آیا درست است که امام حسین(ع) می خواست از #رطوبت دهان علی اصغر استفاده کند؟ آیا #روضه صحت دارد؟
✅آنچه بیان شده است نه با نقل و متون تاریخی سازگاری دارد و نه با عقل، به این معنا که اولا؛ این مطلب در هیچ یک از منابع و مقاتل، ذکر نشده است
ثانیا؛ چنین چیزی با مبانی عقلانی سازگاری ندارد یعنی از سویی امکان ندارد که از رطوبت دهان طفلی، بشود آنقدر استفاده کرد که گلویی برای خطبه خواندن و یا ادامه دادن آن تر بماند؟! و از سوی دیگر از هیچ انسان عاقلی چنین کاری سر نمی زند تا چه رسد به امام حسینی (ع) که امام معصوم است و بهره مندیِ کامل و همزمانش از عقل و عشق، همه را مبهوت کرده است.
@keyfonas
بررسی تاریخچه قمه زنی
قبل از صفویه، چیزی به نام قمه زنی در مذهب تشیع وجود نداشت
این عمل غیرعقلانی را به اهل بیت نچسبانید
#بررسی_تاریخی 👇👇
در مورد منشأ اصلی و اولی قمه زنی، اقوال مختلفی وجود دارد؛ اما آنچه که بیشتر از همه مستند و قابل اثبات است، این است که تیغ زنی و قمه زنی رسومی عاریتی اند که از جانب ترک های آذربایجان به فارس ها و اعراب منتقل شده اند.
ابراهیم الحیدری، جامعه شناس، محقق و نویسنده ی عراقی الاصل کتاب تراژدی کربلا نیز براین عقیده است که مراسم هایی از قبیل قمه زنی، قبل از قرن نوزدهم در عراق مرسوم نبوده و به تدریج از اواخر این قرن در آن کشور رواج یافته است. بنابراین مراسم قمه زنی و … از خارج عراق به آن کشور وارد شده و ریشه ی عربی ندارد.
عرب های عراق تا آغاز قرن بیستم در این گونه مراسم ها شرکت نمی کردند؛ این اعمال در ابتدا در میان ترک های عراق، فرق #صوفیه وکردهای غرب ایران مرسوم بود.
گزارشی از مقامات بریتانیایی درباره مراسم عاشورای 1919م. در نجف نیز حاکی است که گروهی صد نفره از شیعیان ترک در آن سال به قمه زنی پرداخته بودند.
✅ ورود قمه زنی به ایران در زمان صفویان و جریان فداییان
پیتر دلاواله، سیاح ایتالیایی، از عزاداری شیعیان در اصفهان عصر صفوی سال 1037 قمری چنین گزارش می دهد:
تشریفات و مراسم عزاداری عاشورا به این قرار است که همه غمگین و مغموم به نظر می رسند و لباس عزاداری به رنگ سیاه – یعنی رنگی که در مواقع دیگر هیچ وقت مورد استعمال قرار نمی گیرد- بر تن می کنند. هیچ کس سر و ریش خود را نمی تراشد و به حمام نمی رود. به علاوه نه تنها از ارتکاب هر گناه پرهیز می کنند، بلکه خود را از هرگونه تفریح و خوشی محروم می سازد.
جمعی در میدان ها و کوچه های مختلف و جلوی خانه های مردم، برهنه و عریان در حالی که فقط با پارچه ی سیاه یا کیسه ی تیره رنگی ستر عورت کرده و سر تا پای خود را با ماده ای سیاه و براق … رنگ زده اند، حرکت می کنند… به همراه این افراد، عده ای برهنه نیز راه می روند که تمام بدن خود را به رنگ قرمز در آورده اند؛ تا نشانی از خون هایی که به زمین ریخته و اعمال زشتی که در آن روز [عاشورا] نسبت به حسین انجام گرفته است، باشد. همه با هم، آهنگ های غم انگیز در وصف حسین و مصائب وارد بر او می خوانند و دو قطعه چوب یا استخوانی را که در دست دارند، به هم می کوبند و از آن صدای حزن انگیزی به وجود می آورند و به علاوه حرکتی به سر و تن خود می دهند که علامتی از اندوه بی پایان آن ها است و بیشتر به رقص شباهت دارد …
#ادامه_دارد
📚عبدالله مستوفی، شرح زندگانی من با تاریخ اجتماعی و اداری ایران
جلد3
ابراهیم الحیدری، تراژدی کربلا، ترجمه ی علی معموری، ص 475.
سفرنامه پیتردلاواله، ترجمه شجاع الدین شفا
@keyfonas
نمیخواهم که آغازگر جنگ باشم
پیش از آغاز نبرد، امام حسین علیهالسلام دستور دادند تا درون خندقی که اطراف خیمه ها حفر کرده بودند، آتش روشن کنند تا دشمن نتواند از اطراف هجوم آورد.
"شمر بن ذی الجوشن" نزدیک آمد و به امام حسین گفت:
گویا برای ورود به #آتش جهنم عجله داری!!
