eitaa logo
🏴کیف الناس🏴
377 دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
8.1هزار ویدیو
144 فایل
«بسم الله القاصم الجبارین» «وَالْحَمْدُ لِلّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ» 💯کانالی متفاوت👌 😊 برای سرگرمی اسلامی ☺️ ارتباط با ادمین @amirmehrab56 آغاز فعالیت دوباره....۱۴۰۱/۰۷/۱۰
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 یکى از اهالى رى خدمت ✨ امام هادى علیه السلام مشرف شدند. 🔅حضرت فرمودند : کجا بودى؟ 🔹 عرض کرد : به زیارت حسین بن علی علیه السلام ✨حضرت فرمودند : 💫بدان که اگر قبر عبدالعظیم را در شهر خودتان زیارت کنى ، همچون کسى باشى که حسین بن على علیه السلام را زیارت کرده باشد. 📚 میزان الحکمة، حدیث 7984 وفات حضرت عبدالعظیــم حسنی علیه السلام تسلیت باد▪️ @keyfonas
⭕️➕ عالمی مشغول نوشتن با مداد بود. کودکی پرسید: چه می نویسی؟ عالم لبخندی زد و گفت: مهم تر از نوشته هایم، مدادی است که با آن می نویسم. می خواهم وقتی بزرگ شدی مثل این مداد بشوی! پسرک تعجب کرد! چون چیز خاصی در مداد ندید. عالم گفت پنج خصلت در این مداد هست. سعی کن آن ها را به دست آوری: اول: می توانی کارهای بزرگی کنی، اما فراموش نکن دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می کند و آن دست خداست! دوم: گاهی باید از مداد تراش استفاده کنی، این باعث رنجش می شود، ولی نوک آن را تیز می کند. پس بدان رنجی که می برى از تو انسان بهتری می سازد! سوم: مداد همیشه اجازه می‌دهد برای پاک کردن اشتباه از پاك كن استفاده کنی؛ پس بدان تصحیح یک کار خطا، اشتباه نیست! چهارم: چوب مداد در نوشتن مهم نیست؛ مهم مغز مداد است که درون چوب است؛ پس همیشه مراقب درونت باش که چه از آن بیرون می آید! پنجم: مداد همیشه از خود اثری باقی می گذارد؛ پس بدان هر کاری در زندگی ات مى كنى، ردی از آن به جا مى ماند؛ پس در انتخاب اعمالت دقت کن! @keyfonas
@keyfonas
حکایت🕊 مؤلف کتاب «زندگانى حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) و شخصیّت دو امامزاده مجاور آن» معجزه و کرامتى که براى خود او اتّفاق افتاده در تألیفاتش ذکر می‌نماید، که به شرح زیر است: «در عهد صباوت و کودکى که از عمرم حدود پنج سال بیش نگذشته بود، روزى به همراه برادر بزرگم به پشت بام خانه رفته و خواستیم از گذرگاه باریک و تند میان حیاط خلوت و حیات بزرگ، بگذرم. ناگهان در میانه راه دچار سرگیجه شدم و با از دست دادن تعادل خویش بى اختیار از ارتفاع هفت مترى سقوط نموده و با صورت و سر به کف حیاط زمین خوردم و بخشى از آجرها و مصالح ساختمانى نیز پس از سقوط رویم ریخت و به جراحات من افزود. بر اثر سقوط از دیوار و ریختن مصالح ساختمانى بر من، صداى مهیبى در خانه طنین انداز شد; به گونه اى که همه خانواده سراسیمه از درون منزل بیرون ریخته و به ناگاه با پیکر در هم شکسته و بى روح و آغشته به خون من رو به رو شدند. اهل خانواده، از دیدن آن منظره وحشتناک فریاد سردادند و بر اثر شیون و فریاد آنان همسایگان آگاه شدند و منزل مملو از زن و مرد و پیر و جوان شد. گر مادر و بستگانم صحنه غمبار