eitaa logo
کتاب سرای فانوس شب
4.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
476 ویدیو
142 فایل
🕯️فانوس شب🕯️ 💪یعنی کتابه که مارو ازتاریکی نجات میدهد خیلی خوشحالیم که در کنار ما هستید❤️ #تخفیف‌ویژه‌داریم🥳 جهت خرید و پرسش از ما👇 @Patogshohada کانال رضایت مشتریمون 👇 eitaa.com/rezayatfanosshab شماره تماسمون 09013899008
مشاهده در ایتا
دانلود
"تنها، زیر باران" روایت هایی خواندنی و متفاوت از زندگی شهید مهدی زین الدین🌹 قطع: رقعی، 312 صفحه برشی از کتاب: 🌹🌹🌹 والسلام علیکم را گفته و نگفته، صدای صلوات دشت را پر کرد. در یک چشم‌به‌هم‌زدن، دورش شلوغ شد؛ شلوغ و شلوغ‌تر. از دور، هرچه چشم چرخاندم نتوانستم ببینمش. داشتم نگران می‌شدم که دیدم روی شانه بلندش کردند، بردندش توی دل جمعیت. همان‌هایی که یک‌صدا ساز رفتن می‌زدند، حالا یک‌صدا شعار می‌دادند: فرمانده‌ی آزاده، آماده‌ایم آماده. فرمانده‌ی‌ آزاده، آماده‌ایم آماده... از آن روز، دو ماه گذشت تا اولین نیروها رفتند مرخصی. 🆔جهت سفارش به آیدی مراجعه کنید: 👇👇👇👇 @Patogshohada شماره تماس +989373925623 💠کانال پاتوق کتاب ‌ https://eitaa.com/patogfanosshab
ای لحظه‌به‌لحظه در تماشای همه دیروزی و امروزی و فردای همه از تو خبری نیامد و پیر شدیم ای باخبر از بی‌خبری‌های همه 📝 🏷 https://eitaa.com/joinchat/2664956131C2aaad5f85f
ابوباران خاطرات مدافع حرم مصطفی نجیب از حضور فاطمیون در نبرد سوریه ناشر:خط مقدم معرفی مقدمه مولف گفت به ما مدافعان افغانستانی می گویند «فاطمیون». چون مانند حضرت فاطمه سلام الله علیها هم غریب هستیم، هم گاهی مظلوم واقع می شویم. این غربت و مظلومیت را در جای جای روایتش احساس کردم؛ چه قبل از این که فاطمی بشود و چه بعد از آن. راوی این کتاب، مردی به راستی نجیب است، و اسم جهادی اش، برازنده اوست! در طول ساعت هایی که سرگرم گفت و گو بودیم، خاطرات، گاه او را سر ذوق می آورد و گاه دل تنگ آن روزها می کرد. هر چه بود، صادقانه و مخلصانه از آنچه بر زندگی پرفراز و نشیبش گذشته بود، گفت؛ آن چنان متواضع که به جای ضمیر «من»، ضمیر «ما» را می نشاند. در همان جلسه اول متوجه شدم در اغلب موارد، منظورش از این «ما» خود اوست؛ اما به رسم فروتنی یا هر عهدی دیگر، از به رخ کشیدن خودش حتی در لفظ «من» پرهیز می کند. با هم رزمان شهیدش قدم در راهی گذاشته بود که آن ها تا انتها رفته بودند. وقتی از شهادت سید غلام سخی حسینی، علی شارژی، سید ابراهیم یا دیگر دوستانش می گفت، لبخند به لب داشت. باورش این بود آن ها رفتنی بودند، و اگر می ماندند، جای تعجب داشت. اما برای رفتن ابوحامد هنوز غمگین بود، شاید چون در ماه های آخر زندگی او، دفتردارش بود و تقدیر، این بود که از نزدیک شاهد شهادتش باشد. من هم بعد از چندین سال، شاهد اندوه و لحن ناباورانه مردی بودم که گویی پدرش را سالیان پیش از دست داده؛ اما هنوز غمش مرهمی نیافته است
سرباز این بسته منحصر به فرد شامل دوعنوان کتاب، ۲۲ قطعه تصویر و یک قطعه پوستر می‌باشد. اولین محصول این بسته، کتاب «یاران سلیمانی» است که بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع خانواده‌های شهدای مدافع حرم را در بر می‌گیرد که برخی از این بیانات برای نخستین بار منتشر شده است. کتاب مصور «قاف»، دیگر محصول بسته‌ی سرباز، شامل خاطرات حاج قاسم سلیمانی از جنگ سی و سه روزه‌ی لبنان است که درقالب داستان تصویری منتشر شده است. ۲۱ قطعه از عکس‌های شهید حاج قاسم سلیمانی همراه با بیانات حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای در مورد شهید سلیمانی به چاپ رسیده است که ۴ قطعه از این تصاویر برای نخستین بار منتشر شده است. همچنین عکس ویژه‌ای که به دیدار خانواده‌ی حاج قاسم سلیمانی با رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۹۳ اختصاص دارد همراه با متن سخنرانی معظم‌‌له در این جلسه، برای نخستین بار منتشر شده است. پوستر «یا حسین فرماندهی از آن توست» محصول دیگر بسته‌ی سرباز است. 