بخشی از کتاب عزیز خانوم
چند تا از همسایهها درویش بودند و دوشنبهها جلسه داشتند؛ یک جور مراسم خاص مثل دعا خواندن. مادرم همیشه میگفت: «هیچ کس اجازه نداره بره نزدیک اتاق درویش ها.» ماه رمضان همسایهها سفره و سماور و بساط افطار را دم ایوان پهن می کردند و هرکس با بچههای خودش می نشست دور سفره. گاهی هم همە همسایه ها دور یک سفره جمع میشدیم. هفت تا خواهر بودیم؛ ربابه، کبری، معصومه، فاطمه، زهرا، طاهره و صدیقه. من دومی بودم و بیست مرداد ۱۳۲۳ به دنیا آمدم. شناسنامههای قدیم خیلی دقیق نیستند، شاید یکی دو سال جابه جا باشد. بعد از بیست سال خدا به م یک برادر داد، محمد. آن روزها دختر بر نداشت و مردم به پسرها بیشتر توجه میکردند؛ ولی برای پدرم دختر و پسر فرقی نداشت و میگفت: «هرجور خدا صلاح بدونه من راضیام.»
آقام معروف بود به «شیخ حسین.» سواد قرآنی داشت و ماه رمضان در هیئت موسی بن جعفر (ع) گذر محله قاری قرآن بود. بعضی وقت ها که دل شب از خواب بیدار میشدم، مشغول خواندن نماز شب بود. این نماز خواندن تا آخر عمرش ادامه داشت. شبهای جمعه بچه ها را دور خودش ْجمع میکرد و میگفت: «بیاید دور هم دعای کمیل بخونیم.»
آرزوی زنبورک 📣 معرفی مجدد
❤️ ویژه ماه مبارک رمضان 😇
کودکانه و لطیف با محوریت روزه
به همراه تصاویر کودکانه
ماجرای زنبور کوچکی🐝 بیان می شود که آرزو دارد کار بزرگی انجام دهد، یک کار بزرگ و قشنگ که از ته دلش خوشحال باشد😁 و بگوید او این کار را انجام داده است.
بالاخره یک شب فرشته ای 🧚♂پیش او می آید تا آرزویش را برآورده کند.
🌀قسمت هایی از کتاب آرزوی زنبورک 🌀
«قناری🐤 روی شانه دخترک سر تکان داد و گفت: «من هم از خواب پریدم و خیلی ترسیدم. هی جیک جیک کردم و بال بال زدم و تو بیدار شدی.»
دخترک خندید و گفت: «چه قدر هم خوب شد! از خدا خواسته بودم برای خوردن سحری خواب نمانم.»
دخترک سرش را از پنجره بیرون آورد.
این طرف و آن طرف را نگاه کرد ولی زنبورک را ندید.
#آرزوی_زنبورک
#کلرژوبرت
#دفترنشرفرهنگ_اسلامی
#کودک
کرایه کتاب ۲۰۰۰تومان
تعداد صفحات 📚 24 📚
دیشب بلاخره آقا اومدن به خوابم و عطاب و خطاب مفصلی باهام کردن و آخرش فرمودند:
شما درست زندگی کنید، گفتار و رفتارتون رو درست کنید، نیازی نیست دنبال ما بگردید، ما خودمون سراغتون میآییم.
#کمی_دیرتر
@BooyeKaghaz
هدایت شده از کتابویچ
📣📣📣مسابقه خاطره نویسی
باهمکاری کانال کتابویچ 📚و نازاربانو 🤩
زیباترین خاطره خود را👌
از سال اول روزه داریتون برای ما بنویسید❤️😊
از بین خاطرات شما به ۳ نفر برگزیده جوایزی اعطا خواهد شد.( جوایز اعلام خواهد شد )
مهلت ارسال تا عید فطر✅
ادمین ارسال خاطرات👇
@Ft_moh
لینککانال کتابویچ درایتا:
https://eitaa.com/ketabvich
تلگرام:
https://t.me/ketabvich
🍃🌺🌾🍀🌷☘🍁🌸🌱🌿🥀🌾🪴
عروسک نازار بانو
@nazarbanoo✨
هدایت شده از کتابویچ
🎁🎁🎁و اما جوایز مسابقه
بدلیل عید مهمانی خدا❤️
جایزه هامون کمی متفاوت است
۳ نفر برنده میتونند یکی از موارد زیررا انتخاب کنند
✅ انتخاب کتاب از کانال کتابویچ تا مبلغ ۱۵۰ هزار تومان
(بر اساس قیمت روز کتاب )📚🤩
✅بن خرید عروسک از کانال نازاربانو تا مبلغ ۱۵۰هزار تومان😍👌
(از عروسک های موجود)
✅هدیه ۱۰ جلد کتاب به انتخاب کانال کتابویچ
✅ دو اشتراک ماهانه کتاب (برای مشترکین ساکن در خرم آباد )
📣📣📣 جلسه دوم شرح دعای ابوحمزه ثمالی
بدلیل تقارن با شب قدر ،صبح یکشنبه برگزار خواهد شد.
ساعت ۱۰ و نیم تا ۱۱ و نیم
پسرک فلافل فروش 📣معرفی مجدد
بسیار زیبا و متحول کننده😊👌
عنوان کتابی است که دربردارنده زندگینامه و خاطرات بسیجی مدافع حرم ، طلبه شهید #محمدهادی_ذوالفقاری است .