و رقّت انگیزى را پدید آورده بود. در این میان، برخى از بستگان به سرعت خود را به حرم مطهّر امامزاده حمزة بن موسى (علیه السلام) می‌رسانند و مرحوم پدرم را از آن جا به منزل آورده و از جریان آگاهش می‌سازند و عدّه اى دیگر به سراغ پزشک می‌روند. به طورى که به من گفته‌اند، پیکر بى حسّ و حرکت مرا در ملافه اى قرار داده و چند نفرى آن را به مطبّ مرحوم دکتر تقى خان سالارى، پزشک معروف شهر رى می‌برند و ایشان پس از معاینه دقیق و کنترل علایم حیات اظهار می‌دارند که: «متأسّفانه این کودک مرده است. او را ببرید و پس از تیمّم دادن، به خاک بسپارید». و این بدان جهت بود که شکستگى پیشانى و صورت و گردن و دیگر قسمت‌های بدن و خونریزى شدید و بسیار زیاد، دیگر جایى براى غسل دادن نمانده بود، لذا گفت که بدنم را تیّمم دهند. بستگان و آشنایان پس از شنیدن اظهار پزشک سرشناس شهر، از حیات و زندگى من ناامید می‌شوند و با شیون و گریه بسیار، پیکر مرا به دوش کشیده و براى مراسم دفن و کفن آماده می‌شوند. مرحوم پدرم- که خدا او را غریق رحمت و احسان خویش سازد و در جوار اولیاى خود او را جاى دهد- خطاب به بستگان و همسایگان می‌گوید: «در این مورد شتاب نکنید، شما او را به خانه انتقال دهید، اجازه و فرصت دهید تا من به حرم مطهّر سیّدالکریم حضرت عبدالعظیم حسنى (علیه السلام) شرفیاب شوم شاید بتوانم زندگى مجدّد و شفاى فرزندم را بگیرم در غیر این صورت به خانه باز نخواهم گشت». با این سخن، بستگانم پیکر درهم و شکسته و بى جان مرا به خانه می‌آورند و در درون پلاسى در گوشه اطاق قرار داده و بر گرد آن حلقه عزا و سوگوارى زده و مردم نیز براى عرض تسلیت و دل دارى به مادر و خانواده و بستگانم شروع به رفت و آمد می‌کنند. از آن سو پدرم بى درنگ به حرم مطهّر حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) تشرّف یافته و به آن سیّد الکریم توسّل جسته و شفا و زندگى و حیات من و بینایى چشم خود را تقاضا می‌کند و با همه وجود به عرض می‌رساند که: «مولاى من! سرورم! آقایم! تا زندگى و شفاى پسرم را برایم از خدا نگیرید من به خانه باز نمی‌گردم». شرایط عجیب و رقّت بارى پیش آمده بود: از یک سو پدرم در حرم به دعا نشسته و زندگى مرا می‌طلبید و از سوى دیگر، بستگانم در کنار پیکر بى روحم سوگوار و بلاتکلیف بودند. کم کم مردم شهر رى و اهالى منطقه، زبان به نکوهش و ملامت پدر و بستگانم گشوده و می‌گفتند: «آخر این چه اصرار بى جایى است که شما دارید؟ شما مرده را روى زمین نهاده و انتظار زنده شدن او را می‌کشید؟ به جاست که او را بردارید و به خاک بسپارید و آن گاه از خداى بنده نواز فرزند دیگرى به جاى او بخواهید». امّا پدرم به طورى که به من نقل شده است، به نظرات مردم توجّه نکرده و به توّسل خالصانه و جدىّ خویش ادامه داده و تا شب سوّم هم چنان مصرّانه خواسته خویش را می‌خواهد. شب سوّم بود که در عالم خواب متوّجه می‌شود شخصیّت گران قدر و فرزانه اى به او می‌گوید: «.. اما بینایى چشم خودت دیگر باز نمی‌گردد; چرا که مقدّرات این است و امّا فرزندت را به اذن آفریدگار توانا و مهر و لطف او شفا بخشیدیم، بپا خیز و