eitaa logo
🏴کیف الناس🏴
378 دنبال‌کننده
21.3هزار عکس
8.1هزار ویدیو
147 فایل
«بسم الله القاصم الجبارین» «وَالْحَمْدُ لِلّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ» 💯کانالی متفاوت👌 😊 برای سرگرمی اسلامی ☺️ ارتباط با ادمین @amirmehrab56 آغاز فعالیت دوباره....۱۴۰۱/۰۷/۱۰
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺آنچه از امام جعفر صادق کمتر شنیده اید❗️ گفته بودند :"فلاني پشت سرت بدگويي كرده ." دست هايش را برد بالا. گفت:"خدايا ! من بخشيدمش ، تو هم اورا ببخش " هر بار كه مي رفت آدم هاي تازه اي با خودش مي برد. مي نشست وسط بيابان ،كنار قبر ،سلام مي داد به همه ي انبياء ، خودش را مي انداخت روي قبر ، سلام مي كرد ... . گريه مي كرد ... . گريه مي كرد ... . مي گفت:"قبر جدم علي بن ابي طالب است . بايد همه اين جا را بشناسند و بيايند زيارت . " تا آن زمان قبر جدّش مخفي بود . حج . ميقات . همه احرام پوشيدند و لبيك گفتند . خواست لبيك بگويد ... . زبانش بند آمد ، بي رمق شد . داشت مي افتاد از شتر . خواست لبيك بگويد ... . زبانش بند آمد ، بي رمق شد . پرسيدند :"چرا نمي گويي؟" گفت :"چطور بگويم لبيك،وقتي مي ترسم در جواب بگويند : لا لبيك!" پرسید : " مادوست تان داریم. برای همین بچه هایمان را به نام شما و پدرانتان می گذاریم. آیا سودی برای ما دارد؟" جواب داد : "بله به خدا قسم! هل الدین إلا الحب؟" مهمان ها که می خواستند کمک کنند نمی گذاشت. خودش کارهایشان را می کرد. می گفت :" پیامبر به ما خانواده اجازه نداده است، مهمان هایمان را بکار بگیریم." هرچهار تا شاگرد امام بودند، ولی نظرشان خیلی با او فرق داشت. ابوحنیفه ازامام درس یاد می گرفت، مالک ازابوحنیفه، شافعی ازمالک و احمدبن حنبل ازشافعی. بعدها هرکدامشان شدند رئیس یکی ازمذاهب اهل سنت. سفیان صوری، صوفی معروف آمد پیش امام ـ سفیان! تو که تحت تعقیب هستی و می دانی که جاسوسان حکومت هم مراقب من هستند، اینجا چکار داری؟ خدمت رسیدم نصیحتی بکنید. ـ هروقت نعمت خدابرایت زیاد شد، سجده کن و شکر. هروقت هم که روزیت کم می شود، استغفار کن و توبه. هروقت هم برای چیزی غصه دارشدی بگو: لاحول و لا قوه الاّ بالله العلی العظیم. لبنانی بود، ولی دوست داشت یک خانه هم توی مدینه داشته باشد. پول داد به امام گفت:" زحمتش را شما بکشید." گفت :" یک خانه خوب برایت خریده ام. اینهم قباله اش." ویک کاغذ گذاشت جلویش. مرد خواند:" جعفرابن محمدبرای این مرد خانه ای دربهشت خریده است که یک طرف آن به خانه رسول اکرم متصل است، طرف دیگرش به خانه امیرالمؤمنین و دو طرف دیگرش به خانه ي امام حسن و امام حسین." مرد با خوشحالی کاغذ را بوسید و گذاشت روی چشمانش. امام گفت : " پولت را دادم به فقرای مدینه." خانواده اش را قسم داده بود وقتی مرد، نوشته را بگذارند توی کفنش. روز بعد ازدفنش آمدند سرقبرش؛ دیدند نوشته ای آنجا گذاشته شده:"جعفربن محمد به وعده اش وفا کرد." اسماعیل پسر بزرگش، مرده بود. کفن را ازروی صورتش کنارزد، پیشانیش را بوسید. بلند گفت:" اسماعیل مرده است یا زنده؟" همه گفتند:" مرده" دوباره کفن را کنار زد پرسید:" این کسی که مرده کیست؟" همه جواب دادند:" اسماعیل" دوباره ... بعد ازشهادت امام یک عده شدند اسماعیلیه. گفتند اسماعیل زنده است. او امام است، نه موسی ابن جعفر. 