1
🔸 حجتاسلام والمسلمین علی نظامی همدانی، روشندلی که در سایهسار توکل به خداوند و توسل به ائمه اطهار(علیه السلام) مدارج علمی و کمال معنوی را بهخوبی طی کرده و دهها اثر وزین و ارزشمند را در علوم مختلف بهخصوص معقولات تألیف و به جامعه علمی عرضه داشته است.
🔸وی که دست حوادث روزگار نعمت بینایی را در همان زمان نوزادی از او ستاند، توانست با همت و تلاش بر صعوبت و مشقت بر امور زندگی فائق آید و در عرصههای تبلیغی، فرهنگی و اجتماعی بهعنوان یک فرد اثرگذار ظاهر شود.
🔸این روحانی روشندل در دوران نهضت اسلامی، با شناخت از نهضت امام خمینی(ره) وارد صحنههای مبارزاتی شد و بارها نیز از سوی ساواک دستگیر شد. خود در این رابطه میگوید: «اگر بینا بودم ساواک دهها بار پوست بدنم را پر از کاه میکرد».
@kashkoolfn
#زندگینامه_استاد_علی_نظامی_همدانی1
🔺مصاحبه با استاد نظامی🔺
🔸بنده، علی نظامیپور، در سال 1326 خورشیدی در روستای قاسمآباد همدان بهدنیا آمدم. در یک سالگی، والدینم به همدان مهاجرت کرد. در سن هفت سالگی در دبستان فیضی مشغول به تحصیل شدم و چون والدینم کاملاً بیسواد بودند، بنده را به مدرسه بردند تا برخی اشعار مراثی و مدح اهلبیت(علیه السلام) را یاد بگیرم و آنها را در مراسم مختلف بخوانم.
🔸حدود سال 1341 وارد حوزه علمیه شدم. ابتدا به مدرسه علمیه آخوند ملاعبدالله رفتم و در آنجا با تفقد و اظهار الطاف مرحوم آیتاللهالعظمی آخوند ملاعلی معصومی همدانی مشغول به تحصیل علوم دینی شدم.
🔸ادبیات عرب را با طلاب خواندیم، بخشی از کتاب سیوطی را خدمت آقایی بهنام حاج شیخ محمد امینی آموختم, ولی بیشتر قسمتهای کتاب سیوطی و کتاب مغنی را در محضر حاج آقا شیخ محمدعلی سپهری خواندم.
🔸بعداز فراگیری ادبیات عرب، حکمت منظومه و مکاسب محرمه را خدمت مرحوم حاج شیخ هادی تألهی تلمذ کردم. یکی از اساتید بنده، مرحوم شیخ علی انصاری است که خدمت ایشان کفایةالاصول آخوند خراسانی خواندم و ایشان میفرمود: آن مقداری که ما از اشکالات شما استفاده میکنیم، شما از درس ما استفاده نمیکنید.
@kashkoolfn
#زندگینامه_استاد_علی_نظامی_همدانی1
🔸بنده و آقای حقطلب در درس آیتالله شهید مدنی شرکت میکردیم، ایشان شرح تجرید و همچنین الرسائل الجدیدة مرحوم آیتالله مشکینی را درس میگفتند. بنده زیاد اشکال میکردم، آقای حقطلب هم گاهی اشکال میکردند. وقتی شهید مدنی را به خرمآباد دعوت کردند، ایشان مصر بودند که ما را هم با خودشان ببرند، ولی برای من این امکان وجود نداشت. درس اصول ایشان، انصافاً خوب بود.
🔸 وقتی ایشان امور عامه شرح تجرید را درس میگفتند، بحث به عدم مطلق رسید، من به ایشان عرض کردم: عدم مطلق قابل تصور نیست، آنچه که تصور میشود عدم مطلق نیست، ولی ایشان مصر بود که بنده بپذیرم که عدم مطلق قابل تصور است، من زیر بار نرفتم. بعد ایشان به صدای بلند فرمودند: آقای نظامی تو نمیفهمی! عرض کردم: حاج آقا! میخواهید با داد زدن بفهمم؟ ایشان آن روز عصبانی شد و کتاب را به هم زد و درس به هم خورد و من هم گریه کردم، ولی روزهای بعد که به درس ایشان رفتیم بعد از چند روز به جایی رسیدیم که حرف من تأیید شد که عرض کردم: حاج آقا این همان مسئله معهوده است و ایشان فرمود: بارک الله نظامی جان.
🔸صدرالاساتید بنده آیتاللهالعظمی آخوند است. ایشان دو درس میگفتند، یکی تفسیر و دیگری خارج عروه، بنده در هر دو درس شرکت داشتم، هیچ یادم نمیرود که در اوایل ورودم به حوزه با یک راهنمایی غلطی، من وارد درس ایشان شدم، بالاخره آقایان اجازه ندادند بنده بنشینم و حق هم داشتند، دفعه بعدی که میخواستم در درس ایشان شرکت کنم، به استادمان مرحوم حاج شیخ نوح نجفی که عرب زبان و خیلی مورد لطف مرحوم آخوند بودند، گفتم برایم استخاره کنید که در استخاره این آیه آمد: «الذین یرثون الفردوس هم فیها خالدون»؛ بنده مطمئن شدم که مثل دفعه قبل از درس اخراج نخواهم شد. موقعی که وارد جلسه درس میشدم، از آنجایی که بنده کثیرالاشکال بودم و علما هم زیاد بودند، مرحوم آیتاللهالعظمی آخوند وقتی سلام من را میشنیدند، میفرمودند: آقای نظامی شما بفرمایید جلو که مقصودشان این بود تا اشکالات من برای ایشان مفهوم باشد و جواب بفرمایند.
