✔️بول و سلطنت
روزی بهلول بر هارونالرشید وارد شد.
خلیفه گفت: مرا پندی بده!
بهلول پرسید: اگر در بیابانی بیآب، تشنگی بر تو غلبه نماید چندان که مشرف به موت گردی، در مقابل جرعهای آب که عطش تو را فرو نشاند چه میدهی؟
گفت : صد دینار طلا
پرسید: اگر صاحب آب به پول رضایت ندهد؟
گفت: نصف پادشاهیام را.
بهلول گفت: حال اگر به حبسالبول مبتلا گردی و رفع آن نتوانی، چه میدهی که آن را علاج کنند؟
گفت: نیم دیگر سلطنتم را.
بهلول گفت: پس ای خلیفه، این سلطنت که به آبی و بولی وابسته است، تو را مغرور نسازد که با خلق خدای به بدی رفتار کنی.
📚با #داستانک های مذهبی ما همراه باشید
ڪشکول_معنوی👇
➠ @kashkoolmanavi ◆
💎🔮💎🔮💎
#تمثیلات
🎐🏮🎐🏮
🎐مثل چترباز
چتربازها چه عشقی میکنند وقتی سقوط میکنند! ⏬
هر چه ارتفاع بیشتر، سقوط براي آنها لذت بخشتر است!🤗
چرا❓
➖چون پشت آنها گرم است به یک چتر.
ایمان هم چتر است، چتر نجات💯
✅اگر ما اهل ایمان باشیم، دیگر از
سقوط و افتادن و تهدیدها هیچ هراسی
نخواهیم داشت ❎
📖 و این است که قرآن کریم همه را به
ایمان دعوت میکند، ایمانی از سر صدق✔️
نه ادعاي گزاف:❌
[اي شما که ادعاي ایمان دارید، بیایید اهل
ایمان باشید.]
🔆 یا ایها الذین آمَنوا آمِنوا 🔆
🔆💯🔆💯🔆
رسانه باشید و نشردهید📢
با #تمثیلات ما همراه باشید
🆔➯ @kashkoolmanavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ 🍑 لذت #نماز !!! 🍑
#علامه_قاضی
👌 این #کلیپ برای نشان دادن قله عبادت است، رسیدن به این مرحله سالها ریاضت و دوری از #گناه و شبهه می طلبد. نباید از نماز و عبادت ناقص خود ناامید باشیم.
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
#گناه ، خاڪ ڪرده مرا زیر خودش...
حتے نمیفهمم صداے تو را ڪه مرا صدا میزنے به سوے من #برگرد..؛
#نماز_اول_وقت
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
4_5830463506419287058.mp3
1.62M
🎵 #مداحی_شهدایی
✨میگم عاشقم ...💔
✨اما خودم بهتر میدونم نالایقم ...😔
✨امر به معروف این روزها فدای آزادی شده....
کسی به فکر#مهدی نیست
نبودنش عادی شده...
#بسیار_زیبا👌👌
#تلنگر🔔
🍃🌹🍃🌹
#شبتون_شهدایی
🍃🌹🍃🌹
ڪشکول_معنوی👇
JOin 🔜 @kashkoolmanavi ™
📮نشردهید،رسانه فرهنگ شهادت باشید📡
💎🔮💎🔮💎
#تمثیلات
🎐🏮🎐🏮
🎐مثل چترباز
چتربازها چه عشقی میکنند وقتی سقوط میکنند! ⏬
هر چه ارتفاع بیشتر، سقوط براي آنها لذت بخشتر است!🤗
چرا❓
➖چون پشت آنها گرم است به یک چتر.
ایمان هم چتر است، چتر نجات💯
✅اگر ما اهل ایمان باشیم، دیگر از
سقوط و افتادن و تهدیدها هیچ هراسی
نخواهیم داشت ❎
📖 و این است که قرآن کریم همه را به
ایمان دعوت میکند، ایمانی از سر صدق✔️
نه ادعاي گزاف:❌
[اي شما که ادعاي ایمان دارید، بیایید اهل
ایمان باشید.]
🔆 یا ایها الذین آمَنوا آمِنوا 🔆
🔆💯🔆💯🔆
رسانه باشید و نشردهید📢
با #تمثیلات ما همراه باشید
🆔➯ @kashkoolmanavi
❇️ #درمحضراهل_بیت
عَنْ اَلصَّادِقِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: إِذَا أَصَابَتْكُمْ بَلِيَّةٌ وَ عَنَاءٌ فَعَلَيْكُمْ بِقُمَّ فَإِنَّهُ #مأوی_الفاطمیینَ وَ مُسْتَرَاحُ اَلْمُؤْمِنِينَ...
امام صادق عليه السلام فرمود: زمانى كه رنج و زحمت و گرفتارى به شما رو آورد، به #قم روى آوريد، زيرا قم پناهگاه #فاطميها و محل آسايش مؤمنان است.
