{📚×💝×🎁}
✍|۹ داستان ولی ده ها زندگی و صدها مفهوم در این کتاب ۱۳۳ صفحه ای نهفته است..
کتاب هدیه ولنتاین تشکیل شده از داستان های کوتاه به نام های به خاطر تو، پارسا، صدف، هدیه ولنتاین، حضور آسمانی، از پشت ابر، یک مدل خاص و در آخرین نگاهش
داستان هایی روان و دوست داشتنی و به دور از اغراق با دغدغه روزگار امروز و مدرن انسان ها
برگـ☘ـی از کتاب|
صدای باز شدن در پارکینگ را که شنید، با سرعت صفحه هایی را که باز بودند بست و از اینترنت بیرون آمد. کابل مودم را جدا کرد و به طرف اتاقش دوید.
از مدرسه که آمده بود، جلوی در خانه ی همسایه طبقه ی اول، کمی این پا و آن پا کرده بود. شک داشت؛ اگر به مامان یا بابا حرفی می زدند خیلی برایش بد می شد. از طرفی نمی توانست اینترنت را بی خیال شود. زنگ زده بود و وقتی دختر همسایه در را باز کرده بود، مثل روزهای قبل، کابل مودم را برای یکی دو ساعت قرض گرفته بود.
هر روز با خودش می گفت: «امروز دیگه آخرین باره، فردا نمی گیرم.» اما وقتی وارد راهرو می شد و چشمش به در خانه ی همسایه می افتاد، وسوسه می شد که ایمیل هایش را چک کند و چند دقیقه ای با دوستانش گپ بزند.
#هدیه_ولنتاین
•🌱📚•
بریم سر اصل مطلب! امشب ممکنه هر اتفاقی بیفته، هر بلایی ممکنه سر هر کدوممون بیاد. بیاین امشب هم قسم بشیم، قسم بخوریم که تا آخر عملیات هر بلایی که سرمون اومد، اگه دنیا رو سرمون خراب شد، اگه همه غم های عالم رو انداختن رو دلمون، اگه جلوی هم ریز ریز شدیم، گریه نکنیم. هم قسم بشیم از حالا تا بعد عملیات یه قطره اشک هم از چشامون سرازیر نشه. بعد عملیات هر کی برگشت اردوگاه، هر چقدر خواست گریه کنه، ولی توی عملیات همه مون باید خفه خون بگیریم.
این رمان، داستان یک سفر حیرتانگیز یک نوجوان به عمق جبهههای جنگ تحمیلی و بازگشت دوباره به نقطه ابتدایی داستان یعنی زندگی او را روایت میکند...
#سفربهگرای۲۷۰درجه
{📚×🛤×🌄}
🚞|روبرتا، پیتر و فیلیس مجبور هستند به همراه مادر خانه خود را ترک کنند و در یک خانه کوچک نزدیک راه آهن زندگی کنند، چون اتفاق ناخوشایندی برای پدر رخ داده است. مادر ترجیح می دهد که بچه ها چیزی از ماجرا ندانند اما بچه ها پس از ماجراهای مختلف از این راز باخبر می شوند و...
📝|اگه شما هم مثل من طرفدار رمان های کلاسیک نوجوان هستین، بچه های راه آهن رو از دست ندید، این کتاب نوشته ای نزبیت و ترجمه خوب شیما فتاحی سرگذشت یک خانواده ثروتمند رو روایت میکنه که به دلایلی مجبور به زندگی در یک کلبه فقیرانه در کنار راه آهن می شوند.
کتاب خوبِ این بار رو از دست ندید..😉👌
#بچه_های_راه_آهن
•🌱📚•
دانشجوی بسیااااااااار شیطون و شوخ و البته نابغه فنی مهندسی!..
که در دوران دانشجویی اش استاد میشه و فقط پروژه های ملی میپذیره!
با وزارت خونه ها کارمیکنه وحقوق های عالی هم بابت پروژه های محشرش میگیره..
با تمامِ استعداد بی نظیر و عملکرد عالیش در رشته و دانشگاه..
احساس میکنه یه چیزی این وسط کمه وهیچ کدوم از اینا روحش رو اغنا نمیکنه..
اینجوری میشه که یه تصمیم حیرت انگیز میگیره!..!!
#در_جست_و_جوی_ثریا
{📚×⛓×🕯}
✍|کتاب مرا با خودت ببر؛ رمانی پر حادثه از دوران امام جواد علیه السلام
برگـ🍃ـی از کتاب|
چیزی از شمع نمانده بود. ابن خالد گفت:"الان است که نگهبان بازگردد. بگو چرا دستگیرت کرده اند؟ جرمت چه بوده است؟ چرا میگویند ادعای پیامبری و معجزه کرده ای؟"
ابراهیم زنجیرها را به صدا درآورد.
_این رشته سر دراز دارد! باید صبور باشی و به سرگذشتم گوش کنی! مطمئن باش پاسخ پرسش هایت را می یابی! شاید خدا مرا به بغداد فرستاده است تا تو را جلوی راهم قرار دهد. ببین کجا یکدیگر را می بینیم!
#مرا_با_خودت_ببر
#مظفر_سالاری