{📚×🛤×🌄}
🚞|روبرتا، پیتر و فیلیس مجبور هستند به همراه مادر خانه خود را ترک کنند و در یک خانه کوچک نزدیک راه آهن زندگی کنند، چون اتفاق ناخوشایندی برای پدر رخ داده است. مادر ترجیح می دهد که بچه ها چیزی از ماجرا ندانند اما بچه ها پس از ماجراهای مختلف از این راز باخبر می شوند و...
📝|اگه شما هم مثل من طرفدار رمان های کلاسیک نوجوان هستین، بچه های راه آهن رو از دست ندید، این کتاب نوشته ای نزبیت و ترجمه خوب شیما فتاحی سرگذشت یک خانواده ثروتمند رو روایت میکنه که به دلایلی مجبور به زندگی در یک کلبه فقیرانه در کنار راه آهن می شوند.
کتاب خوبِ این بار رو از دست ندید..😉👌
#بچه_های_راه_آهن
•🌱📚•
دانشجوی بسیااااااااار شیطون و شوخ و البته نابغه فنی مهندسی!..
که در دوران دانشجویی اش استاد میشه و فقط پروژه های ملی میپذیره!
با وزارت خونه ها کارمیکنه وحقوق های عالی هم بابت پروژه های محشرش میگیره..
با تمامِ استعداد بی نظیر و عملکرد عالیش در رشته و دانشگاه..
احساس میکنه یه چیزی این وسط کمه وهیچ کدوم از اینا روحش رو اغنا نمیکنه..
اینجوری میشه که یه تصمیم حیرت انگیز میگیره!..!!
#در_جست_و_جوی_ثریا
{📚×⛓×🕯}
✍|کتاب مرا با خودت ببر؛ رمانی پر حادثه از دوران امام جواد علیه السلام
برگـ🍃ـی از کتاب|
چیزی از شمع نمانده بود. ابن خالد گفت:"الان است که نگهبان بازگردد. بگو چرا دستگیرت کرده اند؟ جرمت چه بوده است؟ چرا میگویند ادعای پیامبری و معجزه کرده ای؟"
ابراهیم زنجیرها را به صدا درآورد.
_این رشته سر دراز دارد! باید صبور باشی و به سرگذشتم گوش کنی! مطمئن باش پاسخ پرسش هایت را می یابی! شاید خدا مرا به بغداد فرستاده است تا تو را جلوی راهم قرار دهد. ببین کجا یکدیگر را می بینیم!
#مرا_با_خودت_ببر
#مظفر_سالاری