کتاب وحشی
یک رمان رازآلود و تخیلی🤩
پرهیجان با محوریت کتابخوانی📚
خوان برای تعطیلات تابستانیاش حسابی برنامه چیده، ولی مادرش همهی نقشههای او را نقش بر آب میکند؛ او خوان را میفرستد به خانهی عمو تیتو که یک کتابخوان قهار است.
خوان باید از بین هزاران کتاب توی کتابخانهی عمو، کتاب وحشی را پیدا کند؛ کتاب چموشی که دم به تله نمیدهد😂 و لابهلای صفحاتش رازی را پنهان کرده که فقط یک نفر میتواند از آن سر دربیاورد:
کسی که بتواند او را شکار کند.😁😉
#کتاب_وحشی
#خوان_بیورو
#نشرپرتقال
#نوجوان
#رمان
#تخیلی
کرایه کتاب 3000تومان
تعداد صفحات 📚 212 📚
کانالیبرایمعرفیوکرایهکتاب📚درشهرخرمآباد
وباشرایطویژه،برایشهرهایدیگر
ادمینمشاورهکتاب: @Z_Monazami
ادمینسفارشکتاب:
@Velayat313fq
لینککانالدرایتا:
https://eitaa.com/ketabvich
لینککانالدرتلگرام:
https://t.me/ketabvich
کتاب-وحشی.pdf
7.08M
متن ابتدای کتاب "کتاب وحشی " تقدیم به شما😊👆
کانالیبرایمعرفیوکرایهکتاب📚درشهرخرمآباد
وباشرایطویژه،برایشهرهایدیگر
ادمینمشاورهکتاب: @Z_Monazami
ادمینسفارشکتاب:
@Velayat313fq
لینککانالدرایتا:
https://eitaa.com/ketabvich
لینککانالدرتلگرام:
https://t.me/ketabvich
هدایت شده از کتابویچ
سلام دوستان کتابخونم📚😍📚
با تشکر از استقبال شما عزیزان از مسابقه کتابخوانی🤩
🌀دو نکته را دقت بفرمایید👌👌👌
✅موضوع کتاب انتخابی،حتما با محوریت 📚 کتاب و کتابخوانی 📚 باشد.
(نمونه هایی از کتابهای مورد نظر در گروه کتابویچ معرفی می شود)
✅ متن معرفی ،باید از محتوای کتاب و تهیه شده توسط خودتان باشد،نباید از متن معرفی کانال استفاده کنید.😉
(معرفی صوتی و کلیپ تصویری،امتیاز بیشتری دارد)
📣📣📣 و اما جوایز
به بهترین معرفی ها (3 نفر برتر )
50 هزار تومان وجه نقد پرداخت می شود. 😊
📣📣📣 تنها 6 روز به پایان وقت مسابقه باقیست🤓
بشتابید
در تمام رده های سنی کتاب مناسب مسابقه موجود است😊
(مجموعه 3 جلدی ) 📣 معرفی مجدد
کوه های سفید
برکه اتش
شهر طلا و سرب
مجموعهای تخیلی
بسسسسسیار جذاب برای تمام سنین👌👌👌
با محوریت آزادیخواهی 😊🤗
این کتاب با یک داستان تخیلی،ماجرای جامعهای را روایت میکند که توسط ماشینهایی غول پیکر به نام سهپایهها استثمار شدهاست و به شکلی شبیه به جوامع قدیمی و اولیه اداره میشود.
در حالیکه سالهای پیش،دوران طلایی تکنولوژی را طی کرده بودند.😢
در این میان ،جوانانی آزادیخواه قصد مقابله با آنها را دارند و در منطقه با کوه های برفی مقری برای مبارزات خود فراهم کرده اند.
اما چگونه⁉️‼️
سه پایهها هر سال در جشن کلاهکگذاری نوجوانان، بهترین و قویترین و سریعترین آنان را طی مراسمی ورزشی شبیه المپیک انتخاب میکنند و پیش خود میبرند.
نوجوانان مبارز هم با کلاهکهای قلابی که در کوههای سفید برای آنها درست شده و فقط ظاهرش شبیه به کلاهکهای بیگانگان است، با تمرینهای مداوم و سخت، آمادگی جسمانی و ورزشی خود را آن چنان بالا میبرند که بتوانند قهرمان شوند و به عنوان «بردههای خوشبخت که امکان خدمت به اربابان را یافتهاند»، به شهرهای بیگانگان راه پیدا کنند و شرایط آنها را بسنجند و اطلاعات لازم را برای نابودیشان فراهم کنند.
تا زمانی که به آرزویشان میرسند و......
و ماجراهایی بسیار شیرین و جذاب و هیجانی.....
#مجموعه_کوه_های_سفید_و...
