eitaa logo
کانون‌فرهنگی‌مسجدحضرت‌حجت‌ابن‌الحسن العسکری(ع)کرسگان
363 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
64 فایل
کانون فرهنگی هنری حضرت حجت ابن الحسن العسکری (برادران) کانون فرهنگی هنری تخصصی شهید اصغر طاوسی (خواهران) ✅ کد شامد(مجوز) این کانال در سامانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ؛ ۱-۲-۸۷۰۵۶۴-۶۴-۰-۱
مشاهده در ایتا
دانلود
سال‌هاست که هر جمعه، زمین این سوال‌ها را با خودش تکرار می‌کند: اَینَ الحسن؟ اَینَ الحسین؟ اَینَ اَبناء الحسین؟ و تقویم دلم، مقابل این پرسش‌ها علامت سوال می‌گذارد، درست به تعداد روزهای نبودن تو... 🆔 @kfmhazratehojatkarasgan
🌷 همیشه آیه‌‌ی «وَ جَعَلْنا» را زمزمه می ڪرد ‌گفتـــم: آقا ابراهیم این آیه برای در مقابـل دشمـنه اینجا ڪه دشمن نیست! 👌نـگاه معنا داری ڪرد و گفت: دشمنی بزرگتر از هم وجـــود داره!؟؟ 🆔 @kfmhazratehojatkarasgan
دیدار نوجوانان و ارکان کانون از همسر 🔹در این دیدار همسر شهید به نوجوانان برای حفظ خون شهیدان توصیه به حفظ حجاب و انجام امر به معروف و نهی از منکر کردند. 🔰ایشان تاکید کردند اینقدر امر به معروف و نهی از منکر نکردیم که الان در جامعه افراد با حجاب احساس بی امنی میکنند. 🆔 @kfmhazratehojatkarasgan
🖇️گزارش تصویری اردوی تفریحی استخر ویژه کودکان و نوجوانان ⏰روز جمعه ۸ مهر ماه 🆔 @kfmhazratehojatkarasgan
زن در اسلام : زنده ؛ سازنده ؛ و رزمنده است ؛ به شرطی که لباس رزمش، لباس عفتش باشد. 🆔 @kfmhazratehojatkarasgan
شهیدِ بسیجی ولادت  ۱۳۴۹/۰۱/۰۱ شهادت  ۱۳۶۳/۱۲/۲۵ محل شهادت : عملیاتِ بدر، جزیره مجنون (پیک مطهر شهید پس از۱۱ سال به وطن بازگشت) 🆔 @kfmhazratehojatkarasgan
💥داستانک ✍وارد میوه‌فروشی شدم. خلوت بود. قیمت موز و سیب را پرسیدم. فروشنده گفت: موز شانزده تومان و سیب ده تومان. گفتم از هر کدام دو کیلو به من بده. پیرزنی وارد میوه‌فروشی شد و پرسید: محمد آقا سیب چند؟ میوه فروش پاسخ داد: مادر کیلویی سه تومان! نگاه تعجب‌زده‌ام را به سرعت به میوه‌فروش انداختم و او که متوجه تعجب و دلخوری من شده بود، چشمکی زد و با نگاهش مرا به آرامش دعوت کرد. صبر کردم. پیرزن گفت: محمد آقا خدا خیرت بده! چند تا مغازه رفتم، همشون سیب را ده-دوازده تومن میدن! مادر با این قیمتا که نمی‌شه میوه خرید! محمد آقای میوه‌فروش، یک کیلو سیب برای پیرزن کشید و او را راهی کرد و رو به من کرد و گفت: این پیرزن به تازگی پسرش و عروسش را تو تصادف از دست داده و خودش مونده با دو تا نوه‌ی یتیم! من چند بار خواستم به او کمک کنم و به او میوه‌ی مجانی بدم اما ناراحت شد و قبول نکرد. به همین خاطر هیچ وقت روی میوه‌ها تابلوی قیمت نمی‌زنم تا وقتی این زن به مغازه میاد از قیمت‌ها خبر نداشته باشه و بتونه برای بچه‌هاش میوه بخره. 🌸راستش را بخواهی من به هر کسی که نیاز داشته باشه کمک می‌کنم و همیشه با امام زمانم معامله می‌کنم.🌸 دلم مثل آوار ریخته بود پایین و بسیار شرمنده بودم و بغضی سنگین تو گلوم نشسته بود. دلم می‌خواست روی میوه‌فروش را ببوسم، میوه‌ها را خریدم، سوار ماشین شدم و هقی زدم زیر گریه و در حال رانندگی از خودم و از امام زمان علیه السلام خجل بودم و با خودم می‌گفتم؛ 🌸ای کاش در طول سالیان دراز عمرم من هم قسمتی از درآمدم را با امام زمانم معامله می‌کردم. 🆔 @kfmhazratehojatkarasgan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا