کتاب خوب📚
#معرفی_کتاب 📚
کتاب سول مولتان نوشتهی زینب عرفانیان، به روایت زندگی پرفراز و نشیب شهید سید محمدعلی رحیمی میپردازد، مرد شریف و بزرگواری که بیشتر عمر خود را صرف ترویج ارزشهای انقلاب اسلامی کرده و در این راه به مقام شهادت نائل گردیده است.
کتاب رسول مولتان به روایت زندگی شهید سید محمدعلی رحیمی، از زبان همسرش میپردازد. روایتی جذاب و ماندگار از دورانی که در غربت، زیر تیغ وهابیت سپری میکرد اما میدان را برای دشمن خالی نکرد تا سخنان ارزشمند امام (ره) زمین نماند و صدای انقلاب اسلامی به گوش همگان برسد. برای او عرصهی فرهنگ، میدان جنگ و مبارزهاش و قلمش سلاحش شد. این اثر تنها بخشی از جهاد و شرافتش است که در هفت فصل گردآوری شده است.
پایان زندگینامه و شهادت این مرد فرهیخته، نقطهی اوج زندگی اوست. در این کتاب ، فصل مربوط به شهادت، فاجعهی ترور و صحنههای سرخ حملهی تروریستی سپاه صحابه به ساختمان رایزنی فرهنگی ایران، در مولتان پاکستان را به تصویر میکشد که بسیار تاثیرگذار است.
روایت جذاب و شیرین این کتاب از زبان همسر شهید، خانم مریم قاسمی زهد شرح داده میشود و به حق ایشان از امانتی که از شهید شریف در دل و جانشان داشتند به خوبی دفاع و به درستی روایت کردند. این کتاب از آشنایی شهید با همسرش و سپس ازدواج و کار فرهنگی در ایران، هندوستان، افغانستان و مولتان پاکستان سخن میگوید و روابط مذهبی و دینی حاکم بر زندگی 18 ساله این زوج را که انعکاس یک نوع سبک زندگی اسلامی است را شرح میدهد تا تمامی افراد علاقمند به آشنا شدن با الگوهای زندگی قرآنی و معنوی با آن آشنا شوند. در واقع، دختران و پسران ایرانی باید با شنیدن این کتاب با داشتهها و سرمایههای معنوی ایران اسلامی و انقلاب اسلامی آشنا شوند.
کتاب رسول مولتان، بیشتر مظلومیتها و محرومیتهای شیعیان در خارج از ایران را به نمایش میگذارد. رحیمی شهیدی است که تمام طول عمر خود را در کشورهای گوناگونی صرف رواج ارزشهای انقلاب اسلامی کرده، او با منش و سخنان باارزش خود بر وحدت و نزدیکی بین تمام مذاهب اسلام تاکید نموده است.
سید محمدعلی رحیمی را بیشتر بشناسیم:
شهید سید محمدعلی رحیمی در سال 1336 در شهر اهواز چشم به جهان گشود. در همان دوران کودکی به خاطر شغل پدرش به تهران مهاجرت کرد. بعد از پیروزی انقلاب در مراکزی همچون کمیته انقلاب اسلامی، کانون بعثت، وزارت ارشاد و سپاه به فعالیت پرداخت و سرانجام در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به عنوان کارمند رسمی کار خود را شروع کرد. او از نوجوانی فعالیتهای فرهنگی - انقلابی انجام میداد.
شهید رحیمی در طی فعالیت خود در سازمان، ماموریتهای مختلفی به کشورهای گوناگونی داشت. آخرین مأموریت او در سال 1374 به کشور پاکستان به عنوان رایزن فرهنگی و سرپرست خانه فرهنگ ایران بود که بعد از گذشت هجده ماه از مأموریت، در دفتر کارش به دست گروهک وهابی به نام جهنگوی به درجه رفیع شهادت نائل شد.
در قسمتی از کتاب رسول مولتان میخوانیم:
«یادم نیست چند بار مسیر بین دفتر علی و راهرو را رفتیم و بدنهای خونی را دیدیم و برگشتیم. میآمدم خانه و با خودم فکر میکردم صحنههایی که دیدم، واقعیت ندارد. برمیگشتم تا دوباره ببینم و مطمئن شوم. طفلک مهدی هم پا به پای من میآمد. حیران و سرگردان، پای برهنه روی خونها، بین بدنهای بیجان راه میرفتیم و برمیگشتیم خانه...»
ناشر این کتاب؛ انتشارات #سوره_مهر میباشد؛این کتاب در ۲۱۵ صفحه به چاپ رسیده است.
#کتاب #کتاب_خوب #رسول_مولتان
@ketab__khoub
کتاب خوب📚
#معرفی_کتاب 📚
نام کتاب: کوچه نقاش ها
نویسنده:راحله صبوری
موضوع خاطرات سیدابوالفضل کاظمی
کتاب کوچه نقاشها حاصل سه ماه مصاحبه راحله صبوری با سیدابوالفضل کاظمی است. کاظمی فرمانده گردان بسیجی لشگر 27 محمد رسول الله (ص) بوده وی در طول جنگ در چندین عملیات به صورت نیروی آزاد شرکت داشته و در عملیات کربلای 5 و 8 فرمانده گردان عملیاتی میثم بوده است. ایشان بارها در عملیات مختلف آماج تیر و ترکش دشمن قرار گرفته و دچار محرومیتهای سخت و جان فرسا شده است.
ابوالفضل کاظمی متولد کوچه نقاشها در محله گارد ماشین دودی بین خیابان صفاری و خیابان خراسان است به دلیل علاقهاش به این محله و کوچه نام کتاب را کوچه نقاشها گذاشته است.
خاطرات ایشان از آن جهت سزاوار تأمل و توجه است که فرمانده گردان هم با فضای قرارگاهی و ردههای بالای فرماندهی جنگ و هم با فضای درون گروهی نیروهای رزمنده و خط شکن ارتباطی تنگاتنگ دارد و بازنمایی حضور وی در این دو فضای پیچیده جذابیت خاصی به کتاب بخشیده است.در بخشی از کتاب کوچه نقاشها میخوانیم:
دوازدهساله بودم که به دبیرستان جهان رفتم. صبحها درس میخواندم و بعدازظهرها در قهوهخانهٔ دایی سیدعلی کار میکردم. تازه الفبای لاتی را یاد گرفته بودم و برای زندگیام تصمیم میگرفتم. قهوهخانهٔ دایی سیدعلی، سرِ خیابان گارد ماشین دودی بود و صفای لبِ خط را داشت. یک باغچهٔ نسبتاً کوچک بود که چند تخت در اندرون و بیرونش در فضای باز گذاشته بودند.
روزی یک تومن مزد میگرفتم. سوگلی بودم و کارهای سخت انجام نمیدادم. دایی دو تا قهوهچی داشت که بیشتر کارها، روی دوش آنها بود. دایی هم فقط پشت دخل مینشست و مایه میگرفت.
دم ظهر، چند طایفه، مشتری قهوهخانه بودند. لاتها و جاهلها و دستمالبهدستها، کلاهمخملیها و مشتیها و عبابهدوشها میآمدند برای گپ و صحبت و چای قندپهلو؛ فقیر و پولدار؛ هر کس از هر جا خصوصاً آنها که از غرغر زن و بچه کلافه و خسته بودند، به قهوهخانهٔ دایی پناه میآوردند تا نفسی بگیرند.آن زمان، چای کلکته و لاهیجان مرسوم بود. قهوهچی، بیست تا استکام کمرباریک چای را با خبرگی و مهارت از سر آرنج تا روی مچ و کف دست قطاری میچید و بعد بین مشتریها پخش میکرد؛ استکامی ده شاهی.
