eitaa logo
🕋 کشکول معنوی 🕋 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ #امام_زمان مذهبی
45هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
12.4هزار ویدیو
39 فایل
مجموعه کانالهای کشکول معنوی مدیریت : 👈 @mosafer_110_2 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b 🤝 #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺سبک زندگی قرآنی :🌺 🍂بهترین باشید.🍂 🔸الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ. (ملک/۲) ✨اصلا خدا مرگ و زندگی رو خلق کرده تا معلوم بشه کی بهترین عمل رو داره. ⚡️امام صادق عليه السلام درباره این آيه فرمود: مراد عمل بيشتر نيست، بلكه مراد بهترين عمل است و آن انجام عمل است همراه با خشيت الهى و نيّت صادق و نيكوكارى. 💫بنابراین : ملاك عمل، كيفيّته نه كميّت. ⚡️پس به خوب بودن كار، قانع نباشيم، بايد بهترين كار انجام بشه. ✨کسی که قرآن میخونه و خدارو باور داره، باید سعی کنه بهترین اعمال رو انجام بده و در هرکاری، بهترین باشه. 🍂یعنی : مؤمنین باید بهترین رفتار رو داشته باشن تا به هدف خلقت برسن. 📣پس ای مؤمنین! درهمه چیز بهترین باشین. در تحصیل، در شغل، در ارتباط با خانواده، با دیگران، و...... ⚰ 🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️ 🕋 @kashkoolmanavi 🕋
روزی راهبی با جمعی از مسیحیان به مسجد النبی (صلی الله علیه و آله و سلم)آمدند در حالیکه طلا و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه داشتند. ✍پس راهب‌‌‌‌ رو کرد به جماعتی که در آنجا حضور داشتند ( أبوبکر نیز در بین جماعت بود ) و سوال کرد "خلیفه ی نبی و امین او چه کسی است؟" پس جمعیت حاضر ، ابوبکر را نشان دادند ، پس راهب رو به ابوبکر کرده و پرسید نامت چیست؟ ابوبکر گفت ، نامم "عتیق" است راهب پرسید نام دیگرت چیست؟ابوبکر گفت نام دیگرم "صدیق" است. راهب سوال کرد نام دیگری هم داری؟ ابو بکر گفت "نه هرگز" پس راهب گفت گمان کنم آنکه در پی او هستم شخص دیگریست. ✍ابوبکر گفت دنبال چه هستی؟ راهب پاسخ داد من بهمراه جمعی از مسیحیان از روم آمدم و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه آوردیم و هدف ما این است که از خلیفه ی مسلمین چند سوال بپرسیم ، پس اگر توانست به سوالات ما پاسخ دهد تمام این هدایای ارزنده را به او میبخشیم تا بین مسلمانان قسمت کند و اگر نتوانست سوالات مارا پاسخ دهد اینجا را ترک کرده و به سرزمین خود باز میگردیم. ✍ابوبکر گفت سوالاتت را بپرس ، راهب گفت باید ب من امان نامه بدهی تا آزادانه سوالاتم را مطرح کنم و ابوبکر گفت در امانی ، پس سوالاتت را بپرس. ✍راهب سه سوالش را مطرح کرد: 1)ما هو الشئ الذی لیس لله؟ *چه چیزاست که از آن خدا نیست؟* 2)ما هو شئ لیس عندالله؟ *چه چیزاست که در نزد خدا نیست؟* 3)ما هو الشئ الذی لا یعلمه الله؟ *آن چیست که خدا آن را نمیداند؟* پس ابوبکر پس از مکثی طولانی گفت باید از عمر کمک بخواهم ، پس بدنبال عمر فرستاد و راهب سوالاتش را مطرح کرد ، عمر که از پاسخ عاجز ماند پس بدنبال عثمان فرستاد و عثمان نیز از این سوالات جا خورد ، و جمعیت گفتند چه سوالیست که میپرسی؟