📔 کتاب صوتی ستاره‌ها چیدنی نیستند قسمت سی‌ام ✍🏼 محمدعلی حبیب اللهیان 🖨 نشر معارف #پادکست کانال "کتاب"👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3387818448Cd66b000dca

📜حکایت های پندآموز دباغی از بازار عطرفروشان می‌گذشت، ناگهان بر زمین افتاد و بیهوش شد! هر کار کردند به هوش نیامد. خانواده‌اش را خبر کردند. مردِ دباغ، برادر دانایی داشت، او دلیل بیهوش شدن برادر در بازار عطر فروشان را دانست و گفت: من درد او را می‌دانم، برادرم دباغ است و کارش پاک کردن پوست حیوانات از مدفوع و کثافات. او به بوی بد عادت کرده و لایه‌های مغزش پر از بوی سرگین و مدفوع حیوانات است. کمی سرگین بدبو برداشت و با عجله به بازار آمد و سرگین را کنار ببینی برادر گرفت، حال برادرش جا آمد و به هوش آمد. 🍎آری تاثیر همنشین اینگونه است 🔹تو اول بگو با کیان زیستی  🔸پس آن گه بگویم که تو کیستی                              ނގމ برای عضویت در کانال لایک کنید    ♡

🎙مقتل خوانی... 🥀 افتاد و برخاست... 📔برگرفته از کتاب آه (بازخوانی مقتل حسین ابن علی علیه السلام) ✍🏼به روایت یاسین حجازی                              ނގމ برای عضویت لایک کنید     ♡

📗معرفی کتاب این کتاب توسط نویسنده معرفی شده... این کتاب👆را در سال ۱۳۹۸ نوشتم وقتی که از زیارت اربعین جامونده بودم، نشستم و اینو نوشتم. فکر نمی‌کردم در طول دو سال، قریب ۳۵۰ هزار بار توسط زائران و عاشقان اباعبدالله الحسین علیه السلام دانلود بشه و کتابش بیست مرتبه چاپ بشه! اینا همش لطف امام حسین علیه السلام هست و بس🌷 الان هم اینو گذاشتم که راحت دانلود کنید و اگر مفید بود و خوشتون اومد، برای خودم و خانوادم دعای عاقبت بخیری کنید. ضمنا برای هر کسی که دوست داشتید میتونید ارسال کنید. 📔اربعین حسینی ✍🏼محمدرضا حدادپور جهرمی                              ނގމ عضو کانال کتاب شوید👈🏻    ♡

🌙داستان شب روزی به مختارالسلطنه اطلاع دادند که قیمت ماست در تهران خیلی گران شده است. مختارالسلطنه دستور داد که کسی حق ندارد ماست را گران بفروشد. چند روز از دستور مختارالسلطنه گذشت، او برای اطمینان خاطر با قیافه ناشناخته به یکی از دکان های لبنیات فروشی رفت و مقداری ماست خواست.  ماست فروش که او را نشناخته بود پرسید: چه جور ماستی می خواهی؟ ماست معمولی یا ماست مختارالسلطنه! مختارالسلطنه با حیرت و شگفتی از ترکیب و خاصیت این دو ماست پرسید. ماست فروش گفت: ماست معمولی همان است که از شیر می گیرند و بدون آب است و با قیمت دلخواه! اما ماست مختارالسلطنه همین طغار دوغ است که در جلوی دکان می بینید و یک ثلث ماست و باقی آب است و به نرخ مختار السلطنه می فروشیم و بدان نیز این لقب را دادیم. حال کدام را می خواهی؟ مختارالسلطنه دستور داد ماست فروش را جلوی دکانش به طور وارونه آویزان کرده و بند تنبانش را محکم ببندند. سپس طغار دوغ را از بالا در دو لنگه شلوارش سرازیر کردند و شلوارش را از بالا به مچ پاهایش بستند. سپس به او گفت: آنقدر باید به این شکل آویزان باشی تا تمام آبهایی که داخل این ماست کردی از شلوارت خارج شود که دیگر جرات نکنی آب داخل ماست کنی! چون سایر لبنیات فروش ها از این ماجرا با خبر شدند، همه ماست ها را کیسه کردند. #داستان_شب                              ނގމ برای عضویت در کانال لایک کنید    ♡

سلام صبح که از خواب بیدار می‌شوی در نظر بیاور چه سعادتی است، زنده بودن با 📕 لذت بردن از 📗 دوست داشتن 📘 همنشینی با کتاب 📙 صبحتون بخیر روزتون شـــــــاد📔 📚کانال "کتاب"👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3387818448Cd66b000dca

✴️در محضر معصوم امام باقر عليه السلام: 😊چهره شاد و روىِ باز، وسيله جلب محبّت و مايه تقرّب به خداست و 🤨ترشرويى و گرفتگى چهره، سبب جلب دشمنى و مايه دورى از خداست. متن عربی: البِشْرُ الحَسَنُ و طَلاقَةُ الوَجْهِ مَكْسَبةٌ لِلمَحبَّةِ و قُرْبَةٌ مِن اللّه و عُبوسُ الوَجْه و سُوء البِشْر مَكْسَبةٌ للمَقْتِ و بُعْدٌ مِن اللّه ِ                              ނގމ برای عضویت در کانال لایک کنید    ♡

📔یک جرعه از کتاب زمانی که پسرم خردسال بود هنگام بازی کردن به خواهرش گفت: «پدرسگ» از آن جا که این عملش برایم تازگی داشت، او را فراخواندم و با مهربانی پرسیدم: «آیا معنی پدرسگ را می‌دانی؟» پاسخ او منفی بود. گفتم: «پدرسگ یعنی اینکه پدر تو، یعنی من، سگ است» بعد پرسیدم: «آیا من سگ هستم؟» گفت: «نه» گفتم: «آیا خواهرت سگ است؟» پاسخ او همچنان منفی بود. سپس برایش توضیح دادم که به کار بردن این کلمات خوب نیست. او هم پذیرفت که دیگر چنین نکند. امروز نیز کلماتی مانند این در گفت‌وگوی فرزندانم جایی ندارد. 📔تربیت به کمک داستان در خانه و مراکز آموزشی و تربیتی ✍🏼حسن دولت آبادی 🖨سوره مهر                              ނގމ برای عضویت در کانال لایک کنید    ♡