#رمان #کتاب_خوب #سوره_مهر #کتابخوانی #نویسنده #کتاب
@ketabeh__khoub
کتاب خوب📚
#معرفی_کتاب📚
نام کتاب:#دیلماج
نویسنده:محمدرضاشاه آبادی
موضوع: #رمان #تاریخی
میرزا یوسفخان مستوفی مشهور به دیلماج در تاریخ چهرهی ناشناخته و رازآلودی است. عدهای تحسین و تمجیدش كردهاند: از آن دسته دلباختگان وطن بود كه در راه حصول آزادی و پیشرفت مدنیت ایران سر از پا نمیشناخت و عدهای خوار و خفیفش داشتهاند: «خیانتی نبود كه نكرد و رذالتی نبود كه بروز نداد.» اما این چهرهی پیچیده، در زندگینامهی خود نوشتهاش بسیار بسیط و ساده است: «لكهای بودم در آیینهی وجود. بهجا خواهم ماند یا نه، خود نمیدانم. اگر بمانم از این پس هر كه به قصد دیدار خود در این آیینه نظر كند، یوسف دیلماج را خواهد دید.» حمیدرضا شاهآبادی در رمان خود، دیلماج، شخصیتها و حوادثی آفریده است كه همه نام و رنگی از تاریخ و واقعیت دارند اما هیچیك واقعی نیستند. از ویژگی های خوب این کتاب،طراحی زبان رمان است؛زبان اثر نه نثر سخت خوان منشیانه مستوفیان دبارناصری است و نه نثرمعیار یا رسمی امروزی؛بااین حال فاصله تارخی ۱۳۰۳تامروز رابه خوبی نشان میدهد. به دلیل غلبهی روایت تاریخی بر روایت داستانی، پیرنگ دچار مشکل است. جزئیاتی در رمان مطرح شده، اما تبدیل به داستان نشده است. گرهافکنیهای رمان، جملگی مانند پایانبندی بیسرانجام است. گرهی کور نیست، بلکه مهمل است و روی بند روایت داستان زده نشده است. به همین دلیل جزئیات بدون استفادهی فراوانی باقی مانده که پس از اتمام خواندن رمان، تبدیل به سؤالات بیپاسخ میشوند. از فراماسونری در حد یک ادعا نام بردهشده، اما نویسنده از حدود تاریخی محدود طرح شده در تاریخ فراتر نرفته است. اصلاً مشخص نیست که فراماسون بودن یا نبودن دیلماج یا حتی میرزاملکم چه نقشی در پیشرفت داستان دارد؟
بااین همه خواندن این رمان تاریخی خالی از لطف نیست؛امیدواریم که از خواندن این کتاب که توسط #نشر #افق در ۱۴۴صفحه به چاپ رسیده،لذت ببرید.
#کتاب_خوب #کتابخوانی #نویسنده #نویسنده_ایرانی #کتاب #افق #ناشر #ناشر
#رمان #تاریخی #دربار
در اینستاگرام همراه ما باشید.😊
@ketabe__khoub
کتاب خوب📚
#معرفی_کتاب
نام کتاب:رهایی از تکبر
نویسنده: علیرضا پناهیان
شاید یکی از مهمترین دلایل پنهان ماندن تکبّر، عدم آگاهی از مظاهر تکبّر باشد. خیلیها چون با نشانههای تکبّر آشنا نیستند، نه این صفت را در خود مییابند و نه در دیگران.البته بعضی وقتها ممکن است یکی از مظاهر تکبّر و یا مشابه آن را در کسی ببینیم، ولی واقعاً تکبّری در آن فرد وجود نداشته باشد، بلکه در اثر عوامل دیگری مثل سادهلوحی این وضعیت پدید آمده باشد، که در این صورت باید مواظب باشیم او را متهم به تکبّر نکنیم.
چه کسی تکبّر پنهان دارد؟ کسی که علائم تکبّر را در رفتار خود دارد، ولی وجود تکبّر را انکار میکند. به همین دلیل باید به بحث «آثار تکبّر» خیلی دقت کرد. وجود «نشانههای» تکبّر خیلی مهمتر از «احساس» تکبّر است. چون انسان میتواند خود را فریب بدهد و تکبّر خود را احساس نکند.در قرآن کریم خداوند متعال در آیات متعددی به بیان نشانههای رفتاری متکبّرین میپردازد، این اصرار قرآن در بیان نشانهها امری قابل تأمل است. کتاب "رهایی از تکبر پنهان" توسط انتشارات بیان معنوی درسال 1391 روانه بازار نشر شد. حجت الاسلام پناهیان پیشتر در مصاحبهای اینگونه به این سبک جدید اشاره کرده بود: «در این اثر تمامی بندهای ارایه شده کتاب با وجود استقلال معنا، با یکدیگر پیوندی دارند که نشان از نوعی خلاصهگویی دارد. در نگارش این کتاب تصمیم داشتم با تجربه کردن این شیوه از خلاصهنویسی، تاثیر القای معانی به مخاطبان را ارزیابی کنم تا از نتایج آن در تالیفات بعدیام کمک بگیرم و به این نکته دستیابم که آیا کمحجم نوشتن مطالب موجب نتایج عمیقتری در ذهن خوانندگان میشود یا نه.»
