🔰#برشی_از_کتاب🔰
✂️برشی از کتاب مربی و تربیت
✍نویسنده : مرحوم آیت الله حائری شیرازی
🔰معنای تعلیم و تربیت و تعامل آنها
📌تعلیم بهمعنی باسوادکردن و بااطلاعکردن و تدریس و آموزش و کلاً بهمعنی انتقال علم از یکی به دیگری است. تربیت بهمعنی بهفعلیترساندن استعداد و بهکمالرساندن مستعد کمال است.
📌وقتی تعلیم را با تربیت مقایسه میکنیم، به این نتیجه میرسیم که تعلیم شاخهای از تربیت است؛ زیرا تربیت حرکت تعاملی است و معلومات اگر حقیقی و اصیل باشد میتواند زمینهای برای انتخاب جهت مفید باشد؛ و اگر آن معلومات کاذب و موهوم باشد، حرکت را از سیر تکاملی منحرف مینماید. پس بین تعلیم و تربیت یک نوع ارتباط اساسی موجود است، مخصوصاً در زمینهٔ علومی که با «جهت انسان» رابطه پیدا میکند.
📌اگر تربیت بهمعنی ساختهشدن انسان و رسیدن او به کمال حقیقی خویش است، پس هر علمی که انسان را معنی میکند و انسان از طریق آن با حقیقت آشنا میشود، «علم جهتدهنده» است.
📌حال، اگر در این علم مغالطه و مجادلهای انجام شود، خط و جهت انسانی را تا زمانی که شخص تحت تأثیر آن علم باشد و اعتقادش به آن علم پابرجا باشد، منحرف نگه میدارد.
📌بههمین جهت است که علوم انسانی حساسترین بخش تعلیم است، چون مستقیماً با تربیت سروکار دارد. و در واقع به جای مزیت، تبدیل به موانع رسیدن میشود.
#برشی_از_کتاب
#مربی_و_تربیت
💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید :
🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
📚عنوان : ادبیات و تعهد در اسلام
✍نویسنده : مرحوم محمدرضا حکیمی
📖موضوع : اسلام شناسی
📕تعداد جلد : ۱ جلد
📌#کپی فقط با ذکر منبع مجاز است
#اسلام_شناسی
#ادبیات_و_تعهد_در_اسلام
💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید :
🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
📚عنوان : ادبیات و تعهد در اسلام
✍نویسنده : مرحوم محمدرضا حکیمی
📖موضوع : اسلام شناسی
📄تعداد صفحات : ۴۱۱ صفحه
📌دانلود کتاب از طریق لینک زیر :
☘ ketabeitaa.ir/Books/Motafareghe/Adabiat-va-taahod-eslami.PDF
#اسلام_شناسی
#ادبیات_و_تعهد_در_اسلام
💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید :
🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
📚عنوان : ترجمه فارسی نهایه الحکمه و تعلیقات آیت الله مصباح یزدی
✍نویسنده : علی اوجبی
📖موضوع: فلسفه
📕تعداد جلد : ۱ جلد
📌#کپی فقط با ذکر منبع مجاز است
#فلسفه
#ترجمه_نهایه
💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید :
🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
📚عنوان : ترجمه فارسی نهایه الحکمه و تعلیقات آیت الله مصباح یزدی
✍نویسنده : علی اوجبی
📖موضوع: فلسفه
📄تعداد صفحات : ۴۰۰ صفحه
📌دانلود کتاب از طریق لینک زیر :
☘ketabeitaa.ir/Books/Olomaghli/Nahayatol-hekmat.pdf
#فلسفه
#ترجمه_نهایه
💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید :
🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
🔰#برشی_از_کتاب🔰
✂️برشی از کتاب فرنگیس
✍نویسنده : مهناز فتاحی
📆 به مناسبت فرارسیدن هفته دفاع مقدس
📌وقتی به کوه برگشتم، هنوز مادرم و لیلا با ناراحتی به من نگاه میکردند. با خودم گفتم : اشکال ندارد. بالاخره میفهمند کار من درست بوده .
📌آوهزین دست عراقیها بود و زنها مرتب از هم میپرسیدند چه کنیم؟ برویم عقب یا بمانیم؟ یک بار که حرف و حدیثها بالا گرفت، با تندی گفتم: عقب نمیرویم. همینجا میمانیم. نیروهای خودی بالاخره روستا را آزاد میکنند و به روستا برمیگردیم. باید تحمل کنیم. زیاد طول نمیکشد، فوقش دو سه روز .
📌اما آن دو سه روز، شد دوازده روز! دوازده شب در کوهها بودیم؛ در کوههای آوهزین و چغالوند. فقط آب داشتیم و گاهی پنهانی به روستا میرفتیم و آرد برمیداشتیم، میآوردیم و با آن نان درست میکردیم. در آن روزها که توی کوه بودیم، گاهی وقتها نیروهای خودمان میآمدند، بهمان سری میزدند و میرفتند.