#جان_کریستوفر
#کانون_پرورش_فکری
#نوجوان
#رمان
#تخیلی
کرایه کتاب ،هرجلد 1000تومان
تعداد صفحات هرجلد 📚 بین 170 تا 190 📚
بخشی از کتاب👇👇👇
بارها با دوستم جک درباره مردم گذشته و چیزهایی که آنها درست کرده بودند، صحبت کرده بودیم. تا پیش از ورود سه پایه ها به دنیای ما، زندگی مردم با همه خوب و بد آن، شکل دیگری داشت.
دختران و پسرانی که از دوره نوجوانی می گذشتند باید در مراسم کلاهک گذاری شرکت می کردند و سپس به افتخار این مراسم، جشنی برای آنها بر پا می شد. دوستم جک دلش می خواست مثل آواره ها باشد؛ یعنی کسانی که مراسم کلاهک گذاری برای آنها با موفقیت انجام نشده بود و در حالی که بیشتر اوقات غمگین بودند، از این شهر به آن شهر می رفتند و در همه کشور ول می گشتند.
زمانی که جک به وسیله یکی از بندهای نرم سه پایه غول آسا به درون نیمکره عظیم و فلزی آن کشیده شد، جز سر تراشیده اش که خطهای فلزی کلاهک مثل تار عنکبوت روی آن نقش بسته بود، تغییر دیگری نکرده بود. از آن زمان به بعد، او وظیفه یک مرد را برعهده می گرفت و دستمزد یک مرد را به او می دادند. پس از کلاهک گذاری، جک آرزوی خودش را ظاهرا فراموش کرد، اما من هر روز بیشتر به زندگی آواره ها علاقه مند می شدم و….
پس از این ماجرا، جک سعی می کند از ویل دور بماند چون به علت وجود کلاهک، ویل را برای اعتقاداتش خطرناک می داند.
مدتی بعد، یک فرد ناشناس به نام ازماندیاس، ویل را از وجود یک پایگاه مبارزه با سه پایه ها باخبر می کند که در کوه های سفید قرار دارد. این اتفاقات باعث می شود، ویل به همراه پسر عمویش هنری، از دهکده، به سمت کوه های سفید فرار کند. آنها در این راه با افراد دیگری نیز مانند خود آشنا می شوند و....
اردوگاه اطفال
📣اردوگاه اطفال
ادامه کتاب "آن بیست و سه نفر " است
کتاب اردوگاه اطفال روایتگر ۲ سال از خاطرات اسارت هشت ساله احمد یوسف زاده است که در کتاب "آن بیست و سه نفر" تنها هشت ماه از آن روایت شده است.
خاطرات خود و ۴۰۰ نوجوان دیگری که بین ۱۷ تا ۲۰ سال سن داشتند و از اسارتگاههای مختلف عراق به اردوگاه اطفال منتقل شده اند، پرداخته است.
یوسف زاده در مقدمه کتاب اردوگاه اطفال آورده است:
"درک بی باکی هفده سالههای "اردوگاه اطفال"، این روزها برای من آسان تر و البته عجیب تر از گذشته شده است. گویی حتماً باید ۳۳سال از ۱۳۶۳ دور بشوی تا بتوانی روحیه سلحشوری نوجوانان اسیر ایرانی را واکاوی کنی که بدانی در آن سال و سن چه کردهاند. "😮🧐
🌀گزیده کتاب👇
نصفهشب داشتم توی تب میسوختم. دلم برای مادرم تنگ شد. یادم آمد وقتی در خانه تب میکردم، تشت آبی میآورد، پاهای داغم را میگذاشت توی تشت و پاشویهام میداد. حالا اما هیچکس نبود که کمکم کند. همه خواب بودند. بغض کردم. زیر پتو قطرههای داغ اشک از گونههایم سر خورد و برای اولین بار در اسارت از سر دلتنگی گریه کردم.😭
نویسنده اردوگاه اطفال در صفحات پایانی این کتاب با انتشار اسناد و عکس های مرتبط با موضوع این کتاب را خواندنی و جذاب تر کرده است. 🤩
#اردوگاه_اطفال
#احمدیوسف_زاده
#سوره_مهر
#نوجوان
#بزرگسال
#شهید
کرایه کتاب 3000تومان
تعداد صفحات 📚 328 📚
من زندهام
بسیار زیبا و تکان دهنده😲👌
نوشته معصومه آباد(-۱۳۴۱)
خاطرات دوران اسارت وی در دوران جنگ تحمیلی
سی و چند روز بیشتر از حمله ی رژیم بعث به ایران نگذشته بود که چهار نفر از دختران امام خمینی دست نامحرمان اسیر شدند!
«بنات الخمینی» عنوانی بود که سربازان صدام به چهار بانوی امدادگر ایرانی داده بودند. بعثی ها اول که ماشین شان را محاصره می کنند، از خوشحالی پایکوبی می کنند و پشت بی سیم به فرماندهان شان اعلام می کنند که دختران خمینی را گرفتیم!😢
بعدتر برخی دیگر از افسران بازجو به این بانوان غیرنظامی می گویند از نظر ما شما ژنرال های ایرانی هستید!😂
عنوان کتاب که بر روی جلد چاپ شده، دستخط معصومه آباد است.
