😍✨گلدونه خانوم #دوباره_موجود_شد ابعاد تقریبا 23 در 25 🔅این مدل قیمتش 148 تومان هست طرح هاش همین هاست هم به صورت کیف دستی و هم دوشی قابل استفاده هستن😇 برای ثبت سفارش 👇🏻 @rahil125

ارسالی شما دوستان خوب روشنا ❤😍 مبارک و مبارک و مبارک باشه | رضایت شما هدف اصلی ماست |

#تازه_ها قاب چوبی عشق جانم ❤ الله جل جلاله و عظم شانه کار دست چاپ دستی جنس قاب چوب درجه یک ۹۸ت 📱برای ثبت سفارش 👇 @rahil125

جا مدادی های زیبامون ❤ ▫️دو مدل ▫️چرم مصنوعی ▫️کار دست ۴۵ ت زیپ دار ۴۸ ت دکمه ای کش دار 📱برای ثبت سفارش و دیدن تمام طرح ها👇 @rahil125

📚اسم تو مصطفی ست ... در کتاب اسم تو مصطفاست، زندگی‌نامه داستانی شهید مصطفی صدرزاده را به روایت همسرش، سمیه ابراهیم‌پور و قلم راضیه تجار می‌خوانید 📌راضیه تجار با قلم شیوا و زیبای خود داستان زندگی این شهید بزرگوار را از زبان همسرش نوشته است. از زمانی که مصطفی و سمیه که یکی زاده شمال و دیگری زاده جنوب بود باهم در تهران آشنا شدند و پیمان عشق بستند تا زمانی که روح یکی آنقدر بزرگ شد تا دیگر در پوست خودش نگنجید و به معراج رفت. ۷۵ ت 📱برای ثبت سفارش 👇 @rahil125

این کتاب رو چند مدت پیش خوندم ، واقعا عالی بودش داستان زندگی شهید به زبان همسرش خیلی زیبا روایت شده بود ، جوری روایت شده بود که خیلی وقت ها حضور شهید رو احساس میکردم و انگار که خود شهید داشت باهام صحبت میکرد #کتاب_خوب #خوندم

یه قاچ خوشمزه از کتاب 👇 📖 اینجا بر لبهٔ سنگ سرد نشسته‌ام و زیر چادر، تیک‌تیک می‌لرزم. آن گل آفتابی که در چشمان تو افتاده، یک ذره هم گرما به تن من نمی‌بخشد. انگار با موذی‌گری می‌خواهد دو خط ابروی تو را به هم نزدیک‌تر کند و دل مرا بیشتر بلرزاند. می‌دانی که همیشه در برابر اخمت پای دلم لرزیده. تا اینجا پای پیاده آمدم. از خانه‌مان تا بهشت رضوان شهریار ده دقیقه راه است، اما برای همین مسافت کوتاه هم رو به باد ایستادم و داد زدم: «آقامصطفی!» نه یک بار که سه بار. دیدم که از میان باد آمدی، با چشم‌هایی سرخ و موهایی آشفته. با همان پیراهنی که جای‌جایش لکه‌های خون بود و شلوار سبز لجنی شش‌جیبه. آمدی و گفتی: «جانم سمیه!» گفتم: «مگه نه اینکه هروقت می‌خواستم جایی برم، همراهی‌م می‌کردی؟ حالا می‌خوام بیام سر مزارت، با من بیا!» شانه‌به‌شانه‌ام آمدی. به مامان که گفتم فاطمه و محمدعلی پیش شما باشند تا برم بهشت رضوان و برگردم، با نگرانی پرسید: «تنها؟!» ـ چرا فکر می‌کنی تنها؟ ـ پس با کی؟ ـ آقامصطفی! پلک چپش پرید: «بسم الله الرحمن الرحیم.» چشم‌هایش پر از اشک شد. زیر لب دعایی خواند و به‌سمتم فوت کرد. لابد خیال کرد مُخَم تاب برداشته...

آینه های حجاب 😊 جنس چوب و طرح حجاب چاپ شده روی آینه ۲۲ت 📱برای ثبت سفارش و دیدن بقیه طرح ها 👇 @rahil125

برا دیدن محصولات کودکانه و نوجوانانه ی روشنا بیاین اینجا 👇 #روشنک_جان کانال کتاب کودک و نوجوان 👇 https://eitaa.com/joinchat/1049624758C85b1c7abee

#مهارت_های_تربیت_روشنا 🌸🌱داشتن الگو در هر کاری فطری ست . پس به کسی نمیتوان گفت الگو نداشته باش بلکه باید او را در الگو گیری صحیح جهت داد . قرآن هم برای مردم الگو معرفی میکند :" لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه " 📌اگر انسان در هر کاری یک الگوی درست داشته باشد، کارها را راحت تر و سریع تر به نتیجه می‌رساند، پس بچه ها رو برای به دست آوردن الگو گیری صحیح کمک کنیم . #الگو #نوجوان #موفقیت #دین #حجاب