آن کسی که ولایتمدار است، آن کسی که چشمش و گوشَش به دو لبِ ولایت است، او قطعاً ضرر نمیکند.🌱✨
{حاج حسین یکتا}
•••🌱
#کمیته_مرکزی_خادمین_شهدا
@khadem_koolehbar
#وصیتنامه📝
.
همیشه به یاد مࢪگ باشید تا کبر و
غرور ودیگر گناهانِشما را فرانگیرد..🚫
.
#شهیدهزینبکمایی🌱
•••🌸
#کمیته_مرکزی_خادمین_شهدا
@khadem_koolehbar
مراقبباش ،
کهشیطانگناهرابرایتمیآراید
وخودراپناهتمعرفیمیکند :)
- سورهانفال / آیه ٤۸🌱
.
#کمیته_مرکزی_خادمین_شهدا
@khadem_koolehbar
هَرکساِطمينانداشتهباشَدکهآنچهخُداوَندبرايَش
تَقديرکَردهاست،بهاومىرِسَد،دِلَشآرام مىگيرد...♥️!
.
#کمیته_مرکزی_خادمین_شهدا
@khadem_koolehbar
"خادمین سرزمین ملائک"
8⃣ قسمتهشتم: رقابت امتحانات ثلث دوم از راه رسید. توی دفتر شهدام؛از قول مادر یکی از شهدا نوشته بود
9⃣قسمتنهم: تاوان خیانت
بچه ها همه رفته بودن ... اما من پای رفتن نداشتم ... توی حیاط مدرسه بالا و پایین می رفتم ... نه می تونستم برم ... نه می تونستم ...
از یه طرف راه می رفتم و گریه می کردم ... که خدایا من رو ببخش ... از یه طرف دیگه شیطان وسوسه ام می کرد ...
- حالا مگه چی شده؟ ... همه اش ۱/۵نمره بود ... تو که بالاخره قبول می شدی ... این نمره که توی نتیجه قبولی تاثیری نداشت ...
بالاخره تصمیمم رو گرفتم ...
- خدایا ... من می خواستم برای تو شهید بشم ... قصدم مسیر تو بود ... اما حالا ... من رو ببخش ...
عزمم رو جزم کردم و رفتم سمت دفتر ... پشت در ایستادم...
- خدایا ... خودت توی قرآن گفتی خدا به هر که بخواد عزت میده ... به هر کی نخواد، نه ... عزت من از تو بود ... من رو ببخش که به عزت تو خیانت کردم و با چشم هام دزدی کردم... تو، من رو همه جا عزیز کردی ... و این تاوان خیانت من به عزت توئه ...
و در زدم ...
رفتم داخل دفتر ... معلم ها دور هم نشسته بودن ... چایی می خوردن و برگه تصحیح می کردن ... با صدای در، سرشون رو آوردن بالا ...
- تو هنوز اینجایی فضلی؟ ... چرا نرفتی خونه؟ ...
- آقای غیور ببخشید ... میشه یه لحظه بیاید دم در؟ ...
سرش رو انداخت پایین ...
- کار دارم فضلی ... اگه کارت واجب نیست برو فردا بیا ... اگرم واجبه از همون جا بگو ... داریم برگه صحیح می کنیم نمیشه بیای تو ...
بغض گلوم رو گرفت ...جلوی همه ...؟... به خودم گفتم ...
- برو فردا بیا ... امروز با فردا چه فرقی می کنه ... جلوی همه بگی ... اون وقت ...
اما بعدش ترسیدم ...
- اگر شیطان نزاره فردا بیای چی؟ ...
💭 امتحان خدا یا ...؟
- آقا نمیشه یه لحظه بیاید دم در؟ ... کارمون واجبه ...
معلوم بود خسته و بی حوصله است ...
- یا بگو ... یا در رو ببند و برو ... سرده سوز میاد ...
چند لحظه مکث کردم ...
- مهران ... خودت گند زدی و باید درستش کنی ... تا اینجا اومدن تاوان گناهت بود ... نیومدن آقای غیور امتحان خداست...
امتحان خدا؟ ... یا امتحان علوم؟ ...
- آقا ما تقلب کردیم ...
یهو سر همه معلم ها با هم اومد بالا ... چشم هاشون گرد شده بود ... علی الخصوص مدیر و ناظم ... که توی زاویه در... تا اون لحظه ندیده بودم شون ...