🌼پایان قسمت (اول) برگرفته از کتاب در محضر آفتاب @keyfonas 🌺آنچه از امام جعفر صادق کمتر شنیده اید❗️ "قسمت دوم" خودش و دخترش دوتایی زارزار گریه می کردند. گاوش مرده بود. همه ي دارو ندارش مرده بود. اما گفت:" می خواهی زنده اش کنم؟ زن زد توی سرش:" حالا که بیچارگیم را می بینی، لااقل مسخره ام نکن. پایش را زد به گاو و زیر لب چیزی گفت. گاو زنده شد. زن داد زد:" به خدا این خود عیسی بن مریم است!" سرش را که برگردان، امام بین جمعیت گم شده بود. والی مدینه مأمور فرستاده بود برای دستگیریش. گفته بود:" یا خودش را می آورید یا سرش را." گفت :" نمی آیم. می خواهی چه کنی؟" ـ دستور داریم، اجرایش می کنیم. ـ بروید، بروید، که هم به نفع آخرتتان است و هم به نفع دنیایتان. نرفتند. اما دستهایش راگرفت رو به آسمان و چیزی زیر لب زمزمه کرد. فقط شنیدند که می گفت همین الآن. بعد صدای فریادی ازدور. امام گفت : " بروید که رئیس تان هلاک شد." وقتی رفتند جنازه اش را دیدند. كارگرها كه كارشان تمام مي شد ؛ هنوز عرق شان خشك نشده ، مزدشان را مي داد. سهل از خراسان آمده بود :میگفت چرا قیام نمی کنید با اینکه پیروان ویاران زیادی دارید؟امام دستور داد تنور را روشن کردند داغ که شد گفت:پاشو برو داخل تنور! رنگش پرید همان موقع هارون مکی وارد شد امام گفت:کفش هایت را در آور و وارد تنور شو!هارون توی تنور بود و امام با سهل حرف می زد او هم این پا و آن پا می شد یک نگاه به امام می کرد یک نگاه به تنور امام متوجه حالش شد وبه او فرمودبلند شو!برو ببین داخل تنور چه خبر است؟در تنور را برداشت دید هارون چهار زانو نشسته توی آتش امام اشاره کرد بیرون آمد گفت:ای سهل ! در خراسان چند یار این گونه پیدا می شوند؟گفت:مثل من زیاد مثل این هیچ کس. منصور گله کرده بود از امام. گفته بود:"چرا پیش ما نمی آیی؟" جواب
سلامت و درمان 🔬 💊 💉 🌡 @keyfonas
☑️اگر دست ها وپاهای شما همواره سردهستند ممکن است با مشکل سطح پایین آهن دربدنتان مواجه باشید! 👈 گوشت قرمز،ماهی ،تخم مرغ،سبزیجات برگدار،غلات،شیرو مکمل‌ های آهن استفاده کنید 🔜
استفاده منظم از چغندر میتواند درفاکتورهای افزایش عمر موثرباشد 🔹تشدید کاهش وزن 🔹تقویت قدرت 🔹بهبود هضم 🔹کاهش فشارخون 🔹پیشگیری از سرطان 🔹تقویت سلامت مغز 🔜
افرادی که بسیار عصبی هستند مواد قندی و شیرین را از خوراک‌شان حذف کنند. ✨عصرها یک گل کاهو با سکنجبین میل کنید. ✨یک روز در میان آش جو با چاشنی تمرهندی بخورید.