#کتاب_خوب #نویسنده_ایرانی #کتابخوانی
@ketabe__khoub
کتاب خوب📚
#معرفی_کتاب 📚
سفر به گرای 270 درجه نوشته احمد دهقان، نگاهی جدید به جنگ است که به چند زبان زنده جهان ترجمه شده و اثر داستانی مهمی در این حوزه به شمار میرود. این رمان توانست جایزه بیست سال داستان نویسی، چهارمین دوره انتخاب کتاب سال دفاع مقدس و بیست سال ادبیات پایداری را از آن خود کند.نه تنها در ایران که در اکثر جهان ادبیات چه به صورت نفرت از جنگ و بازبینی واقعیتها و تبعات انسانی و مالی آن مانند جنگ و صلح تولستوی که نگاهی است منتقدانه به جنگ و سرنوشت مردان جنگی و چه به صورت نگاه زیبا شناختی به جنگ در بیشتر کتابهای پس از جنگهای بزرگ که مردان جنگ و نویسندگان جنگی آن را به عنوان خاطره داستانی و یا به صورت رمان جنگی نوشتهاند.این مقوله پس از جنگ هشت ساله ایران و عراق و ادبیات و هنر دفاع مقدس به صورت آشکار خود را نشان میدهد. یعنی کمتر میتوان رمان و داستانی یافت که به صورت منتقدانه مانند جنگ و صلح تولستوی به جنگ پرداخته باشند. زیرا جنگ در ایران تحمیلی بود و دفاع مقدس و نگاشتن از جنگ ثواب ابدی داشت. لذا نمیشد به چنین جنگی منتقدانه نگریست. اما آنچه در وداع با اسلحه میگذرد در ایران اسلامی مقدس است و حس ناستولوژی و دلتنگی جبههها را به دنبال دارد.احمد دهقان از نویسندههایی است که در آثارش با عبور از لایههای ترد و شکننده، به اعماق جنگ راه پیدا میکند. راوی این داستان با «سفر به گرای 270 درجه» زندگی دیگری را تجربه میکند و ما را با خود به فراسوی آنچه اتفاق افتاده است میبرد.
کتاب خوب📚
#معرفی_کتاب
کتاب:وقتی مهتاب گم شد
نویسنده:# حمید_حسام
#موضوع:خاطرات علی خوش لفظ
«وقتی مهتاب گم شد» قبل از آنکه شرح زندگی علی خوشلفظ باشد، روایتی عینی از واقعهای تاریخی است که موجب شد سرنوشت خیل وسیعی از مردمان ایران تغییر کند. علی خوشلفظ، که نامش را به دلیل نزدیکی تولدش با ولیعهد پهلوی، جمشید گذاشته بودند، سالها بعد در نوجوانی، همزمان با وقوع انقلاب اسلامی، دچار تحول و دگرگونی در اهداف و آرمانها میشود. همین انقلاب درونی باعث میشود در اولین اعزام به جبهه نام خود را به علی تغییر دهد و سرانجام زندگیاش هم تغییر کند. علی پانزده ساله در عنفوان جوانی با اصرار فراوان خود به جبهه اعزام میشود و آنجاست که درمییابد شهادت ارمغانی است که با ترک خود به دست میآید، اما گویی قرار است علی خوشلفظ با تنی مجروح و خسته زنده بماند؛ تا سالها بعد ماجرای وصل حدود هشتصد دوست و برادرش را برای ما روایت کند. تقریظ رهبر معظم انقلاب بر کتاب «وقتی مهتاب گم شد» متن تقریظ رهبر انقلاب بر این کتابـ که روایتی عاطفی از خاطرات جانباز سرافراز آقای علی خوشلفظ، همرزم حاج احمد متوسلیان، به قلم آقای حمید حسام استـ بدین شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم بچههای همدان؛ بچههای صفا و عشق و اخلاص؛ مردان بزرگ و بیادعا؛ یاران حسین (علیهالسلام)؛ یاوران دین خدا و آنگاه مادران؛ مردآفرینان شجاع و صبور و آنگاه فضای معنویت و معرفت؛ دلهای روشن، همتها و عزمهای راسخ؛ بصیرتها و دیدهای ماورائی. اینها و بسی جویبارهای شیرین و خوشگوار دیگر از سرچشمة این روایت صادقانه و نگارش استادانه، کام دل مشتاق را غرق لذت میکند و آتش شوق را در آن سرکشتر میسازد. راوی، خود شهیدی زنده است. تنِ بهشدت آزردة او نتوانسته از سرزندگی و بیداری دل او بکاهد و الحمدلله ربّ العالمین نویسنده نیز خود از خیل همین دلدادگان و تجربهدیدگان است. بر او و بر همة آنان گوارا باد فیض رضای الهی؛ انشاءالله. دربارة نگارش این کتاب، آنچه نوشتم کم است؛ لطف این نگارش بیش از اینهاست. مقدمة کتاب یک غزل به تمام معنی است.
