📌 با دور هم جمع شدنا، با بگوبخندا، با آجیل خوردنا، با خاطره تعریف کردنا و با فال گرفتنا این شب طولانی واسه ما تبدیل میشه به یه لحظه شیرین و دوست‌داشتنی که حسابی باید قدرش رو بدونیم...👌

👈 #شب_یلدا که با غروب سی آذر شروع میشه و چهارده ساعت و خورده‌ای بعد با طلوع یکم دی به پایان میرسه یه وقت خوب واسه بودن با بهترینای زندگی‌مونه 😍

⭕️ مطمئنیم واسه #کتاب‌رسانیا تو این شب بلند یه جای خالی واسه کتاب‌هاشون گذاشتن و امکان نداره رفیق همیشگی‌شون رو به این مهمونی دعوت نکنن

‼️اصلا شما بگید ؛ دوست دارید کدوم کتاب #مهمون این شبتون باشه ؟!... بنویسید برامون 👇 🆔 @sefaresh_ketab

🔸این #کتاب نازنین رو بنشونید وسط سفره یلداتون و عکسش رو برا ما بفرستید 🎁به 5تا عکس یلدایی به قید قرعه هدیه ارزنده‌ای تقدیم می‌کنیم...

قد یه ربع هم که شده با کتابا خلوت کنین تخمه بشکنین و کتاب بخونین یلدا مبارک🌹

❄️ زمستان ۱۴۰۲ 🗓 شنبه ، دوم دی ۱۴۰۲ 👤 شهید سید مجتبی علمدار : 🖋 سعی کنید قرآن انیس و مونس‌تان باشد نه زینت دکورها و طاقچه‌های منزلتان شود ؛ بهتر است #قرآن را زینت #قلبتان کنید.

💠 اولین روز هفته‌مونو با دعای فرج امام زمان و با دعای سلامتی برای این حضرت شروع کنیم ، انشاالله که هفته پر رزق و روزی داشته باشیم...🙏🤲

💠اگه از این به بعد خواستید #رشادت و #فداکاری رو واسه یه کودک ایرانی تعریف کنید این خاطره از عملیات کربلای 4 رو واسش بگید...👇👇👇

🔻تو شبی که عملیات لو رفته بود و دشمن با ضدهوایی یکی یکی #غواصا رو توی آب پرپر می‌کرد. بچه‌ها بازم خودشون رو به خط دشمن رسوندن. اما چطوری؟ اینطوری....

🔻روایت از سیدرضا موسوی غواص پانزده ساله: قسمتی بود که خورشیدی(نوعی سیم خاردار)تقریباً چسبیده بود به کانال 🔸رضا عمادی طلبه مجروح شده بود خودش رو به هر شکلی رسانده بود بالای خورشیدی و بچه ها رو قسم داد به #حضرت_زهرا و گفت بچه ها دارن یکی یکی شهید میشن بیاید از روی #من عبور کنید. 🔹 این بچه هایی که کپ کرده بودند از روی رضا رد شدند. یکی از بچه هایی که با ما اسیر شد، گفت: من آخرین نفری بودم که رد شدم از روی رضا و شنیدم استخوانش زیر پایم شکست؛ ولی رضا آخ نگفت...😭😭

🔸با هم برشی از کتاب هفتاد و دومین غواص رو خوندیم..‌. 📚 کتاب « #هفتاد_و_دومین_غواص » خاطرات آقا کریم هست که از فرماندهان لشکر #انصارالحسین همدان بوده. ‼️ او از جمله کسانی بود که در #عملیات کربلای چهار حضور داشت و با وجود مجروحیت از این مهلکه زنده بازگشت.

🌱🩸روزی که اروند بوی خون و نعنا می‌داد... 🥽مسابقه کتاب‌خوانی هفتادو دومین غواص ✍نویسنده: حمید حسام 📚ناشر: شهید کاظمی 📌درباره کتاب: این کتاب،روایت کریم مطهری، فرمانده گردان غواصی جعفرطیار،از دوران کودکی اش👦 تا پیروزی انقلاب🇮🇷 و آغاز جنگ💣 و حضورجانانه در کنار نیمه‌ی گمشده‌اش علی چیت سازیان تا رزم‌های آبی 🌊است. 🔻روایت این اثر دقیقا منطبق با واقعیتی است که در شامگاه چهارم دی ماه ۱۳۶۵ در منطقه عملیات کربلای ۴ اتفاق افتاد. 🎁همراه با ۲۰۰میلیون ریال جوایزنقدی🎁 ♨️کتاب رسانی شو😍👇 🆔@ketabresan

نویسندگان : #حمید_حسام ناشر : شهید کاظمی رده سنی/مخاطب : عمومی قالب کتاب : خاطرات تعداد صفحه : 640 نوع جلد : شومیز 📙📙📙 🔹 قیمت : 160 هزار تومان اما👇 🎁 قیمت‌ با 20 درصد تخفیف ویژه 128/000 تومان😎 ♨️جهت خرید مستقیم از سایت روی لینک زیر کلیک کنید : 👇 🌐 https://ketabresan.net/w/adZi5 — — — — — — — — — — — — 💳جهت خرید کارت به کارت به آیدی زیر پیام بدید : ☺️👇 🆔 @sefaresh_ketab

❄️ زمستان ۱۴۰۲ 🗓 یکشنبه ، سوم دی ۱۴۰۲ 👤 شهید ابراهیم هادی : 🖋 طوری زندگی و رفاقت کنید که احترامتان را داشته باشند ، بی‌دلیل از کسی چیزی نخواهید ؛ #عزت_نفس داشته باشید...!!!

⁉️شما در مسابقه شرکت کردین؟! ⁉️اصلا یادتون هست این مسابقه کتابخوانی رو؟

💠 معرفی کتاب #منم_یه_مادرم 🔸 کتاب «منم یه مادرم» روایت‌هایی از سبک تربیتی شهدا است که به نقل از مادران شهدا نگاشته شده است. 🔸 دفتر اول از این مجموعه به سراغ سه مادر شهید رفته است. صدیقه سالاریان مادر شهید مصطفی احمدی روشن است. یکی از چهار شهید هسته‌ای ایران که توسط عوامل کوردل موساد به شهادت رسید. #معرفی_کتاب #منم_یه_مادرم ♨️کتاب رسانی شو😍👇 🆔@ketabresan

🔸 این مادر شهید روایت می‌کند چگونه با لقمه حلال و مراقبت مداوم تلاش کرده فرزندانی #صالح و #اسلامی تربیت کند. زرافشان مولودیان مادر شهید محمد مسرور است. طلبه‌ای که به عشق دفاع از حریم ولایت به سوریه رفت و در جریان آزادی شهرهای نبل و الزهرا به جمع شهدای مدافع حرم پیوست. 🔸 فاطمه تاجیک نیز از پسرش #محمدحسین_حدادیان می‌گوید. بسیجی که در سال 96 به هنگام آشوب و اغتشاش دراویش به میدان رفت و این پلیدان او را به سخت‌ترین نحو به شهادت رساندند. 🔸 این مادران از سبک و روش خود در تربیت این دسته گلان کربلایی می‌گویند. اینکه مواظب بوده‌اند خودشان و این کودکان #حلال و #حرام خدا را رعایت کنند و در ورطه گناه و آلودگی نیافتند. ♨️کتاب رسانی شو😍👇 🆔@ketabresan

🔸 روایت آن‌ها از شنیدن خبر شهادت فرزندان و صبری که بعد از آن به خرج دادند، جای تامل و ستایش فراوانی دارد. 🔹 در حقیقت مادران و فرزندان این کتاب را می‌توان تربیت یافتگان مکتب حسینی دانست که #شهادت را بالاترین فخر برای خانواده خود می‌دانستند. #شهادت #مادر_شهید

🔰 مسابقه ملی کتابخوانی « #منم_یه_مادرم» 👈 بامحوریت کتاب «منم یه مادرم» روایت‌هایی از سبک تربیتی مادران شهدا: ○ شهید هسته‌ای، #مصطفی_احمدی_روشن ○ شهید مدافع حرم، #محمد_مسرور ○ شهید امنیت، #محمدحسین_حدادیان 🎁 #جوایز: 🔹 3 کمک هزینه سفر به کربلای معلی 🔹 8 کمک هزینه سفر به مشهد مقدس 🔹72 جایزه نقدی و غیر نقدی دیگر ازجمله: پلاک طلا، کارت هدیه، بن خرید کتاب و... ♨️⏳ #مهلت شرکت در مسابقه: 👈 6 دی ماه روز تکریم مادران و همسران شهدا ♨️کتاب رسانی شو😍👇 🆔@ketabresan

نویسنده:#جمعی_از_نویسندگان ناشر: راه یار تعداد صفحات: 264 صفحه نوع جلد: شومیز قطع: ‌رقعی مخاطب: عمومی 📙📙📙 *🔸قیمت :95 هزار تومان اما👇 🎁قیمت با 20 درصد تخفیف: 76 هزار تومان😎* ♨️جهت *خرید مستقیم از سایت* روی لینک زیر کلیک کنید👇👇 https://ketabresan.net/w/RNUnq 💳جهت *خرید کارت به کارت* به آیدی زیر پیام بدید☺️👇 🆔@sefaresh_ketab

🔻چند روزی بیشتر به پایان مهلت شرکت در مسابقه باقی نمونده، عزیزانی که هنوز فرصت نکرده‌اند در مسابقه شرکت کنند اين فرصت رو از دست ندین... ✅جدایی از بحث مسابقه کتابخوانی، جذابیت محتوایی این کتاب واقعا فوق‌العاده است. 🔻 فرصت تهیه این کتاب با ۲۰ درصد تخفیف ویژه رو از دست ندین👇👇 🌐 https://ketabresan.net/w/RNUnq

💠حُسينيونْ نحنُ منذ الصغر وَ نحب الحُسين ما از کودکی حُسینی بودیم و حسین را دوست می‌داریم…❤️❤️ #حس_خوب #کودکانه #امام_حسین ♨️کتاب رسانی شو😍👇 🆔@ketabresan

📌 حاجیه خانم #فاطمه_عباسی‌ورده چهارتا پسر داشت ، #انقلاب که شد احمد پسر بزرگش رفت کردستان بایسته جلوی غائله کومله و دموکرات و همون سال 59 شهید شد. 👈 علی و یونس 18 و 16 ساله بودن که راهی جبهه شدن ، تو عملیات #فتح_خرمشهر هردوتاشون شهید شدن یکی شون شب عملیات یکی دیگه صبح عملیات. ❗️پنج سال بعد ته تغاری خانواده محمد تو #شلمچه چهارمین شهید خانواده شد.

⭕️ حاج خانم رو صدا زدن واسه دیدار با #امام عکس پسراشو زد زیربغلش رفت جماران نوبت صحبتش که رسید از عکس احمد شروع کرد ، هنوز به یونس نرسیده بود دید شونه‌های امام داره میلرزه ؛ سریع قاب عکسا رو جمع کرد برگشت سمت امام و بی اینکه صداش بلرزه گفت: « چهارتا پسر دادم تا #اشکت رو نبینم.»