10.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎦 قسمتی از سکانس حمله اصحاب سقیفه🔥 به خانه امیرالمومنین (صلوات الله علیه) و کتک خوردن😭 حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بدست حرامیان، به همراه روضهای سوزناک از مرحوم سید جواد ذاکر...
#هشدار_جدی
کسانی که ناراحتی قلبی دارند یا چنین صحنههایی را تحمل نمیکنند این ویدیو را به هیچ وجه مشاهده نکنند😭😭😭
لَعنَ اللهُ قَاتلِیکِ وَ ضَارِبیِکِ و ظَالِمِیکِ وَ غَاصِبی حقِّکِ یا مُولاتِی یا فاطمَة الزهراء
@kashkul113
28.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥عنایت خاصّ امام عصر به جناب "أبوراجح حمّامی" در جریان لعن دشمنان اهلبیت توسط وی
🎙مرحوم حاج شیخ مصطفی خبازیان
@kashkul113
کشکول معنوی
🎥عنایت خاصّ امام عصر به جناب "أبوراجح حمّامی" در جریان لعن دشمنان اهلبیت توسط وی 🎙مرحوم حاج شیخ مص
🔹عنایت خاصّ امام عصر به جناب "أبوراجح حمّامی" در جریان لعن دشمنان اهلبیت توسط وی
ابوراجح حمامی یکی از شیعیان که در حلّه و در زمان حکومت حاکم جوری به نام «مرجان صغیر» زندگی می کرده است
وی بر حسب وظیفه غاصبین خلافت را لعن می نمود(تولی و تبری) و تحت هیچ شرایطی از این عمل منصرف نمی شد
با اینکه حکومت، حکومت اهل خلاف بود ولی از کسی هراسی نداشت و بر عمل خود پافشاری می نمود و به طور علنی و در ملأ عام لعن خلفای غاصب می نمود
هرچه رفقایش به او میگفتند که تقیه کند و بیشتر مواظبت کند اعتنا نمیکرد و لعن دشمنان اهل بیت را ادامه می داد
تا جایی که خبر به حاکم رسید
حاکم دستور داد ابوراجح را دستگیر کنند. پس او را حاضر کرد و امر کرد آنرا به شدت کتک زدند تا جایی که دندانهای ثنایای او را شکستند و زبان آنرا خارج کردند و حلقه آهنین به آن زدند ، بینی او را سوراخ نموده واز آن ریسمان گذراندند و در شهر می تاباندند و مردم به آن سنگ می زدند و آب دهان می انداختند
این کار ادامه داشت تا جائی که بیهوش شد.در این حالت حاکم دستور قتل او را داد
عده ای از بزرگان گفتند نیازی به این کار نیست او از این همه جراحات سخت، جان سالم به در نمی برد و بهتر است او را به حال خود رها کنیم تا با زجر و درد بمیرد ابو راجح را به منزلش انتقال دادند و منتظر مرگ او شدند
صبح که شد شیعیان به منزل او آمدند تا از او عیادت کنند
اما با صحنه عجیبی روبرو شدند. دیدند ابو راجح مشغول خواندن نماز است در حالی که اثری از جراحات و شکستگی دندان در او دیده نمیشود
با تعجب از او سؤال کردند که جریان از چه قرار است تو دیروز با آن همه جراحات و امروز در سلامتی کامل به سر می بری
گفت در آن حالت درد و رنج نمی توانستم با زبان سخن بگویم لذا با قلبم متوسل به امام زمانم شدم
شب که شد دیدم خانه ام نورانی شد و آقا و مولایم امام زمان وارد شدند. بر سر بالینم آمدند و دستی به صورتم کشیدند و فرمودند بلند شو ابو راجح و به فکر رزق عیالت باش.آن جا بود که دیگر احساس درد نکردم وتام زخمهایم التیام بخشید
شیخ شمس الدین محمد بن قارون می گوید به خدا قسم ابوراجح شخص ضعیفی بود
شخصی لاغر اندام ، زرد گونه، با محاسن به هم ریخته. اما بعد از عنایت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف دیدم بدنی قوی وقامتی بلند و محاسنی بلند وزیبا و چهره ای سرخ گون همچون جوان بیست ساله پیدا کرده است وهمین گونه ماند تا دار فانی را وداع گفت
السّلطان المفرّج عن أهل الإیمان السّیّد بهاءالدّین النّجفيّ ص37
بحار المجلسيّ ج 52ص70و71
نجم الثاقب ج2
@kashkul113
📸علاقه عارف کامل مرحوم سید علی اقای قاضی به قمه زنی .
🔺 تذکر: کتاب مطلع انوار یادداشتهای علامه سید محمد حسین تهرانی است. که توسط پسرش مرحوم سید محسن چاپ شده است.
@kashkul113
🔹حکایت عنایت به شیخ جعفر اقای مجتهدی در مراسم عزاداری و قمه زنی در منزلشان...
