خبرگزاری حوزه علمیه خواهران حضرت باقر العلوم (علیه السلام) شهرستان قدس
مژده📣📣مژده اعلام اسامی برندگان مسابقه کتابخوانی #سیدابراهیم ۱. الهام رحمانی ۲.الهه مینا ۳.فاطمه ش
بااحترام بهمت اداره کتابخانه های شهرستان قدس هدایای شماعزیزان بکارت شماواریزگردید😍🌸
مبارکتون باشه
🍃اللَّهُمَّ خَفِّضْ لَهُمَا صَوْتِي ، وَ أَطِبْ لَهُمَا كَلَامِي ، وَ أَلِنْ لَهُمَا عَرِيكَتِي ، وَ اعْطِفْ عَلَيْهِمَا قَلْبِي ، وَ صَيِّرْنِي بِهِمَا رَفِيقاً ، وَ عَلَيْهِمَا شَفِيقاً .
🔸 خدایا! صدایم را در محضر آنان(پدرو مادرم ) آهسته و گفتارم را پاکیزه و دلنشین و خوی و خصلتم را نسبت به آنان نرم کن و دلم را به هر دو مهربان ساز و مرا نسبت به هر دو اهل مدارا و نرمش و مهربان و دلسوز گردان.
📚صحیفه ی سجادیه دعای والدین
🔷 نام اصلی پروین اعتصامی «رخشنده» است. ولادت وی در ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ هجری شمسی، مطابق با ۱۵ مارس ۱۹۰۷، در تبریز است. او فرزند یوسف اعتصامی آشتیانی ملقب به اعتصامالملک (متولد ۱۲۵۴ در تبریز) نویسنده و مترجم معاصر ایرانی و اخترالملوک اعتصامی است.
رخشنده تخلص «پروین» را برای خود انتخاب کرد که تا آن زمان نامی مرسوم برای دختران نبود. بعدها پروین نام خود را از رخشنده به پروین تغییر داد؛ چنانچه در شناسنامهاش مشاهده میشود. پروین بعدها مجبور شد در شعری، توضیح بدهد که پروین، نامی دخترانه است:
مرد پندارند پروین را، چه برخی زاهل فضل *** این معما گفته نیکوتر که پروین مرد نیست .
یوسف اعتصامی، در سال ۱۲۸۸ هجری شمسی به عنوان نماینده مردم تبریز در مجلس شورای ملی انتخاب شد. به همین دلیل در سال ۱۲۹۱ هجری شمسی در هنگامی که پروین ۶ سال داشت، به همراه خانوادهاش از تبریز به تهران مهاجرت کرد. پروین از کودکی با مشروطهخواهان و چهرههای فرهنگی آشنا شد. در دوران کودکی، زبانهای فارسی و عربی و انگلیسی را زیر نظر پدرش در منزل آموخت.
پروین از کودکی با مطالعه آشنا شد. خانواده او اهل مطالعه بود و پروین مطالب علمی و فرهنگی به ویژه ادبی را از لابه لای گفت و گوهای آنان در می یافت در 11 سالگی به دیوان اشعار فردوسی، نظامی، مولوی، ناصرخسرو، منوچهری، انوری، فرخی که همه از شاعران بزرگ و نام آور زبان فارسی به شمار می آیند، آشنا بود و از همان کودکی پدرش در زمینه وزن و شیوه های یادگیری آن با او تمرین می کرد.
🔷 برخی از زیباترین شعرهایش مربوط به دوران نوجوانی، یعنی یازده تا چهارده سالگی او می باشد، شعر «ای مرغک» و ” گوهر و سنگ ” را در 12 سالگی سروده شده است.
شاعران و دانشمندانی مانند استاد علی اکبر دهخدا، ملک الشعرای بهار، عباس اقبال آشتیانی، سعید نفیسی و نصر الله تقوی از دوستان پدر پروین بودند، و بعضی از آنها در یکی از روزهای هفته در خانه او جمع می شدند، و در زمینه های مختلف ادبی بحث و گفتگو می کردند. هر بار که پروین شعری می خواند، آنها با علاقه به آن گوش می دادند و او را تشویق می کردند.
