❌نکند این روزها در خانه نشسته باشیم ❌ مسؤلین منتظرند داد مردم را بشنوند🔊 دستور ترور سید علی خامنه‌ای صادر کردند 👆❌ وقتی آنقدر وقیح و آزادند مهمان کشی در ایران به راه بندازند ،.... صاحب خانه را نکشند !؟؟ ꧁꧂🏴꧁꧂🏴꧁꧂

از لبنان برای غزه نوشتند: ای غزه! ما به تو وفادار بودیم؟ گرانبهاترین دارایی‌مان را، پدرمان را، عزیزمان را، سیدمان را پیشکش کردیم.

اینقدر که برخی مسئولین و تصمیم گیران انتقام، زدن رو بی خیالی (حداقل دارن اینطور نشون میدن)، اگه ما نسبت به تربیت فرزندانمون بیخیال بودیم معلوم نبود چه به سرِ خاندانمون میومد!! یکی نیست بیدارشون کنه؟؟؟؟ آهای! مستر! جنگه ها! منتظری بیان تهران تا بیدار بشی؟!! ندیدین فرمایش أمیر المؤمنین علیه السلام را؟؟؟؟ اغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ يَغْزُوكُمْ با دشمنان بجنگید قبل از اینکه آنها با شما بجنگند. چطوری بیدارتون کنیم؟! #حکم_جهاد #عقب_نشینی_غیرتاکتیکی

♦️‌ مادر شهید خرازی: آرزو می‌کنم هنگام مرگم، پسرم به بالینم بیاد 🔹‌حاجیه خانم طیبه تابش مادر سردار شهید والامقام حاج حسین خرازی پس از سال‌ها مجاهدت در سن ۸۸ سالگی دعوت حق را لبیک گفت و به فرزند شهیدش پیوست.

لعنت بر آنکه تو و یارانت را ضعیف پنداشت لعنت بر آنکه وقتی تو و یارانت در محاصره و زیر آتش بودید به فکر برادری با دشمنت بود سید جان! کوتاهی مارو ببخش

نصر من الله و فتحٌ غریب #حزب_الله_زنده_است

ماجرای بوسه شهید سیدحسن نصرالله بر دستان امام خامنه‌ای در کنفرانس جهانی در اولین جلسه کنفرانس بین‌المللی حمایت از انتفاضه، امام خامنه‌ای پس از سخنرانی هنگامی که در حال عبور از سالن کنفرانس بودند شهید سیدحسن نصرالله، خود را به آقا می‌رساندند و دست امام خامنه‌ای را می بوسند. یک روز بعد از این قضیه خود شهید سیدحسن نصرالله در مصاحبه‌ای درباره این قضیه چنین توضیح می‌دهند: امسال رسانه‌های جهانی مرا بعنوان "مرد سال" نامیده‌‌اند و در کشورهای عربی نیز عنوان موفق‌ترین رهبر جهان عرب را به من داده‌اند دیروز چون مراسم بطور مستقیم در جهان پخش می‌شد مناسب دیدم به همه بگویم که من سرباز امام خامنه‌ای هستم... #راه_نصرالله هدیه به روح مطهر #سيد_المقاومة "صلوات"

#قسمت دوم #زمان مشروط 🕰 نماز عشا را تمام کردم دستانم را بالا بردم و برای اوضاع نابسامان کشور دعا کردم صدای پدر از داخل مطبخ می‌آمد ،که مشغول صحبت با مادرم بود . سلام پدر جان سلام عزیزکم ، حال فخرالسادات چطور است؟ لبخندی زدم به مرحمت شما خوب هستم بعد سینی که درون آن ظرف‌های شام بود را از مادرم گرفتم و به سمت اتاق رفتم سفره را از درون سینی برداشتم ، پهن کردم بعد هم بشقاب‌ها را چیدم. مادرم هم غذا را آورد چند برگ ریحان که از باغچه چیده بودم در سفره قرار دادم از زمانی که دو خواهرم ازدواج کرده بودند خانه ما خیلی خلوت شده بود مادرم به تنهایی مشغول کارهایش می‌شد غذای ساده را در ظرف‌ها کشیدم نخود پخته شده را با آبی که به آن مرق داده بود ، با نانی که مادر درست کرده بود خوردیم پدر شروع به صحبت کرد چه بیشتر می‌گذرد اوضاع و شرایط کشور بدتر می‌شود قجری امان مردم را بریده ،ناامنی همه جا را فرا گرفته است کشور نیروی نظامی زیادی نداریم خرابی های جنگ جهانی اول هنوز ساخته نشده است، ناصرالدین شاه به قانون اساسی که با نظر مردم تصویب شد عمل نمی‌کند مادرم آهی کشید خدا به دادمان برسد پدر زیر لب زمزمه کرد احتمال دارد اعتراضات گسترده‌ای صورت بگیرد ، چون هیچ کس حاضر نیست زیر بار ظلم و استبداد زندگی کند قلمه‌ای را که در دهانم قرار داده بودم توان قورت دادنش را نداشتم اشک روی صورتم جاری شد نگران حال برادرم بودم که برای خدمت سربازی به اجبار باید با متفقین می‌جنگید. نویسنده :تمنا ☔️💔🥲

🎥عملی که باعث میشه برکت بیشمار بشه استاد #عالی

🔻نماز و ذکر یونسیه🔻 دو رکعت نماز به نیت حاجت بخوان و پس از اتمام نماز سر به سجده بگذار و چهل مرتبه ذکر یونسیه (لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنْتَ سُبْحٰانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ اَلظّٰالِمِينَ‌.انبیاء/87) را بگو و حاجت را در دل بگذران، انشاأالله برآورده می شود. 📚خلوت انس/تالهی الهی/ص120