🔹ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی نیازمند فرهنگ‌سازی در جامعه است. مطالعه و گرایش به سوی کتاب باید به زندگی شبانه‌روزی نوجوانان و جوانان ما افزوده و در برنامه زندگی آن‌ها گنجانده شود.   🔹همانگونه که امروزه تماشای تلویزیون و گشت و گذار در فضای مجازی، جایگاهی در زندگی افراد به‌ویژه نسل جوان و نوجوان پیدا کرده، فرهنگ مطالعه هم باید این‌گونه باشد که این امر نیازمند فرهنگ‌سازی و آموزش است.   🔹مطالعه کتاب موضوعی تفننی نبوده و در حال حاضر تمامی متفکران، صاحبنظران و مسئولان فرهنگی کشورمان اذعان دارند جایگاه کتاب و کتابخوانی مطلوب نیست. 🔹ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی نیازمند فرهنگ‌سازی است و این موضوع باید از مدارس و نظام آموزش و پرورش آغاز شود و معلمان هم باید به‌صورت مستمر سیر مطالعاتی و فرهنگ کتابخوانی را برای نوجوانان نهادینه کنند. 🔹 با توجه به جذابیتی که در ادبیات وجود دارد، اگر نهادینه کردن فرهنگ کتابخوانی از این مقوله آغاز شود، تأثیر فراوانی به همراه خواهد داشت. بر همین اساس علاقه و عادت به مطالعه را باید در ابتدای امر ایجاد کرد. 🔹به لحاظ محتوایی نیز باید نوجوانان را با سیرهای مطالعاتی متنوع و مفاهیمی که مورد نیاز در حوزه‌های مختلف ازجمله تاریخ و معارف آشنا و این روند را افزایش داد. 📚@ketabe_khoub

🍃( خدا رحمت کند کسی که بچه هایش را در خوب بودن و دین دار شدن کمک کند.) این قدر بی خیال نباشید، این قدر بچه هایتان را فقط دنبال پول نفرستید. دائما به بچه اش می گوید برو کاری پیدا کن و برای خانه پول بیاور! خب اگر این رفت جایی کار پیدا کرد که دینش را از دست داد برای تو مهم نیست؟! 🍃در روایتی هست که:( ای وای بر پدرانِ بچه های دورانِ آخرالزمان!) خودش می آید صف اول نماز جماعت و هیئت و مسجد، اما ذره از اهمیت نمی دهد که بچه اش وقت نماز کجاست؟ 📚کلاس اخلاق مجموعه گفتارهای اخلاقی آیت الله مجتهدی تهرانی 📗@ketabe_khoub

📔📔📔📔 https://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=51333

📚نام کتاب: شکار هیولا 🖋نویسنده: محمد سرشار 📑انتشارات: معارف 📖توضیحات: کتاب شکار هیولا نوشته محمد سرشار است. رمان نوجوان شکار هیولا داستان مهم‌ترین و پیشرفته‌ترین پهپاد آمریکایی با نام آر کیو ۱۷۰ با اسم مستعار هیولا است؛ از زمانی که تولید شد تا زمانی که به خاطر مأموریتی سرّی وارد ایران و توسط نیروهای ایرانی شکار شد. در این داستان، خود آر کیو ۱۷۰ از زبان خودش این ماجرا را برای نوجوانان تعریف می‌کند. 📗📘📙 @ketabe_khoob

⛩مراقبه هم به‌نوبۀ خود مبتنی است بر حضور و تشرف. حضور با دوری از شلوغی‌ها و کثرات و روزمرگی‌ها به دست می‌آید و تشرف، وارد شدن تدریجی و مرحله‌به‌مرحله و صعود و بار یافتن به بارگاه حقیقت است. ⛩ حالا این دو مفهوم را بگذارید در کنار ابتذالی که دامن دین و دین‌داری را گرفته و دستورالعمل‌های مضحکی که می‌خواهد بشر بی‌حوصلۀ امروز را ظرف چند ساعت و با مصرف مواد و بخورات و دست‌کاری در ساختار ذهن به عالم ملکوت برساند. ⛩دنیای مبتذل امروز امکان تشرف به حقایق متعالی و زیبا را از انسان می‌گیرد و هیچ‌چیزِ درخورِ دیگری هم ندارد که جایگرین کند. در این میان به سرعت‌زدگی و عجله که ویژگی دوران ماست، بیشتر بدبینم. تشرف با تأنی و آرامش و خلوت نسبت دارد و از عجله و سرعت فراری است. ⛩گفته بودم که با، سرعت مشکل دارم! سرعت که زیاد می‌شود، اشیای نزدیک تار و مبهم می‌شوند، تا جایی که امکان دیدن آنها از بین می‌رود. چاره‌ای نیست، برای دیدن دقایق و ظرایف عالم باید آرام و آهسته راه برویم؛ وگرنه حقیقت را ندیده جا می‌گذاریم و زیبایی‌ها زیر پایمان له می‌شوند. 🀄️کاهن معبد جینجا ✍وحید_یامین_پور 🈲@ketabe_khoub