به خانه‌ات بازگرد!». پدرم به ناگاه از خواب بیدار می‌شود و بى اختیار از شادمانى فریاد می‌کشد و خدمت گزاران حرم مطّهر حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) را بیدار می‌نماید که: «پسرم به طور قطع زنده شده است; چرا که الان در خواب دیدم که حضرت او را شفا بخشیده است». وى در همان ساعت از شب از حرم مطهّر به خانه باز می‌گردد و هنگامى که پشت دروازه خانه می‌رسد صداى شادمانى مادرم را می‌شنود که می‌گوید: «یکى به حرم برود و به پدرش اطلاّع دهد که فرزندت به لطف خدا زنده شده است». پدرم درب منزل را می‌کوبد و می‌گوید: «باز کنید خودم آمدم @keyfonas ادامه 👇
دو نفر از خادمین حضرت عبدالعظیم علیه السّلام با هم عهد می بندند که هر کدام زودتر ازدنیا رفت از خدا بخواهد دیگری را هم ببرد . از قضا یکی از آنان به رحمت خدا می رود . پس از گذشت چهل روز، یار هم عهد در عالم رویا ، متوّفی را می بیند که در جایگاهی مناسب و خوب قرار دارد . سلام می کند و به او می گوید : رفیق ، از تو گله دارم ، مگر ما با هم قرار و عهد نداشتیم ؟ و او پاسخ می دهد : درست است . من بر سر عهد بودم ، اما مقداری از پیمانه ات خالی است ، وقتی پر شود ، خواهی آمد . این بار می پرسد : به من بگو آنجا چه خبر است ؟ این مکان خوب و خرّم را چطور به تو داده اند ؟ پاسخ می دهد : آن قدر بگویم که سخت است . یادت می آید در آن سفر کربلا که رفتیم از چند گمرک باید می گذشتیم . اینجا هم همان است . گمرک به گمرک جلوی آدم را می گیرند . یکی از آنها مربوط به حساب نماز است . یکی مربوط به روزه است و الی آخر. امّا رفیق ، من به هر یک از این جایگاهها می رسیدم ، وجود مقدّس حضرت عبدالعظیم علیه السّلام تشریف می آورد ، دست مرا می گرفت و از آنجا رد می کرد . تا مرحله آخر که مرا به اینجا آوردند و می بینی … . ده سال پس از این خواب ، آن خادم هم از دنیا رفت تا به یار هم عهد خود بپیوندد @keyfonas
و خود خوب مى دانم که حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) پسرم را به من بازگردانیده و او را شفا بخشیده است». سه روز پس از اعلان مرگ من از سوى پزشک، بار دیگر مرا به مطب او می‌برند و از او تقاضا می‌کنند که مرا معاینه نموده و زخم‌های پیکرم را پانسمان و شکستگی‌های مرا درمان کند. پزشک یاد شده، نخست عصبانى می‌شود که: «شما مرده را سه روز نگاه داشته‌اید؟ چرا دفن نکرده‌اید؟ و براى چه باز نزد من آورده‌اید؟». اما پس از اصرار بستگانم مرا می‌پذیرد و پس از معاینه شگفت زده می‌بیند که بدنم گرم است و قلب کار می‌کند و سایر علایم حیاتى در من موجود و وضعیّت رو به بهبودى است، لذا با دیدن این شرایط بى اختیار فریاد می‌کشد که: «این معجزه حضرت مسیح است». اما پدرم ضمن اداى احترام به حضرت عیسى بن مریم (علیه السلام) می‌گوید: «نه! این کرامت از مولا و سرورم حضرت عبدالعظیم حسنى (علیه السلام) است». سرانجام پزشک یاد شده، زخم‌ها را پانسمان می‌کند و شکستگی‌ها را می‌بندد و داروى لازم را براى بهبودى و باز یافتن صحت کامل می‌دهد و بدین سان من به زندگى دیگرى باز می‌گردم، ولى براى این که، این کرامت را فراموش نکنم، اثر آن در پیشانى و صورتم باقى مانده است. پس به شکرانه این عنایت در تاریخ 1365 هـ . ق کتابى در شرح حالات حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) نگاشته و در سال 1367 هـ . ق به همّت آقاى محمّد على علمى به چاپ رساندم». @keyfonas
