فرهنگ کتابخوانی
🌟 طوبای کربلا: 🔴 آقا به تو پناه آورده ام: 🖊 از پدر شیخ بهایی نقل می کنند که فرمود: شبی به حرم سی
🌟 طوبای کربلا:
🔴 در جوار امام حسین علیه السلام:
از استاد اکبر محقق بهبهانی نقل است که فرمود:
حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام را در خواب دیدم، به ایشان عرض کردم:
ای سید و مولای من! آیا از کسی که در جوار شما دفن شده است سئوال می کنند ؟
فرمودند :کدام ملک جرئت می کند از او سوال کند؟!
#ملک
#جوار امام حسین
📚طوبای کربلا
🍀🍀
🌐کتابخوانی
نشر و گسترش فرهنگ کتابخوانی و ارزشهای اسلامی
https://eitaa.com/ketabkhani1
باسلام خدمت همهی شما عزیزان🌺
این کانال کتابخوانی در حال عضوگیری است
از اینکه ما رو همراهی میکنید سپاسگزاریم😊
خوشحال میشیم به دیگران هم معرفی کنید🙏
🌐کتابخوانی
نشر و گسترش فرهنگ کتابخوانی و ارزشهای اسلامی
https://eitaa.com/ketabkhani1
🌟طوبای کربلا :
🔴توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام:
حضرت آیت الله نجابت شیرازی می فرماید: طلبه ای که در دوره سطح را در مشهد مقدس به پایان رسانیده بود عازم نجف اشرف شد تا در جوار مرقد مطهر مولا امیرالمومنین علی علیه السلام تحصیلات عالیه خویش را ادامه دهد .
پس از مدتی یک روز به درس یکی از اساتید مشهور حوزه علمیه ی نجف اشرف حاضر شد و چون به روش درسی آن استاد آشنا نبود از همان ابتدا شروع کرد به پرسیدن سوال و طرح اشکال ، استاد که اشکالات او را ناوارد میدید اول با توضیحات مختصری سعی کرد او را مجاب کند ؛ اما پس از اینکه متوجه شد او درس را نفهمیده و بدون جهت سئوال می کند به او گفت :
دیگر سردر من حاضر نشو .طلبه که از این جریان بسیار ناراحت شده بود در سر خود نقشهای کشید تا تلافی کند و درصدد بود که این اهانت را جبران کند. شب هنگام که استاد راهی منزل خویش بود او جلو رفت و استاد را مورد عقاب قرار داد که چرا شما در سر درس به من اهانت کردید ؟
استاد او را به خانه خویش دعوت کرد و گفت: اگر به منزل من بیایی علت این امر را برایت بازگو می کنم .
آن طلبه با وجودی که از قبول کردن دعوت استاد اکراه داشت ، اما چون می خواست علت این اهانت را بداند دعوت او را پذیرفت.
استاد پس از آوردن چای و میوه و پذیرایی از میهمان خویش گفت:
چندین سال پیش یک سید طلبهای که او نیز تازه به درس من آمده بود مثل تو شروع کرد به سوال پرسیدن و اشکال گرفتن، به طوری که من در پایان عصبانی شدم و او را از جلسه درس خویش بیرون کردم؛ اما آن روز پس از پایان درس، ناراحت بودم و خود را سرزنش میکردم که چرا این سید اولاد پیغمبر را از درس خویش بیرون کردم . مدت ها در صدد بودم که او را ببینم و از او معذرت بخواهم و به او بگویم که دوباره به کلاس درس بیاید؛ اما او را نمی دیدم تا این که پس از گذشت حدود شش ماه دیگر من همه چیز را فراموش کرده بودم روزی او را در حرم مطهر حضرت دیدم. بسیار خوشحال شدم و پس از معذرت خواهی از او خواستم که دوباره به درس من بیاید.
او نیز پذیرفت و روز بعد سر درس من حاضر شد. این بار نیز همچون بار قبل چیزی از درس نگذشته بود که شروع کرد به ایراد گرفتن و سئوال پرسیدن؛ اما این دفعه اشکالات او کاملا درست و بجا بود به طوری که نتوانستم جواب برخی از سوالات او را بدهم.
در پایان درس به شاگردان خود گفتم:
مثل اینکه من دیشب خوب مطالعه نکرده ام. انشالله همین درس را در جلسه فردا به صورت شسته رفته برایتان بازگو خواهم کرد. آنگاه سید را صدا زدم و گفتم :
لطفاً شما بمانید، من با شما قدری کار دارم .پس از اینکه همه ی طلبه ها شبهه ها و اشکالات خویش را پرسیدند و رفتند من رو کردم به آن آقا سید طلبه و گفتم:
شما پس از درس من سر درس چه کسی رفته اید که اینقدر مسلط شده اید و من نتوانستم شبهات شما را پاسخ بدهم؟
«ادامه دارد.....»
