eitaa logo
فرهنگ کتابخوانی
121 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
545 ویدیو
89 فایل
نشر و گسترش #فرهنگ_کتابخوانی و #ارزشهای_اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
7.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
+روز دختر واسه یه سری از دخترا متفاوته! ˙·٠•❣مهد ما (ܢܚ݅ܭوܦ̇ܘ ܣߊ‌ی ܩܣܥ‌‌وی)❣•٠·˙ ╔═🦋═══♡═══🦋═╗ 🄹🄾🄸🄽↷ @Mahde_Shokofehaie_Mahdavi ╚═🦋═══♡═══🦋═╝
📚 گزیده ای از کتاب؛ اثر: حجت 🖋نویسنده کتاب ، با قلم زیبا و شیوا خاطرات خود و همرزمانش دوران دفاع مقدس را به صورت داستانهای کوتاه گردآوری و به تحریر آورده است ، 🛑 داستان اول شیخ محمود: 🖋نزدیکی های عملیات کربلا ۵ عقبه ما در پادگان دژ خرمشهر بود، ... یک شب با بچه ها ، بعد از نماز مغرب و عشا، رفتیم اتاق تبلیغات و با اتفاق آرا، مشغول گوش کردن نوار مقام شهید شیخ حسین انصاریان شدیم. هر کس توی حال خودش بود ،که در باز شد و یک نفر بعد از وارد شدن، در را بست و گوشه اتاق قرار گرفت. زمزمه های بچه ها فضای اتاق را عطرآگین کرده بود و نور قلبهایشان اتاق به ظاهر تاریک ما را روشن کرد. پس از اینکه کلید چراغ را زدیم، بی اراده چشممان به گوشه اتاق افتاد. یک روحانی که با دستمال اشک های چشمش را پاک میکرد، نشسته بود . این اولین برخورد من با شیخ محمود ملکی بود و عمومآ بچه ها حاج ملکی یا شیخ محمود صدایش می کردند.روحانی که در جمع بگو و بخند ما وارد شد . کسی در ابتداء نمی دانست شیخ محمود چه کاره است؟! چند روز پیش از آن هم که با موتور رفته بودم خط لشکر ۱۰ سیدالشهدا ء ، باز شیخ محمود دیدم که داشت گونی ها را با بچه ها از خاک پر میکرد. خلاصه همه جا بود. بعد از مدتی هم که رفتم تو بحرش، فهمیدم کار اصلی شیخ محمود در گردان حضرت زینب سلام الله از لشکر ۱۰ سیدالشهداء است . وقتی هم که گردان میرود تهران یا عقب می کشد، شیخ محمود می آید واحد ما .از کسی هم شنیده بودم که نیروی آزاد قرارگاه است و... به هرحال روحانی بود که توی دل همه جا باز کرده بود. وقتی مراسم دعای یا عزاداری داشتیم سوز و حالش از همه بیشتر بود. وقتی همه جمع، جمع بگو بخند و شوخی بود از همه سرتر .نسبت به نماز شب و دیگر نافله ها کاملاً پایبند بود. شیخ محمود مادرزاد یک پایش فلج بود. اما با همان پای ناقصش دوشادوش بچه های گردان کربلای ۵ را فتح کرده بود. در منطقه عملیات هم مثل یک مسئول گردان بالا و پایین می رفت ، توی خط ، توی قرارگاه، خلاصه کلام، مثل آچار فرانسه به درد هر کاری می خورد. تا حالا روحانی به تیزی شیخ محمود ندیده بودم . یک روز خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی با او مصاحبه کرد و در یکی از سئوال پرسید: « به نظر شما فرق شهر و جبهه در چیست؟» شیخ محمود این سوال را با ظرافت خاصی جواب داد و گفت: فرق دو چیز را وقتی می شود گفت که با هم اشتراک یا شباهتی داشته باشند .