📕✨#یک_روز_بعد_از_حیرانی
محمد رضا در تاریخ 21 آبان 1394 به عنوان بسیجی تکاور راهی دفاع از حرم حضرت زینب سلام الله علیها شد. همزمان با روزهای آخر ماه محرم الحرام در عملیات محرم در حومه حلب به فیض شهادت نائل آمد. محمدرضا وصیت کرده بود او را در امامزاده علی اکبر (ع) چیذر دفن کنند. از صفات بارز اخلاقی او می توان به خوش خلقی و خلوص نیت در انجام وظایف دینی اشاره کرد. فاطمه سلیمانی نویسنده و خالق کتاب هایی چون یک خوشه انگور سرخ، رد سرخ جا مانده بر فنجان و... نویسنده جوانی است که در سال های اخیر توانسته فصلی نوین در فضای ادبیات داستانی و رمان مذهبی بازگشایی کند. زندگینامه داستانی شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان امیری را در کتاب یک روز بعد از حیرانی بخوانید.
▫️ناشر: شهید کاظمی
▫️تعداد صفحه: ۲۹۱ صفحه
▫️قالب کتاب: زندگینامه داستانی
💳قیمت:۱۸۰/۰۰۰ تومان
_______🌷
📲آیدی مشاوره و خرید @Jo_zm_sh
📚@ketabkadeh_tasnim
🌹 شهید مدافعحرمی با موهای اتوکشیده و خامهای!
🔺محمدرضا حلقه وصلی بود بین تمام دوستانش. به خاطر اخلاق خوبی که داشت و مهربانیاش، با هر طیف جامعه تفاهم داشت. اینگونه نبود که قیافه بگیرد و فقط دنبال بچهحزباللهیها باشد یا فقط جذب بچههایی باشد که خیلی پایبند نیستند. با هر تیپ و ظاهری، تعامل می کرد.
📖 #یک_روز_بعد_از_حیرانی
📚♡@ketabkadeh_tasnim
معرفی کتاب تازه از راه رسیده☺️👆.
کلی کتاب از بار قبل و امروز هست که باید براتون معرفی کنم 👍
کلی امروز خسته شدم از جابجایی و لیست کردن کتابها😇😮💨
♡ شیرین ترین خستگی دنیا مربوط به کاریه که سلول به سلول بدنت عاشقانه انجامش داده✌️
این خستگی شیرین رو برای همتون آرزومندم🤲
کتابــ کدهــ تسنیمــ
📕✨#یک_روز_بعد_از_حیرانی محمد رضا در تاریخ 21 آبان 1394 به عنوان بسیجی تکاور راهی دفاع از حرم حضرت
خییلی گرون شده 😢
دفعه قبل خریدمش ۹۰هزار بود😟
سعی میکنم در اولین فرصت تخفیف خوبی روش بزارم تا تهیه اش برای رفقایی که این کتاب رو دوست دارن راحت تر بشه 🌹
کتابــ کدهــ تسنیمــ
📗#آرام_جــــــان 📌خاطرات "شهید محمدحسین حدادیان به روایت #مادر" . 🍃آرام جان! قصه زنی #عاشق است که
« نیم خیز نشست جلویم. بهش میگفتم: «خب راحت بشین روی زمین!» سرسفره و موقع تماشای تلویزیون هم نداشت، انگار داشت دیرش میشد. تسبیح شاه مقصودش را توی دست جمع کرد: «حاج خانم!» از حاج خانم گفتنش فهمیدم قضیه جدی است. - نظرتون درباره سوریه رفتن من چیه؟ دستم را گذاشتم روی سینه ام. سرش را بوسیدم و گفتم: «یک عمره توی زیارت عاشورا به امام حسین می گم: «انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم. تسبیحش را انداخت بالا و توی هوا چنگ زد. بغلم گرفت و گفت: «قربونت برم مشمول جان!»
🔗 برشی از کتاب #آرام_جان📘