#کتابخوانی #کتاب_خوب #خاطرات #شهدا #سوره_مهر
کتاب خوب📚
#معرفی_کتاب 📚
کتاب: سانتاماریا
نویسنده:سید مهدی شجاعی
موضوع: داستان کوتاه
سانتاماریا (جلد اول) مجموعه ی چهل داستان کوتاه از سید مهدی شجاعی است . داستان های کتاب به دو بخش تقسیم شده اند: دوره ی ۶۷-۷۷ و دوره ی ۶۷-۵۷. داستانهای هر دوره کاملا منطبق بر فضای حاکم بر اجتماع، دغدغهها، افقها، نگرانیها و روزهای آن سالهاست. در دوره ۵۷ تا ۶۷ بیشتر با ادبیات دفاع مقدس مواجهیم. رشادتها و مردانگیها. ایثارها و ازخود گذشتگیها… شهید و کمی جلوتر خانواده شهید. ارتباط معنوی و معنایی شهید و اطرافیانش. و دغدغههای اجتماعی آن دوران به عنوان زهد پذیری و زهد گریزی و … در دوره ۶۷ تا ۷۷ با نگرانیهای جدید نویسنده روبروییم. انتقاد به شیوه مدیریت، سوء استفادهها، سوء مدیریتها و … دغدغههای نویسنده دیگر شهادت و مردانگی نیست، شهادت گریزی و نامردی است. نویسنده ذرهبین خود را در سالهای ۵۷ تا ۶۷ روی دل و احساس مردم گذاشته بود، اما در دهه بعدی نویسندگیاش نگاهش را کمی بازتر نوشته و به روابط آدمها از دو به دو تا کلان پرداخته. نگاهی که رنگ و بوی زنگ خطر برای بیماریهای اجتماعی داشتند و بسیاری که درک افق دید او را نداشتند برآشفتند و شکایتهایی هم شکل گرفت… در سانتاماریا داستانهایی است که به نظر بسیاری از کارشناسان معیار ادبیات داستانی بعد از انقلاب است،سنگین و متین و کار درست...
این کتاب در۴۱۶توسط انتشارات نیستان ؛ در سال ۱۳۹۵منتشر شده است.
#کتابخوانی #کتاب_خوب
همراه ما باشید.
@ketabe__khoub
کتاب خوب📚
#معرفی_کتاب📚
کتاب «بی تو پریشانم» به قلم و روایت زینب پاشاپور همسر شهید محمد پورهنگ به رشته تحریر در آمده است.
همسر شهید در این کتاب به روایت نکته هایی ناب از ویژگی های بارز شهید حجت الاسلام پورهنگ و خاطراتی از ماموریت تبلیغی ایشان به شهر لاذقیه سوریه می پردازد.قلم نویسنده به شیوه ای داستانگونه و دلکش آدمی را با خودش تا لحظه به شهادت رسیدن حجت الاسلام محمدپورهنگ همراه میکند و حلاوت جانفشانی ها، سختی ها، غریبانه دفاع کردن از حریم ولایت و کار فرهنگی کردن در شهری جنگ زده چون سوریه را به دل و جان خواننده میچشاند.
سخن نویسنده:
کتاب «بی تو پریشانم» نخستین تجربه نویسندگی من است و دوست دارم که بهتر دیده شود. شهیدی که در کتاب در مورد زندگی اش نوشتم از نقطه ای ساده شروع کرده و به روشنی رسیده است. این تحول در زندگی خیلی ها به وجود می آید. امثال شهید پورهنگ ها الگوهای دست یافتنی تر هستند. یکی از دلایل اصلی نوشتن کتاب «بی تو پریشانم» این بود که همسرم قول داده بود حضرت آقا را دعوت می کند. به این موضوع در کتاب اشاره کردم. دوست دارم حضرت آقا به خاطر شهید پورهنگ کتاب «بی تو پریشانم» را بخوانند و من بتوانم ایشان را ببینم. بعد از شهادت همسرم سعادت نداشتم که حضرت آقا را ببینم. دوست دارم کتاب «بی تو پریشانم» به دست حضرت آقا برسد و لبخند رضایت بر چهره ایشان بنشیند.