خدا همه چیز دارد و همه چیز را میداند. ✍راهب نا امید گشته قصد بازگشت به روم کرد ، ابوبکر گفت : ای دشمن خدا اگر عهد بر امان دادنت نبسته بودم زمین را به خونت رنگین می کردم . ✍سلمان فارسی که شاهد ماجرا بود بسرعت خود را به امام علی (ع)رسانده و ماجرا را تعریف کرد و از امام خواست که به سرعت خودش را به آنجا برساند. پس امام علی ع بهمراه پسرانش امام حسن (ع )و امام حسین (ع )میان جمعیت حاضر و با احترام و تکبیر جماعت حاضر مواجه شدند. ✍ابوبکر خطاب به راهب گفت ، آنکه در جست و جویش هستی آمد ، پس هر سوالی داری از علی (ع) بپرس! راهب رو به امام علی (ع) کرده و پرسیدنامت چیست؟ امام علی (ع) فرمودند: نامم نزد یهودیان *"الیا"* نزد مسیحیان *"ایلیا"* نزد پدرم *"علی"* و نزد مادرم *"حیدر"* است. پس راهب گفت ، نسبتت با نبی (ص) چیست؟ ✍امام (ع )فرمودند: او برادر و پسرعموى من است و نیز داماد او هستم. پس راهب گفت ، به عیسی بن مریم قسم که مقصود و گمشده ی من تو بودی. پس به سوالاتم پاسخ بده و دوباره سوالاتش را مطرح کرد. ✍امام علی (ع) پاسخ دادند: . فإن الله تعالی أحد لیس له صاحبة و لا ولدا فلیس من الله ظلم لأحد و فإن الله لا یعلم شریکا فی الملک 🔹 *آنچه خدا ندارد ، زن و فرزند است.* 🔹 *آنچه نزد خدا نیست ، ظلم است* 🔹 *و آنچه خدا نمیداند ، شریک و همتا برای خود است* پس راهب با شنیدن این پاسخها ، امام علی را به سینه فشرد و بین دو چشم مبارکش را بوسید و گفت: "أشهد أن لا اله إلا الله و أن محمد رسول الله و أشهد أنک وصیه و خلیفته و أمین هذه الامة و معدن الحکمة" ✳️به درستی که نامت درتورات إلیا و در انجیل ایلیا و در قرآن علی و در کتابهای پیشین حیدر است ، پس براستی تو خلیفه ی بر حق پیامبری، سپس تمام هدایا را به امام علی (ع) تقدیم کرد و امام در همانجا اموال را بین مسلمین قسمت کرد. 💠 *عزيزان !! تا حد امکان نشر دهید؛ زیرا: ⬅️ *پیامبر(ص)فرمود:هرکس فضائل امیرالمومنین علی ابن ابیطالب (ع)را نشردهد، مادامیکه از آن نوشته اثری باقیست ملائکة الله برای او استغفار می کنند* منبع : کتاب الإحتجاج مرحوم طبرسی -------------------------- 📚با های مذهبی ما همراه باشید ڪشکول_معنوی👇 ➠ @kashkoolmanavi
📜 💠 امام علی علیه السلام فرمودند: 💢 ضرورت عمل به دانسته‌ها: 🍃 لا تَجْعَلُوا عِلْمَكُمْ جَهْلًا، وَ يَقِينَكُمْ شَكّاً؛ إِذَا عَلِمْتُمْ فَاعْمَلُوا، وَ إِذَا تَيَقَّنْتُمْ فَأَقْدِمُوا. 🔹 علم خود را جهل و يقين خود را شك مپنداريد، زمانى كه دانستيد عمل كنيد، و هر گاه يقين كرديد اقدام نماييد. 📚( حکمت 274 نهج البلاغه) ‌‌‌‌‌🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️ 🕋 @kashkoolmanavi 🕋
🔻 حضرت آیت‌الله جوادی آملی (دام ظله) : 🔹ارتباط با مقام شامخ ولایت و اتصال روح و قلب انسان با امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خویش ، نه تنها حیات معقول را تأمین می‏ کند ، بلکه نقایص بشر را نیز تتمیم می‏ سازد . چرا که او کعبه حقیقی ، و حقیقت کعبه است : کعبه زمینی ، محاذی بیت معمور است ، و آن بیت برابر عرش خداست . 🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️ 🕋 @kashkoolmanavi 🕋
