eitaa logo
کتاب سرای فانوس شب
4.8هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
459 ویدیو
141 فایل
کتاب دوست عزیز📚 ممنون که برای خدمت انتخابمون کردی اگه سوال یا سفارش کتاب داریدروی لینک زیربزنید @Patogshohada فانوس شب یعنی کتابه که مارو ازتاریکی نجات میده اینم کانال رضایت مشتریمون eitaa.com/rezayatfanosshab شماره تماسمون 09373925623
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  کتاب سرای فانوس شب
مولف در این اثر، به اوضاع فرهنگی و اجتماعی آمریکا و صدور فساد به دیگر کشورها می پردازد. وی برخی از موارد امر به معروف و نهی از منکر در آمریکا را بیان و تصریح می‌کند در زمان های گذشته، با مصرف مشروبات الکلی، اسارت زن غربی، فرضیه تکاملی داروین و فساد، مبارزه جدی می ‌کرده است. سپس چگونگی نفوذ صهیونیسم به آمریکا و برنامه‌های آنان برای ترویج فساد و بی بند و باری را توضیح می‌دهد. این کتاب از بخش های زیر تشکیل شده است: بردگان مفت و مجانی، واکاوی وضعیت فرهنگی آمریکا و صدور فساد به دیگر کشورها، مبارزه با فساد و امر به معروف و نهی از منکر در آمریکا، مبارزه با مشروبات الکلی، گشت ارشاد در آمریکا، اسارت زن غربی، شلوارهای آویزان؛ طرح جدیدی از جهودان صهیونیست، آمار تکان دهنده سقط جنین، هالیوود و فیلم هایش و ساختر فکری ملعبه هایش، آزادی، منافق پروری، تجاوز بصری، برده و بردگی، بردگان نکوتینی، مواد مخدر، سیستم بردگی نوین و...
خاطرات شهید سلیمانی 🇮🇷 📚 کتاب « » 💠 گذری بر زندگی و رزم سردار شهید حاج قاسم سلیمانی 📝 خاطرات مردی که اشرار جنوب شرق را سربه‌راه کرد، نظامیان آمریکایی را از عراق بیرون انداخت، سوی چشم‌های مش‌غزاله پیرزن هشتاد ساله قنات ملکی شد و باباپنجعلی پایتخت را از چنگ داعش نجات داد. 🔻 خاطراتی ناب و کمتر بازنشر شده از سردار دلها را در سلیمانی عزیز ۲ بخوانید. 🔻 این کتاب ادامه‌ای جذاب بر کتاب پرفروش می‌باشد که در آذرماه ۱۴۰۱ توسط در ۲۷۲ صفحه چاپ و راهی بازار نشر شده است. 📃 💠 ایستاده بود روی تپه که یک‌باره دیدیم ماشین انتحاری داعش با سرعت دارد می‌آید سمتمان. دل‌شوره افتاد به جانم؛ می‌ترسیدم برای حاج قاسم اتفاقی بیفتد. هرکس با هرچیزی داشت، سمت ماشین نشانه می‌رفت. هرچه زدند، نخورد. ماشین داشت نزدیک و نزدیک‌تر می‌شد. قلبم تندتند می‌زد. انتحاری رسیده بود به صد متری خاکریز...
از چیزی نمی ترسیدم /زندگی‌نامه خودنوشت قاسم سلیمانی از چیزی نمی ترسیدم زندگینامه ای است که حاج قاسم با دست مجروحش نوشته است؛ شرح زندگی مردی از دل روستایی دورافتاده در کرمان که چند دوره از زندگی ساده و گیرای خودش را برایتان روایت کرده است. این داستان شکل گیری شخصیت مردی است که از چوپانی به جایگاهی رسید به بلندای وسعت آسمان ها. این کتاب که مزین به یادداشت رهبر معظم انقلاب شده است نخستین اثر چاپ شده توسط انتشارات «مکتب حاج قاسم» محسوب می‌ شود و شامل دست نوشته ‌های شخصی شهید سلیمانی از دوران کودکی و زندگی در روستای قنات ملک کرمان تا میانه‌ی مبارزات انقلابی در سال 57 است. کتاب «از چیزی نمی ترسیدم» در دو بخش نوشتار و دست‌ نوشته به چاپ رسیده است.