📚طوبای کربلا
🍀🍀
🌐کتابخوانی
نشر و گسترش فرهنگ کتابخوانی و ارزشهای اسلامی
https://eitaa.com/ketabkhani1
فرهنگ کتابخوانی
🌟طوبای کربلا : 🔴توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام: حضرت آیت الله نجابت شیرازی می فرماید: طلبه ای
🌟ادامه موضوع :
🔴توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام:
شما پس از درس من سر درس چه کسی رفته اید که این قدر مسلط شده اید و من نتوانستم شبهات شما را پاسخ بدهم؟
سید گفت :استاد! پس از آن جریان به کربلای معلی رفتم و به جدم حضرت سیدالشهدا علیه السلام متوسل شدم و از او خواستم که شما را به سزای عمل خویش برساند؛ اما در همان شب اول امام را درخواب دیدم، ایشان به من فرمودند:
فرزندم ! درست نیست که در صدد انتقام باشی، این تقاضای غلطی است؛ بهتر است از چیزی از من بخواهی تا من دعایت را به اجابت برسانم ، چیزی که نزد تو از همه چیز با ارزش تر باشد.
من که قبلا شنیده بودم علوم پیامبران و اوصیای آنها از طرف خداوند متعال است و به اصطلاح علم لدونی است، به حضرت سیدالشهدا عرض کردم:
من علم لدونی می خواهم،
حضرت فرمودند: علم لدنی مخصوص انبیاء و اولیای خاص خداست، چیزی دیگری بخواه . از خواب بیدار شدم و از دیدن این خواب بسیار در سرور و شعف بودم و تا پایان روز با خود فکر میکردم که چه بخواهم و از این لطف و عنایتی که حضرت به من فرموده اند چگونه استفاده کنم .
شب بعد دوباره حضرت را درخواب دیدم و اصرار کردم که من همان علم لدنی می خواهم.
حضرت باز همان مطلب شب پیش را تکرار فرمودند؛ اما من باز هم قانع نشدم تا اینکه در شب سوم ، حضرت در خواب به من فرمودند:
فرزند علم لدنی نمیشود ؛ اما من به تو چیز باارزش می دهم که برای همیشه از آن بهره ببری .
حضرت با اینکه در خواب به من نفرمودند آن چیز چیست، اما پس از آن خواب، تمام چیزهایی را که از کوچکی یاد گرفته بودم به یاد آوردم و نسبت به هر مطلبی که میخواستم بفهمم با اولین بار که می خواندم یا میشنیدم، آن را می فهمیدم و حفظ می شدم و هیچ گاه دچار نسیان نشدم و خلاصه حضور ذهن عجیبی نسبت به همه ی دانستنی هایم پیدا کردم.
استاد رو کرد با آن طلبه جوان و گفت: اگر من در جلسه درس به تو پرخاش کردم هدفم این بود که توهم متنبه شوی، فکر نمی کردم که در صدد تلافی بر آیی.
آن طلبه که از عمل خویش شرمنده و خجل شده بود ایستاد، عذرخواهی کرد و رفت.
📚طوبای کربلا
#توسل به سید الشهدا
#انتقام
#علم لدنی
🍀🍀
🌐کتابخوانی
نشر و گسترش فرهنگ کتابخوانی و ارزشهای اسلامی
https://eitaa.com/ketabkhani1
🎈#بادکنکهای_زندگی
💠 دوستی میگفت سمیناری دعوت شدم که هنگام ورود به هر یک از دعوت شدگان #بادکنکی دادند سخنران بعد از خوشامدگویی از حاضرین که ۵۰ نفر بودند خواست که با ماژیک اسم خود را روی بادکنک نوشته و آنرا در اتاقی که سمت راست سالن بود بگذارند و خود در سمت چپ جمع شوند سپس از آنها خواست در ۵ دقیقه به اتاق بادکنکها رفته و بادکنک نام خود را بیاورد من به همراه سایرین #دیوانهوار به جستجو پرداختیم همدیگر را هل میدادیم و زمین میخوردیم و هرج و مرجی به راه افتاده بود مهلت ۵ دقیقهای با ۵ دقیقه اضافه هم به پایان رسید اما هیچکس نتوانست بادکنک خود را پیدا کند.
💠 این بار سخنران پیشنهاد کرد هرکس بادکنکی را بردارد و آنرا به صاحبش بدهد بدین ترتیب کمتر از ۵ دقیقه همه به بادکنک خود رسیدند.
💠 در زندگی مشترک و در خانواده باید یاد بگیریم که باید در جستجوی #سعادت دیگران باشیم و بدانیم سعادت ما در گرو سعادت و خوشبختی دیگران است.
💠 گاه وقتی از نیازهای خود که همان بادکنکهای زندگی ما هستند بگذریم و از آن طرف به نیازهای همسر خود #احترام بگذاریم زودتر به نیازهای خود خواهیم رسید و #درک خواهیم شد.
💠 برای رسیدن به سعادت، برای سعادت یکدیگر وقت بگذاریم!
🌟 السَّلامُ عَلَيْكَ يا عَوْنَ الْمَظْلُومينَ...
🌟سلام بر تو ای امید دل های غمدیده؛
سلام بر تو و بر روزی که حقّ مظلومان تاریخ را از ظالمان خواهی ستاند.
📚 صحیفه مهدیه، زیارت حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در سختیها، ص578.
🌼🌱🌼🌱🌼🌱🌼
💚 سلامتی آقا امام زمان (عج) و تعجیل در فرجش صلوات 💚
🍀🍀
🌐 کتابخوانی
نشر و گسترش فرهنگ کتابخوانی و ارزشهای اسلامی
https://eitaa.com/ketabkhani1