🌱🌱🌱🌱 🍃آیت الله بهجت(ره): استادم سیدعلی قاضی(ره) را درخواب دیدم به او گفتم چه چیزی حسرت شما در دنیاست که انجام نداده اید؟ فرمودند : حسرت میخورم که چرا در دنیا 🌱🌱🌱🌱🌱🌱 @keyfonas
🕊✨🕊 ‌‌‌‌‌ 🗓سالروز جنگ احد و شهادت حضرت حمزه سید الشهدا علیه السلام ✍...در 15شوال سال 3 هجری ، جنگ احد واقع شد. جنگی که در آن جناب حمزه سیدالشهداء علیه السلام و 69 نفر از مسلمانان به شهادت رسیدند. در این روز بر اثر فداکاری ها و شجاعت هایی که امیرالمؤمنین علیه السلام در دفاع از وجود شریف خاتم الأنبياء علیه صلی الله علیه و آله و حفاظت از آن حضرت نشان دادند جراحت های زیادی بر بدن مبارکشان رسید ؛ و تمامی کشته شدگان کفار ، به دست امیرالمومنین علیه السلام بود و پیروزی دوباره و بازگشت مسلمانان به خاطر مقاومت و جنگ امیرالمؤمنین علیه السلام اتفاق افتاد. 💫امام صادق علیه السلام می فرمایند : اصحاب پرچم در روز جنگ احد در لشکر کفار 9 نفر بودند که امیرالمؤمنین همهء آنها را کشت. 📌این در حالی بود که دیگران فرار کرده بودند و پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند : ای علی ، آیا می شنوی که از آسمان تو را مدح می کنند و آنگاه یکی از ملائکه به نام "رضوان" چنین ندا سر میدهد : 💥لا فَتی إلّا عَلی لا سیف الا ذوالفقار آنگاه أميرالمؤمنين عليه السلام می فرماید : از خوشحالی گریستم و خداوند سبحان را بر این نعمت حمد کردم. در این جنگ پیروزی در ابتدا از آن مسلمانان بود ؛ ولی مقداری که به تعقیب دشمن رفتند و میدان خالی شد ، بازگشتند و مشغول جمع غنایم شدند و اکثر نگهبانها مخالفت دستور پیامبر نمودند و محل نگهبانی خود را رها کردند و مانند بقیه مشغول جمع غنایم شدند! "خالد بن ولید" که از سردسته های کفار در این جنگ بود از همان قسمت با کفار حمله کردند ؛ تعداد اندکی از نگهبانان دره که نرفته بودند شهید شدند و کفار از پشت سر به مسلمانان حمله کردند ؛ فراریان کفار هم تا این وضع را دیدند برگشتند و حمله به مسلمین شدت گرفت. جراحت های فراوانی بر بدن مبارک پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رسیدو شیطان فریاد برآورد که : محمد کشته شده است! مسلمانان با شنیدن این ندا فرار کردند و فقط امیرالمؤمنین علیه السلام از وجود مبارک آخرین نبی الهی محافظت می‌نمود. 📚بحارالانوار ج20- ص147 @keyfonas
شهادت مظلومانه عموی بزرگوار رسول گرامی اسلام  (صلی الله علیه و آله و سلم) حضرت حمزه سیدالشهداء (علیه السلام) تسلیت باد. @keyfonas
روابط زن وشوهر,همسرداری 👫 👫 👫 👫 @keyfonas