شهید ذوالفقاری چند سالی می شد برای ادامه تحصیل در علوم فقهی عازم نجف شده بود .با شنیدن خبر هجوم داعشی های تروریست به سرزمین عراق و هتاکی شان به ساحت پاک خاندان رسول الله ( ص ) درس و بحث را رها کرد و به میدان جنگ با این طرفداران اسلام آمریکایی رفت .
کتاب حاضر که به بخشهای متعددی تقسیم و بخشبندی شده است، روایتهایی را از دوستان این فرد و خانوادهٔ وی میخوانید.
وصیتنامهٔ این فرد نیز، به همراه بخش ضمائم و تصاویر، در انتهای کتاب قرار دارد.
#پسرک_فلافل_فروش
#نشرشهیدابراهیم_هادی
#نوجوان
#بزرگسال
#شهید
کرایه،1000 تومان
تعداد صفحات📚160📚
❤️گزیده هایی از کتاب👇👇👇
✅ببین من مدرک دانشگاهی برایم مهم نیست. اینکه به من بگن دکتر یا مهندس اصلاً برام ارزش نداره. من میخوام علمی رو به دست بیارم که لااقل برای اون دنیای من مفید باشه.
✅من مطمئن هستم چشمی که به نگاه حرام عادت کنه خیلی چیزها رو از دست میده. چشم گنهکار لایق شهادت نمیشه.
✅سعی کنید سکوت شما بیشتر از حرف زدن باشد. هر حرفی میخواهید بزنید فکر کنید که آیا ضرورت دارد یا نه؟! بیدلیل حرف نزنید که خیلی از صحبتهای ما به گناه و دروغ و ... ختم میشود.
با اجازه بزرگ ترها، بله!
خاطراتی از خواستگاری به سبک شهدا 😍🤩
این کتاب در بردارنده روایت هایی از نحوه ی آشنایی،مراسم خواستگاری و ازدواج بانوانی است که با دنیایی از امید و آرزو راهی خانه ی بخت شدند،اما دست تقدیر،جدایی را برای شان رقم زد.
روایت هایی که احساس لطیف و بیان پرجزئیات زنانه در آن ها موج می زند و در لا به لای جملات هر روایت،صداقت راوی را به خوبی می توان حس کرد.این بانوان،افتخار همسفری با مردانی را داشته اند که همگی پیشوند شهید در کنار نامشان نشسته است،مردانی که پیش از آن که جسم شان از دنیای خاکی رخت بربندد،روح شان شهید شده بود و #شهیدانه زندگی کردن را مشق کرده و طعم زیبای حیات طیبه را چشیده بودند.
#بااجازه_بزرگترهابله
#مسعوددهقانی_پیشه
#نشرنارگل
#شهید
#نوجوان
#بزرگسال
#زن
کرایه کتاب۲۰۰۰تومان
تعدادصفحات 📚۱۹۲📚
❤️گزیده ای از کتاب با اجازه بزرگترها،
در یکی از این خاطرات از زبان همسر یکی از شهدای مدافع حرم میخوانید: من متولد سال ۱۳۶۴ هستم. از همان نوجوانی، دختری بودم که یک جا بند نمیشدم و در کارهای فرهنگی خیلی فعال بودم و هر کاری از دستم برمیآمد انجام میدادم. فعالیتهای فرهنگیام هم خارج از محل زندگیمان بود، چون فضای بهتری برای کار داشت. در پایگاه مسجد رکنی (شهید بادامی) فعالیت میکردم و آنقدر پرکار بودم که روزهای جمعه هم وقت خالی نداشتم. درسم خیلی خوب بود، در رشته ریاضی ـ فیزیک درس میخواندم. سال دوم دبیرستان بودم و فکر ازدواج برایم بیشتر شبیه شوخی بود. برای خودم آرزوها داشتم. فکر میکردم رشته دانشگاهی خوبی هم قبول بشوم. ایام عید سال ۷۹ بود. یک روز پدرم به من و خواهرم مینا گفت که به خانهٔ عموعلیحسین برویم. در روستای «دره مرادبیک»، همه پدر محسن را عمو صدا میزدند. راهی خانه پدر محسن شدیم. خانهشان دیوار به دیوار خانه عموی من بود و سالهای سال رابطهٔ خوبی با هم داشتند. محسن را اولین بار آنجا دیدم. لباس سراسر سفیدی پوشیده بود و با مو و محاسن مشکی، زیبا به نظر میآمد. خیلی مؤدبانه و بااحترام برخورد میکرد و ساکت و مظلوم به نظر میرسید. با خودم گفتم: «این پسر اصلاً به دیگران سلام هم میکنه؟!»
تا کوچههای آسمان 📣معرفی مجدد
خاطرات سپهبد شهید علی صیاد شیرازی
حجتالاسلام محمد مهدی بهداروند، نویسنده و استاد دانشگاه در این کتاب پس از توضیح شیوه آشنایی خود با امیر شهید، سپهبد صیاد شیرازی، خاطراتی از زبان این بزرگمرد درباره جبهه و جنگ و مصاحبههایی از ایشان را در این کتاب آورده است.
در پایان هم وصیتنامه امیر و آلبوم تصاویر او گنجانده شده است.
#تاکوچه_های_آسمان
#محمدمهدی_بهداروند
#نشرشهیدکاظمی
#نوجوان
#بزرگسال
#شهید
#دفاع_مقدس
کرایه کتاب۲۰۰۰تومان
تعداد صفحات 📚۱۹۲📚