هدایت شده از  کتاب سرای فانوس شب
مثبت سه نویسنده سید حسین موسوی ناشر هیات امروز کتاب پیش‌ رو واقعیت‌ ها و حقایقی مهم در موضوع «جمعیت و فرزندآوری» را طرح کرده و به دنبال پاسخگویی به شبهات و سوالات این حوزه است. اگر امروز این واقعیت‌ ها را نبینیم و زندگی‌ هایمان بر همین منوال رفاه‌ طلبی و تکلیف‌ گریزی پیش برود، تبعات و هزینه‌ های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی فراوانی خواهیم داشت. این کتاب، گزیده‌ ای از سخنرانی‌ های حجت‌ الاسلام سید حسین موسوی در حرم حضرت معصومه (س) و جلسات هیأت یا مهدی (عج) واوان است، که با تنقیح و بازنگری جمعی از پژوهشگران متخصص این حوزه تهیه و تنظیم شده است 🆔جهت سفارش به آیدی مراجعه کنید: 👇👇👇👇 @Patogshohada شماره تماس +989373925623 لینک کانال ما در ایتا https://eitaa.com/joinchat/4128702483C3f66436fd7
از فرانکفورت تا رقه گفت و گو با اعضای داعش ناشر:خط مقدم نویسنده:هادی معصومی زارع معرفی این کتاب دربردارنده، بخشی از ده‌ها مصاحبه با جهادگرایان سلفی و خانواده‌های ایشان است که نویسنده برای دست‌یابی به هر یک از آن‌ها، سختی‌ها و ناملایمات زیادی را به جان خریده و کجاها که سرک نکشیده است؛ برای برخی حتی تا دم مرگ؛ تا آغوش انتحاری‌ها و قناصه‌ها؛ آن هم در کشوری که در بوق و کرنا کرده‌اند تیول ایران است. پژوهشگر، در تمامی این مصاحبه‌ها، محورهای مختلفی در حوزه‌ی مطالعات جهادگرایی سلفی و برخی تحولات جامعه‌شناختی عراق را مدنظر داشته و از طریق دیالوگ با مصاحبه‌شوندگان کوشیده است از لابه‌لای گفته‌های ایشان، برای آن‌ها پاسخی بیابد‌‌‌‌. نویسنده این اثر کوشیده است به موازات مطالعات کتابخانه‌ای و کاوش در تولیدات مکتوب‌‌، دیداری و شنیداری جهادگرایان سلفی، پا به عرصه‌ی کارزار گذارد و تلاش کند دریافتی مستقیم و دست‌اول از این جنبش‌ها به دست آورد‌‌‌‌. برای نگارنده این اثر مهم بوده بداند که زندگی فردی و تشکیلاتی یک عضو داعش چه رنگ و بویی دارد؛ آیا او از ابتدا این‌گونه بوده، یا به‌تدریج تغییر کرده، یا ناگهان؛ آیا برای باور و ایمان می‌جنگد، یا پول و قدرت، یا شور و حماسه و هیجان؟! ایشان، گاه برای ایجاد احساس هم‌دلی، چندین روز و شب را با برخی از متهمان در زندان‌های عراق زندگی کرده و با آن‌ها هم‌صحبت و هم‌سفره شده و در کنارشان سر بر بالین گذاشته است‌‌‌‌؛ گونه‌ای از مشارکت غیرمستقیم در طبقه‌ی پژوهش‌های کیفی‌‌!
قصه دلبری شهید محمدحسین محمدخانی به روایت همسر ناشر روایت فتح نویسنده محمدعلی جعفری معرفی کتاب: این کتاب مخاطب را غافلگیر خواهد کرد؛ چه آن هایی که شهید محمدخانی را می شناخته اند؛ چه آن ها که او را نمی شناختند! در واقع این کتاب روایت عاشقانه 5 سال زندگی مشترک با شهید محمدخانی است. جالب است بدانید که خود شهید محمدخانی پیش از شهادتش به همسرش گفته بوده «وقتی شهید شدم خاطراتم را در قالب «نیمه پنهان ماه» انتشارات روایت فتح چاپ کن» و به همین خاطر روی بعضی خاطرات تاکید داشته که همسرش تعریف کند و بعضی را نه.  گزیده «از تیپش خوشم نمی آمد. دانشگاه را با خط مقدم جبهه اشتباه گرفته بود. شلوار شش جیب پلنگی گشاد می پوشید با پیراهن بلند یقه گرد سه دکمه و آستین بدون مچ که می انداخت روی شلوار. در فصل سرما با اورکت سپاهی اش تابلو بود. یک کیف برزنتی کوله مانند یک وری می انداخت روی شانه اش، شبیه موقع اعزام رزمنده های زمان جنگ. وقتی راه می رفت، کفش هایش را روی زمین می کشید. ابایی هم نداشت در دانشگاه سرش را با چفیه ببندد. از وقتی پایم به بسیج دانشگاه باز شد، بیشتر می دیدمش. به دوستانم می گفتم: «این یارو انگار با ماشین زمان رفته وسط دهۀ شصت پیاده شده و همون جا مونده!» 🆔جهت سفارش به آیدی مراجعه کنید: 👇👇👇👇 @Patogshohada شماره تماس +989373925623 💠کانال پاتوق کتاب ‌ انتشار بدون ذکر لینک زیر جایز نمی باشد https://eitaa.com/joinchat/4128702483C3f66436fd7
دو امام مجاهد امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) شش گفتار از آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) در تحلیل مبارزات سیاسی حسنین (علیهما السلام) ناشر:انقلاب اسلامی تالیف:حضرت آیت الله العظمی امام سید علی خامنه ای  معرفی نوع نگاه معظّمٌ له در این شش گفتار، بسیار بدیع است و با اینکه در زمان ایراد این بیانات در سن 32 و 33 سالگی بوده اند. منابع روایی و تاریخی متعدّدی مورد استفاده ی ایشان قرار گرفته است که سخنرانی ایشان را بسیار متفاوت از سخنرانی های معمول آن زمان و حتّی حال حاضر میکند و بیشتر به جلسات علمی و درسی محقّقانه شبیه است. هم اینک این گفتارها پس از 44 سال با امید به افزایش معرفت جامعه ی اسلامی نسبت به سیره ی سیاسی ائمّه(علیهم السّلام) در اختیار عموم مردم انقلابی و متعهّد جامعه ی اسلامی قرار می گیرد. 🆔جهت سفارش به آیدی مراجعه کنید: 👇👇👇👇 @Patogshohada شماره تماس +989373925623 💠کانال پاتوق کتاب ‌ انتشار بدون ذکر لینک زیر جایز نمی باشد https://eitaa.com/joinchat/4128702483C3f66436fd
هدایت شده از  کتاب سرای فانوس شب
هادی فرز نوشته محمد رضا حداد پور جهرمی انتشارات حداد درباره ی کتاب  کتاب هادی فرز داستان پسری به نام هادی است. این پسر علی رقم تربیت در یک خانواده ی شهید ، اما راه مناسبی در پیش نگرفت و باندی تشکلیل داد. و از یک صرافی در شیراز سرقت کردند. نیروی انتظامی این باند را متلاشی کرد. همچنین هادی متواری شد.اما این پایان این داستان نبود.امام حسین ( ع ) برایش جور دیگری رقم زده بود… دیگر کتب و رمان های ایرانی … پسری که سرنوشت او را به سمت دیگری هدایت کرد.این رمان به علاقه مندان به رمان های ایرانی و داستان های مذهبی پیشنهاد میشود در بخشی از کتاب هادی فرز می خوانید هادی با صدای محکم و چشمهای پر از خون و خشم گفت : ببین ! عوضی اگه کسی پشت ماجرا ،بود دیگه لازم نبود تمام زندگی خودم و بابای علیلم و خواهر زبون بسته م رو بذارم پای هک کردن سیستم توی حرومزاده و ته وتوی همه چیت رو در بیارم! پس با کسی که الان آتشفشانه و کل زندگیش رو با اختیار خودش داده تا الان با تو چشم تو چشم باشه کل کل نکن! من چیزی برای از دست دادن ندارم. به اباالفضل کاری سرت می آرم که کسی تشخیصت نده!