در صورتی که جبهه و شهر دو محیط که کاملاً از هم جداست. این برای خودش یک عالمی است و آن هم عالمی دیگر. قابل قیاس نیستند.» شیخ محمود در همه زمینه های دینی, سیاسی ,اخلاقی ,تفریحی, رزمی, استقامت, مدیریت و جذبه و... نمره یک بود . از آن روز مدتها گذشت تا اینکه یکی از بچه‌های گردان حضرت زینب سلام الله علیها برای من از روز آخر شیخ محمود صحبت کرد او می گفت: « یک روز سر سفره ها ناهار که همه نشسته بودند حاجی اومد و با وی خندان دست انداخت میان دوتا بچه ها و گفت: «بذارید ببینم میشه آخرین ها رو بین شما بخوریم». و همانجا نشست و آخرین ناهار رو خورد ». 🌷شیخ محمود در عملیات بیت المقدس ۲ به آرزوی دیرینه خود که همان بود ،نائل شد. نویسنده در ادامه می افزاید : یک روز در بهشت زهرا سر قبر شیخ محمود رفتم ، اتفاقاً پدرش هم آمده بود. بعداز مدتی صحبت کردن گفتم : «حاج آقا! از شیخ محمود برایم بگو.» آه سردی کشید و گفت: «یادم می اید یه روز بهش گفتم« محمود! تو که الحمدالله ملا شدی, ما که مردیم لااقل تو بیا سر قبرمان قران بخون». محمود لبخندی زد و گفت: «حاجی کجای کاری؟ باید بیای زیر تابوت ما را هم بگیری! » پدر شهید ادامه داد. یکی از خصوصیات محمود این بود که هر وقت می خواست جبهه برود قران را بر میداشت، قرآن را باز می کرد وپس از مطالعه می گفت ما رفتیم، باز هم می آییم. اما بار آخر که می رفت قرآن را باز کرد، برقی تو چشمانش نمایان شد و زیر لب خیلی آروم گفت : «انا لله و انا الیه راجعون» آن روز کسی چیزی نفهمید ،اما وقتی خبر معراج محمود را آوردن همه به یقین فهمیدیم از شهادتش با خبر بوده.» 💠نویسنده در انتهای مطلب خود اشاره می دارد: پیش خودم گفتم:« اگه واقعاً همه روحانی ها اینطور باشند چی میشه؟! نه دنبال اسم و رسم ،نه دنبال میز و منبر .... ‌ فقط دنبال کسب رضای حق ؛ همین و بس».
۳صلوات یــهــوے🌱 هدیه به حضرت فاطمه معصومه‌سلام الله علیها‌💚
(ص): اِنَّ اللّه َ يُحِبُّ الْمُلِحّينَ فِى الدُّعاءِ. خداوند اصرار كنندگان در دعا را دوست دارد. بحارالأنوار ج 93، ص 378
❣️❣️ 📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الْهُدَاةِ الْمَهْدِیِّینَ...✋ 🌱 سلام بر تو ای فرزند امامان هدایتگر! سلام بر تو و بر روزی که واژه واژه، هدایت را معنی میکنی برای قلب‌های تشنه هدایت... 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610. 🤲 ‌‌‌‌‌‌‌‌
🍀سلام و وقت بخیر 🍀 ✨جواب در قرآن شماره ۲۷ 🌺«پاسخ سؤال صفحۀ بیست و هفتم قرآن کریم» ✅ : ✨ایه ۱۷۷ سوره بقره ✨ لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَٰكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا ۖ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ ۗ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ 🌸نیکوکاری آن نیست که روی به جانب مشرق یا مغرب کنید (چه این چیز بی‌اثری است) لیکن نیکوکاری آن است که کسی به خدای عالم و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیغمبران ایمان آرد و دارایی خود را در راه دوستی خدا به خویشان و یتیمان و فقیران و در راه ماندگان و گدایان بدهد و در آزاد کردن بندگان صرف کند، و نماز به پا دارد و زکات مال (به مستحق) بدهد، و نیز نیکوکار آنانند که با هر که عهد بسته‌اند به موقع خود وفا کنند و در حال تنگدستی و سختی و هنگام کارزار صبور و شکیبا باشند. (کسانی که بدین اوصاف آراسته‌اند) آنها به حقیقت راستگویان و آنها به حقیقت پرهیزکارانند.