بحارالأنوار
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
#نکته
📸ایمان ویقین قلبی به این حقیقت که همیشه اوقات درحضور خدایی هستی که حاضر است درکنار تمام کم وزیاد و بالاپایین زندگی ات،حسابی متحول ومتعالی میکندروزگارت را🏝
@kashkoolmanavi
❇️ #کلام_بزرگان
❇️ #حاج_آقا_جاودان
یکی از راههای نجات انسان از #گناه، پناه بردن به #امام_زمان💚 علیهالسّلام است. ايشان به انتظار نشستهاند تا كسی دستش را به سمتشان دراز كند، تا ايشان او را هدايت كنند.
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
Alireza Joursasra - GHorob jomeha.mp3
6.34M
🎵 صوت #امام_زمان
💔 #غروب_جمعه ها...
🎤🎤 #علیرضاجورسرا
🍃🌹🍃🌹
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
838330383(1).mp3
1.05M
درد #امام_زمان داشته باش 😔
#صوت_دلنشین
#استاد_عالی
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
بیا با هم بازی کنیم.mp3
6.12M
#مداحی
#صوت_الشهدا
یک و دو و سه و چهار
پنج و شیش و هفت و هشت
تا حدود صد گذشت
بابام هنوز بر نگشت
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#شبتون_شهدایی
🍃🌹🍃🌹
ڪشکول_معنوی👇
JOin 🔜 @kashkoolmanavi ™
📮نشردهید،رسانه فرهنگ شهادت باشید📡
#سلام_امام_زمانم...
می شود روزی بگویند:
صدای پای اربابم می آید✋
حدیث قصه نابم می آید🌱
جهان را نو کنید از سمت مغرب✨
عزیز قلب بی تابم می آید❤️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
💫اللّـهـمَّعَـجِّـلْلِـوَلِیِّـڪَالفَـرَج
#درمحضراهل_بیت
💠 امام سجّاد ( عليه السلام ) :
🌸 حقّ همسر، اين است كه بدانى خداى عزّوجلّ، او را مايه آرامش و اُنس تو قرار داده و بدانى كه اين، خود، نعمتى است از جانب خداوند عزّوجلّ به تو. پس، او را گرامى بدارى و با او مهربان باشى
📚مكارم الأخلاق، جلد۲، صفحه۳۰۱
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
❇️ #نکته
#عزم، رکن در سلوک
یکی از ارکان سلوک الی الله و پیمودن راه قرب الهی، عزم و اراده قوی است که از شئون عقل عملی می باشد و بدون آن، سیر سالک به سامان نمی رسد، چرا که «عزم» در حقیقت سنگِ زیرینِ سیر و سلوک و مراحل و مراتب معنوی آن می باشد.
«عزم» غیر از «اراده محض» می باشد، با اراده، انسان غیر سالک، سالک می شود و به او مرید راه آخرت گفته می شود، اما صِرف اراده، برای رسیدن به مقصد کافی نیست، بلکه سالک باید صاحب عزم باشد و بدون عزم، سلوکی محقق نمی گردد و آدمی در همین عالم ماده و طبیعت و حس باقی می ماند.
#ساحل_بقا ص98
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥انیمیشن مفهومی از
🚫زندگی دیجیتالی امروز ...
💢نمیدونم اسمش رو چی بذارم ، #تلنگر یا #تفکر اما هرچی که هست استفاده اشتباه از دنیای مجازی افکار و زندگی 70 درصد مردم رو تحت تاثیرات منفی خودش قرار داده...
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
❇️ #کلام_بزرگان
#یقطه
آرزو و طلب بیداری
همه سرگشته او و پروانۀ جمال جمیل اویند.
و ای کاش که ما از خواب برخیزیم و در اوّل منزل که یقظه است وارد شویم؛ و ای کاش که او ـ جلّ و علا ـ با عنایات خفیه خود از ما دستگیری فرماید و به خود و جمال جمیلش رهنمود فرماید؛ و ای کاش که این اسب سرکش چموش نفس، آرام شود و از کرسی انکار فرود آید؛ و ای کاش این محمولۀ سنگین را زمین می گذاشتیم و سبک بارتر رو به سوی او می کردیم؛ و ای کاش که چون پروانه در شمع جمال او می سوختیم و دم در نمی آوردیم؛ و ای کاش که یک گام به قدم فطرت بر می داشتیم و این قدر پای به فرق فطرت نمی گذاشتیم.
کتاب تهذیب نفس وسیروسلوک ازدیدگاه امام خمینی(س) ـ ص 355
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
✔️زودقضاوت کردن
"دو کبوتر بودند در گوشه مزرعه اي با خوشحالي زندگي مي کردند . در فصل بهار ، وقتي که باران زياد مي باريد ، کبوتر ماده به همسرش گفت : "" اين لانه خيلي مرطوب است . اينجا ديگر جاي خوبي براي زندگي کردن نيست . "" کبوتر جواب داد : "" به زودي تابستان از راه مي رسد و هوا گرمتر خواهد شد . علاوه براين ، ساختن اين چنين لانه اي که هم بزرگ باشد و هم انبار داشته باشد ، خيلي مشکل است .""