🌹پنج ویژگی دوست ✳️ امام صادق عليه السّلام فرمود: دوستى شرایطی دارد اگر همه اين شرايط در کسی نباشد او را دوست كامل نشمار و كسى كه هيچ يك از اين شرايط در او نباشد در هیچ مرتبه از دوستی با او رفاقت نکن: 🕐 شرط اول آنكه پنهان و آشكارش براى تو يكى باشد. 🕑دوم آنكه آراستگى تو را آراستگى خود بداند و سرافكندگى تو را سرافكندگى خودش . 🕒سوم آنكه ثروت و مقام روحيه او را تغيير ندهد. 🕓چهارم آنكه از آنچه در دسترس توانائى او است از تو دريغ ندارد . 🕔پنجم آنكه در سختيهاى روزگار تو را رها نکند. ✅عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ ع قَال: َ الصَّدَاقَةُ مَحْدُودَةٌ فَمَنْ لَمْ تَكُنْ فِيهِ تِلْكَ الْحُدُودُ فَلَا تَنْسُبْهُ إِلَى كَمَالِ الصَّدَاقَةِ وَ مَنْ لَمْ يَكُنْ فِيهِ شَيْءٌ مِنْ تِلْكَ الْحُدُودِ فَلَا تَنْسُبْهُ إِلَى شَيْءٍ مِنَ الصَّدَاقَة ِ أَوَّلُهَا أَنْ يَكُونَ سَرِيرَتُهُ وَ عَلَانِيَتُهُ لَكَ وَاحِدَةً وَ الثَّانِيَةُ أَنْ يَرَى زَيْنَكَ زَيْنَهُ وَ شَيْنَكَ شَيْنَهُ وَ الثَّالِثَةُ أَنْ لَا يُغَيِّرَهُ مَالٌ وَ لَا وِلَايَةٌ وَ الرَّابِعَةُ أَنْ لَا يَمْنَعَكَ شَيْئاً مِمَّا تَصِلُ إِلَيْهِ مَقْدُرَتُه ُ وَ الْخَامِسَةُ أَنْ لَا يُسْلِمَكَ عِنْدَ النَّكَبات @Keyfonas 🍃🍃🍃🍃🍃💠﷽💠🍃🍃🍃🍃🍃 ❤️ شوهر: از هواپیما به برج مراقبت! توی قلب شما جا هست فرود بیام؟ یا باز باید دورتون بگردم؟ ❤️زن: فعلا یه دور دور ما بگرد تا ببینیم دستور بعدی چیه! ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ➖➖ @Keyfonas @Keyfonas @Keyfonas 🍃🍃🍃🍃🍃💠﷽💠🍃🍃🍃🍃🍃 @Keyfonas 《حق شوهر بر زن 》 💠پيامبر خدا صلي‌الله‌عليه‌و‌آله درباره حق شوهر بر زن مي فرمايند: 💠بر زن است كه [براي شوهرش] خوشبوترين عطرهايش را بزند و قشنگترين لباس‌هايش را بپوشد، و از زيباترين زينت‌هايش استفاده كند. 📚الکافی، ج 5، ص 508 🍃🍃🍃🍃🍃💠﷽💠🍃🍃🍃🍃🍃 @Keyfonas @Keyfonas @Keyfonas @Keyfonas 🔴همیشه لباس باز پوشیدن و آرایش‌دار بودن توی خونه ممنوع... 🔵این باعث میشه آرایشی که باعث متفاوت بودن شما میشه عادی بشه و دیگه برای ‌همسرتون فرقی نکنه! ❌یه وقت‌هایی با قیافه عادی خودتون و بدون آرایش باشید. البته آراسته باشید ولی ساده! 👈 موهای مرتب، لباس تمیز و ... ولی آرایش دائمی نداشته باشید و اینکه از معجزه لباسهای عادی و بسته هم غافل نشوید! ❤️ چون این لباسها باعث می‌شوند تفاوت شما وقتی که لباس باز و وقتی که لباس بسته می‌پوشید معلوم شود و موقعی که لباس باز می‌پوشید شوید! ➖➖ @Keyfonas
را در نظر بگیرید، و با توجه به آن خرج کنید. 👌 در مشکلات کاری مرد؛ حداقل با زبان او را همراهی کنید. ╭─═ঊঈ🌱ঊঈ═─╮ 🍏 @Keyfonas ╰─═ঊঈ🌱ঊঈ═─╯ به یک زن نگو: تو که خانه بودی چه کار کردی؟ خستگیت واسه چیه؟ 👌 باید دقیق تر نگاه کنی او هیچ کاری هم نکرده باشد امیدت را در آن خانه زنده نگه داشته است. 🍏 @Keyfonas 👈 ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺗﻮ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻢ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ!!! 👏 ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺗﺤﺴﯿﻦ، ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺯﻧﺎﻥ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮐﻪ ﻗﺒﻼً ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯿﺘﺎﻥ بودﻩﺍﻧﺪ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ اﻭ ﺭﺍ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺯ ﺁن ها ﻣﯽﺑﺮﯾﺪ. 