🖇️گزارش تصویری اردوی تفریحی استخر
ویژه کودکان و نوجوانان
⏰روز جمعه ۸ مهر ماه
#هفته_دفاع_مقدس_گرامی_باد
🆔 @kfmhazratehojatkarasgan
10.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حجابعفاف
🔴 اهل بیت با حجاب کاری ندارند؟!
🎙 دکتر_غلامی
🆔 @kfmhazratehojatkarasgan
زن در اسلام :
زنده ؛
سازنده ؛
و رزمنده است ؛
به شرطی که لباس رزمش،
لباس عفتش باشد.
#شهید_آیت_الله_بهشتی
🆔 @kfmhazratehojatkarasgan
#معرفی_شهدای_روستا
شهیدِ بسیجی #اسماعیل_مرادی
ولادت ۱۳۴۹/۰۱/۰۱
شهادت ۱۳۶۳/۱۲/۲۵
محل شهادت : عملیاتِ بدر، جزیره مجنون
(پیک مطهر شهید پس از۱۱ سال به وطن بازگشت)
#هفته_دفاع_مقدس_گرامی_باد
🆔 @kfmhazratehojatkarasgan
9.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #رهبر_انقلاب : امام به من گفتند؛ میبینم دست قدرت الهی را که بالای سر این ملت است
🆔 @kfmhazratehojatkarasgan
💥داستانک
✍وارد میوهفروشی شدم.
خلوت بود.
قیمت موز و سیب را پرسیدم.
فروشنده گفت: موز شانزده تومان و سیب ده تومان.
گفتم از هر کدام دو کیلو به من بده.
پیرزنی وارد میوهفروشی شد و پرسید: محمد آقا سیب چند؟
میوه فروش پاسخ داد: مادر کیلویی سه تومان! نگاه تعجبزدهام را به سرعت به میوهفروش انداختم و او که متوجه تعجب و دلخوری من شده بود، چشمکی زد و با نگاهش مرا به آرامش دعوت کرد.
صبر کردم. پیرزن گفت: محمد آقا خدا خیرت بده! چند تا مغازه رفتم، همشون سیب را ده-دوازده تومن میدن!
مادر با این قیمتا که نمیشه میوه خرید!
محمد آقای میوهفروش، یک کیلو سیب برای پیرزن کشید و او را راهی کرد و رو به من کرد و گفت: این پیرزن به تازگی پسرش و عروسش را تو تصادف از دست داده و خودش مونده با دو تا نوهی یتیم! من چند بار خواستم به او کمک کنم و به او میوهی مجانی بدم اما ناراحت شد و قبول نکرد. به همین خاطر هیچ وقت روی میوهها تابلوی قیمت نمیزنم تا وقتی این زن به مغازه میاد از قیمتها خبر نداشته باشه و بتونه برای بچههاش میوه بخره.
🌸راستش را بخواهی من به هر کسی که نیاز داشته باشه کمک میکنم و همیشه با امام زمانم معامله میکنم.🌸
دلم مثل آوار ریخته بود پایین و بسیار شرمنده بودم و بغضی سنگین تو گلوم نشسته بود.
دلم میخواست روی میوهفروش را ببوسم، میوهها را خریدم، سوار ماشین شدم و هقی زدم زیر گریه و در حال رانندگی از خودم و از امام زمان علیه السلام خجل بودم و با خودم میگفتم؛
🌸ای کاش در طول سالیان دراز عمرم من هم قسمتی از درآمدم را با امام زمانم معامله میکردم.
#زندگی_بی_مهدی_زندگی_با_غمهاست
🆔 @kfmhazratehojatkarasgan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 راه نزدیک شدن به امام زمان ارواحنا فداه
👤حجتالاسلام والمسلمین عالی
#مهدویت
🆔 @kfmhazratehojatkarasgan
💠مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّه
دیدی وقتی پر از نا امیدی میشی بعد یهویی یه خوشحالی میاد تو دلت؟
اون خداست😊
🆔 @kfmhazratehojatkarasgan
#داستان_کوتاه
از دو مرد دو خاطره متفاوت از گم شدن مداد سیاهشان در مدرسه شنیدم.
مرد اول میگفت: «چهارم ابتدایی بودم. در مدرسه مداد سیاهم را گم کردم. وقتی به مادرم گفتم، سخت مرا تنبیه کرد و به من گفت که بیمسئولیت و بیحواس هستم. آن قدر تنبیه مادرم برایم سخت بود که تصمیم گرفتم دیگر هیچ وقت دست خالی به خانه برنگردم و مدادهای دوستانم را بردارم. روز بعد نقشهام را عملی کردم.
هر روز یکی دو مداد کش میرفتم تا اینکه تا آخر سال از تمامی دوستانم مداد برداشته بودم. ابتدای کار خیلی با ترس این کار را انجام میدادم ولی کمکم بر ترسم غلبه کردم و از نقشههای زیادی استفاده کردم تا جایی که مدادها را از دوستانم میدزدیدم و به خودشان میفروختم. بعد از مدتی این کار برایم عادی شد. تصمیم گرفتم کارهای بزرگتر انجام دهم و کارم را تا کل مدرسه و دفتر مدیر مدرسه گسترش دادم. خلاصه آن سال برایم تمرین عملی دزدی حرفهای بود تا اینکه حالا تبدیل به یک سارق حرفهای شدم!»
مرد دوم میگفت:
«دوم دبستان بودم. روزی از مدرسه آمدم و به ماردم گفتم مداد سیاهم را گم کردم. مادرم گفت خوب چه کار کردم بدون مداد؟ گفتم از دوستم مداد گرفتم. مادرم گفت خوبه و پرسید که دوستم از من چیزی نخواست؟ خوراکی یا چیزی؟ گفتم نه. چیزی از من نخواست.
مادرم گفت پس او با این کار سعی کرده به دیگری نیکی کند، ببین چقدر زیرک است. پس تو چرا به دیگران نیکی نکنی؟ گفتم چگونه نیکی کنم؟ مادرم گفت دو مداد میخریم، یکی برای خودت و دیگری برای کسی که ممکن است مدادش گم شود. آن مداد را به کسی که مدادش گم میشود میدهم و بعد از پایان درس پس میگیرم.
خیلی شادمان شدم و بعد از عملی کردن پیشنهاد مادرم، احساس رضایت خوبی داشتم آن قدر که در کیفم مدادهای اضافی بیشتری میگذاشتم تا به نفرات بیشتری کمک کنم. با این کار، هم درسم خیلی بهتر از قبل شده بود و هم علاقهام به مدرسه چند برابر شده بود.
ستاره کلاس شده بودم به گونهای که همه مرا صاحب مدادهای ذخیره میشناختند و همیشه از من کمک میگرفتند. حالا که بزرگ شدهام و از نظر علمی در سطح عالی قرار گرفتهام و تشکیل خانواده دادهام، صاحب بزرگترین جمعیت خیریه شهر هستم.»
🆔 @kfmhazratehojatkarasgan