کتاب خوب📚
#کتاب_خوب #معرفی_کتاب
برای خرید این کتاب میتونید به سایت ما مراجعه کنید.
http://ketab365.ir/product/192022
کتاب خوب📚
#معرفی_کتاب 📚
نام کتاب:شاه بی شین
نویسنده:محمدکاظم مزینانی
موضوع:تاریخ معاصر
روایت غالب در رمان «شاه بیشین» روایت دوم شخص است که فضای گستردهای از رمان را از آن خود کرده و به بازگویی زندگی شاهنشاه ایران میپردازد؛ از روزی که پدر با چکمههای خود پا به خانه میگذراد و خبر شاه شدن خود را میدهد تا روزی که این شاه از سر آواراگی از کشوری به کشور دیگر پناهنده میشود... این روایت که به مانند همزادی برای شاه، او و اطرافیانش را دنبال میکند صرفا در دست شاه باقی نمیماند و همسرش فرح نیز بخش اندکی از بازگویی این تاریخ را عهدهدار میشود؛ از روزهای فقر و فلاکت در پاریس تا مبدل شدن به زن اول دربار و شرکت در امور فرهنگی و... در کنار این روایت اصلی، روایت دیگری وجود دارد که به توصیف خانوادهای تهیدست در یکی از روستاهای دامغان میپردازد؛ خانوادهای کوچک در یک محیط روستایی و به دور از هیاهوی پایتخت و فضای شهری. این روایت که در تضاد با روایت اول قرار دارد تلاش میکند فاصله میان دربار پادشاه و مردم جامعه، افزایش نارضایتی و اعتراض و در ادامه انقلاب مردم ایران را به نمایش بگذارد. این رمان در 20 فصل نوشته شده و محوریت ماجراهای آن مربوط به زندگی شاه مخلوع (محمدرضا شاه پهلوی) است که از زمان تولد تا مرگ او را روایت میکند. داستان از زمان عمل جراحی شاه در مصر شروع میشود و سپس با نگاهی به گذشته، از کودکی تا لحظه مرگ محمدرضا از زبان او روایت میشود. محمدکاظم مزینانی برای تنوع بخشیدن به اثر خود، این زندگی به ظاهر پر طمطراق، اما کسالتآور را از زاویه دیدهای مختلف روایت کرده تا فصلهای مختلف رمان برای خواننده جذابیت لازم را داشته باشد. روایت رمان به شکل خطی نیست و بارها در طول روایت، شکست زمان در حوادث داستان اتفاق میافتد. به غیر از زندگی شاه و اطرافیانش، نویسنده شخصیتهای داستانی دیگری را هم وارد دنیای قصه کرده تا ابعاد خیالانگیز ماجرا به حاشیه رانده نشود. او با این شیوه نگارشی به استقلال شخصیتهای داستان خود تاکید دارد و نمیخواهد راوی فقط ماجراهایی تاریخی را روایت کند.
#کتاب_خوب #کتاب
کتاب خوب📚
#معرفی_کتاب📚
نام کتاب:لحظه های انقلاب
نویسنده:محمود گلابدره یی
موصوع: قصه های انقلاب/تاریخ معاصر
《لحظههای انقلاب» با تسلط تاریخی دقیقی نوشتهشده که در آن گرماگرم مبارزه عجیب به نظر میرسد. نویسنده از هر فرصتی برای برگشت به گذشته استفاده میکند و بارها به مسیر طولانی مبارزهء مردم ایران نظر میافکند. از تحریم تنباکو تا بیست و هشت مرداد را به دفعات مرور میکند و اشتباهات قبلی را برمیشمرد و از نهایت دل آرزو میکند که این بار آن اشتباهات تکرار نشوند. گاهی حتی به دلهره و اندوه دچار میشود و با تردید به آیندهء انقلاب نگاهمیکند. بعد به خودش دلداری میدهد که اگر خمینی رهبر این انقلاب است آن اشتباهات تکرار نمیشود و باز شروع میکند به راز و نیاز با رهبرش که حالا در نوفل لوشاتوی پاریس است. از عشقش به این مرد خدا میگوید و میگوید مبادا سرت کلاه بگذارند! بارها و بارها پیش خودش با خمینی نجوا میکند و میگوید خدا تو را از کجا برای ما رسانده؟! مبادا با وعدههایشان گولت بزنند! از امید ملت ایران به رهبرشان میگوید و از تفاوت خمینی با دیگر مراجع تقلید که یکی شاه را نصیحت کرده و دیگری گفته مردم نیایند توی خیابانها! از دیوارهای پر از اعلامیهء شهر میگوید که هر جا دیدی عدهای جمع شدهاند میفهمی دارند اعلامیهء خمینی را میخوانند و باقی اعلامیهها خریداری ندارد. جوانی که آمد و اعلامیهء یک حزب تازه تاسیس را روی اعلامیهء امام خمینی چسباند نزدیک بود در دستان مردم تکه پاره شود. «لحظههای انقلاب» انقلاب را نقطهء نهایی یک سیر تاریخی و یک مبارزهء اجتماعی طولانی مدت نشان میدهد که نه از شهریور و نه حتی از خرداد که از مشروطه آغاز شدهاست.
#کتاب_خوب #نویسنده_ایرانی #انقلاب #رمان
کتاب خوب📚
#معرفی_کتاب 📚
نام کتاب:"آه با شین"
نویسنده:محمدکاظم مزینانی
محمدکاظم مزینانی در کتاب آه با شین راوی داستان زوال یک خاندان قجری است. داستان در سه لایه مختلف برای خواننده تعریف میشود. لایه صفر داستان، زمان حال شازده پنجم یا تهتغاری است که تا آخر، نام دقیقش مشخص نمیشود.