🆔جهت سفارش به آیدی مراجعه کنید: 👇👇👇👇 @Patogshohada شماره تماس +989373925623 ‌ لینک کانال ما در بله https://ble.ir/patogfanosshab لینک کانال ما در ایتا https://eitaa.com/joinchat/4128702483C3f66436fd7 غرفه ما در سایت باسلام https://basalam.com/patohgketab
هدایت شده از  کتاب سرای فانوس شب
زن زندگی آزادی  روایتی شنیدنی در دل اغتشاشات نوشته فاطمه زنگی آبادی تعداد صفحات: ۹۰ تریبون آزاد شروع شده بود و ما دیر رسیدیم. پنج، شش نفری هم صحبت کرده بودند. بیرون دانشکده روی چمن‌ها یک تریبون و میکروفون گذاشته بودند. جمعیت دختر و پسر روی چمن‌ها نشسته بودند و دور تا دور هم تعدادی ایستاده بودند یکی از اساتید هم مدیریت زمان‌بندی‌ها و چک کردن کارت دانشجویی‌ها را به عهده داشت. وقتی ما رسیدیم یکی از بچه های طرف ما مشغول حرف زدن بود و می‌گفت: من حرفم اینه، الان فقط ۱۴ درصد از اون‌هایی که به رأی دادن زنده هستن. آقا ما چیزی که دو نسل قبل انتخاب کردن رو نمی خوایم، جمهوری اسلامی نمی‌خوایم؛ ما می‌خوایم همین لحظه صدای سوت و کف بلند شد ما می‌خوایم در مورد حکومت کشورمون خودمون تصمیم بگیریم. حداقل یکم متمدن باشید؛ اگه نمی‌تونید اداش رو در بیارید   کتاب زن زندگی آزادی سعی دارد به موضوع اعتراضات و شبهات پیرامون آن در قالب داستان بپردازد. 🆔جهت سفارش به آیدی مراجعه کنید: 👇👇👇👇 @Patogshohada شماره تماس +989373925623 ‌ لینک کانال ما در بله https://ble.ir/patogfanosshab لینک کانال ما در ایتا https://eitaa.com/joinchat/4128702483C3f66436fd7 غرفه ما در سایت باسلام https://basalam.com/patohgketab
هدایت شده از  کتاب سرای فانوس شب
روایتی عاشقانه در دل اغتشاشات زن زندگی آزادی قیمت ۶۸ با تخفیف ۵۶ تومان
باغ حاج علی نوشته نوید نوروزی خاطرات حاج مهدی سلحشور ناشر مرز و بوم کتاب « باغ حاج علی » زندگی و خاطرات حاج مهدی سلحشور از حضور در دفاع مقدس است.نام این کتاب یعنی«باغ حاج علی» را به یاد فرمانده قهرمان لشکر۱۰ سیدالشهداء(ع)  حاج علی فضلی، انتخاب شد درباره ی حاج مهدی سلحشور مهدی_سلحشور در آغاز جنگ تحمیلی به سن قانونی نرسیده بود و نمی‌توانست از طریق مسجد محل وارد جبهه شود. علاقه او به جبهه باعث شد به مسجد سیدالشهداء(علیه‌السلام) برود و سن خود را بیشتر اعلام کند. او بالأخره در سال ۱۳۶۵ موفق شد از طریق پایگاه مقداد تهران به کردستان برود بخشی از کتاب کانال پر از آب و برف بود و به سختی می‌توانستیم حرکت کنیم، سرما هم فشار می‌آورد. با خودم گفتم: «خدایا، کاش شهید بشم تا از این سرما نجات پیدا کنم!» از شدت سرما دست‌هایم کبود بود . حتی نمی‌توانستم گلنگدن اسلحه را بکشم. به قدری دست‌هایمان یخ زده بود که اسلحه را به زمین تکیه می‌دادیم و گلنگدن را با پا می‌کشیدیم. حتی نمی‌توانستیم اسلحه را از ضامن خارج کنیم، با سنگ روی ضامن می‌زدیم تا جابه‌جا شود. نمی‌دانستیم سرنوشتمان چه خواهد شد. ناگهان سعید طاهرخانی از بین جمع بلند شد و کنار یک جنازه رفت و آرام آن را جابه‌جا کرد. درست زیر جنازه یک گلوله آرپی‌جی بود. جنازه از کی آنجا بود؟! نمی دانستیم، اما به بدنه گلوله گل‌های خشک چسبیده بود. سعید سرنیزه‌ای در آورد و شروع کرد به تراشیدن گل‌های روی گلوله آرپی‌جی تا بتواند آن را در قبضه جا بزند.