آن روز که برای فرار از بی خبری مفقودالاثری برای خانواده اش یا هر کسی که می توانست فارسی بخواند نوشته بود:
«من زنده ام. معصومه آباد.»👌
کتاب از هشت فصل تشکیل شده است:
* کودکی
* نوجوانی
* انقلاب
* جنگ و اسارت
* زندان الرشید بغداد
* انتظار
* اردوگاه موصل و عنبر
* عکس و اسناد
#من_زنده_ام
#معصومه_آباد
#نشربروج
#دفاعمقدس
#نوجوان
#بزرگسال
کرایه کتاب 3000تومان
تعداد صفحات 📚 638 📚
گزیده کتاب "من زنده ام "👇
خانم آباد در کتابش نوشته است: «نمی خواستم جلوی دشمن ضعف نشان دهم. عنوان «بنت الخمینی» و «ژنرال» به من جسارت و جرأت بیشتری می داد. اما از سرنوشت مبهمی که پیش رویم بود می ترسیدم. نمی توانستم فکر کنم چه اتفاقی ممکن است بیفتد. دلم روضه ی امام حسین می خواست. دوست داشتم یکی بنشیند و برایم روضه ی عصر عاشورا بخواند. خودم را سپردم به حضرت زینب...
وقتی ما را داخل گودال انداختند، برادرها جا باز کردند. روی دست و پای همدیگر نشستند تا ما دو تا راحت بنشینیم و معذب نباشیم. سربازهای عراقی که این صحنه را دیدند، به آن ها تشر زدند که چرا جا باز می کنید و روی دست و پای هم نشسته اید؟ و با اسلحه هایشان برادرها را از هم دور می کردند. نگاه های چندش آور و کش دارشان از روی ما برداشته نمی شد. یکباره یکی از برادرها که لباس شخصی و هیکل بلند و درشتی داشت با سر تراشیده و سبیل های پرپشت و با لهجه ی غلیظ آبادانی، جواد [مترجم ایرانی عراقی ها] را صدا کرد و گفت: هرچی گفتم راست و حسینی براشون ترجمه کن تا شیرفهم بشن!
رو به سربازهای بعثی کرد و گفت: به من می گن اسمال یخی، بچه ی آخر خطم، نگاه به سرم کن ببین چقدر خط خطیه، هرخطش برای دفاع از ناموسمونه. ما به سر ناموسمون قسم می خوریم، فهمیدی؟ جوانمرد مردن و با غیرت و شرف مردن برای ما افتخاره. دست به سبیلش برد و یک نخ از آن را کند و گفت ما به سبیلمون قسم می خوریم. چشمی که ندونه به مردم چطور نگاه کنه مستحق کور شدنه. وقتی شما زن ها رو به اسارت می گیرید یعنی از غیرت و شرف و مردانگی شما چیزی باقی نمونده...»
به این میگویند کتاب!
یک کتاب بامزه برای خردسالان با محوریت کتاب📚🤩
با تصاویر جذاب (در سایز کوچک )🤗
کتاب اینطور شروع می شود که
میمون 🐵در حال کتاب خواندن بود که الاغ کوچولو کتاب را در دست او دید. او تا به حال کتاب 📚ندیده بود 😳
و به خاطر همین شروع به پرسیدن سوالات با مزه😁 از میمون کرد که
باید کتاب را بپوشد؟ بخورد؟ و ... هر چه الاغ کوچولو میپرسید میمون میگفت: نه!😬
تا اینکه در آخر به او میگوید کتاب را باید چکار کند...😊
#به_این_میگویندکتاب!
#لین_اسمیت
#سانازآیتی
#نشرپرتقال
#کودک
#خردسال
کرایه کتاب 3000تومان
تعداد صفحات 📚 23 📚
متن پشت جلد کتاب 👆
کانالیبرایمعرفیوکرایهکتاب📚درشهرخرمآباد
وباشرایطویژه،برایشهرهایدیگر
ادمینمشاورهکتاب: @Z_Monazami
ادمینسفارشکتاب:
@Velayat313fq
لینککانالدرایتا:
https://eitaa.com/ketabvich
لینککانالدرتلگرام:
https://t.me/ketabvich
a Book (1).pdf
1.19M
متن ابتدای کتاب "به این میگویند کتاب "👆👆👆
با تصاویر زیبا 🤩
کانالیبرایمعرفیوکرایهکتاب📚درشهرخرمآباد
وباشرایطویژه،برایشهرهایدیگر
ادمینمشاورهکتاب: @Z_Monazami
ادمینسفارشکتاب:
@Velayat313fq
لینککانالدرایتا:
https://eitaa.com/ketabvich
لینککانالدرتلگرام:
https://t.me/ketabvich