🌸 ✅👈تدبر کننده عزیز معصومه نبی لو ✅👈تدبر کننده عزیز معصومه منصوری ✅👈تدبر کننده عزیز زهرا انجم شعاع ✅👈 تدبر کننده عزیز حنانه منصوری ✅👈تدبر کننده عزیز آسیه منصوری ✅👈تدبر کننده عزیز علی کرمی ✅👈تدبر کننده عزیز مکیه انجم شعاع ✅👈تدبر کننده عزیز میلاد شوری ✅👈تدبر کننده عزیز حمیده بلوکات ✅👈 تدبر کننده عزیز الهه جمالیان ✅👈تدبر کننده عزیز ثریا مهدی نوه سی ✅👈 تدبر کننده عزیز فاطمه انجم شعاع ✅👈تدبر کننده عزیز فاطمه منصوری ✅👈تدبر کننده عزیز فاطمه بیاضی ✅👈 تدبر کننده عزیز فرشته انجم شعاع ✅👈تدبر کننده عزیز لعیا قاسمی ✅👈 تدبر کننده عزیز شهلا حسنی 🍀🌺🍀🌺🍀 https://eitaa.com/ketabkhani1
🛑نکته مهم سوره ۱۷۷ سوره بقره: 🌟 در سوره به بيان شش عنوان از مهم ترين _نيكي ها در ناحيه و و پرداخته ، مي‏گويد: ✅" بلكه نيكي (نيكوكار) كساني هستند كه به خدا و روز آخر و فرشتگان و كتاب هاي آسماني و پيامبران ايمان آورده‏اند". در حقيقت اين نخستين پايه همه نيكي ها و خوبي ها است: به و و برنامه‏هاي الهي، و پيامبران كه مامور ابلاغ و اجراي اين برنامه‏ها بودند، و فرشتگاني كه واسطه ابلاغ اين دعوت محسوب مي‏شدند، به اصولي كه تمام وجود انسان را روشن مي‏كند و انگيزه نيرومندي براي حركت به سوي برنامه‏هاي سازنده و اعمال صالح است. . 💥 در واقع از تعبير ايمان محكم و نيرومندي در سطح بالا استفاده مي‏شود. ✅پس از به و و بخشش هاي مالي اشاره مي‏كند گذشتن از مال و ثروت براي همه كس كار آساني نيست، مخصوصا هنگامي كه به مرحله ايثار برسد، چرا كه حب آن تقريبا در همه دل ها است، 🔸 جالب اينكه در اين جا شش گروه از نيازمندان ذكر شده‏اند: ✅👈 در درجه اول آبرومند، و در درجه بعد و مستمندان، سپس آنهايي كه نيازشان موقتي است مانند در راه، بعد ، اشاره به اينكه نيازمندان همه اهل درخواست نيستند. گاهي چنان خويشتندارند كه ظاهر آنها همچون اغنيا است در حالي كه در باطن سخت محتاجند: _افراد ناآگاه آنها را به خاطر شدت خويشتنداري اغنيا تصور مي‏كنند" و سرانجام به بردگان اشاره مي‏كند كه نياز به آزادي و استقلال دارند ،هر چند ظاهرا نياز مادي آنها به وسيله مالکشان تامین می گردد . 🌸سومين اصل از اصول نيكي ها را بر پا داشتن مي‏شمرد :" آنها نماز را برپا مي‏دارند" نمازي كه اگر با شرائط و حدودش، و با و ، انجام گيرد، انسان را از هر باز مي‏دارد و به هر خير و سعادتي تشويق مي‏كند. ✅چهارمين برنامه آنها را اداي و حقوق مالي ذكر كرده‏: " آنها زكات مي‏پردازند" بسيارند افرادي كه در پاره‏اي از موارد حاضرند به مستمندان كمك كنند اما در اداي حقوق واجب سهل‏انگار مي‏باشند، به عكس گروهي غير از اداي حقوق واجب به هيچ گونه كمك ديگري تن در نمي‏دهند، حتي حاضر نيستند يك دينار به نيازمندترين افراد بدهند. 