جناب آقای جلالی نقل کردند: روزی درخدمت آقای مجتهدی (شیخ جعفر مجتهدی)بودم ایشان در حالی که بسیار منقلب بودند، تعریف کردند:
چند سال پیش که در قم بسر میبردم روز عاشورا به شدت مریض بودم و به طوری درد سراسر وجودم را فرا گرفته بود که نمیتوانستم از رختخواب برخیزم.
طبق معمول همه ساله در آن روز هم مراسم عزاداری و قمه زنی در منزل برپا بود. در همان هنگام با حال سختی که داشتم متوسل به حضرت علیاصغر (علیهالسلام) شدم و حالتی به خصوص برایم پیدا شد و صحنههایی را مشاهده کردم. از جمله دیدم سقف اتاق شکافته شد و نور عجیبی از آسمان به طرفم آمد به حدی آن نور شدید بود که از شدت آن چشمانم را بستم و بعد از چند لحظه که چشمانم را باز نمودم و سرم را بالا آوردم دیدم بانویی در حالیکه طفلی را در آغوش دارند در مقابلم نشستهاند.
در همان حال به من فهماندند که آن دو بزرگوار حضرت رباب و حضرت علیاصغر (علیهماالسلام) میباشند. سپس ایشان فرمودند: آقای جلالی هر چه که دارم و به هر کجا که رسیدهام از ناحیه حضرت علیاصغر (علیهالسلام) و توسل به ایشان بوده است.
اینجا بود که کلام ایشان با گریههای پی در پی قطع و مجلس به یک جلسه توسل مبدل گشت...
منبع:لاله ای از ملکوت
@kashkul113
صراحت در برائت
امام خمینی: عایشه و طلحه و زبیر و معاویه و... که با امیرالمومنین(ع) جنگیدند (نجس نیستند، اگرچه) از سگ ها و خوک ها خبیث ترند!
@kashkul113
صراحت در برائت
امام خمینی: عمر یاوه سرا ... و اصل کفر و زندقه بود!
@kashkul113
👤نظر امام خمینی در مورد برادری با اهل سنت :
غیر از ما (شیعیان) ، برادر ما نیستند ، هر چند مسلمان باشند.
و غیبت کردن، هتک و بدگویی آنان جایز است.
📚المکاسب المحرمة، جلد ۱
✍️امام خمینی در کتاب " المکاسب المحرمه " ج 1 ص 250 - 251-252 چنین می گوید :
والانصاف أن الناظر في الروايات لا ينبغي أن يرتاب في قصورها عن اثبات حرمة غيبتهم ، بل لا ينبغي أن يرتاب في أن الظاهر من مجموعها اختصاصها بغيبة المؤمن الموالي لأئمة الحق ( ع ) .......
👈فلا شبهة في #عدم_احترامهم بل هو من #ضروري_المذهب كما قال المحققون،👉 ،
بل الناظر في الأخبار الكثيرة في الأبواب المتفرقة لا يرتاب في جواز هتكهم والوقيعة فيهم ، بل الأئمة المعصومون ، أكثروا في الطعن واللعن عليهم وذكر مسائيهم .
فعن أبي حمزة عن أبي جعفر عليه السلام قال : قلت له : إن بعض أصحابنا يفترون ويقذفون من خالفهم فقال الكف عنهم أجمل ثم قال يا با حمزة إن الناس كلهم أولاد بغاة ما خلا شيعتنا ( الخ ) . والظاهر منها جواز الافتراء والقذف عليهم لكن الكف احسن واجمل لكنه مشكل الا في بعض الاحيان، مع ان السيرة ايضا قائمة على غيبتهم فنعم ما قال المحقق صاحب الجواهر ان طول الكلام في ذلك كما فعله في الحدائق من تضييع العمر في الواضحات.
"انصاف آن است كه كسى كه به اين روايات بنگرد نبايد شك كند كه اين روايات از اثبات حرمت غيبت آنان قصور دارد ، بلكه نبايد شك كند كه آنچه از مجموع آنها ظاهر مى شود آن است كه روايات حرمت غيبت اختصاص به غيبت مؤمن اهل ولايت امامان حق عليهم السلام دارد . . .
بنابر اين شبهه اى در نامحترم بودن اهل خلاف وجود ندارد ، بلكه اين از ضروريات مذهب شيعه است چنان كه محققان گفته اند . بلكه از اين بالاتر ، كسى كه در اخبار بسيارى كه در ابواب مختلف وارد شده بنگرد شك نمى برد در جواز هتك حرمت و بدگويى نسبت به آنان ، بلكه ائمه معصومين بسيار بر آنان طعن و لعن مى كردند و زشتيهاى آنان را بر می شمردند .