#کتاب_خوب #کتابخوانی
کتاب خوب📚
#معرفی_کتاب
کتاب:قیدار
نویسنده:رضا امیرخانی
این کتاب داستان مردی است از نو جوانمردی را زنده می کند که هدف نهایی اش گم نامی است. رضا امیرخانی این بار در کتاب دیگرش مردی به نام قِیدار را معرفی می کند که اهل تهران می باشد و صاحب گاراژ بزرگی است که افرادی را بسیاری را نان می دهد.فضای داستان به دهه پنجاه و زمانهای قبل از انقلاب بر می گردد. قهرمان داستان با نامزدش شهلاجان که بسیار جوان تر از اوست به اصفهان سفر می کنند تا در قبرستان تخته فولاد و بر سر قبر پدر شهلا کسب اجازه کند (ازدواج با شهلاجان)، اما در طول مسیر با مرسدس کوپه کروک آلبالویی اش با یکی از کامیون هایش تصادف می کند و سفر ناتمام باقی می ماند. با این حادثه وقایع مختلفی در داستان شکل می گیرد که زندگی قهرمان داستان را متحول می کند.
رضا امیرخانی در ترسیم فرهنگ دهه 50 از طریق ادبیات آن روزگار موفق عمل می کند، طوری که خواننده به خوبی شمایل آن روزها و تیپ شخصیتهای آن را ترسیم می کند. داستان بسیار گیراست و امیرخانی با لحن طنز خواننده را تا پایان داستان با خود همراه می کند.
امیر خانی با واژه و اصطلاحات جالبی کتاب را روایت می کند که در گام نخست ممکن است برای خواننده کمی دشوار به نظر آید، ولی در ادامه خواننده به خوبی با داستان هماهنگ می شود. توصیفات جذاب در کنار پرداخت دقیق به جزئیات، نقطه موفقیت کار امیرخانی است.
کتاب 9 فصل دارد که در هر فصلش با حکایتی از زندگی قیدار روایت می شود، از ماجرای آشنا شدنش با شهلاجان گرفته تا اتفاقات مختلف و پایان زیبای کتاب. همچنین، هر نه فصل کتاب با همان شیوه گفتاری او و هم قطارانش، دارای تیتری جالب از یکی از ماشینهای گاراژ قهرمان داستان است.
#کتاب_خوب #کتابخوانی
باما همراه باشید.
@ketabe__khoub
کتاب خوب📚
#معرفی_کتاب 📚
کتاب:غریب قریب
نویسنده:سعید تشکری
معرفی کتاب از زبان نویسنده
خراسان و مشهد اصل حرف من است و حرم و بارگاه رضوی همه وظیفه من معرفی کتاب از زبان نویسنده در حوزه پدیدآوردن و بهروزآوری ادبیات شهری رضوی محسوب میشود.ما در داستاننویسی شهری، باید شهر را با رویکرد ملی و جهانی ببینیم و نه اینکه لهجهنویسی کنیم و آوانویسی لهجهها را گسترش دهیم و پاورقیها را در تن ِمتن، گسترش دهیم، بلکه باید بوم و زادگاه اقلیم شهری را به مثابه خُرده فرهنگ جهانی، جستجو کنیم!کوشش کردم تا برای مخاطب داستانهای فارسی، اثری به وجود بیاورم که مخاطب را غرق در گنج بهشتی که در مشهد است، کند و داستانهای مردم در یک لوکیشن قدسی بازگو شوند!من اعتقاد دارم، در پَس هر نوشتن، باید یک پیشنهاد هم برای ادبیات داشته باشیم. سهم ادبیات رضوی در میان ادبیات داستانی ما بسیار کم است و تشنگی بسیار، البته آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی همچنان به شکوفایی اینگونه آثار نیاز دارد..
«غریب قریب» سرگذشت َحرم و بارگاه قدسی امام رضا علیه السلام و تباری که با عشق و حتی دشمنی، این حَرم را آبادان و گاه ویران کردند. رمان «غریب قریب» شرح ِفضیلت و قدرت است.
#کتاب_خوب #کتابخوانی #نویسنده_ایرانی #ناشر #رمان #برشی_از_یک_کتاب
@ketabe__khoub
کتاب خوب📚
#معرفی_کتاب
#دخیل_عشق
#مریم_بصیری
جنگ، گزاره ای است که در تمام جوامع اثرات مثبت و منفی بسیاری بر جای گذاشته و این اثرات تا سالیان مدید بر اعضای یک جامعه باقی مانده است. دفاع مقدس یکی از مهم ترین قله های تاریخ معاصر ایران اسلامی است که تاثیرات بسیاری بر جامعه گذاشته است و با گذشت ربع قرن از پایان این جنگ نابرابر همچنان شاهد تاثیرات این جنگ هستیم.
