eitaa logo
کتاب سرای فانوس شب
4.8هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
458 ویدیو
141 فایل
کتاب دوست عزیز📚 ممنون که برای خدمت انتخابمون کردی اگه سوال یا سفارش کتاب داریدروی لینک زیربزنید @Patogshohada فانوس شب یعنی کتابه که مارو ازتاریکی نجات میده اینم کانال رضایت مشتریمون eitaa.com/rezayatfanosshab شماره تماسمون 09373925623
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  کتاب سرای فانوس شب
راز شهید در جشنواره سرخ‌نگاران رمان «مستوری» برگزیده نخستین بین‌المللی کتاب ایثار و شد. اختتامیه نخستین جشنواره بین‌المللی کتاب ایثار و شهادت با عنوان «سرخ نگاران» سه شنبه ۳۰ اردیبهشت ماه به همت معاونت فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران برگزار شد. در آئین اختتامیه کتاب «مستوری» به قلم از انتشارات جمکران در بخش داستان بزرگسال، برگزیده و معرفی شد. مستوری رمانی است دراماتیک که از تعلقات جوانی به تولید ملی و درگیر شدن با مافیاهای اقتصادی می‌گوید و هم زمان با آغاز زندگی مشترکش، تقدیر او را با شهید زین الدین گره می‌زند. او باید رازی را کشف کند! خالق نامیرا در این اثر به سراغ جنگ و جهاد رفته است. یک سو دفاع مقدس و یک سو جنگ اقتصادی. «مستوری» رمان برگزیده جشنواره سرخ نگاران، اثر صادق کرمیار از سوی نشر جمکران در سال 97 در 374صفحه منتشر و روانه بازار نشر شد. 🆔جهت سفارش به آیدی مراجعه کنید: 👇👇👇👇 @Patogshohada شماره تماس +989373925623 💠کانال پاتوق کتاب ‌ انتشار بدون ذکر لینک زیر جایز نمی باشد https://eitaa.com/joinchat/4128702483C3f66436fd7
کتاب سرای فانوس شب
مفایح الحیاه وزیری ۵۷ تومان تخفیف در این هفته ۴۶ پالتویی ۳۵ تخفیف در این هفته ۳۰
روز پنجم از تخفیفات در خدمت شما هستیم
کتاب سرای فانوس شب
وی مضمون کتاب «ذوالفقار» را مورد بررسی قرار داد و بیان کرد: کتاب «ذوالفقار» برش‌هایی از خاطرات شفاهی
ذوالفقار قیمت پشت جلد در بازار کتاب ۲۸ قیمت پشت جلد موجودی ما ۲۴ تومان تخفیف ویژه این ایام ۲۱ تومان
معرفی کتاب افرا زندگی دوپاره شد قبل و بعد از سال ۵۹ قصر شیرین افرا ماجرای اعجوبه‌ای به نام سیدعلی اکبر مصطفوی؛ قهرمان کشتی ارتش‌های جهان قبل از انقلاب و چریک روزهای انقلاب و اسیر رنج کشیده به قلم شیوای سرکار خانم قدیسه پایینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬معرفی کتاب . وقتی افتادیم در مسیر پیاده روی به سمت کربلا از همان ابتدا شروع کرد به خواندن دعای عهد. فراز به فراز می‌خواند که ماهم تکرار کنیم. ساعت به ساعت دفترچه مداحی‌اش را بیرون می‌آورد و می‌خواند. سه‌چهارتایی باهم سینه می زدیم و می‌رفتیم. هرموقع جایی می‌نشستیم تا نفس تازه کنیم تندتند خاطرات سفر را در دفترچه زردرنگش ثبت می‌کرد. شب‌ها هم می‌گفت حلقه بزنیم و باهم سوره واقعه بخوانیم. غروب روز سوم رسیدیم کربلا. گنبد حرم حضرت ابوالفضل را که دیدیم اشکمان جاری شد. محسن شروع کرد به خواندن زیارت نامه‌ی حضرت ابوالفضل(ع) فردایش مریض شد؛ سرماخوردگی و تب‌ولرز شدید. یک روز کامل توی موکب از زیر پتو بیرون نیامد. ما برایش سوپ می‌گرفتیم و می‌آوردیم. آخرشب بود که روی پا شد. تک و تنها رفت حرم و برگشت. با بچه‌ها داشتیم برنامه برگشت را می‌چیدیم. پیشنهاد داد که حتما شب جمعه را بمانیم. می‌گفت:(( این همه راه کوبیدیم اومدیم کربلا حیفه شب زبارتی آقا از دستمون بره.)) . روایتی داستانی از کودکی تا شهادت شهید مدافع حرم محسن حججی به قلم 🆔جهت سفارش به آیدی مراجعه کنید: 👇👇👇👇 @Patogshohada شماره تماس +989373925623 💠کانال پاتوق کتاب ‌ انتشار بدون ذکر لینک زیر جایز نمی باشد https://eitaa.com/joinchat/4128702483C3f66436fd7