@kashkoolfn
R۲۰۱۹۱۱۰۲۱۸۳۴۳۳.aac
16.27M
#تدریس_کتاب_حادی_عشر
#استاد_علی_نظامی_همدانی
#جلسه_پنجم
@kashkoolfn
R۲۰۱۹۱۱۰۳۱۸۳۲۱۵.aac
18.46M
#تدریس_کتاب_حادی_عشر
#استاد_علی_نظامی_همدانی
#جلسه_ششم
@kashkoolfn
#زندگینامه_استاد_علی_نظامی_همدانی2
🔺خاطره ای از آخوند همدانی🔺
🔸در یکی از روزها سوار تاکسی شدم که به حوزه بروم. راننده تاکسی که مرا میشناخت و عهدهدار ایاب و ذهاب حضرت آیتالله آخوند بود، به من گفت: آقای نظامی سراغ آقا هم برویم؟ من با شعف خاصی جواب مثبت دادم. رفتیم و راننده پیاده شد و آقا بیرون تشریف آوردند. من که جلوی ماشین نشسته بودم به منظور حفظ ادب خواستم پیاده شوم و بر صندلی عقب بنشینم. معظمله فرمودند: آقای نظامی! همانجا بنشینید، نشستم، اما رو به جانب ایشان کج نشستم. وقتی راننده، ماشین را حرکت داد، آقا به من مطلبی فرمودند که بنده معنای حدیث «مخالفاً لهواه، مطیعاً لامر مولاه» را آنجا فهمیدم. معظمله به بنده فرمود: آقای نظامی! تا مدرسه از نظرات شما استفاده کنیم، و بعد از من پرسید: «الطرق الی الله بعدد انفاس الخلائق» به نظر شما صحیح است یا «بعدد انفس الخلائق»؟ من شروع کردم به اظهارنظر، ولی به یاد ندارم که به محضر ایشان چه عرض کردم و ایشان هم چه فرمودند. اما الآن برایتان عرض میکنم: در اینجا اگر بگوییم، أنفاسالخلائق، این میشود که هر نفسی را هر مخلوقی راهی به جانب خداست اما اگر أنفس بخوانیم، معنا این است که نفس و ذات هر مخلوقی راهی است برای شناختن خدا. الآن اضافه میکنم که جمع این دو تعبیر هم ممکن است و آن، این است که هر صاحب نَفْسی صاحب نَفَسهایی است، در نتیجه هر مخلوق خودش به منزله شاهراه و راه اصلی، ولی هر نَفَسش به مانند یک راه فرعی منشعب شده از اوست.
🔸آنچه از نقل این قضیه بهدست میآيد سه حقیقت است؛ اول، مخالفت ایشان با هوا که با حضور راننده، ایشان قیافه نگرفتند و متواضعانه تعبیر «از شما استفاده شود» را بیان فرمودند. دوم، تشویق به طلاب است که ایشان نسبت به این موضوع بسیار تأکید و اصرار داشتند. نتیجه سوم، اینکه ایشان بالاخره مرا اهل فضل میدانستند.
@kashkoolfn
#زندگینامه_استاد_علی_نظامی_همدانی2
🔸مرحوم آقای تألهی استعدادم را در منظومه میدانست، و مصر بودند که بنده را به فقه و اصول علاقهمند کنند، ولی بنده اثر نپذیرفتم، با اینکه وظیفه است علاقه شرعی داشته باشیم، ولی بنده علیرغم استعداد وافری که داشتم، علاقه علمی به فقه و اصول پیدا نکردم. معظمله این ابیات را که از منظومه مرحوم بحرالعلوم در فقه است را میخواندند:
و ان علم الفقه فی العلوم * کالقمر البازغ فی النجوم
بنوره من بعد شمس المرفه * معالم الدین غدت منکشفه
🔸بنده زیاد به مسجد مرحوم آقای تألهی میرفتم، یک شب از مسجد بیرون آمدیم، شخصی چراغ توری را پیشاپیش ایشان حرکت میداد که من مقداری تند به محضر ایشان عرض کردم: حاج آقا شما این سهم مبارک امام را برای این صرف کردهاید که فقط نماز بخوانید و بروید؟ ایشان به زبان محلی آن روز همدان صحبت میکردند که فرمودند: شی بکنم؟ عرض کردم: بعد از نماز بحثی از تفسیر و اخلاق و فواید دیگر بفرمایید، ایشان پذیرفتند و تا مدتی تفسیر میفرمودند.
🔸از شخصیتهایی که در مباحث کلامی و اعتقادی از ایشان استفاده کردهام، مرحوم آقای آتقی ایزدی اعلی الله مقامه بود. او مبلغ و سخنران بسیار عالی همدان و از متمولین بود. هر سه وعده را هم تبلیغ میکردند. در مسجد شریف الملک بعد از نماز صبح، اخلاق و در مسجد جامع بعد از نماز ظهرین، احکام میگفتند و بعد از نماز عشائین نیز در مسجد جامع عقاید میگفتند، به اضافه جلسات هفتگی او معروف بود و جمع زیادی از مردم در برنامههای تبلیغی او حاضر میشدند. روزهای پنجشنبه مباحث اعتقادی را بیان میکردند. بنده در دوران تحصیل، در جلسات ایشان زیاد شرکت میکردم و ایشان هم نقشی در تربیت بنده داشتند.
@kashkoolfn