🛑چرا كه واجب مالي يك الهي و اجتماعي است .نيازمندان- طبق منطق اسلام- در اموال ثروتمندان به نسبت معيني شريكند. پرداختن مال شريك نيازي به اين تعبير ندارد. 💥پنجمين ويژگي آنها را مي‏شمرد و مي‏گويد:" كساني هستند كه به عهد خويش به هنگامي كه پيمان مي‏بندند، وفا مي‏كنند،چرا كه ، افراد جامعه است. 💥از جمله گناهاني كه رشته اطمينان و اعتماد را پاره مي‏كند و زيربناي روابط اجتماعي را سست مي‏نمايد، ترك وفاي به عهد است. 🌟 بالاخره ششمين و آخرين برنامه اين گروه نيكوكار را شرح مي‏دهد: كساني هستند كه در هنگام و ، و به هنگام بيماري و درد، همچنين در موقع جنگ در برابر دشمن، و به خرج مي‏دهند، و در برابر اين حوادث زانو نمي‏زنند . 💥 در پايان آيه به عنوان جمع‏بندي و تاكيد بر شش صفت عالي گذشته مي‏گويد: اينها كساني هستند كه مي‏گويند و اينها .
📚 گزیده ای از کتاب؛ اثر: حجت 🛑داستان دوم ... آقا سعید اهل خرمشهر بود و بعد از حمله وحشیانه عراقی ها خانواده اش را فرستاده بود ، شیراز و خودش همراه برادرش صمد ، در لباس سپاه مانده بودند. سعید در آن زمان مسئول آتشبار ، گردان کاتیوشا بود. سعید تا آخرین روزهای جنگ همراه برادرش مردانه در جبهه ها حضور اشت و بعد از پایان جنگ بدون هیچ توقعی از پا بیرون آمد و همراه پدرش در خرمشهر مغازه خواربار فروشی دایر نمود . نویسنده کتاب پس از پایان دفاع مقدس جهت بازدید از منطقه جنگی به همراه سعید به منطقه سه راه حسینیه می روند سعید در این هنگام خاطرات شهدا و ایثارگری و رشادت های همرزمانش را برای نویسنده بازگو میکند و می گوید: ... شبهای آخر عملیات کربلای ۵ بود و آتشبار ما توی موقعیت مستقر شده بود .آن روزها فشار خیلی زیادی بود، در گرمای زیاد خوزستان و بچه ها با تلاش فراوان موشکهای کاتیوشا را بلند می کردند و داخل قبضه می گذاشتند. دیسک کمر در بین بچه ها یک بیماری عادی جلوه می‌کرد. این بسیجی ها ،چه جوان و چه پیر ، موشک های ۶۰ کیلویی را دو متر بلند می کردند و در داخل قبضه قرار می دادند. نه در شرایط عادی ، بلکه در زیر آتش آتش توپخانه و بمباران های هواپیماهای بعثی و نیز از گلوله های شیمیایی استفاده می کردند این بچه ها باید با ماسک همه این کارها را انجام می دادند . در عملیات کربلای ۵ چندین روز متوالی و طولانی ، تمام آتشبارها فعال بودند ، و حسرت یک ساعت خواب آرام به دل بچه ها مانده‌بود. ...در این هنگام تطبیق از طریق بی سیم ، درخواست آتشبار توپخانه ، مختصاتی را اعلام می کند،در جوابیه گفتم : « به گوش باش ، آماده شد اعلام میکنم ...» سپس به داخل سنگر بچه های قبضه آتشبار رفتم ؛ همه بچه ها خسته و بی رمق خواب بودند،بعضی ها بخاطر پشه های وحشتناک جنوب، سرشان را زیر پتو برده بودند. در این هنگام پای قبضه آتشبار رفتم ، خدا را شکر کردم که قبضه پر است .