🍀🌺🌺☘🌺🌺☘🌺🌺☘ با منِ دردآشنا، ناآشنایی بیش از این؟ ای وفادار رقیبان، بی وفایی بیش از این؟   گرم احساس منی، سرگرم یاد دیگران من کجا از وصل خشنودم، جدایی بیش از این؟   موجی و بر تکه سنگی خرد، سیلی می زنی با به خاک افتادگان، زورآزمایی بیش از این؟   زاهد دلسنگ را از گوشه ی محراب خود ساکن میخانه کردی، دلربایی بیش از این؟   پیش از این زنجیر صدها غم به پایم بسته بود حال، تنها بنده ی عشقم، رهایی بیش از این؟ ☘🌺🌺☘🌺🌺☘🌺🌺☘ 🍃@ketabe_khoub

بچه ها مچکریم❤️ #جام_جهانی

❌راز تنهایی با صد هزار مردم تنهایی بی صد هزار مردم تنهایی... ☘@ketabe_khoub

🍃 این قافلهٔ عمر عجب می‌گذرد دریاب دمی که با طرب می‌گذرد ساقی غم فردای حریفان چه خوری پیش آر پیاله را که شب می‌گذرد 🍃 #خیام @ketabe_khoub

📚نام کتاب: حقیقت سمیر 🖋نویسنده: یعقوب توکلی 📑انتشارات: سوره مهر 📓تعداد صفحات: ۵۴۱ 📖توضیحات: سمیر قنطار را می شناسید؟ قدیمی‌ترین زندانی اهل لبنان را می گویم. کسی که، آخرین سالهای دهه۱۹۷۰، طی یک عملیات ضد صهیونیستی اسیر سلول‌های مخوف اسرائیل شد و تا سال ۲۰۰۸، شاهد اتفاقات عجیب و حیرت‌آور آن مکان رعب‌انگیز بوده است.  این اثر را به قلم یعقوب توکلی بخوانید، اگر از جلوه‌های صبر و تاب‌آوری، و تشکیل گروه مقاومت در داخل زندان ها بی‌خبر هستید، آنگاه با سمیر پانزده ساله، به دالانهای محصور قدم بگذارید و جنایات رژیم‌ اشغالگر را، در سرگذشت دو کشور تاریخ‌ساز محور مقاومت، لبنان و فلسطین، بررسی کنید تا هیمنه پوشالی متجاوزان جهان، با شکست‌های مفتضحانه در این روایت، در نگاهتان فروریزد. 📗📘📙 @ketabe_khoub

⁉️این که بر آستانه وجود من نشسته و بر نمی خیزد، کیست؟ همو که خیره مانده و پلک نمی زند، نه می خوابد و نه هشیار است، نه قد می کشد و نه آب می رود. فقط گاهی می خروشد و مرا در خروش خود فرا می گیرد و پهلو به پهلو می کند. انگار که من یکی از چند نفر اصحاب کهفم که در غار فراموشی به خواب رفته ام و حالا کسی مامور است مرا بغلتاند تا پوسیده نشوم. این که بر آستانه خانه من نشسته، افسوس و حسرت گذشته است یا اضطراب آینده؟ امام می گوید:«هر چه هست، ابتلاء توست و تو نمی توانی و نخواهی توانست از ابتلاء رها شوی، نه تو و نه هیچ کس دیگر. ابتلاء قوت غالب بشر است و هر کس از این قوت بی بهره شود، از آدمی می میرد و به حیوان سر می زند. بلای خود را در آغوش بگیر و بفشار، آن گونه که با آن در هم بیامیزی. او از آنِ توست و تو از آنِ او. و این مقام رضاست.» #ارتداد 📘@ketabe_khoub

📚نام کتاب: کریم آل عبا 🖋نویسنده: محسن نعماء 📑انتشارات: کتاب جمکران 📖توضیحات: کتاب کریم آل عبا در نظر دارد قطره ای از دریای معنویت امام حسن مجتبی(علیه السلام) را به تصویر کشاند. این کتاب برای گروه سنی نوجوان نوشته شده است. 📗📘📙 @ketabe_khoob