ابوحمزه گويد : به امام باقر عليه السلام گفتم : ( برخى از ياران ما بر مخالفشان افترا مى بندند و نسبتهاى ناروايى به آنان مى دهند ، فرمود : خوددارى از آنان بهتر است . سپس فرمود : اى اباحمزه ، مردم همه فرزندان نامشروعند بجز شيعيان ما ) . ظاهر اين روايت جواز نسبت ناروا و افتراى بر آنان است . "
وأما الأخبار فما اشتملت على المؤمن فكذلك ، وما اشتملت على الأخ لا تشملهم أيضا لعدم الأخوة بيننا وبينهم بعد وجوب البراءة عنهم وعن مذهبهم وعن أئمتهم ، كما تدل عليه الأخبار واقتضته أصول المذهب ، وما اشتملت على المسلم فالغالب منها مشتمل على ما يوجبه ظاهرا في المؤمن "
" و اما اخبارى كه مشتمل بر احكام برادرى است شامل آنان نمى شود ، زيرا پس از لزوم بيزارى جستن از آنان و از مذهب و پيشوايانشان كه اخبار بر آن دلالت دارد و اصول مذهب مقتضى آن است ديگر برادرى ميان ما و آنان ( اهل تسنن ) وجود ندارد . و آن رواياتى كه مشتمل بر ( حقوق ) مسلم است بيشتر آنها مشتمل بر چيزى است كه موجب مى شود آن را درباره مؤمن بدانيم ( نه هر مسلمانى ) "
إن هذه الرواية كرواية عبد الله بن سنان قال : قال أبو عبد الله عليه السلام : الغيبة أن تقول في أخيك ما قد ستره الله عليه ، وغيرهما مما فسرت الغيبة حاكمة على سائر الروايات ، فإنها في مقام تفسيرها اعتبرت الأخوة فيها ، فغيرنا ليسوا بإخواننا وإن كانوا مسلمين فتكون تلك الروايات مفسرة للمسلم المأخوذ في سايرها ، بأن حرمة الغيبة مخصوصة بمسلم له أخوة اسلامية ايمانية مع الآخر...
این روایت همانند روایت عبد الله بن سنان است که می گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمود: (( غیبت آن است که در مورد برادرت بگوئی آن چه خداوند بر او پوشانده است. )) و غیر این دو روایت که غیبت را تفسیر کرده و بر روایات دیگر حاکم می باشند. این احادیث در مقام تفسیر اخوت هستند، پس غیر ما برادر ما نیست اگرچه مسلمان باشد. و این روایات مسلمانی که در سایر روایات گفته شده است را تفسیر می کند. لذا حرمت غیبت مخصوص به مسلمانی است که اخوت اسلامی ایمانی با دیگری داشته باشد...
📚منبع :
http://lib.eshia.ir/10051/1/250
http://lib.eshia.ir/10051/1/251
https://lib.eshia.ir/10051/1/252
@kashkul113
🔴حکایت عنایت حضرت زهرا (سلام الله علیها) به مراسم عیدالزهرا (علیها السلام)
🔴تولّی و تبرّی
👤جناب آقای رضا بیگدلی نقل میکردند:
آقای مجیدی که یکی از نوکران و خدمتگزاران به ساحت مقدّسهی بیبی دو عالم حضرت زهرا سلام الله علیها بودند، در ایّام عیدالزّهراء علیها السلام مراسم جشن و سرور ترتیب میداده و با انجام کارهای ملیح و حرکات شیرین مردم را به خنده در میآوردند و در آن ایّام کسی به غیر از ایشان مراسمی برگزار نمیکرد.
روزی به (شیخ جعفر ) آقای مجتهدی عرض کردم، آقای مجیدی که هر سال مراسم عیدالزّهراء علیها السلام برپا میکردند امسال از برگزاری آن صرف نظر کرده، امّا در عالم رویا به زیارت حضرت زهرا سلام الله علیها مشرّف شده و بیبی به ایشان دستور میفرمایند که مراسم را برپا کند، هنگامی که این مطلب را به آقا عرض کردم، فرمودند: آقای مجیدی را نزد من بیاورید، میخواهم ایشان را ببینم.
وقتی که پیغام آقای مجتهدی را به آقای مجیدی رساندم، با ذوق و شوق تمام خدمت آقا رسید و هنگام ورود، مقابل ایشان از خود حرکاتی نشان داد که موجب خندیدن و سرور آقا شد، سپس آقای مجتهدی مبلغ بیست تومان که در آن زمان، قابل توجّه بود به آقای مجیدی داده و فرمودند:
این پول حوالهی حضرت است بگیرید و هیچگاه دست از ارادت و خدمتگزاری برندارید و در جهت برگزاری مراسم عیدالزّهرا سلام الله علیها به شرط آنکه با معصیت همراه نباشد، تأکید فرمودند، در این هنگام دیدم آقای مجیدی گریه میکند، او به من گفت: آقای مجتهدی از کجا میدانستند که من مبلغ بیست تومان قرض دارم؟!
امروز قبل از اینکه به منزل آقا بیایم به حرم مطهّر حضرت معصومه سلام الله علیها مشرّف شده و عرض کردم مبلغ بیست تومان بدهکارم و آبرویم در خطر است و از این موضوع غیر از من و بیبی هیچ کس خبر نداشت، اکنون متحیّرم که چگونه آقای مجتهدی از این مطلب باخبر شدند؟!
آقای بیگدلی میگفتند: به آقای مجیدی گفتم: آقای مجتهدی هر لحظه با حضرات ائمّه علیهم السلام در ارتباط هستند.
📚 لالهای از ملکوت، جلد اول، صفحه ۳۶۴
@shia12t