🕋وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا؛ وهيچ برگى از درخت نمى افتد جز آنكه او مى داند 💌 همین که بی‌اجازت، یک برگ زمین نمیوفته... دلم بهت گرمه❤️ 📖 سوره #انعام/ آیه ۵۹ #درمحضرقرآن 🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️ 🕋 @kashkoolmanavi 🕋

#مهدی‌جان تا رمق در تن ما هست بیا حال ما بی تو تباهست بیا #امام_زمان #جمعه «اَلَّلهُم‌عجِّل‌‌لِوَلیِڪَ‌‌الفرَج»🌤 🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️ 🕋 @kashkoolmanavi 🕋

🔖منبر کوتاه 🔖 🎥#تصویری 🔅کسانیکه بی‌حجاب هستند، خدا ازشون انتقام میگیره❗️ 🔰#استاد_قرائتی 🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️ 🕋 @kashkoolmanavi 🕋

🎧#نوای_مهدوی 🎙محمدحسین پویانفر 🍁شب و روز و ماه و سالَم تیره و تاره بیا... 🍁نیستی و تموم عالم غمتو داره بیا... #جمعه #امام_زمان ♨️پیشنهاد دانلود «اَلَّلهُم‌عجِّل‌‌لِوَلیِڪَ‌‌الفرَج»🌤 🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️ 🕋 @kashkoolmanavi 🕋

کتاب #عارفانه زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری قسمت هجدهم راوی : حسین حسن زاده همیشه یک لبخند ملیح برلب داشت. ازاین جوان خیلی خوشم می آمد. وقتی درکوچه وبازار او را می دیدم خیلی لذت می بردم. آن ایام با اینکه پدرم همیشه به مسجد می رفت اما من اینگونه نبودم. تااینکه یکروز پدرم مرا باخودش به مسجد برد و دستم را در دست همان جوان قرار داد و گفت: احمدآقا اختیار این پسرم دست شما! بعد به من گفت: هرچی احمدآقا گفت گوش کن. هرجا خواستی با ایشان بری اجازه نمی خواد و... خلاصه ما رو تحویل احمدآقا داد. برای من یک نکته عجیب بود! مگرپدرم چه چیز دیده بود که اینگونه من را به یک جوان شانزده یا هفده ساله می سپرد؟! چند شب از این جریان گذشت. من هم مسجد نرفتم. یک شب دیدم درب خانه را می زنند. رفتم در را باز کردم، تا سرم را بالا کردم باتعجب دیدم احمداقا پشت در است! تا چشمم به ایشان افتاد خشکم زد! یک لحظه سکوت کردم، فکر کردم اومده بگه چرا مسجد نمی یای؟ گفتم: سلام احمدآقا، به خدا این چند روز خیلی کار داشتم، ببخشید. همینطور که لبخند به لب داشت گفت: من که نیومدم بگم چرا مسجد نمی یای، من اومدم حالت رو بپرسم. آخه دو سه روزه ندیدمت. خیلی خجالت کشیدم. چی فکر می کردم و چی شد! گفتم: ببخشید از فردا حتما میام. دو سه روز دیگه گذشت. در این سه روز موقع نماز مشغول بازی بودم و مسجد نرفتم‌ یک شب دوباره صدای درب خانه آمد. من هم که گرم بازی بودم دوباره دویدم سمت در.. تو فکر هر کسی بودم به جز احمداقا. تا در را باز کردم از خجالت مُردم. با همان لبخند همیشگی گفت: سلام حسین اقا. حسابی حال و احوال کرد. اما من هیچی نگفتم. فهمیده بود از نیامدن به مسجد خجالت کشیده‌ام. برای همین گفت: بابا نیومدی که نیومدی، اومدم احوالت و بپرسم. خلاصه آن شب گذشت..فردا زودتر از اذان رفتم مسجد واین مسجد رفتن همان و مسجدی شدن ما همان. احمدآقا انقدقشنگ نوجوان ها را جذب مسجد می کرد که واقعا تعجب می کردیم! با سن کمی که داشت اما نحوه‌ی مدیریت او در فرهنگی مسجد فوق العاده بود. ادامه دارد ... با کسب اجازه از ناشر کتاب ( انتشارات شهید هادی ) امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شهید #احمد_علی_نیری 🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️ 🕋 @kashkoolmanavi 🕋

💥سه خصلت روحی دلبستگان به دنیا 🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️ 🕋 @kashkoolmanavi 🕋

❖ نماهنگ زیبا از سخنان بغض‌آلود حضرت علامه حسن زاده آملی رضوان‌ الله‌ تعالی علیه: «خدایا پناه به تو... به جان رسول‌ الله(ص)، به جان امام صادق(ع)، خجالت می‌کشم از امر به معروف و نهی از منکر... [ولی] قبول بفرمایید. کار ما خیلی کار سنگینی است...». 🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️ 🕋 @kashkoolmanavi 🕋

ای آیه آخر بیا وقت نزول است. 🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️ 🕋 @kashkoolmanavi 🕋

🎥 حاج قاسم سلیمانی: جانِ من و همۀ شهیدان ارزش فداشدن در راه ملت را دارد. 🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️ 🕋 @kashkoolmanavi 🕋

چقدر خیره شویم بیقرار و دل نگران به کوچه ها و‌خیابان‌خیس در باران چقدر چشم بدوزیم به قاب پنجره مگر که جلوه کنی در لباس رهگذران این‌صاحبنا؟ 🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️ 🕋 @kashkoolmanavi 🕋

❗️تنها گناهی که منفور شیطان است😳 🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️ 🕋 @kashkoolmanavi 🕋

دلانه ✨ برادران و خواهــ👀ـــران! اگر به خودمان نرسیم بدبختی است؛ ↵ روسیاهی است..محرومیت است..از چشم خدا افتادن است..از مقامات معنوی دور ماندن و تهدید الهی است! پس باید مراقب خودمان باشیم و از جهات مختلفات، چه جسمانی و چه روحی و معنوی؛ حتما به خودمان برسیم💫.. + حضرت آیت‌الله خامنه ای 🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️ 🕋 @kashkoolmanavi 🕋