eitaa logo
🏴کیف الناس🏴
377 دنبال‌کننده
21.3هزار عکس
8.1هزار ویدیو
148 فایل
«بسم الله القاصم الجبارین» «وَالْحَمْدُ لِلّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ» 💯کانالی متفاوت👌 😊 برای سرگرمی اسلامی ☺️ ارتباط با ادمین @amirmehrab56 آغاز فعالیت دوباره....۱۴۰۱/۰۷/۱۰
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️روی نی با سرِ بی تن به سخن آمده ای عالمی مات همین فن بیانت شده است! ♦️روی نی گاه کمی چشم بگردان و ببین پشت سر دخترکی مرثیه خوانت شده است @keyfonas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👌العالم أم العابد أیهما أفضل؟ عالم يا عابد؟ كدام يک برترند؟ ◾️عنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام رَجُلٌ رَاوِيَةٌلِحَدِيثِكُمْ يَبُثُّ ذَلِكَ فِي النَّاسِ وَ يُشَدِّدُهُ فِي قُلُوبِهِمْ وَ قُلُوبِ شِيعَتِكُمْ وَ لَعَلَّ عَابِداً مِنْ شِيعَتِكُمْ لَيْسَتْ لَهُ هَذِهِ الرِّوَايَةُ أَيُّهُمَا أَفْضَلُ قَالَ : الرَّاوِيَةُ لِحَدِيثِنَا يَشُدُّ بِهِ قُلُوبَ شِيعَتِنَا أَفْضَلُ مِنْ أَلْفِ عَابِدٍ. 🔸معاوية بن عمار می گويد به امام صادق عليه السلام عرض كردم : فردی كه روايات شما را ميان مردم منتشر مي كند و دلهای آنها و دل های‌شيعيانِ شما را محكم می كند بالاتر است‌ياعابدی‌ازشیعیانِ شما كه اين كار را نمي كند !؟ امام صادق علیه السلام فرمودند : راوی حديثِ ما كه دلهای شيعيان ما را با اين روايات محكم مي كند (شبهاتِ دینی و اعتقادی آنها را مرتفع‌ میسازد) برتر است از هزار عابد!!(و در حدیث دیگری حضرت فرمودند برتر است از هفتاد هزار عابد) 📚الکافي، الاسلامیة، ج۱ ، ص ۳۳ @keyfonas
👌زمان پیروزی دشمن ... ◾️قال الامام الجواد علیه السلام : وکل امة قد رفع الله عنهم علم الکتاب حین نبذوه وولاهم عدوهم حین تولوه . 🔸امام جواد علیه السلام می فرمایند : هر امتی ، وقتی خودشان به کتاب آسمانی بی اعتنایی کردند ، خداوند دانش کتاب را از آن ها باز گرفت ؛ و آن گاه که سلطه و ریاست دشمنان را پذیرفتند ، خداوند دشمن را بر آنان چیره ساخت. 📚فروع کافی جلد ۸ صفحه ی ۵۳ @keyfonas
👌آرزوی مردم در روز قیامت ... ◾️عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام مَا مِنْ أَحَدٍ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِلَّا وَ هُوَ یَتَمَنَّى أَنَّهُ زَارَ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ علیه السلام لَمَّا یَرَى لِمَا یُصْنَعُ بِزُوَّارِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ مِنْ کَرَامَتِهِمْ عَلَى اللَّهِ 🔸از امام صادق علیه السلام روایت شده : هیچ کس نیست در روز قیامت مگر اینکه آرزو می‌کند ای کاش امام حسین علیه السلام را زیارت کرده بودم آن هنگامی که می بیند که با زوار امام حسین علیه السلام چه می‌کنند، چقدر نزد خداوند مورد کرامت واقع می‌شوند. 