✍آیت‌الله حائری شیرازی ره : شیاطین می‌گویند «انسان آزاد است» و با این آزادی، انسان را بندۀ همه چیز می‌کنند!! اما انبیاء می‌گویند: «انسان بنده است» و با این بندگی، او را از بندگی دیگران آزاد می‌کنند انبیاء با بندگی، انسان را از بندگیِ مخلوق آزاد می‌کنند و شیاطین ... به اسم آزادی، انسان را اسیر همۀ چیزهای پَست می‌کنند. انبیاء با بندگی، انسان را از زندان نجات می‌دهند و شیاطین به اسم آزادی، انسان را زندانی می‌کنند. 🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️ 🕋 @kashkoolmanavi 🕋
🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸 ◽️فَکَأَنْ قَدْ عَلِقَتْکُمْ مَخَالِبُ الْمَنِيَّةِ، وَانْقَطَعَتْ مِنْکُمْ عَلاَئِقُ الاُْمْنِيَّةِ، وَ دَهِمَتْکُمْ مُفْظِعَاتُ الاُْمُورِ، و السِّيَاقَةُ إِ لَى الْوِرْدِ الْمَوْرُودِ، فَـ «کُلُّ نَفْس مَعَهَا سَائِقٌ و شَهِيدٌ»: سَائِقٌ يَسُوقُهَا إِلَى مَحْشَرِهَا; وَ شَاهِدٌ يَشْهَدُ عَلَيْهَا بِعَمَلِهَا 💎گويا مى بينم چنگال مرگ در پيکر شما فرو رفته، و علاقه و آرزوها از شما رخت بربسته، شدايد و سختى هاى مرگ و برزخ به شما روى آورده، و حرکت به سوى رستاخيز آغاز شده است و هر يک از شما وارد صحنه محشر مى شود، در حالى که همراه او «سائق» و «شاهدى» است: فرشته اى که او را به سوى محشر مى راند و شاهدى که بر اعمال او گواهى مى دهد.» 📘 🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️ 🕋 @kashkoolmanavi 🕋
🌸 داستان تشرف جناب شیخ علی حلاوی در شهر حله 🌸 💠 حکایت 💠 شیخ علی حلاوی، مردی عابد و زاهد بود که همواره منتظر بوده است. آن جناب در مناجات هایش به مولایمان می گفت: «مولا جان، دیگر دوران غیبت تو به سر آمده و هنگامه ظهور فرار رسیده است. یاوران مخلص تو به تعداد برگ درختان و قطره های باران در گوشه و کنار جهان پراکنده اند. اینک بیا و بنگر که در همین شهر کوچک حله یاوران پا به رکاب تو بیش از هزار نفرند. آقا جان، پس چرا ظهور نمی کنی تا دنیا را لبریز از عدل و داد نمایی؟» شیخ علی حلاوی، عاقبت روزی از رنج فراق سر به بیابان می گذارد و ناله کنان به امام زمان (عج) می گوید: «غیبت تو دیگر ضرورتی ندارد. همه آماده ظهورند. پس چرا نمی ایی؟» در این هنگام، مردی بیابان گرد را می بیند که از او می پرسد: «جناب شیخ، روی عتاب و خطابت با کیست؟» او پاسخ می دهد: «روی سخنم با امام زمان(عج) حجت وقت است که با این همه یار و یاور که بیش از هزار نفر آنان در حله زندگی می کنند و با وجود این همه ظلم که عالم را فراگرفته است، ظهور نمی کند.» مرد می گوید: «ای شیخ، منم صاحب الزمان(عج)! با من این همه عتاب مکن! حقیقت چنین نیست که تو می پنداری. اگر در جهان 313 نفر از یاران مخلص من پا به عرصه گذارند، ظهور می کنم، اما در شهر حله که می پنداری بیش از هزار نفر از یاوران من حاضرند، جز تو و مرد قصاب، احدی در ادعای محبت و معرفت ما صادق نیست. اگر می خواهی حقیقت بر تو آشکار شود، به حله بازگرد و خالص ترین