شازده در زمان حال داستان بالای هفتاد سال سن دارد و بیماری قلبی و سکته او را زمینگیر کرده است. در این لایه، دست و پنجه نرم کردن او را با بیماریاش، خاطرات گذشته و پسرش«کاوه» که تنها میراث خانواده سالاری است میبینیم. کاوه معتاد است و زندگی خانوادگیاش در حال فروپاشی. در لایه دوم داستان که به صورت فلشبک ارائه میشود، داستان خاندان سالاری از نوادگان فتحعلی شاه قاجار روایت میشود. داستان در این لایه خطی تعریف میشود و رو به جلو میرود. به مرور خواننده با شخصیتهای زیاد آن آشنا میشود، زندگی هر یک را میخواند و سرنوشتشان را تا مرگ دنبال میکند. در لایه دیگری از داستان، خردهروایتهای مربوط به شخصیتها به صورت صحنهای از گذشته آنها ارائه میشود که کمک شایانی به عمقبخشی شخصیتها میکند.
کتاب آه با شین را میتوانیم داستانی تاریخی نیز بدانیم چراکه در پسزمینه داستان از فصل اول تا انتها به ترتیب برهههایی از تاریخ معاصر ایران مانند دوران رضا شاه و فرمان کشف حجاب، جنگ جهانی و سقوط رضا شاه، سر کار آمدن محمدرضا پهلوی، اصلاحات ارضی، گسترش فضای شهری و ساختوسازهای آن دوران و تخریب فضاهای روستایی و بکر، مبارزات سیاسی پیش از انقلاب و بعد از آن و حتی جنگ تحمیلی و زمان حال، دوره میشوند. آه با شین با استفاده از نثری سلیس و لحنی مناسب، همینطور استفاده از تعلیق و کشش، داستان جذابی خلق میکند تا خواننده را در مسیر یادآوری تاریخ معاصر با خود همراه سازد.
#نویسنده_ایرانی #کتاب_خوب
کتاب خوب📚
#معرفی_کتاب📚
نویسنده:سعید تشکری
مفتون و فیروزه کتابی نیست که بتوان به راحتی و مثل بیشتر کتاب های منتشرشده ی دیگر از کنار آن گذشت. می توان گفت که به طورکلی در فضای ادبیات داستانی حال حاضر کشور، اصولاً هیچ اثر ۱۱۰۰ صفحه ای را نمی شود نادیده گذاشت. در شرایطی که مؤلفین به هر دلیل حوصله ی نوشتن آثاری حجیم تر از دویست سیصد صفحه را ندارند و ترجیح می دهند هر چیزی را به موجزترین شکل ممکن (اگر بتوان میان این خلاصه نگری و ایجاز نسبتی برقرار کرد) بیان کنند، در هیاهوی این مجلدهای نحیف بسیار زیادند مفاهیمی که ناگفته باقی می مانند و محکوم به شنیده نشدن. بازار دوری از تعمق و تفکر گرم است و همچنین، منم منم های بی شمار. در شرایطی که خیلی ها برائت جستن از سنت های قدیمی را منتهی به رستگاری هنری می دانند، حتماً و بدون شک نباید خواندن رمانی مثل مفتون و فیروزه را تنها موکول به عصر دلگیر و غم انگیز جمعه کرد. چون -همان طور که خودش نیز گفته- بیشتر شبیه روزنگاری ست از ده سال فعالیت انقلابی در مشهد. شهری که در روایات انقلابی، آن قدر مشمول کم لطفی اهالی ادب و هنر شده که حالا با خواندن ۱۱۰۰ صفحه بتوان دلی از عزا درآورد.کتاب روایتگر قصه ی زندگی طیف خاصی از انقلابی های مشهد است. از این طیف بسیار بودند کسانی که در خیلی شهرهای دیگر زندگی می کردند. وقتی شروع به خواندن کنید، چون از این و آن شنیده اید که قرار است رمانی درباره ی انقلاب بخوانید، احتمالاً تعجب خواهید کرد که بیشتر اتفاقات حول محور روابط میان هنرمندان می افتد. برخلاف آنچه معمولاً می بینیم، در مفتون و فیروزه صرفاً با گروهی مبارز اسلحه به دست و سیاسیون اسلامی و توده ای طرف نیستیم. چند نفر دست اندرکار تئاتر که درگیر مبارزات انقلابی اند. اما به سبک خود. به لحن و مرام خود.این گنجاندن «انقلاب اسلامی» در فضای هنری را می توان به فال نیک گرفت. مفتون و فیروزه با ما از تئاتری حرف می زند که هنرش تنها برای هنر نیست و تعهد هم در آن از جایگاه ویژه و انکارناپذیر و حتی سرنوشت سازی برخوردار است. همان تعهدی که دمیدنش را امام خمینی لازمه ی هنر به ذات خود می داند. می بینیم که در بحبوحه ی انقلاب، به غیر از کسانی که در زندان ها و مسجدها مبارزه می کردند، هنرمندانی هم بودند که روی صحنه ی تئاتر از متون کلاسیک مفاهیم مقاومت بیرون می کشیدند و سرخاب و سفیدآب ایستادگی در مقابل طاغوت به چهره می زدند. می بینیم که «انقلاب اسلامی ایران» بزرگ تر از آن چیزی بود که فکر می کردیم. وسیع تر بود. پهناورتر بود و عمیق تر. این قصه ی بلند را سعید تشکری به شکلی خوشایند نوشته. به واسطه ی قرابت شخصی اش با تئاتر، همه چیز تصویری و چیده شده است. انگار صفحات پرده ی سینما هستند و خوانندگان، تماشاگران مبهوت و ماتی که دارند ده سال تکاپوی فراموش شده ترین انقلابی های یکی از فراموش شده ترین شهرهای مهم کشورشان را می بینند.