هدایت شده از  کتاب سرای فانوس شب
در بخشی دیگر از کتاب هادی فرز می خوانید سال ۶۷ بود. محدثه، بعداز شهادت دو تا از پسرهایش در جبهه، باردار شد. جای زخم و غم دو تا پسری که در سالهای ۶۵ و ۶۶ غریبانه شهید شده بودندهنوز جنازه هایشان برنگشته بود، روی دل این مادر مانده بود. در ظرف کمتر از یک سال، تمام موهایش سفید شد. چون فرزندان نوجوانش که در سن سیزده سالگی شهید شده بودند تمام هست و نیست و زندگی اش بودند. تا این که خداوند مقدر کرد و حدوداً ده ماه بعد از شهادت پسر دوم، دختری به دنیا آورد.  همان روز اول اسمش را مرضیه گذاشتند.دختری در نهایت زیبایی و سپیدرویی . این قدر که زنهای همسایه می گفتند چـرا محدثه خانم اسم دختر خوشکلش را خورشید نگذاشته است. ازبس زیبا و تودل برو بود. اوس مصطفی، شوهر محدثه خانم، اوستای بنا بود. از آن اوستاهای بسیار جدی و ساکت؛ از آنها که زیادی مهربان اند، اما نمی خندند. از آنها که اگر قیافه شان را ببینید، می گویید برج زهرمار هستند، اما وقتی با آن ها هم صحبت می شوید دوست ندارید از کنارشان تکان بخورید. اوس مصطفى مشغول تعمیر و بازسازی ساختمان های اداری شیراز بود. این ساختمان ها بر اثر بمباران خراب شده بودند. به همین علت نتوانست به جبهه برود. اما با جبهه رفتن پسران نوجوانش هم مخالفت نکرد. آنها رفتند و شهید شدند. اوس مصطفی ماند و یک محدثه خانم افسرده . یک عالمه غم روی سینه اش . البته یک دختر ناز و خوشگل توی گهواره نصیبش شد. 🆔جهت سفارش به آیدی مراجعه کنید: 👇👇👇👇 @Patogshohada شماره تماس +989373925623 لینک کانال ما در ایتا https://eitaa.com/joinchat/4128702483C3f66436fd7
نسیمی از ملکوت جدیدترین اثر انتشارات شهید ابراهیم هادی با موضوع تجربه‌های نزدیک به مرگ 🖊 به قلم جمعی از نویسندگان در جریان مرور اعمال خود، چنان دچار حسرت شدم که گفتنی نیست. آنچنان فشار روحی را تحمل کردم که اگر در دنیا با چنین مشکلی مواجه می شدم، قطعا جان میدادم. آنجا فهمیدم چرا یکی از اسماء قیامت یوم الحسره است. اما یکی از حسرت های من وجود اسراف بسیار در زندگی ام بود. من فهمیدم که اسراف فقط ضایع کردن نعمت های الهی مانند خوردنی ها و آشامیدنی ها نیست، اما بدترین نوع اسراف، تلف کردن وقت و عمر بود. روزهایی از جوانی‌ام را دیدم که صبح تا شب به بطالت پای تلویزیون یا با دوستان… می گذراندم. چقدر از لحظات با ارزش عمر من اینگونه تلف شد و… بعد از این تجربه تلاش می کنم از وقتم حداکثر استفاده را بنمایم و از لحاظ معرفتی خودم را رشد بدهم. تماشای تلویزیون و شبکه های اجتماعی را به حداقل رساندم.🆔جهت سفارش به آیدی مراجعه کنید: 👇👇👇👇 @Patogshohada شماره تماس +989373925623 لینک کانال ما در ایتا https://eitaa.com/joinchat/4128702483C3f66436fd7