امام حسین پاسخ دادند :
تو برای ورود در #آتش ، شایستهتری !
"مسلم بن عوسجه" که ناظر بود، به امام حسین گفت:
ای فرزند رسول الله! اجازه می دهید این فاسق #ستمگر را با تیر بزنم؟ او در تیررس من است و تیرم به خطا نمیرود.
امام حسین علیه السلام فرمودند:
او را نزن! من #دوست ندارم که آغازگر جنگ باشم !
📚تاریخ طبری، جلد ۵ ، صفحه ۴۲۳
@keyfonas
ماجرای ذخر الحسین (ع) صحت دارد؟ آیا در جنگ صفین حضرت ابوالفضل حضور داشته اند؟
✅ابتدا این #داستان که دست به دست می چرخد را بخوانید:
جنگ صفین بود و نوجوانی سیزده ساله... امیرالمومنین(ع) نقاب به #چهره قمر بنی هاشم زدند و او را روانه ی میدان کردن. #معاویه ابوشعتاء دلاور معروف عرب را پیش فرستاد ابوشعتاء گفت اهل شام مرا حریف هزار اسب میدانند، در شأن من نیست، یکی از پسران من برای او کافیست. نه پسر را به جنگ فرستاد و یکی پس از دیگری به دست قمر منیر بنی هاشم به درک واصل شدند. خودش عصبانی به قصد انتقام خون پسرانش به میدان آمد و او نیز با ضربتی به #درک واصل شد... جنگ مغلوبه شده بود... همه در #حیرتند که این نوجوان کیست که چنین جنگاوری میکند... امیرالمومنین(ع) به عباس گفتند برگرد پسرم... سپاهیان گفتند یا امیرالمومنین اجازه بده تا کار را یکسره کند اما حضرت اجازه ندادند... فرمودند: اِنّهُ ذُخرُ الحسین... او #ذخیره برای حسین است...
✅چنین ماجرا و داستان مفصلی در هیچ یک از #منابع معتبر شیعی وجود ندارد که با این موضوع حتی نزدیکی و همخوانی داشته باشد؛ البته اصل #حضور حضرت عباس(ع) در جنگ صفین در برخی از #منابع آمده است.
مناقب خوارزمی از منابع اهل سنت به حضور ایشان در صفین اشاره دارد
@keyfonas
قاتلین یا خاذلین؟
در حادثه کربلا، تکلیف قاتلان مشخص است، #امروز شاید گله کردن از قاتلان حسین(ع) که چرا او را به شهادت رسانیدید کار کاملی نباشد.
قاتل، قاتل است.
✅اما سوال این است، چگونه #حسین به دست قاتلان افتاد؟
پاسخ مورد غفلت ماست، مهمتر از #قاتلان کربلا، باید به #خاذلان پرداخت.
✅خاذلان کسانی هستند که نشستند و نگاه کردند.
زینب(س) هم عصر عاشورا به عمر سعد فرمود: تو داری نگاه میکنی و حسین(ع) را میکُشند؟
یعنی تو هم از #خاذلین هستی.
این است که حسین(ع) به آنها میفرماید: «به خدا قسم، یاری نکردن(نامردی و عهدشکنی) در خون شماست»
📚ارشاد مفید/2/ 112
✅خاذلان کسانی بودند که خودشان #حسین را دعوت کردند اما گوشه ای نشستند و فقط نظاره گر بودند...
#امام_زمان
@keyfonas
آیت الله مجتهدی :
از مرحوم نظام نوکر و شاعر امام حسین (ع) در عالم رؤیا میپرسند:
از آن عالم چه خبر؟ مرحوم نظام میگوید:
شکر خدا را که در پناه حسینم
دو چیز به دردم خورد اول تقوی دوم
حب الحسین🌺
@keyfonas
🏴کیف الناس🏴
😢یا الله😢 با وضع جسمش معنی اسمش عوض شد قسمت کننده شد خودش قسمت به قسمت @keyfonas
با قهرمانان کربلا 🌸
"حضرت قاسم (ع)"
ابوحمزه ثمالی (ره) می گوید، از حضرت زین العابدین (علیه السلام) شنیدم که می فرمود: چون شب عاشورا فرا رسید، پدرم تمامی اصحاب و یاران خود را جمع کرد و به آن ها فرمود: ای یاران و پیروان من، تاریکی شب را مرکب خود قرار داده و جان خود را نجات دهید که مطلوب این قوم ، جز من کسی نیست و ... پس از امتناع آنان، آن حضرت فرمود: همانا فردا من کشته می شوم و همه کسانی که با من هستند، نیز کشته خواهند شد. و از شما احدی باقی نخواهد ماند ...قاسم ابن الحسن (علیه السلام) که در این جمع حاضر بود، مشتاقانه پرسید: آیا من هم کشته خواهم شد.امام حسین (علیه السلام) با محبتی پدرانه به او فرمود: یا بنیّ، کیف الموت عندک،پسرم، مرگ در نزد تو چگونه است؟ و قاسم، بدون لحظه ای درنگ، پاسخ داد: عمو جان از عسل شیرین تر است.امام حسین (علیه السلام) هم فرمود: عمویت فدایت شود آری والله، تو یکی از مردانی هستی که در رکاب من به شهادت خواهی رسید.روز عاشورا ، پس از آن که نوبت به قاسم ابن الحسن رسید، در خیمه ها ولوله ای دیگر بود و میدان رفتن او تماشایی.دیدم جوانی بیرون آمد که صورتش مانند پاره ماه بود، و مشغول جنگ شد.همين که مقابل مردم ايستاد فريادش بلند شد: مردم اگر مرا نمي شناسيد ، من پسر حسن بن علي بن ابيطالبم. اين مردي که اين جا مي بينيد و گرفتار شما است، عموي من حسين بن علي بن ابيطالب است.