در خرداد 1303، جشن فارغ التحصیلی پروین و هم کلاس های او در مدرسه برپا شد. او در سخنرانی خود از وضع نامناسب اجتماعی، بی سوادی و بی خبری زنان ایران حرف زد. این سخنرانی، به عنوان اعلامیه ای در زمینه حقوق زنان، در تاریخ معاصر ایران اهمیت زیاد دارد.
پروین در قسمتهای از «اعلامیه زن و تاریخ» گفته است:
« داروی بیماری مزمن شرق منحصر به تعلیم و تربیت است، تربیت و تعلیم حقیقی که شامل زن و مرد باشد و تمام طبقات را از خوان گسترده معروف مستفیض نماید.»
پروین اعتصامی در ۱۹ تیرماه ۱۳۱۳ با پسر عموی پدرش «فضلالله اعتصامی» ازدواج کرد و چهار ماه پس از عقد و ازدواج به همراه همسرش برای زندگی به کرمانشاه رفت. همسر پروین از افسران شهربانی و هنگام ازدواج با او رئیس شهربانی در کرمانشاه بود. پروین پس از تقریباً دو ماه زندگی با همسرش به خانه پدرش بازگشت و ۹ ماه بعد، در ۱۴ مرداد ۱۳۱۴، از وی جدا شد
پروین اعتصامی، پس از کسب افتخارات فراوان و درست در زمانی که برادرش ابوالفتح اعتصامی، دیوانش را برای چاپ دوم آن آماده می کرد، ناگهان در روز سوم فروردین 1320 بستری شد پزشک معالج او، بیماری اش را حصبه تشخیص داد. سرانجام پروین اعتصامی در تاریخ ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ در سن ۳۴ سالگی در تهران درگذشت.
پیکر پاک او را در آرامگاه خانوادگی اش در شهر قم و کنار مزار پدرش در جوار حضرت معصومه (سلام الله علیها) به خاک سپردند. پس از مرگش قطعه شعری از او یافتند که معلوم نیست در چه زمانی برای سنگ مزار خود سروده بود. این قطعه را بر سنگ مزارش نقش کردند، آنچنانکه یاد و خاطره اش در دل مردم نقش بسته است.
🌱نخودی گفت لوبیائی را
کز چه من گردم این چنین، تو دراز؟
گفت، ما هر دو را بباید پخت
چارهای نیست، با زمانه بساز
رمز خلقت، بما نگفت کسی
این حقیقت، مپرس ز اهل مجاز
کس، بدین رزمگه ندارد راه
کس، درین پرده نیست محرم راز
بدرازی و گردی من و تو
ننهد قدر، چرخ شعبدهباز
هر دو، روزی در اوفتیم بدیگ
هر دو گردیم جفت سوز و گداز
نتوان بود با فلک گستاخ
نتوان کرد بهر گیتی ناز
سوی مخزن رویم زین مطبخ
سر این کیسه، گردد آخر باز
برویم از میان و دم نزنیم
بخروشیم، لیک بی آواز
این چه خامی است، چون در آخر کار
آتش آمد من و تو را دمساز
گر چه در زحمتیم، باز خوشیم
که بما نیز، خلق راست نیاز
دهر، بر کار کس نپردازد
هم تو، بر کار خویشتن پرداز
چون تن و پیرهن نخواهد ماند
چه پلاس و چه جامهٔ ممتاز
ما کز انجام کار بیخبریم
چه توانیم گفتن از آغاز🌱
کسانی که به دنبال فصه ها و شعرهای اخلاقی برای کودکان خود هستند،؛
در سالهای اخیر انتشارات مختلفی
اشعار این شاعر خصوصا مناظرات وی را به صورت کتاب داستان و شعر در آورده اند👇👇