مردانی را که می شناسی، به همراه همان مرد قصاب، در شب جمعه به منزلت دعوت و برای ایشان در حیاط خانه خویش مجلسی آماده کن. پیش از ورود مهمانان، دو بزغاله به بالای بام خانه ات ببر و آن گاه منتظر ورود من باش تا حقیقت را دریابی!» شیخ علی حلاوی، با شادی و سرور فراوان، بلافاصله به حله باز می گردد و یک راست به خانه مرد قصاب می رود و ماجرای تشرفش را می گوید. این دو نفر، پس از بحث و بررسی فراوان، از میان بیش از هزار نفر که همه از عاشقان و منتظران حقیقی مهدی موعود (عج) بودند، چهل نفر را انتخاب و برای شب جمعه به منزل شیخ دعوت می کنند تا به فیض دیدار مولایشان نایل شوند. شب موعود فرا رسید و چهل مرد برگزیده پس از وضو و غسل زیارت، در صحن خانه شیخ جمع شدند و ذکر و صلوات فرستادند و دعا برای تعجیل فرج خواندند، چون شب از نیمه گذشت، به یک باره تمام حاضران نوری درخشان دیدند که بر پشت بام خانه شیخ فرود آمد. قدری نگذشت که صدایی از پشت بام بلند شد. حضرت مرد قصاب را به بالا بام فرا خواند. مرد قصاب بلافاصله به پشت بام رفت و به دیدار مولای خویش نایل گشت. پس از دقایقی امام زمان(عج) به مرد قصاب دستور داد که یکی از آن دو بزغاله روی بام را در نزدیکی ناودان سر ببرد، به گونه ای که خون آن در میان صحن جاری شود. وقتی آن چهل نفر خون جاری شده از ناودان را دیدند، گمان کردند حضرت سر قصاب را از بدن جدا کرده است. در همان هنگام، حضرت جناب شیخ را فرا خواند. جناب شیخ بلافاصله به سوی بام شتافت و ضمن دیدار مولایش، دریافت خونی که از ناودان سرازیر شده، خون بزغاله بوده است، نه خون قصاب. امام زمان (عج) بار دیگر به مرد قصاب امر فرمود تا بزغاله دوم را در حضور شیخ ذبح کند. قصاب نیز طبق دستور بزغاله دوم را نزدیک ناودان ذبح کرد. هنگامی که خون بزغاله دوم از ناودان به داخل حیاط خانه سرازیر شد، چهل نفری که در صحن حیاط حاضر بودند، دریافتند که حضرت گردن جناب شیخ علی را زده و قرار است گردن تک تک آن ها را بزند. با این پندار، همه از خانه شیخ بیرون آمدند و به سوی خانه هایشان شتافتند. در آن حال، امام زمان (عج) به شیخ علی حلاوی گفت: «اینک به صحن خانه برو و به این جماعت بگو تا بالا بیایند و امام زمانشان را زیارت کنند!» جناب شیخ، غرق شادی و سرور، برای دعوت حاضران پایین آمد، ولی اثری از آن چهل نفر نبود. پس با ناامیدی و شرمندگی نزد امام بازگشت و فرار آن جماعت را به عرض آن حضرت رساند. امام زمان(عج) فرمود: «جناب شیخ، این شهر حله بود که می پنداشتی بیش از هزار نفر از یاوران مخلص ما در آن هستند. چه شد که تنها تو و این مرد قصاب ماندند؟ پس شهرها و سرزمین های دیگر را نیز به همین سان قیاس کن.» حضرت این جمله را فرمود و ناپدید شد. اینک در خانه جناب شیخ علی حلاوی، بقعه ای موسوم به مقام صاحب الزمان (عج) ساخته شده که روی سر در ورودی آن، زیارت مختصری از امام زمان(عج) نگاشته شده است. مردمان آن سامان، از دور و نزدیک برای دعا و تضرع به بارگاه الهی به سوی این مکان می شتابند. 📚منابع: ➖نهاوندی، شیخ علی اکبر، العبقری الحسان فی احوال مولانا صاحب الزمان علیه السلام، ج 2، ص 77-78. -------------------------- 📚با های مذهبی ما همراه باشید ڪشکول_معنوی👇 ➠ @kashkoolmanavi