او رجز خواند و مبارز طلبید و توانست سه فرزند یکی از سرداران لشگر کفار را کشته و خود او را نیز به هلاکت برساند
کار بالا گرفت و قاسم بود که در میدان می درخشید
ناگهان فرياد« عمو جان»در فضا پيچيد،
"عموجان من هم رفتم،مرا درياب"
مورخين نوشته اند امام حسين (ع) به سوى قاسم حركت كرد.
كسى نفهميد با چه سرعتى بر روى اسب پريد و با چه سرعتى به سوى قاسم حركت كرد
عده زيادى از لشكريان دشمن(حدود دويست نفر) دور او را گرفته بودند.یکی از آنها از می خواست سر او را جدا کند.
يك مرتبه متوجه شدند كه امام حسين (ع) به سرعت مىآيد
مثل گله روباهى كه شير را میبيند فرار كردند و همان فردى كه براى بريدن سر قاسم پايين آمده بود، در زير دست و پاى اسبهاى خودشان لگدمال و به درك واصل شد.آنقدر گرد و غبار بلند شده بود كه كسى نفهميد چه اتفاقی افتاده است.
غبارها نشست،ديدند حسين بر بالين حضرت قاسم (ع) نشسته و سر او را به دامن گرفته است در حالى كه سر حضرت قاسم (ع)روی دامن حسين بود،از شدت درد پاشنه پا را محكم به زمين میكوبددر همين حال فريادى كشيد و به شهادت رسید.
یادت و نامت گرامی ای دلاور 💚
@keyfonas
رزق #بکاء و #زیارت و #شفاعت و #خون_خواهی سیدالشهدا(ع)، رزق #برائت از دشمنان ایشان، رزق #آمادگی جهت حضور در لشکر امام زمان(ع)، رزقهایی هستند که موسم تقسیمشان ایام #محرم است.
در وقت دیگر این روزیهای الهی به راحتی در دسترس نیستند؛ لذا باید مترصد باشیم رزقهای مخصوص محرم را از دست ندهیم.
#آیت_الله_میرباقری
@keyfonas
#بچه_هیئتی
دوست هیئتی آدم را بهشتی میکند ❤️
یکی را با خودش آورده بود زورخانه که باکی نداشت از کارهای خلاف و شرابخواریاش بگوید.
نه نماز میدانست چیست، نه روزه. یک بار هم به جلسات مذهبی نرفته بود.
پس از کمی رفاقت آن دو با هم، یک بار ابراهیم او را برد به جلسهای مذهبی. وارد که شدند، او رفت و کنار دوست دیگر ابراهیم نشست.
سخنران که بالای منبر از مظلومیت امام حسین، علیهالسلام، میگفت، او فقط خیره خیره نگاه میکرد و با عصبانیت گوش میداد.
چراغها را هم که موقع روضه خواندن خاموش کردند، او به جای اشک ریختن، به یزید فحش میداد؛ فحش ناجور.
دوست ابراهیم اینها را برایش تعریف کرد و قبلش هم گفت: «اینها دیگه کیان دنبال خودت میآری؟»
ابراهیم خندید: «عیب نداره. این پسر تا حالا هیئت نرفته و گریه بر اهل بیت نکرده. مطمئن باش با امام حسین که رفیق بشه، تغییر میکنه. ما هم اگه این بچهها رو مذهبی کردیم، هنر کردهایم!»
به تعبیر خود ابراهیم، این بچهها را میانداخت توی دامن امام حسین، علیهالسلام.
تلاش ابراهیم ثمر داد؛ آن پسر از بچههای خوب ورزشکار شد و بازگشت خودش را هم به مسیر درست زندگی، مدیون ابراهیم و رفقایش میدانست.
#شهید_ابراهیم_هادی
#میخواهم_شبیه_تو_باشم
@keyfonas
هدایت شده از تبادلات گالری
4_695743491741486619.mp3
6.5M
❀ لالا لالا , گل سقــــا...❀
🎵 واحد سوزناڪ😔
📢 از ڪربلایے جواد مقـدم
🔲 #شب_ـہفتم شب حضرت علے اصغر (ع)