در طول ۸ سال دفاع مقدس نیروهای بعثی علیه مردم بی دفاع شهرها و روستاهای ایران از سلاح های شیمیایی استفاده کردند و دست به کشتاری وسیع زدند که عواقب این حملات شیمیایی همچنان مشاهده می شود. فرزندانی که از پدران و مادران آلوده به عوامل شیمیایی و میکروبی متولد می شوند و از بیماری های آن رنج می برند.
از دیگر تاثیرات پنهانی که این جنگ ۸ ساله بر جامعه ایران اسلامی تحمیل کرده، کاهش تعداد مردان جامعه در برابر زنان بوده که همین موضوع سبب شد موازنه جمعیتی میان دختران و پسران به هم بریزد و آمار ازدواج در برهه ای با کاهش و نقصان روبه رو شود. پرداختن به این مسائل و بیان آنها در پوشش ادبیات یکی از رسالت های قلم های متعهد است زیرا شاید یادآوری مستقیم روز های سخت جنگ، برای عموم جامعه چندان خوشایند نباشد اما نسل های بعد باید نسبت به اثرات و تبعات این جنگ تحمیلی آگاه باشند.
مولف در «دخیل عشق»، داستانش را با سرگذشت جانبازی به نام رضا پیش می برد که پا ها و یک دست خود را در جبهه از دست داده است. جانباز شدن رضا باعث اختلاف بین پدر و مادر او می شود. پدر آن ها را ترک می کند و بعد از گذشت ده سال از پایان جنگ رضا به دلیل فوت مادر به آسایشگاه منتقل می شود. داستان از یک آسایشگاه جانبازان جنگی آغاز می شود و خواننده وارد حال و هوای رزمندگان و عوالمی که آنها این روزها در آن سیر می کنند می شود.حوریه، دختری که زندگی و جوانی خود را وقف خدمت به جانبازان کرده، نذری دارد که با یک جانباز ازدواج کند، شخصیت محوری و اصلی این داستان است که آرام آرام مخاطب با وی ارتباط برقرار می کند و در فراز و فرودهای داستان پا به پای وی پیش می رود.وی در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به عنوان بهیار در جبهه ها خدمت می کرده، اکنون در آسایشگاه جانبازان جنگی به عنوان پرستار در حال فعالیت است. وی به یکی از جانبازان به نام «رضا» که یک دست و دوپای خود را از دست داده، علاقه دارد ولی حجب و حیای وی مانع از این می شود که عشق و علاقه به این جانباز را آشکار کند.بصیری در «دخیل عشق» به موضوعاتی که ناشی از افروخته شدن آتش این جنگ است پرداخته و آن را با شیوایی ادبیات برای مخاطب نقل کرده است. مجرد ماندن دختران، صدمات جسمی و روحی وارد آمده به جوانان وطن ناشی از جنگ، شیمیایی شدن فرزندان این خاک که با گذشت بیش از ۲۰ سال از جنگ نسبت به آن بی اطلاع هستند و … تمام مسائلی است که در قالب یک روایت داستانی ریخته شده و مخاطب با آن روبرو است.مخاطب «دخیل عشق» در طول داستان پیوسته با ذهنیات حوریه همراه است و راه های ابراز علاقه حوریه به رضا را می جوید که چطور علاقه خود را به رضا اعلام کند، در میانه راه در مسیر داستان اتفاقی می افتد که خواننده را غافلگیر می کند. درست در همین بخش می توان گفت گره دوم به داستان اضافه می شود و مخاطب را برای ادامه مطالعه داستان ترغیب می کند.در این رمان خواننده با این مسئله روبرو می شود که اگر فرد با یقین خواست خود را از درگاه خداوند مسئلت کند به نتیجه می رسد و این نکته در تار و پود داستان تنیده شده و مخاطب در پایان متوجه خواهد شد که پیام هایی در دل داستان نهفته بوده و این نشان از توانمندی نویسنده دارد.