کتاب سرای فانوس شب
ازدواج به سبک شهدا مولف : حسین کاجی بازنویسی کتاب : مهدی قربانی ناشر کتاب : حماسه یاران سال نشر :
ازدواج به سبک شهدا
قیمت پشت جلد ۶۰۰۰ تومان
طرح تخفیفی فقط ۵۰۰۰ تومان
هدایت شده از کتاب سرای فانوس شب
#لیست_شماره_ششم
کتب وآثار شهید آوینی 👇👇
۱_آینه ی جادو(مقالات سینمایی) ۳۲۰۰۰
۲_آینه ی جادو(نقدهای سینمایی) ۴۶۰۰۰
۳_آینه ی جادو(مصاحبه ها،سخنرانی ها و مقالات سینمایی) ۳۹۰۰۰
۴_فتح خون(روایت محرم)۲۰۰۰۰
۵_حلزونهای خانه به دوش(جریان روشنفکری و انقلاب اسلامی) ۲۰۰۰۰
۶_توسعه و مبانی تمدن غرب(پیشرفت اقتصادی یا تکامل فرهنگی)
۷_انفطار صوت(گرافیک و نقاشی) ۴۰۰۰۰
۸_تماشا گه راز(مقاله،نقد و گفتگو درباره سینمای دفاع مقدس) ۱۱۵۰۰
۹_نسیم حیات(گفتار متن فیلمهای مستند) ۱۴۰۰۰
👈قیمت ها$ برحسب پشت جلد کتاب می باشد🌺
👈 درصورت ثبت سفارش و خرید تخفیف داده می شود 🎁
🚫انتشار لیست بدون ذکر لینک زیر جایز نمی باشد 🚫
https://eitaa.com/joinchat/4128702483C3f66436fd7
کتاب سرای فانوس شب
#لیست_شماره_ششم کتب وآثار شهید آوینی 👇👇 ۱_آینه ی جادو(مقالات سینمایی) ۳۲۰۰۰ ۲_آینه ی جادو(نقدهای سی
کتاب های شهید اوینی با طرح تخفیفی به فروش می رسد
ParcelReceiptDense.pdf
41.5K
ارسالی های ۱۱ تیر
باقری
ایمانی
رستمی
پیمانی
دیانی
صابری
زارعی فرد
1593954173182_ParcelReceiptDense.pdf
39.9K
ارسالی های یکشنبه ۱۵ تیر پیشتاز
خراسانی
مشرقی
ParcelReceiptDense.pdf
45.5K
ارسالی های یکشنبه ۱۵ تیر سفارشی
کاظمی پور
نوری
رنجبران
دادجو
محسن بیگی
دادبود
قالیباف
سلیمانیان
نادری
موسوی زاده
رستمی
هدایت شده از کتاب سرای فانوس شب
آخرین نماز در حلب
خاطرات شهید مدافع حرم عباس دانشگر به روایت پدر
ناشر : شهید کاظمی
نویسنده : مومن دانشگر
سال نشر : 1399
تعداد صفحات : 176
#قیمت22000_ تومان
معرفی کتاب
عباس متولد اردیبهشت ماه سال 1372 از شهرستان سمنان است. حضور او در پایگاه و بسیج باعث شد که رفتار و گفتارش با اخلاق اسلامی آراسته شود. رابطه ای صمیمی و عاطفی با دوستانش پیدا می کرد. در سال 1390 کنکور سراسری شرکت کرد و با رتبه ی عالی در دانشگاه سمنان و در رشته مهندسی کامپیوتر (نرم افزار) قبول شد؛ اما به خاطر دور اندیشی و البته علاقه ای که به سپاه پاسداران داشت، در آزمون دانشگاه امام حسین علیه السلام هم شرکت کرد و قبول شد. دوم اردیبهشت سال 1395 به جبهه مقاومت در سوریه پیوست و سرانجام در بیستم خرداد در روستای هویز حومه جنوبی شهر حلب سوریه با موشک تاو آمریکایی به شهادت رسید.