بنابراين دو کبوتر در همان لانه قبلي ماندند تا اين که تابستان فرا رسيد و لانه آنها خشک تر شد و زندگي خوشي را در مزرعه سپري کردند . آنها هر چقدر برنج و گندم مي خواستند مي خوردند و مقداري از آن را نيز براي زمستان در انبار ذخيره مي کردند . يک روز ، متوجه شدند که انبارشان از گندم و برنج پر شده است . با خوشحالي به يکديگر گفتند : "" حالا يک انبار پر از غذا داريم . بنابراين ، اين زمستان هم زنده خواهيم ماند . ""
آنها در انبار را بستند و ديگر سري به آن نزدند تا اين که تابستان به پايان رسيد و ديگر در مزرعه دانه به ندرت پيدا مي شد . پرنده ماده که نمي توانست تا دور دست پرواز کند ، در خانه استراحت مي کرد و کبوتر نر براي او غذا تهيه مي کرد . در فصل پائيز وقتي که بارندگي آغاز شد و کبوترها نمي توانستند براي خوردن غذا به مزرعه بروند ، ياد انبار آذوقه شان افتادند . دانه هاي انبار بر اثر گرماي زياد تابستان ، حجمشان کمتر از حجم اوليه شان شده بود و کمتر به نظر مي رسيد . کبوتر نر با عصبانيت به پيش جفت خود بازگشت و فرياد زد : "" عجب بي فکر و شکمو هستي ! ما اين دانه ها را براي زمستان ذخيره کرده بوديم ، ولي تو نصف انبار را ظرف همان چند روز که در خانه ماندي ، خورده اي ؟ مگر زمستان و سرما و يخبندان را فراموش کردي ؟ "" کبوتر ماده با عصبانيت پاسخ داد :
"" من دانه ها را نخوردم و نمي دانم که چرا نصف انبار خالي شده ؟ ""
کبوتر ماده که از ديدن مقدار کم دانه هاي انبار ، متعجب شده بود ، با اصرار گفت : "" قسم مي خورم که از همان روزي که اين دانه ها را ذخيره کرديم ، به آنها نگاه نکردم . آخر چطور مي توانستم آنها را بخورم ؟ من در حيرتم چرا اين قدر دانه هاي انبار کم شده است . اين قدر عصباني نباش و مرا سرزنش نکن . بهتر است که صبور باشي و دانه هاي باقي مانده را بخوريم . شايد کف انبار فرو رفته باشد يا شايد موش ها انبار را پيدا کرده اند و مقداري از آنها را خورده اند . شايد هم شخص ديگري دانه هاي ما را دزديده است . در هرصورت تو نبايد عجولانه قضاوت کني . اگر آرام باشي و صبر کني ، حقيقت روشن مي شود . ""
کبوتر نر با عصبانيت گفت : "" کافي است ! من به حرف هاي تو گوش نمي دهم و لازم نيست مرا نصيحت کني . من مطمئن هستم که هيچکس غير از تو به اينجا نيامده است . اگر هم کسي آمده ، تو خوب مي داني که آن چه کسي بوده است .
اگر تو دانه ها را نخوردي بايد راستش را بگويي . من نمي توانم منتظر بمانم و اين اجازه را به تو نمي دهم که هر کاري دلت مي خواهد بکني . خلاصه ، اگر چيزي مي داني و قصد داري که بعد بگويي بهتر است همين الان بگويي ."" کبوتر ماده که چيزي درباره کم شدن دانه ها نمي دانست ، شروع به گريه و زاري کرد و گفت : "" من به دانه ها دست نزدم و نمي دانم که چه بلايي بر سر آنها آمده است "" و به کبوتر نر گفت که صبر کن تا علت کم شدن دانه ها معلوم شود . اما کبوتر نر متقاعد نشد ، بلکه ناراحت تر شد و جفت خود را از خانه بيرون انداخت .
کبوتر ماده گفت : "" تو نبايد به اين سرعت درباره من قضاوت کني و به من تهمت ناروا بزني . به زودي از کرده خود پشيمان خواهي شد . ولي بايد بگويم که آن وقت خيلي دير است و بلافاصله به طرف بيابان پرواز کرد و پس از مدتي گرفتار دام صياد شد . ""
کبوتر نر ، تنها در لانه به زندگي خود ادامه داد . او از اين که اجازه نداد جفتش او را فريب دهد ، خيلي خوشحال بود . چند روز بعد هوا دوباره باراني و مرطوب شد . دانه هاي انبار ، دوباره چاق تر و پرحجم تر شدند و انبار دوباره به اندازه اولش پر شد . کبوتر عجول با ديدن اين موضوع ، فهميد که قضاوتش درباره جفتش اشتباه بوده و از کرده خود خيلي پشيمان شد ، ولي ديگر براي توبه کردن خيلي دير شده بود و او به خاطر قضاوت نادرستش تا آخر عمر با ناراحتي زندگي کرد .
📚با #داستانک های مذهبی ما همراه باشید
ڪشکول_معنوی👇
➠ @kashkoolmanavi ◆