ادبیات «دخیل عشق» روان، خوش خوان و ساده است و نویسنده در طول داستان پرحرفی و روده درازی نمی کند و این مسئله موجب می شود تا خواننده نسبت به متن حس مثبتی داشته باشد و به سادگی از قید مطالعه آن رها نشود. همچنین شخصیت های خلق شده در این داستان به اندازه بوده و مخاطب لازم نیست برای در خاطر داشتن آنها دفترچه ای داشته باشد و اسامی کاراکترها را بنویسد. علاوه بر این شخصیت پردازی ها نیز موفق بوده و شخصیت ها باور پذیر و واقعی هستند.خط زمانی داستان در «دخیل عشق» یک زمان خطی و مستقیم است و در قسمت هایی که کاراکترهای داستان در حال بازگو کردن خاطره ای هستند زمان شکسته شده که این نیز در مسیر کلی داستان روی می دهد و خدشه ای به مجموع روایت وارد نمی کند.پایان بندی داستان و سیر منطقی آن در اتمام قصه، بسیار عقلانی و باورپذیر است و خواننده از زمانی که برای مطالعه «دخیل عشق» صرف کرده پشیمان نخواهد شد. موضوعی که دستمایه خلق این رمان شده مسئله ای است که دست نخورده و بکر بوده و نویسنده با هنرمندی و ذکاوت از آن داستانی خواندنی و لذت بخش بیرون کشیده است
کتاب خوب📚
#معرفی_کتاب
نویسنده:فاطمه بهبودی
《پوتین قرمزها» خاطرات مرتضی بشیری، بازجو و مدیرمسئول جنگ روانی قرارگاه خاتم الانبیا را به قلم فاطمه بهبودی روایت می کند. از جذابیت های خاطرات بشیری، روایت جلسات بازجویی از نیروهای عراقی است که گاه در خلال این خاطرات، مطالب خواندنی از اتفاقات تاریخی نقل می شود که فجایع رخ داده در جنگ تحمیلی را بیشتر نمایان می کند. از جمله این موارد، بخشی است که به بازجویی از محمد رضا جعفر عباس الجشعمی، سرهنگ دوم نیروی مخصوص، فرمانده تیپ کماندویی سپاه هفتم و حضور او در ام الرصاص اختصاص دارد. نویسنده در مقدمه این اثر به چگونگی نگارش اثر و موانع و مشکلات موجود در این زمینه اشاره کرده و می نویسد: دربارۀ بخش استنادی کتاب گفتنی است اسناد مرتبط با بازجویی ها از وزارت امور خارجه به مرکز اسناد و کتابخانۀ ملی ایران منتقل شده و این مرکز، بنا به قانونی دست و پاگیر، تا چهل سال بعد امکان بازدید، مطالعه یا هرگونه دسترسی به اسناد را از مراجعان سلب کرده است و به هنگام مکاتبه بنده این جابه جایی به تازگی انجام شده بود. همچنین از آنجا که قرارگاه خاتم الانبیا بخش اطلاعاتی سپاه محسوب می شده، عکس برداری یادگاری نیز به ندرت صورت گرفته است. «پوتین قرمزها» در ۳۶ فصل به انضمام عکس ها و اسناد تدوین شده است. بهبودی در این خاطرات ابتدا مخاطب را با اهمیت خاطرات راوی آشنا می کند. او در فصل های نخست، بخشی از بازجویی های انجام شده را ثبت می کند و پس از آن، به زندگی فردی راوی و چگونگی ورود او به جبهه و نقش او در جنگ تحمیلی می پردازد.
کتاب خوب📚
#معرفی_کتاب
نام کتاب:روزهای انقلاب
نویسنده:مری هگلند
مترجم:میترا دانشور
مری هگلند در تابستان 1356، بیخبر از تحولات مهمی که کل ایران را زیر و زبر میساخت، پا به روستایی کوچک در حوالی شیراز گذاشت. او 18 ماه در ایران ماند و تنها پژوهشگر آمریکاییای بود که از نزدیک انقلاب اسلامی را مشاهده کرد. روزهای انقلاب روایت تجربههای روزمرۀ هگلند در این روستاست که نشان میدهد چگونه مردمی عادی و دور از سیاست پا به جریان انقلاب اسلامی ایران گذاشتند و در خلال ماجراهای انقلاب و پس از آن متحول شدند. بخش انتهایی کتاب هگلند دربارۀ دیدار دوبارۀ او از ایران، پس از گذشت چند دهه از انقلاب، در سالهای 1384 تا 1388 است.
#رمان #کتابخوانی # ترجمان #مترجم