📚 وسائل الشیعه/ ج ۱۴/ص ۴۲۴ @keyfonas 👌کسی که خداوند خیر خواهش باشد و کسی که خداوند بدخواهش باشد ... ◾️عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ مَنْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ الْخَیْرَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَیْنِ علیه السلام وَ حُبَّ زِیَارَتِهِ وَ مَنْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ السُّوءَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ بُغْضَ الْحُسَیْنِ علیه السلام وَ بُغْضَ زِیَارَتِهِ 🔸امام صادق علیه السلام فرمودند: هرکسی که خداوند خیرش را بخواهد، حب امام حسین علیه السلام و حب زیارتش را در قلب او می‌اندازد و هر که را خداوند بدیش را بخواهد، بغض نسبت به امام حسین علیه السلام و بغض زیارت آن حضرت را در قلب او می اندازد. 📚 وسائل الشیعه ج ۱۴ ص ۴۹۶ @keyfonas
👌کمترین پاداشی که به زائر سیدالشهدا علیه السلام داده می شود ... ◾️قَالَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى علیه السلام أَدْنَى مَا یُثَابُ بِهِ زَائِرُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام بِشَطِّ الْفُرَاتِ إِذَا عَرَفَ حَقَّهُ وَ حُرْمَتَهُ وَ وَلَایَتَهُ أَنْ یُغْفَرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ. 🔸امام موسی بن جعفر علیه السلام فرمودند : کمترین آنچه از ثواب که به زائر اباعبدالله علیه السلام کنار نهر فرات داده می شود آنگاه که حق و حرمت و ولایت او را بشناسد، این است که آنچه از گناهان پیش فرستاده و بعداً می فرستد (گناهان گذشته و آینده او) آمرزیده می شود. 📚اصول کافی ج ۴ ص ۵۸۲ @keyfonas
یادی از دلاوران کربلا 🍁 متن زیر یکی از باشکوهترین اتفاقات تاریخ کربلا است عابس، یکی از شخصیت های برجسته عاشورا و نمونه پاکی، خلوص و مهربانی به حضرت به شمار می آید . در ظهر عاشورا قبل از به میدان رفتن به امام عرض می کند: «ای حسین! به خدا سوگند، هیچ کس در روی زمین نزد من عزیزتر و محبوب تر از تو نیست و اگر ممکن بود با چیزی بهتر از جان و خونم از تو دفاع کنم، چنین می کردم همان گونه که از بیانات عابس بن ابی شبیب پیدا بود، وی خودرا آماده فداکاری و جانبازی در راه سبط پیامبر و تحقق آرمانهای آن حضرت کرد. بدین جهت دست از همه چیز شسته و با حضرت به کربلارفت تا این عقیده راسخ را به اثبات برساند و جانش را فدای ابی عبدالله(ع)کند. عابس هم خود و هم شوذب را که آزادشده شاکر و یکی از بزرگان و شجاعان کوفه که در سفر، عابس را همراهی کرده بود. آماده کردتا او هم به فیض شهادت برسد. در روزعاشورا شوذب را که همراه خود به کربلا آورده بود. مخاطب قرار داده، می گوید: ای شوذب! امروز چه در خاطرداری؟ شوذب گفت: می خواهی چه در خاطر داشته باشم؟ قصدکرده ام با تو در رکاب پسر پیامبرخدا(ص)مبارزه کنم تا کشته شوم. عابس گفت: گمان من هم به تو همین بود. هم اکنون به خدمت آن حضرت بشتاب تا تو را چون دیگر یاران در شمار شهدا به حساب گیرد; زیرادراین ساعت اگر کسی همراهم بود که من به او ازتو نزدیکتر بودم به رفتنش بسیار خرسند می شدم، بدان که از پس امروز چنین سعادتی به دست هیچ کس نیاید. بدین جهت، سزاوار است در چنین روزی در حدتوان به دنبال اجر و ثواب برویم، زیرا از پس امروز عملی درکارنیست و روز جزا فرا می رسد. شوذب خدمت حضرت شتافت و پس از رخصت میدان رفتن، سلام وداع گفته، روانه میدان شد و جنگید تا به فیض شهادت نائل آمد پس از شهادت شوذب، عابس بن ابی شبیب نزد امام شتافته، نخست سلام کرد و سپس عرضه داشت: یا اباعبدالله! هیچ آفریده ای چه نزدیک و چه دور، چه خویش و چه بیگانه در روی زمین در نزد من عزیزتر و محبوبتر از تو نیست و اگر قدرت داشتم این ظلم و ستم وکشتن را از تو دفع کنم... در آن سستی نمی کردم و آن را به پایان می رسانیدم. آنگاه آن حضرت را سلام داد و گفت: گواه باش که من بردین تو و دین پدرت هستم. سپس راهی میدان شد هنگامی که عابس بن ابی شبیب پا به میدان نبرد گذارد در حالی که ضربتی برپیشانی او رسیده بود، ربیع بن تمیم که مردی ازلشکر عمربن سعد بود. تا نگاهش به عابس افتاد، بی درنگ او راشناخت و چون سابقه دلاوری های او را از جنگ صفین در ذهن داشت بی اختیار فریاد زد: این شیر شیران است، این عابس بن ابی شبیب است. هیچ کس به جنگ او نرود و گرنه از جنگ او به سلامت نرهد. علامه مجلسی اضافه می کند: عابس فریاد می کشید: « آیا هماوردی نیست، آیا مردی نیست که به جنگ من بیاید؟»لشکر ابن سعد همچنان از نزدیک شدن به او خودداری می کرد، این کار برابن سعد ناگوار آمد. بدین جهت، فریاد کشید: او راسنگباران کنید. سپاه به دستور او از هرسو عابس را سنگ باران کردند. عابس که چنین دید زره از تن دور کرد و کلاه خود را ازسربیفکند. شمشیر به دست، مردانه وارد کارزار شد. ربیع گوید: چون چنین دیدم، به عابس گفتم: آیا پرهیز نمی کنی و وحشتی نداری که در گرماگرم جنگ سربرهنه ای؟! عابس در پاسخ گفت: آنچه از سوی دوست به دوست برسد،آسان است. ربیع می گوید: به خدا قسم می دیدم که عابس به هر طرف که حمله می کرد، زیاده از دویست تن از پیش او می گریختند و بر روی یکدیگرمی ریختند راوی میگوید: به خدا قسم، دیدم لشکر را در پیش انداخته و ایشان چنان فرارمی کردند مانند گوسفندانی که از گرگ فرار می کنند و او مانند شیرژیان میزند و می کشد و از چپ و راست می اندازد. او همچنان می غریدو می رزمید تا آن که لشکر ازهرسو او را به محاصره خود در آورده و از کثرت جراحت سنگ و زخم شمشیر و سنان وی را از پای درآوردندو به شهادت رساندند این بود خلاصه ای از زندگی و راه و روش این مرد باوفا و بااخلاص و این مرد بی نظیر و استثنایی🍁 اسلام علی الحسین(ع) و علی اصحاب الحسین (ع)🕊 @keyfonas
جلسه تفسیر قرآن یزید بن معاویه زمانی که سر امام حسین علیه‌السلام را نزد یزید بن معاویه آوردند گفت: "خدا را شکر، که را کُشت! صاحب این سَر، بر من افتخار می‌کرد که خودش، جد و پدر و مادرش؛ از من و جد و پدر و مادرم بهتر هستند! اما اینکه پدر او(علی) از پدر من(معاویه) بهتر است، درست نیست! زیرا پدر من بر پدر او پیروز شد! البته مادر او از مادر من بهتر بود! جد او(حضرت محمد) هم از جد من(ابوسفیان) بود و هیچ مومنی نمی‌تواند بگوید جد من از جد حسین بهتر است! اما اینکه حسین از من بهتر بود هم صحیح نیست!! زیرا خداوند در قرآن فرموده: {قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِي الْمُلْکَ مَنْ تَشَاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِکَ الْخَيْرُ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ} (آیه ۲۶ سوره آل عمران) بگو: «بارالها! مالک حکومتها تویی؛ به هر کس بخواهی، می‌بخشی؛ و از هر کس بخواهی، حکومت را می‌گیری؛ هر کس را بخواهی، می‌دهی؛ و هر که را بخواهی خوار می‌کنی. تمام خوبیها به دست توست؛ تو بر هر چیزی قادری. آنگاه یزید ، چوبدستی‌اش را به لبهای امام حسین علیه‌السلام زد و گفت: "حسین چه خوش بوده است!" در این هنگام یکی از اصحاب رسول‌الله به نام ابوبرزه اسلمی (یا سمره بن جندب) به یزید گفت: "ای یزید! چوبدستی‌ات را از لب‌های حسین بردار. به خدا قسم بارها دیدم که رسول‌الله این لب‌ها را می‌بوسید." 📚ترجمه مقتل خوارزمی ، صفحه ۲۵۴ @keyfonas
چرا توسلمان به اهل بیت جواب نمیدهد ✅ما گاهي حواسمان نيست و در توسلاتمان يك مراعات هايي را نمي كنيم لذا خيلي از توسلات ما نتيجه نمي ‌دهد. یکی از آن مراعات های لازم اين است كه بدانیم چگونه متوسل شويم و چه چيزي را از چه كسي بخواهيم؟ اگر حساب كنيم مي بينيم سير جريان كربلا و حضرت اباعبدالله علیه السلام در نهايت دقت و ظرافت بیشتر براي مسائل معنوي مطرح شده است. ✅طبيعتًا اگر درخواست من در توسل و توجه به حضرت اباعبدالله عليه السلام ، يك مسأله معنوي بلند باشد، خيلي زودتر نتیجه می دهد. ✅پس چه بهتر كه من در امور معنوي بسيار بلند بروم سراغ مركز اين عنايات معنوي یعنی حضرت اباعبدالله عليه السلام. در به حضرت سید الشهداء علیه السلام اگر كسي توجهش صحيح و دقيق باشد بركات معنوي بسيار بلندي نصيب او خواهد شد كه در هيچ كجاي عالم نصيب انسان نخواهد شد. @keyfonas
عزرائیل چگونه میگیرد؟ مردی وحشت زده سمت حضرت سلیمان(ع) رفت ✅حضرت‌ سليمان‌ ديد از شدّت‌ ترس‌ رويش‌ زرد و لبانش‌ كبود گشته‌، سؤال‌ كرد: ای‌ مرد مؤمن‌! چرا چنين‌ شدی؟ سبب‌ ترس‌ تو چيست؟ مرد گفت‌: عزرائيل‌ بر من‌ از روی‌ كينه‌ و غضب‌ نظری‌ كرده‌ و مرا چنانكه‌ می ‌بينی دچار دهشت‌ ساخته‌ است‌. ✅حضرت‌ سليمان‌ فرمود: حالا بگو حاجتت‌ چيست‌؟ عرض‌ كرد: يا نبیّ الله‌! باد در فرمان‌ شماست‌؛ به‌ او امر فرمائيد مرا از اينجا به‌ هندوستان‌ ببرد، شايد در آنجا از چنگ‌ عزرائيل‌ رهائی‌ يابم‌! حضرت‌ سليمان‌ به‌ باد امر فرمود تا او را شتابان‌ بسمت‌ كشور هندوستان‌ ببرد. ✅روز ديگر كه‌ حضرت‌ سليمان‌ در مجلس‌ ملاقات‌ نشست‌ و عزرائيل‌ برای‌ ديدار آمده‌ بود گفت‌: ای عزرائيل‌ برای‌ چه‌ سببی‌ در بندۀ مؤمن‌ از روی كينه‌ و غضب‌ نظر كردی‌ تا آن‌ مرد مسكين‌، وحشت‌ زده‌ دست‌ از خانه‌ و لانۀ خود كشيده‌ و به‌ ديار غربت‌ فراری‌ شد؟ ✅عزرائيل‌ عرض‌ كرد: من‌ از روی‌ غضب‌ به‌ او نگاه‌ نكردم‌؛ او چنين‌ گمان‌ بدی‌ دربارۀ من‌ برد. داستان‌ از اين‌ قرار است‌ كه‌ حضرت‌ ربّ ذوالجلال‌ به‌ من‌ امر فرمود تا در فلان‌ ساعت‌ جان‌ او را در هندوستان‌ قبض‌ كنم‌. قريب‌ به‌ آن‌ ساعت‌ او را اينجا يافتم‌، و در يك‌ دنيا از تعجّب‌ و شگفت‌ فرو رفتم‌ و حيران‌ و سرگردان‌ شدم‌؛ او از اين‌ حالت‌ حيرت‌ من‌ ترسيد و چنين‌ فهميد كه‌ من‌ بر او نظر سوئی‌ دارم‌ در حاليكه‌ چنين‌ نبود، اضطراب‌ از ناحيۀ خود من‌ بود. باری‌ با خود می ‌گفتم‌ اگر او صدپر داشته‌ باشد در اين‌ زمان‌ كوتاه‌ نمی ‌تواند به‌ هندوستان‌ برود، من‌ چگونه‌ اين‌ مأموريّت‌ خدا را انجام‌ دهم‌؟ ✅ليكن‌ با خود گفتم‌ من‌ بسراغ‌ مأموريّت‌ خود می ‌روم‌، بر عهدۀ من‌ چيز دگری‌ نيست‌. به‌ امر حقّ به‌ هندوستان‌ رفتم‌ ناگهان‌ آن‌ مرد را در آنجا يافتم‌ و جانش‌ را قبض‌ كردم‌. معاد شناسی، جلد اول، علامه طهرانی. .دفتر اوّل‌ «مثنوي‌» طبع‌ ميرخاني‌، ص‌ 26 @keyfonas
هیچ وقت، اهل بیت آغازگر جنگ نبوده اند. حسین(ع) صبح عاشورا هم برای دشمنانش، امامت میکند. به همین جهت، پیش از آغاز جنگ، به دنبال اتمام حجت است. یعنی میخواهد آنها شوند. فکر میکنید، صبح عاشورا برای این مردم نامرد، حسین(ع)از چه میگوید؟ چه استدلالی میاورد؟ مردم تربیت شده با نظریات یک امر مهم را کنار گذاشته اند آنها فقط، بدنبال قرآن کتاب خدا هستند و باید اهل بیت پیامبر فراموش شود پس حسین(ع) مجبور است در صبح عاشورا اینگونه کند:  ای مردم! گفتار مرا بشنوید! و شتاب نکنید اوّل نَسَب مرا در نظر آورید! و ببینید من کیستم؟ و سپس به افکار خود مراجعه کنید و آن را مورد عتاب و سرزنش قرار دهید! ببینید ای کشتن من برای شما سزاوار است؟! و آیا پاره کردن حرمت من بر شما جائز است؟! مگر من پسر دختر پیغمبر شما نیستم؟ مگر من پسر وصی پیغمبر و پسر عموی او که اوّل مؤمن و تصدیق آورنده به رسول الله و به آنچه از جانب خدا بر او نازل شده بود نیستم؟ و اگر مرا باور ندارید و این کلام را تکذیب می کنید، اینک در میان شما کسی هست که شما را خبر دهد! از جابربن عبدالله أنصاری و أبوسعید خُدری و سَهْل بن سَعد ساعدی و زید بن أرقَم و أنس بن مالک سؤال کنید! آنان به شما خبر می دهند که رسول خدا درباره من و برادرم چنین فرموده است. ای این معنی مانع و حاجز از ریختن خون من نمی شود؟ 📚شیخ مفید، الارشاد صفحه 252 @keyfonas
خداوند حسین را کُشت ✅وقتی خبر قتل امام حسین آمد، ندای نماز جماعت داده شد و همه در مسجد اعظم کوفه جمع شدند. ابن زیاد بر منبر رفت و گفت: ((حمد و سپاس خدایی را که حق، و اهل حق را غلبه داد و امیرمومنان یزیدبن‌معاویه و لشکریان او را یاری داد؛ و دروغگو پسر دروغگو، حسین بن علی و شیعیان او را کُشت)) از میان جمعیت ، فقط یک مرد نابینا به نام "عبدالله بن عفیف" به سخنان ابن‌زیاد اعتراض کرد: (( ای پسر مرجانه ! دروغگو پسر دروغگو تویی! فرزند رسول‌الله را می‌کشید و مثل صدیقان سخن می‌گویید؟!)) به دستور ابن زیاد، مرد نابینا را در شوره‌زار به قتل رساندند. 📚ترجمه مقتل خوارزمی، صفحه ۲۴۷ 📚تاریخ طبری (ترجمه پاینده) جلد ۷،صفحه ۲۴۰ @keyfonas