✅در طب اسلامی نخود درمان مناسبی برای کمر درد است لذا عزیزانی که دچار کمر درد هستند به توصیه بالا عمل کنند ومصرف نخود را زیاد کنند .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ 〰✨🕊🌸༼༼ ﷽ ༽༽🌸🕊✨〰 🕊‌‌♡ صــــــــــلوات خاصه ی حضرت علی بن موسی الرضا به نيت خشنودي آن حضرت و بر آورده شدن حاجــــــــــات.‌‌‌♡🕊 ⚜اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی⚜ الامامِ التّقی النّقی ⚜ و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ⚜ و مَن تَحتَ الثری⚜ الصّدّیق الشَّهید ⚜صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً⚜ زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه⚜ کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک⚜ َ ♡✍ترجمه: ☀️خدایا رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا☀️ امام با تقوا و پاک ☀️و حجت تو بر هر که روی زمین است ☀️و هر که زیر خاک، ☀️رحمت بسیار و تمام با برکت ☀️و پیوسته و پیاپی و دنبال هم چنان ☀️بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی☀️ 🍃🌸زیــــــــــارتش در دنیا و شفاعتش در عقبی نصیبمان بگردان🌸🍃 ♡الهـــــــــــــے آمیݧ التمــــــــــاس دعــــــــــا♡ ✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨ 〰✨🕊🌸༼༼ ﷽ ༽༽🌸🕊✨〰
از ما کهنه سربازان ، برای نسلهای آینده... : و اگر دوباره جنگی آمد، و تو را دعوت به نبرد کردند، میدانی چه بگویی؟ آری از قول ما کهنه سربازها بگو؛ به خدا ما دنبال جنگ نرفته بودیم. او آمد بی‌هیچ استدالی و منطقی، ماابتدا می‌جنگیدیم که کشته نشویم، اما بعد جنگ یادمان داد بکشیم تا کشته نشویم، عده‌ای از ما رنگ رزمندگی گرفتند وعده‌ای هم ،رنگ رزمندگی به خود پاشیدند، تعدادی جبهه نیامده راوی جنگ شدند! وعده‌ای شهید شدند تا آینده زنده بماند. اما نه آینده‌ای به این شکل!! راستی ما باید چه می‌کردیم؟ عده‌ای آمده بودند تا آدم حسابی شوند، عده‌ای آمدند تا بی‌پیکر شوند. و عده‌ای نیز پیکر تراش! در جبهه حس عاشقی و معشوقی جریان داشت.و ما جز جنگیدن چاره‌ای نداشتیم. آیا میتوانستیم دفاع از کشور ومردم را رها کنیم و گورمان راگم می‌کردیم و برمی‌گشتیم شهرهایمان !؟ و دزد غافله‌ی نفت می‌شدیم؟ یا دزد دکل ساخته نشده اما فایناس شده با دلار نفت در عالم تحریمی آلوده؟ ما هم ، آینده را برای خود ترسیم کرده بودیم، اما جنگ۸ سال نزدیکتر از آینده بود، جان عزیز بود، ولی پای عشق هم در کار بود، در جبهه ها رقص مستانه‌ی شهدا غوغامی‌کرد، و ما چه باید میکردیم؟ آیا نباید یوسف می‌شدیم؟ وبر روی مین ، میرقصیدیم؟ و میخانه‌ی فکه را رونق می‌دادیم؟ ودروازه‌‌ی خرمشهر را آذین نمی‌کردیم؟ باور کنید ، ای نسل‌های بعد... ما جوانِ جوان رفتیم ، پیرِ پیر برگشتیم! حال شما بگوئید ماچه بایدمیکردیم؟ می‌گریختیم که کوفی مسلک شویم؟ که اعتقاداتمان به نرخ دلار و سکه حراج نشود؟ که نام لشکرمان را بر پیشانی بانکی رباخوار ننویسند؟ ما باید چه خاکی بر سرمان می‌کردیم که امروز سرکوفت نشنویم!؟ بله نسل‌های آینده ، قرارمان این نبود راستی اگر دوباره جنگی آمد و شما را دعوت به جنگ کردند! از قول ما بگوئید: رزمندگان ، به بعدازجنگ هم بیاندیشید! وقتی ارزش‌ها را در خاکریزها جا گذاشتیم و ارزشهاعوض شد ، عوضی‌ها ارزشمند شدند! امروز خوب بنگرید ،چگونه ما را غریبه می‌پندارند! باور کنید،آنروزها ماقطار قطار میرفتیم ، واگن واگن بر می گشتیم، راست قامت میرفتیم، کمر خمیده برمی گشتیم، دسته دسته می رفتیم و تنهای تنها برمی گشتیم! بی‌هیچ استقبال و جشن و سروری، فقط آغوش گرم مادری چشم انتظار. و دیگر هیچ.......! اما ایستادیم. شاید به پرسید پس ما چه مرگمان بود؟ باور کنید ما هم دل داشتیم، فرزند و عیال و خانمان ‌داشتیم، اما... با دل رفتیم ، بی‌دل برگشتیم، با یار رفتیم ، با بار بر گشتیم، با پا رفتیم ، با عصا بر گشتیم، باعزم رفتیم ، با زخم برگشتیم، پر شور رفتیم ،با شعور برگشتیم! ما اکنون پریشانیم، اما پشیمان نیستیم! ما همان کهنه سربازان پیاده‌ایم که سواری !! نیاموخته‌ایم! ما به وسوسه‌ی قدرت نرفته بودیم! می‌دانید تعداد ما در ۸ سال جنگ چند نفر بود؟ ۳/۵ درصد از جمعیت ایران! اما مردانگي را تنها نگذاشتیم، ماغارت! را آموزش ندیده بودیم، رفتیم و غیرت را تجربه کردیم. اکنون نیز فریاد می‌زنیم که اینان از ما نیستند، این حرامیان غافله‌ی اختلاس! از ما نیستند. گرگانی که صد پیراهن یوسف رادریده‌اند، باورکنید این خرافات خوارج‌‌‌پسند، وصله ی مرام ما نیست، ما نه اسب امام زمان دیدیم، نه بی ذکر حسین جنگیدیم. لیکن ما استخوان در ‌گلو، از امروز شرمنده‌ایم، با صورتی سرخ ودستانی که در فکه جا مانده است! اکنون شما بگوئید ما اگر نمی‌رفتیم چه باید می‌کردیم ، با دشمنی که به امتداد قادسیه آمده برای هلاک مردم و میهنمان ایران؟ ما را بهتر قضاوت داشته باشید ، جز اندکی از ما که آلوده شدند ، و شرافت خود را فروختند.🌺 درود به روان پاك شهيدان کهنه سربازی از سربازان دوران دفاع مقدس جامانده از صف شهدا @keyfonas
🍏اَللّهُمَّ ارْزُقْنا زیارَةَ قَبْرِ نَبِیِّکَ بِالْقُرآن خدایا زیارت قبر #پیامبرت را (به برکت) #قرآن روزیمان بفرما، با نابودی #آل_سعود، انشالله.✊🙏 @keyfonas
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 آدم که اولش میره کربلا خواسته هایی دارد و با گریه هم میگه، بنده‌خدایی میره طرف حرم حضرت امام حسین(ع)، بنا می‌کنه گریه کردن و راز و نیاز و یه نامه هم مینویسه، می اندازه تو ضریح امام حسین علیه السلام. 😭😢😔 ۱۷ تا خواسته داشته، آخرین بند خواسته اش توفیق بوده، زن خوب و ماشین خوب، پول خوب و … ❤️❤️ خلاصه میندازه تو ضریح، زیارت امام حسین علیه السلام که می خونه، میاد بره خدمت آقا ابالفضل علیه السلام، به محض اینکه از در حرم امام حسین علیه السلام چند قدم اومد بیرون، یه بمب منفجر میشه. 😱😱 این بنده‌خدا می‌دوه سمت ضریح آقا ابالفضل علیه السلام ، می گه آقا جون دستم به دامنت! به داداشت بگو کاغذ برعکس افتاده داخل ضریح. بند آخرش بود. 😂😊😁 @keyfonas
🌹🍃🌹 🌷شهید ابراهیم هادی می گفت: #چادر یادگار حضرت زهرا(س) است، ایمان یک زن وقتی کامل می شود که #حجاب را کامل رعایت کند ... 🌹🍃🌹 #سلام_بر_ابراهیم @keyfonas