سریع رفتم داخل سنگر بچه های هدایت آتش و یکی از آن ها را که جلوتر از بقیه دراز کشیده بود صدا کردم، از فرط خستگی بیدار نمیشد و هر طوری بود با مشقت فراوان و پاشیدن آب و ضرباتی ملایمی به پشتش، در نهایت او را بیدار کردم . قرار شد روی میز ، طرح را ترسیم کرده و تصحیحات ، سمت زاویه را به پای قبضه آتشبار داده و شلیک کنند ، وسیله ارتباطی ما با قبضه ، تلفن قورباغه ای بود . سعید در ادامه می افزاید : بنابه علی رغم میل قلبی او را بیدارش کردم و باهمدیگر سمت و زوایه را بستیم ، سپس سریع به سنگر رفتم و به تطبیق گفتم که آماده اجرای ماموریت هستیم . بنابه درخواست تطبیق ، زنگ زدم پای قبضه و گفتم که دو تا یا مهدی . وبا جواب جانم فدای مهدی ، دو گلوله کاتیوشا به سمت مواضع دشمن راهی شد . منتظر تصمیمات بعدی بودم که در همین حین سنگر باز شد و بچه های مخابرات و آتشبار وارد شدند و گفتند : «آقا سعید خسته نباشی ! شما برو ما آمدیم » درواقع بچه ها با صدای شلیک بیدار شده و امده بودند سر کار خودشان . 💠نویسنده در پایان داستان اشاره می دارد بخاطر ایثارگری و از خود گذشتگی بسیجی های گمنام که در نهایت تواضع و فروتنی به آتشبار توپخانه آمده بودند ، شرمسار و خجل ،سرم را به زیر انداختم و...
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ به امام حسن مجتبی علیه السلام و امام حسین علیه السلام يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🦋🦋 يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ، يَا حُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الشَّهِيدُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ، اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃
فرهنگ کتابخوانی
📚گزیده ای از کتاب ؛در محضر آیت الله #بهجت 🛑#ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در چه سالی است : ش
📚گزیده ای از کتاب ؛در محضر آیت الله 🛑 رسول خدا صلی‌الله علیه و آله در حال وحی : از خلیفه ثانی پرسیدند: آیا در وقت ، صلی الله علیه و آله را دیده ای ؟ گفت: آری. گفتند :کی و چگونه؟ گفت :روز حفصه مرا خبر کرد ، رفتم و دیدم حضرت صلی الله علیه و آله در حال است و پارچه ای روی آن حضرت است. وقتی وحی تمام شد ، پارچه را از روی او عقب زدم، دیدم روی حضرت سرخ شده است. 🍀🌺🍀🌸🍀 https://eitaa.com/ketabkhani1
فرهنگ کتابخوانی
📚گزیده ای از کتاب ؛در محضر آیت الله #بهجت 🛑 رسول خدا صلی‌الله علیه و آله در حال وحی : از خلیفه ثانی
📚گزیده ای از کتاب ؛در محضر آیت الله 🛑 خداوند ما را به فروشی مضطر نکرده است و نمی کند! : خداوند در سوره طه آیه ۱۱۸ می فرماید: 🌺« ان لک الا تجوع فیها و لا نعری» 🌼« تو در , و نمی شوی »🌼 آیاتی که حضرت آدم علیه السلام را از تناول شجره نهی فرموده ، استفاده می شود چیزی که ما را از آن نهی فرموده اند یا امر به نهی از، آن نموده اند، احتیاجی به آن نیست، و در مورد آن تشنه نمی شویم، گرسنه نمی شویم ، و از بین نمی رویم و سبب و موجب نابودی ما نمی گردد؛ بلکه به‌عکس، مصلحت ما در آن است . بنابراین ، باید بدانیم که خداوند عظیم الشان ما را به دین فروشی مضطر نکرده و نمی کند ! بالاتر از که برای لازم و ممدوح است، صبر است : ، و و و و در و... که برای آن ها لازم است. 🍀🌺🍀🌸🍀 https://eitaa.com/ketabkhani1