🆔جهت سفارش
به آیدی مراجعه کنید:
👇👇👇👇
@Patogshohada
شماره تماس
+989373925623
💠کانال پاتوق کتاب
انتشار بدون ذکر لینک زیر جایز نمی باشد
https://eitaa.com/joinchat/4128702483C3f66436fd7
هدایت شده از کتاب سرای فانوس شب
دخیل عشق
مولف : مریم بصیری
ناشر کتاب : کتاب جمکران
سال نشر : 1396
تعداد صفحات : 358
معرفی کتاب دخیل عشق
«دخیل عشق» رمانی زیبا و خواندنی از مریم بصیری (-۱۳۴۸) است که داستان دخیل بستن زنی به نام صبوره در کنار ضریح حضرت امام رضا (ع) برای ازدواج با یکی از یادگاران دفاع مقدس را روایت میکند.
صبوره پرستاری است که دل در گروی مهر جانبازی به نام رضا دارد اما حجب و حیا مانع از بیان عشقش میشود و درنهایت دست تقدیر رضا را با خود میبرد. صبوره تنها میماند اما کمی بعد سر و کله یک خواستگار پیدا میشود و...
مریم بصیری در «دخیل عشق» به موضوعاتی که ناشی از افروخته شدن آتش جنگ است، پرداخته است. مجرد ماندن دختران، صدمات جسمی و روحی جوانان که ناشی از جنگ است، شیمیایی شدن جانبازان که با گذشت بیش از ۲۰ سال از جنگ از آن بیاطلاعند و ... از جمله مسائلی هستند که در این رمان مطرح میشوند.
بریدهای از کتاب را میخوانید:
- همیشه فکر میکنم من عاشقترم یا تو؟ معلومه من عاشقترم. من دلبستن رو خوب بلدم رضا، اما دلکندن رو نه.
صدای دختر انگار از جایی دور میآید. گوشهای رضا هنوز از موج انفجار سوت میکشد؛ همان انفجاری که پرتش کرده بود طرف میدان مین و سیمهایخاردار. نمیتواند از جایش تکان بخورد و فقط دست چپش به کمک دست راستش میآید.
- صدای من رو میشنوی رضا؟
- از من دل بکن حوری! من دیگه نمیتونم بمونم.
حوریه سینهخیز خودش را از روی خاکریزی بالا میکشد و نگاهش را به رضا میدوزد. رضا در میان سیمهایخاردار گیر افتاده است. دختر دست میاندازد بهطرف سیمهایخاردار. خون از میان انگشت
کتاب سرای فانوس شب
دخیل عشق مولف : مریم بصیری ناشر کتاب : کتاب جمکران سال نشر : 1396 تعداد صفحات : 358 معرفی کتاب د
دخیل عشق
قیمت 35000 تومون
قیمت پویشی به مناسبت طرحی تخفیفی ولادتی 10000تومان
هدایت شده از کتاب سرای فانوس شب
"تنها، زیر باران"
روایت هایی خواندنی و متفاوت از زندگی شهید مهدی زین الدین🌹
#انتشارات_حماسه_یاران
قطع: رقعی، 312 صفحه
قیمت: 20000 تومان
برشی از کتاب:
🌹🌹🌹
والسلام علیکم را گفته و نگفته، صدای صلوات
دشت را پر کرد. در یک چشمبههمزدن،
دورش شلوغ شد؛ شلوغ و شلوغتر. از دور، هرچه چشم چرخاندم
نتوانستم ببینمش. داشتم نگران میشدم که دیدم روی شانه بلندش کردند،
بردندش توی دل جمعیت. همانهایی که یکصدا ساز
رفتن میزدند، حالا یکصدا شعار میدادند:
فرماندهی آزاده،
آمادهایم آماده. فرماندهی
آزاده، آمادهایم آماده...
از آن روز، دو ماه گذشت تا اولین نیروها
رفتند مرخصی.
🆔جهت سفارش
به آیدی مراجعه کنید:
👇👇👇👇
@Patogshohada
شماره تماس
+989373925623
💠کانال پاتوق کتاب
https://eitaa.com/patogfanosshab