✍ امیرالمومنین (علیه‌السلام): چه بسا کسانی که به خاطر گرفتاری مورد ترحم مردم‌اند، در صورتی که همان گرفتاری داروی آن‌هاست. 📚تصنیف غرر/حدیث۱۷۸۳ 👇👇🇯‌🇴‌🇮‌🇳 👇👇 🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️ 🕋 eitaa.com/joinchat/2471428100C37c31cf7b3 🕋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥چگونه دل امام زمان (ارواحنا فداه) را بیشتر به خودمان جلب کنیم ؟ 👤 استاد عالی 👇👇🇯‌🇴‌🇮‌🇳 👇👇 🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️ 🕋 eitaa.com/joinchat/2471428100C37c31cf7b3 🕋
🌸🍃﷽🌸🍃 🔻برڪاتِ آسمان و زمین🔻 بعضی‌ها سوال میڪنند: ⁉️ آیا با گناهانِ ما، سیل و زلزله و بلایاے طبیعے و... میاد؟؟!🤔 جواب: 👈 این عالم، یک مجموعه‌ے بزرگ از اجزاء مختلف هست، ڪه همه‌شون به هم وابسته‌اند.🌍☀️⛅️ انسان هم یک جزءِ ڪوچک، از این عالمِ به این بزرگے است.👤 ✅️ اگر انسان، رفتارش و حرڪاتش، سازگار و همسو با اجزاء دیگه‌ے عالم باشه، اونها هم با انسان سازگار میشن... و برڪاتِ آسمان و زمین بسوے او سرازیر میشه.😇 ❌ ولے اگر انسان بناے ناسازگارے بزاره، همه‌ے عالم باهاش ناسازگار و سخت‌گیر میشن.😠 قرآن ڪریم می‌فرماید: اگر و شما انسانها درست بشه، برڪاتِ آسمان و زمین هم بر شما نازل میشه.👇 🕋 وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ اَلْقُریٰ آمَنُوا وَ اِتَّقَوْا، لَفَتَحْنٰا عَلَیْهِمْ بَرَڪٰاتٍ مِنَ اَلسَّمٰاءِ وَ اَلْأَرْضِ، وَلٰڪِنْ ڪَذَّبُوا، فَأَخَذْنٰاهُمْ بِمٰا ڪٰانُوا یَڪْسِبُونَ (اعراف/96) 💢 اگر مردمِ شهرها و آبادی‌ها، آورده و پیشه ڪرده بودند، قطعاً درهایِ برڪاتِ آسمان و زمین را بر آنان می‌گشودیم؛ 💢 ولے آنها آیاتِ ما را تڪذیب ڪردند. 💢 پس ما هم به خاطرِ عملڪردشان، آنان را با قهرِ خود گرفتار ڪردیم. آمَنُوا وَ اِتَّقَوْا 👈 یعنے و ، درهاے برڪاتِ آسمان و زمین رو باز میڪنه. وَلٰڪِنْ ڪَذَّبُوا 👈 از اون طرف، تڪذیبِ آیاتِ الهے، ، و بی‌خبرے، درهاے خیر رو به روے انسان می‌بنده. بما كانُوا يَكْسِبُونَ 👈 بستن و گشايش، در اختيارِ خداست، امّا عاملِ محروميّت‌ها و مشكلات، عملكردِ خود ما انسانهاست. ✅️ بی‌تقوایے، تقدیرِ ما رو تغییر میده. ☜ اگر تو زندگی‌ها نیست.. ☜ اگر تو درآمدها و نیست‌.. ☜ اگر هواے خوب، بارندگیِ خوب، آب و خاڪِ سالم و ... نداریم.. ☜ اگر گرفتارِ بسیارے از مشڪلاتِ زیست‌محیطے هستیم.. ☜ اگر آسمون و زمین با ما سر جنگ دارند، ☜ اگر و اگر و اگر.. ☝️ یڪے از دلایلش ماست. جدّے بگیریم. ‼️ چون طبق قرآن، آسمون و زمین، و بلڪه همه‌ے عالم شعور دارند، و تسبیح خدا رو میگن: یُسَبِّحُ لِلهِ مَا فِے السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِے الْأَرْضِِ (جمعه/1) 🔕 پس با ما، قهرشون میگیره، و بناے ناسازگارے میذارن، و برڪاتشون رو از ما دریغ میڪنند. شاید 🦠 هم انتقامِ طبیعت از انسان باشه. اندڪے تفڪرِ لطفاً🤔 📖 🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️ 🕋 @kashkoolmanavi 🕋