- برو فضلی ... مسخره بازی در نیار ... تو شاگرد اول مدرسه ای ...
چرخیدم سمت مدیر ...
- سلام آقا ... به خدا جدی میگیم ... من سوال سوم رو یادم نمی اومد ... بلند شدن برگه ام رو بدم چشمم افتاد به برگه جلویی ... بعدشم دیگه ...
آقای رحمانی ... یکی از معلم های پایه پنجم ... بدجور خنده اش گرفت ...
- همین یه سوال؟ ... همچین گفتی: آقا ما تقلب کردیم ... که الان گفتم کل برگه ات رو با تقلب نوشتی ... برو بچه جون...
همه فکر کردن شوخی می کنم اما کم کم با دیدن حالت من... معلوم شد اصلا شوخی نیست ... خیلی جدی دوباره به معلم مون نگاه کردم ...
- آقا اجازه ... لطفا سوال سوم رو به ما صفر بدید ... از ما گفتن بود آقا ... از اینجا گناهی گردن ما نیست ... ولی اگر شما باور نکنید و خطش نزنید ... حق الناس گردن هر دوی ماست ...
- عجب پر رویی هم هست ها ... قد دهنت حرف بزن بچه...
سرم رو انداختم پایین ... حتی دلم نمی خواست ببینم کدوم یکی از معلم ها بود ...
- اگر فکر کنم همه اش رو تقلب کردی و کلا بهت صفر بدم چی؟ ...
#نسل_سوخته
به قلم✍🏻 #شهید_سید_طـاها_ایمــانی
مَن توکَّلَ عَلَی الله♥️✨
وبــهــتریـــننـــوابـــراےآرامـــش🌱
.
#کمیته_مرکزی_خادمین_شهدا
@khadem_koolehbar
چرا وقٺے دڪٺرا میگن اُمیدٺون بھ خدا باشہ
همہ نا امید میشن !
مگہ خدا امیدِ همہ ما نیسٺ ؟
اصن مگہ امیدۍ بالاٺر از خدا هسٺ :)؟!
.
#کمیته_مرکزی_خادمین_شهدا
@khadem_koolehbar
کلید تمام مصائب و مشکلات
در ذکر خدا و هدیه ی صلوات
به محمـد و آل محمـد است ؛
ذکر ظاهری ارزشے ندارد
ذکر بایــد عملی باشد
خدا را به خاطـر نعمت هایی
که به ما داده عملا شکر کنید.
#شهید_سردار_حسن_ترک
.
#کمیته_مرکزی_خادمین_شهدا
@khadem_koolehbar
✨بسماللهالرحمنالرحیم✨
اَللَّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِیمِ وَ رَبَّ الْکُرْسِیِّ الرَّفِیعِ وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ وَ مُنْزِلَ التَّوْرَاهِ وَ الإْنْجِیلِ وَ الزَّبُورِ
💌خدایا ای پروردگار نور بزرگ، و پروردگار کرسی بلند، و پروردگار دریای جوشان، و فرو فرستنده تورات و انجیل و زبور،
وَ رَبَّ الظِّلِّ وَ الْحَرُورِ وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ (الْفُرْقَانِ) اَلْعَظِیمِ وَ رَبَّ الْمَلاَئِکَهِ الْمُقَرَّبِینَ وَ الأْنْبِیَاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ
💌و پروردگار سایه و حرارت آفتاب، و نازل کننده قرآن بزرگ، و پروردگار فرشتگان مقرّب، و پیامبران و رسولان.
اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِوَجْهِکَ (بِاسْمِکَ) الْکَرِیمِ وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنِیرِ وَ مُلْکِکَ الْقَدِیمِ یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ
💌خدایا از تو می خواهم به روی کریمت، و به نور وجه نوربخشت، و فرمانروایی دیرینه ات، ای زنده و پا برجای دائم،
أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاوَاتُ وَ الأْرَضُونَ وَ بِاسْمِکَ الَّذِی یَصْلَحُ بِهِ الأْوَّلُونَ وَ اﻵْخِرُونَ
💌از تو می خواهم به حق نامت، که به آن آسمانها و زمینها روشن شد، و به حق نامت که پیشینیان و پسینیان به آن شایسته می شوند،
یَا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَیٍّ وَ یَا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَیٍّ
وَ یَا حَیّاً حِینَ لاَ حَیَّ
💌ای زنده پیش از هر زنده، ای زنده پس از هر زنده، ای زنده در آن وقتی که زنده ای نبود،
یَا مُحْیِیَ الْمَوْتَی وَ مُمِیتَ الأْحْیَاءِ
یَا حَیُّ لاَ إلَهَ إلاَّ أَنْتَ
💌ای زنده کننده مردگان، و میراننده زندگان،
ای زنده، معبودی جز تو نیست
اَللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلاَنَا اَلإْمَامَ الْهَادِیَ الْمَهْدِیَّ الْقَائِمَ بِأَمْرِکَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلَی آبَائِهِ الطَّاهِرِینَ
💌خدایا برسان به مولای ما امام راهنمای راه یافته، قیام کننده به فرمانت که درودهای خدا بر او و پدران پاکش،
عَنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِی مَشَارِقِ الأْرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا
💌از جانب همه مردان و زنان مؤمن، در مشرقهای زمین و مغربهایش، همواریها و کوههایش، خشکیها و دریاهایش،
وَ عَنِّی وَ عَنْ وَالِدَیَّ مِنَ الصَّلَوَاتِ زِنَهَ عَرْشِ اللَّهِ
وَ مِدَادَ کَلِمَاتِهِ
💌و از طرف من و پدر و مادرم، از درودها
به گرانی عرش خدا، و کشش کلماتش،
وَ مَا أَحْصَاهُ عِلْمُهُ (کِتَابُهُ) وَ
أَحَاطَ بِهِ کِتَابُهُ (عِلْمُهُ)
💌و آنچه دانشش برشمرده،
و کتابش به آن احاطه یافته.
اَللَّهُمَّ إِنِّی أُجَدِّدُ لَهُ فِی صَبِیحَهِ یَوْمِی هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَیَّامِی عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَهً لَهُ فِی عُنُقِی
💌خدایا در صبح این روز و تا زندگی کنم از روزهایم، برای آن حضرت بر عهده ام، عهد و پیمان و بیعت تجدید می کنم،
لاَ أَحُولُ عَنْهَا وَ لاَ أَزُولُ أَبَداً
💌که از آن رو نگردانم، و هیچ گاه دست برندارم.
اَللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّینَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِینَ إلَیْهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ
💌خدایا مرا، از یاران و مددکاران و دفاع کنندگان از او قرارده، و از شتابندگان به سویش، در برآوردن خواسته هایش،
وَ الْمُمْتَثِلِینَ لأِوَامِرِهِ وَ الْمُحَامِینَ عَنْهُ وَ السَّابِقِینَ إلَی إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْهِ
💌و اطاعت کنندگان اَوامرش، و مدافعان حضرتش، و پیش گیرندگان به جانب خواسته اش، و کشته شدگان در پیشگاهش.
اَللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِی
جَعَلْتَهُ عَلَی عِبَادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً
💌خدایا اگر بین من و او مرگی که بر بندگانت حتم و قطعی ساختی حائل شد،
فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً کَفَنِی شَاهِراً سَیْفِی مُجَرِّداً قَنَاتِی مُلَبِّیاً دَعْوَهَ الدَّاعِی فِی الْحَاضِرِ وَ الْبَادِی
💌کفن پوشیده از قبر مرا بیرون آور، با شمشیر از نیام برکشیده، و نیزه برهنه، پاسخگو به دعوت آن دعوت کننده، در میان شهرنشین و بادیه نشین.
اَللَّهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَهَ الرَّشِیدَهَ وَ الْغُرَّهَ الْحَمِیدَهَ
وَ اکْحُلْ نَاظِرِی بِنَظْرَهٍ مِنِّی إلَیْهِ
💌خدایا آن جمال با رشادت، و پیشانی ستوده را به من بنمایان، و با نگاهی از من به او دیده ام را سرمه بنه،
وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُکْ بِی مَحَجَّتَهُ وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ وَ اشْدُدْ أَزْرَهُ
💌و در گشایش امرش شتاب کن، و درآمدنش را آسان گردان، و راهش را وسعت بخش، و مرا به راهش درآور، و فرمانش را نافذ کن و پشتش را محکم گردان،
وَ اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلاَدَکَ وَ أَحْیِ بِهِ عِبَادَکَ فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ
💌خدایا به دست او کشورهایت را