📌یک بار داشتم روی سنگ صافی نان میپختم که چند نظامی از دور نزدیک شدند. تندی از جا بلند شدم. دستم از آرد سفید بود. وقتی رسیدند، سردستۀ نظامیها پرسید : شماها اینجا چه کار میکنید؟ اینجا دیگر خط مقدم است. برگردید بروید گیلانغرب، یا روستاهای دورتر. اینجا بمانید، کشته میشوید. ما خودمان هم به سختی اینجا میمانیم، شما چطور ماندهاید؟
#برشی_از_کتاب
#فرنگیس
💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید :
🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
📚عنوان : بررسی های اسلامی
✍نویسنده : علامه طباطبایی (ره)
📖موضوع : اندیشه اسلامی
📕تعداد جلد : ۲ جلد
📌#کپی فقط با ذکر منبع مجاز است
#اندیشه_اسلامی
#بررسی_های_اسلامی
💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید :
🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
📚عنوان : بررسی های اسلامی
✍نویسنده : علامه طباطبایی (ره)
📖موضوع : اندیشه اسلامی
1⃣جلد اول
📄تعداد صفحات : ۳۷۲ صفحه
📌دانلود کتاب از طریق لینک زیر :
☘ketabeitaa.ir/Books/Andisheeslami/Baresi-eslami-1.pdf
#اندیشه_اسلامی
#بررسی_های_اسلامی
💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید :
🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
📚عنوان : بررسی های اسلامی
✍نویسنده : علامه طباطبایی (ره)
📖موضوع : اندیشه اسلامی
2⃣جلد دوم
📄تعداد صفحات : ۳۷۲ صفحه
📌دانلود کتاب از طریق لینک زیر :
☘etabeitaa.ir/Books/Andisheeslami/Baresi-eslami-2.pdf
#اندیشه_اسلامی
#بررسی_های_اسلامی
💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید :
🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
🔰#برشی_از_کتاب🔰
✂️برشی از کتاب آن بیست و سه نفر
✍نویسنده : احمد یوسف زاده
📆به مناسبت فرارسیدن هفته دفاع مقدس
📌کاروان اسرا از ما دورتر و دورتر میشد. سرباز عراقی میخواست ما را به بقیه اسرا برساند. جلوی هر تانک و نفربری که از انجا رد میشد دست بلند میکرد.
📌اما کسی برای سوار کردن ما نمیایستاد. عاقبت توانست راننده نفربری را که داشت دو درجهدار مجروح عراقی را به پشت خط منتقل میکرد راضی کند که ما را هم با خودش ببرد.
📌به سختی اکبر را روی نفربر گذاشتیم؛ خوابیده روی سطح صاف و داغ شده از گرمای آفتاب . مامور جدید از نفربر بالا آمد. به اکبر، که بیرمق خوابیده بود و به حسن نگاهی انداخت.
📌سیلی محکمی به صورت حسن زد. آمد به سمت من و بیسوال و جواب یک سیلی هم به من زد. پنجه سنگین سرباز عراقی در صورتم که نشست یکدفعه «اسارت» را تمام و کمال حس کردم.
📌سیلی و اسیری ملازم یکدیگرند. اگر بیست سال جایی اسیر باشی، آغاز اساراتت درست زمانی است که اولین سیلی را میخوری! اولین سیلی حس غریبی دارد.
📌یکدفعه ناامیدت میکند از نجات و خلاصی و همه امیدت به سمت خداوند میرود. خودت را دربست میسپاری به قدرت بزرگی که خدای آسمانها و زمین است.
📌درد میکشی و تحقیر میشوی و این دومی کشنده است. تحقیر شدن من با اولین سیلی حدّ و حساب نداشت. داشتم از مرد عرب سیهچردهای سیلی میخورم که با پوتینهایش روی خاک وطنم راه میرفت. سیلی خوردن از متجاوز دردی مضاعف دارد.
📌برای تخمین درد یک سیلی ملاک هست؛ اینکه کدام سوی خط مرزی باشی. اگر این طرف، در خاک خودت، باشی درد این سیلی فرق میکند تا آنکه آنسوی مرز در خاک دشمن باشی و من این طرف، روی زمین خوزستان، سیلی خوردم؛ یک سیلی پردرد !
📌سرباز عراقی پشت کالیبر نشست و به راننده اشاره کرد که راه بیفتد. ساعتی نگذشته بود که میان محوطهای وسیع، که جا به جایش سنگرهای بزرگ و کوچک دیده میشد، از ماشین پیادهمان کردند. سربازان عراقی با زیرپوش و دمپایی جلوی سنگرهایشان به تماشای ما ایستادند.
📌آنها هم از دیدن من تعجب کرده بودند. یک نفرشان دوید توی سنگر و با یک دوربین عکاسی برگشت. ایستاد کنارم و عکس یادگاری گرفت.
از جلوی هرسنگری که عبور میکردیم سربازان عراقی به تماشا ایستاده بودند.
📌سرباز سانزده ساله ندیده بودند؛ آن هم از نوع اسیرش. داشتند مرا تحقیر میکردند. باید واکنشی نشان میدادم. باید حالیشان میکردم نترسیدهام و اتفاقا خیلی هم شجاعم. ولی چگونه؟ هیچراهی برای ابراز شجاعت و بیباکی نبود، جز اینکه مغرورانه نگاهشان کنم و با تکبر راه بروم. سرم را گرفتم عقب، سینهام را دادم جلو، گامهایم را استوار کردم و پابهپای افسر عراقی پیش رفتم.
#برشی_از_کتاب
#آن_بیست_و_سه_نفر
💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید :
🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c