وطن، عشق است، نَفسِ عشق، ذاتِ عشق، بلورِ عشق. بیاموز که عاشق شوی، خواهرِ خوبِ من، برادرِ خوبِ من، فرزندِ خوبِ من! و مگذار که اجانب و پرستندگانِ اجانب و مُزدبگیرانِ اجانب و ابلهانِ بی وطن، از قلبت، این عشق را برانند.... وطن، یک بوته، فقط یک بوته گُلِ چارفصل است که به صد رنگ و با صد عطر، گل می‌دهد اما یک بوته، فقط یک بوته است نه بیشتر، و تو اگر عاشقانه به گِردش بگردی، تازه حس می کنی که یک بوته است نه هزار، و یک ریشه دارد نه هزار.... #نادرابراهیمی #نادر_دوست_داشتنی_ما #بر_جاده‌های_آبی_سرخ #وطن #وطن_پرست ❤️@ketabe_khoub

حواس پرتی ها می توانند حتی به صمیمانه ترین روابطمان پایان دهند، تاوان دسترسی داشتن به همه در سراسر جهان این است که شاید دیگر نزد کسی که درست کنارمان نشسته است با تمام وجود حضور نداشته باشیم. این بخشی از کتابِ مدیریت توجه( راهکارهایی برای افزایش تمرکز و به دست گرفتن کنترل زندگی است). این کتاب رو امسال به سفارش یکی از دوستان از نمایشگاه کتاب خریدم و به تازگی فرصت پیدا کردم بخونمش. کتاب کاربردی خوبی بود. من معمولا با کتابهای کاربردی مشکل دارم. مثل (چگونه پولدار شویم؟) (با این ۱۰ روش جوان بمانید) (با این ۱۰۰ روش خوشبخت شوید) یا (در عرض سه سوت موفق شوید؟) بی خیال بابا!😄 ولی این کتاب، کتاب خوبیه. اگر مثل من حواس پرتید، توصیه میکنم این کتاب رو بخونید. با خوندن این کتاب فهمیدم که خیلی حواس پرت و کم حافظه شدم ( مثلا قبلش نمیدونستم😁) یک نکته ای که هست اینه که کتاب های کاربردی خوب، تاکید میکنم کتابهای کاربردی خوب نیاز به سلوک داره. حین مطالعه کتاب آدم هیجان زده و ذوق زده میشه و با خودش عهد می بنده که حتما کارهایی که تو کتاب نوشته شده رو انجام بده اما موقع عمل... آخ! آخ! آخ! مَرده و عملش... باید ببینم چه میکنم و چی کاره ام! دعا کنید موفق بشم از پس خودم و گوشی و کارهای عملیِ کتاب بر بیام. کتاب برای نشر آریانا قلم هست. اگر دوست دارید تهیه اش کنید. منم برم جلوی آینه به خودم تلقین کنم که 👈 تو می تونی 😊 💠@ketabe_khoub

🍃@ketabe_khoub

📌 موفقیت، در معنایی اخلاقی، یعنی با دیگران طوری رفتار کنی که غایت فی نفسه باشند، و نه فقط وسایلی در جهت رسیدن به خواسته هایت. ✍سوند برینکمن 📚ایستگاه ها @ketabe_khoub

قلبی مشغول مولاست، که هم دنیا دارد و هم آخرت و هم خدا یعنی قلبی که نه تنها برای دنیا دغدغه ندارد، بلکه برای بهشت و جهنم هم دغدغه ای ندارد، فقط دغدغه اش رضایت خداست. فقط کار را برای خدا انجام می دهد. اصلا کاری ندارد که مزد می دهند یا نه. چنین کسی هم دنیا نصیبش می شود، هم آخرت جایگاه خوبی دارد و هم خدا هوایش را دارد. #آیت_الله_مجتهدی_تهرانی #کلاس_اخلاق 🌴@ketabe_khoub

📚نام کتاب: رژیسور 🖋نویسنده: سعید تشکری 📑انتشارات: سوره مهر 📓تعداد صفحات: ۷۰۴ 📖توضیحات: «رژیسور» داستانِ شهری است که در آن شروران آتش می‌افروزند، بیگانگان غارت می‌کنند و روشنفکران در کنار مردم ذبح می‌شوند. این داستان در مشهد روایت می‌شود، اما تعمیم‌پذیر به همه ایران هست. 🍃 برگی از کتاب گلشا بلند بالا نبود . اما کوتاه هم نبود. تمام صورتش در همان نگاه اول نشان می داد از تیره روس ها نیست. ایرانیان را خوب می شناخت. موهای مشکی . چشم های درشت و عسلی . اما به دو زبان فارسی و روسی خوب حرف می زد ؛ نه به ادا دقیق و به جا . نماز هم می خواند. خوب نگاهش کرده بود . روسی خان نخواسته بود مثل برادر دیگرش از راه باکو به ایران برود. مقصد برادرش تهران و گراند هتل بود. ایستاده بود و به دیوار کاه گلی بنای غزل آهو نگاه می کرد تا عکس انداختن گلشا را از آن دیوار ببیند. 📗📘📙 @ketabe_khoub