👌 ﻭ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﺣﺲ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻗﻮﯼ ﺑﯿﻦ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﻤﺴﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ✅ ﯾﮏ ﺗﺤﺴﯿﻦ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﻗﻠﻤﺪﺍﺩ ﻣﯽﺷﻮﺩ. ╭─═ঊঈ🌱ঊঈ═─╮ 🍏 @Keyfonas ╰─═ঊঈ🌱ঊঈ═─╯ ❗️وقتی یه اتفاقی می افته؛ دعوا یا ناراحتی پیش میاد؛ عالم و آدم رو خبر نکنین! اون لحظه پر از احساس خشم یا ناراحتی هستین، ولی دلیل نمیشه همه رو خبر کنین. ⏰ اینجور وقتا یه مشاور خیلی کمک کننده است چون اگه واسه خانواده و دوست خودتون تعریف کنین که مشخصه که طرف شما رو میگیرن. 👌 "پس تعریف کردن برای یه آدم بی طرف و فهیم بهتر از همه است" 👸 خانوم ها !!! ‼بعد از ازدواج فقط به شوهر خودت فکر کن و روی افکار و آرزوهای گذشته خط بطلان بکش. ✅ خواستگاران گذشته را فراموش کن و شوهر خود را با دیگران مقایسه نکن. ╭─═ঊঈ🌱ঊঈ═─╮ 🍏 @Keyfonas ╰─═ঊঈ🌱ঊঈ═─╯ ⏰ یه وقتایی بدون هیچ مقدمه ای بلندشین و همسرتون رو ماساژ بدین 🙌 این ماساژ مخصوصا با روغن انقد برای همسرتون لذت بخشه که شدیدا روشون تأثیر میزاره 💍 حتما نباید تولد یا سالگرد ازدواجتون باشه 😍 همینجوری یهویی و بی دلیل ماساژ بدین همسرتون رو 👌 ماساژ یکی از پر آرامش ترین و لذتبخش ترین رفتارهای زندگی مشترکه 👌 همین ماساژ میتونه یه وقتایی جزء سورپرایزای شما برای همسرتون باشه ✅ و وقتی که شدیدا خسته اید بهش بگید شما به یه ماساژ حرفه ای با دستای معجزه گر عشقتون نیاز دارید. 👌 امتحانش کنید، خانم و آقا فرق نداره! ╭─═ঊঈ🌱ঊঈ═─╮ 🍏 @Keyfonas ╰─═ঊঈ🌱ঊঈ═─╯ 👫 وقتی با همسرتون میرین بیرون؛ تا جایی که ممکنه از مشکلات صحبت نکنید. 👌 بذارین اون چند ساعتی که برای تفریح اومدين بیرون فقط صرف خوشگذرانی و دور شدن از استرس باشه. 😔 یادآوری مشکلات زندگی یا محیط کار، از شیرینی تفریح‌تون کم می‌کنه! ✅ و همسرتون رو برای دوباره بیرون رفتن و گشت و گذار دلسرد می‌کنه. ╭─═ঊঈ🌱ঊঈ═─╮ 🍏 @Keyfonas ╰─═ঊঈ🌱ঊঈ═─╯ ⛔️ دختر بچه هاتون رو آرایش نکنید!!! اینکار علاوه بر ایجاد بحران هویت، حمله به حریم کودکه! زیبایی طبیعیش رو زیر سوال می برید و ناخودآگاه بهش یاد میدین که خوشگلیش مهم ترین ارزشه! ⛔️ این کار روی تربیت و هویت جنسی او تاثیر منفی خواهید گذاشت. ╭─═ঊঈ🌱ঊঈ═─╮ 🍏 @Keyfonas ╰─═ঊঈ🌱ঊঈ═─╯ 👨آقای خانه! 🏡 وقتی به خانه برمی‌گردید از همسرتان بپرسید که؛ آیا روز خوبی را پشت سر گذاشته یا نه؟! به حرف‌هایش توجه کنید، اما در مورد کارهایش قضاوت نکنید! با او همدردی کنید، بگذارید هر چه میخواهد گله و شکایت کند. ╭─═ঊঈ🌱ঊঈ═─╮ 🍏 @Keyfonas ╰─═ঊঈ🌱ঊঈ═─╯ 👸 خانم با کلاس!!! 😳 با شوهرتون اصلا دستوری صحبت نکنید! ☝️ اولا این که مردها از اینکه از خانم شون دستور بشنون خوششون نمیاد! ✌️ ثانیا این که دستوری صحبت کردن از لطافت زنانه تون کم میکنه! ╭─═ঊঈ🌱ঊঈ═─╮ 🍏 @Keyfonas ╰─═ঊঈ🌱ঊঈ═─╯